چاپ کردن صفحه

وقتهای تو در دست کیست؟

درست همین چند روز پیش بود که پا به سال نو گذاشتیم، هر چند که هنوز باورمان نشده که گاهشمار سال دگرگون شده است. در پایان سال باز باور نخواهیم کرد که چگونه یک سال سپری شد و باید سالنامه تازه‌ای را به کار ببریم.

ولی آنچه به راستی در آغاز و پایان هر سال رخ می‌دهد، گذران 365 و اندی روز از عمر گرانبهای ماست که بسیاری از ما تا کنون هزاران روز را پشت سر گذاشتیم و نمی‌دانیم تا چند روز دیگر مجال برای گذران روزهای بیشتر خواهیم داشت!

می‌دانیم که هر سال از ماهها، هر ماه از روزها، هر روز از ساعتها، هر ساعت از دقیقه‌ها و هر دقیقه از ثانیه‌ها درست می‌شود. آنچه در گذر ِ این وقتها و زمانها به ما دلگرمی و شهامت برای مواجه شدن با رخدادهای خوب و بد زندگی می‌دهد این گفته کتابمقدس در مزمور 31 آیه 14 است که می‌فرماید: « وقتهای من در دست ِ تو می‌باشد.» 
آری، کوچکترین گاه یا دَم از زندگی ما در دست ِ خداوند است و از دید و نگاه او پوشیده نیست. ایکاش نسبت به این راستی، آگاهی و بینش می‌داشتیم تا دیگر لب به شکایت نمی‌گشودیم. کسانی که پی به این راستی می‌برند که حتی ثانیه‌های زندگی آنها در دست خداوند است از خود سه رفتار ِ شایسته را نشان می‌دهند که در خور هر مسیحی راستین است.


نخستین رفتار ِ شایسته، توکل کردن بر خداوند در همه زوایای زندگی است. در زندگی همواره با این دو راهی روبرو می‌شویم که یا بر خداوند توکل کنیم یا بر احساساتمان که روی دیده‌ها و شنیده‌ها بنا می‌شود. از آنجا که احساسات خیلی زود و بنا بر شرایط محیطی دگرگون می‌شود، پس نمی‌تواند تکیه‌گاهی پایدار برای ما باشد. ولی سخنان خداوند که در کتابمقدس یافت می‌شود تا جاودان پایدار و قابل اعتماد است. 
در کتاب ایوب باب 14 آیه 5 می‌خوانیم که روزهای عمر انسان مُقَدّر (اندازه نموده شده) است و شماره ماههایش نزد خداوند است و او حدی برای عمر انسان گذاشته که از آن تجاوز نمی‌تواند بکند. در برگردان تفسیری همین آیه را چنین می‌خوانیم: « روزهای عمر او را از پیش تعیین کرده‌ای و او قادر نیست آن را تغییر دهد.» پس حال که چنین است آیا شایسته نیست که به آن کسی توکل کنیم که وقتها و زمانهای ما در دست اوست؟
خداوند در سخنانش وعده می‌دهد که هرگز فوق از تحمل‌مان در بحرانهای زندگی قرار نخواهیم گرفت: « هیچ تجربه جز آنکه مناسب بشر باشد شما را فرو نگرفت. اما خدا امین است که نمی‌گذارد شما فوق از طاقت ِ خود آزموده شوید، بلکه با تجربه مَفَرّی (جای گریختن) نیز می‌سازد تا یارای تحمل آن را داشته باشید» (اول قرنتیان10: 13). بنابراین اگر قرار است زخمی و دردمند گردیم، او پیشتر وسایل پانسمان ِ زخم و التیام ِ درد را در اختیار ما گذاشته است. او همواره نسبت به ما که فرزندان او هستیم امین و وفادار است. از این رو شایستگی دارد که همواره بر او توکل کنیم، نه برآنچه که می‌بینیم، می‌شنویم یا احساس می‌کنیم.


هنگامی که شناخت پیدا می‌کنیم که حتی ثانیه‌های زندگی ما نیز در دست خداوند است، دومین رفتار شایسته که از ما سر می‌زند این است که خویشتن را به خداوند تسلیم می‌کنیم. تسلیم، در میدان ِ کارزار به چِم دست کشیدن از مبارزه و مقاومت است. آنچه در میدان جنگ موجب تسلیم می‌شود، فشار ِ قدرت ِ ویرانگر ِ آن سوی پیروزمند است که ما را وادار به تسلیم می‌کند.
خداوند نیز ما را وادار به توبه و تسلیم و دست کشیدن از مبارزه با اراده‌اش می‌کند با این تفاوت که این کار را با فشار ِ قدرت ِ ویرانگر انجام نمی‌دهد بلکه با مهربانی: « . . . نمی‌دانی که مهربانی ِ خدا تو را به توبه می‌کِشد»(رومیان2: 4)؟ پس مهربانی خدا و آگاهی یافتن از اینکه وقتها و زمانهای ما در دست اوست ما را فرا می‌خواند تا مانند سربازی که با میل خود وارد خدمت سربازی می‌شود، ما نیز در سپاه خداوند نام نویسی کنیم.
یکی از ویژگی‌های مسیحی این است که او سپاهی نامیده شده است (دوم تیموتاؤوس2: 3- 4). سپاهی ِ نیکو، سربازی است که زحمات و سختی‌ها را برای عیسای مسیح ِ فرمانده تحمل می‌کند و خود را در امور روزگار گرفتار نمی‌سازد. تمام فکر او این است که خشنودی آن کسی را بجوید که او را سپاهی ساخت.
سرباز، تسلیم ِ فرمانده خود است و تنها از او فرمانبرداری می‌کند. او هر فرمان ِ فرمانده خود را بی‌چون و چرا اجرا می‌کند. چرا و مگر و اگر در کار او نیست؛ بهانه نمی‌آورد بلکه فرمانبرداری می‌کند. آیا سرباز می‌تواند به فرمانده‌اش بگوید که چون من مشکل ِ مالی و خانوادگی دارم نمی‌توانم فرمان تو را اجرا کنم؟ آیا سرباز می‌تواند آسودگی و رفاه خود را بر فرمانهای فرمانده ترجیح دهد و آنچه را از دیدگاهش مناسب است انجام دهد و مابقی فرمانها را نادیده بگیرد؟
خداوند مانند ارباب ستمگر یا کارفرمای سنگدل نیست که فرمانهای سخت و طاقت فرسا بدهد که توان اجرای آن را نداشته باشیم. فرمانهای او پدرانه و از روی مهر و به اندازه توانایی ماست. و از آنجا که وقتها و زمانهای ما در دست اوست، می‌داند که چه چیزی برای ما مناسب و چه چیزی زاید است. بیایید در زندگی یاد بگیریم که در چیزهای کوچک از خداوند فرمانبرداری کنیم، آنگاه توانا به اجرای فرمانهای بزرگتر نیز خواهیم بود.


پس از اینکه درمی‌یابیم وقتها و زمانهای ما در دست خداوند است سومین رفتار شایسته‌ای که از ما سر می‌زند این است که اطمینان ِ خاطر به خداوند پیدا می‌کنیم. بنابراین از رخدادهای بد هرگز هراسی به دل راه نخواهیم داد، زیرا می‌دانیم پیروزی ما یقین است. 
اطمینان ِ خاطر داشتن به خداوند به ما کمک می‌کند تا در آنچه دیگران را نا امید و نابود می‌کند ما امید ِ زنده داشته باشیم و جان سالم به در بریم و پیروز گردیم. همین اطمینان ِ خاطر ما را قوی می‌سازد تا خویشتن را بزرگتر از بحران ببینیم و آن را به آسانی خُرد کنیم و پایمال نماییم.
بهترین نمونه برای ما تیره اسراییل در عهد عتیق است که هر چند بحرانها و مشکلات آن را در بر گرفته بود؛ ولی خداوند وعده پیروزی به تیره خود می‌دهد. در کتاب اشعیا باب 41 آیه 14 چنین می‌خوانیم: « ای کِرم یعقوب، و شِرذِمه اسراییل مترس؛ زیرا خداوند و قدوس اسراییل که ولی تو می‌باشد می‌گوید: من تو را نصرت خواهم داد.» در اینجا هر چند یعقوب به کِرم که بسیار ناتوان است همانند شده و هر چند اسراییل شِرذِمه به چِم چیزی بسیار کوچک که در مشت جا می‌گیرد نامیده شده، ولی خداوند وعده پیروزی به آن می‌دهد. 
در آیه 15 وعده او چنین است: « اینک تو را گردون ِ تیز ِ نو ِ دندانه دار خواهم ساخت و کوهها را پایمال کرده خورد خواهی نمود و تل‌ها را مثل کاه خواهی ساخت.» شاید امروز در برابر بیماری، بی‌کاری، گرفتاریهای خانوادگی، مشکلات ِ روزمره، خویشتن را کِرم یا چیزی اندک ببینی، ولی زمانی که دریابی وقتها و زمانهای تو در دست خداوند است، آنگاه گردون ِ تیز ِ نو ِ دندانه دار خواهی شد تا بتوانی کوههای بحران را یکی پس از دیگری پایمال و خُرد کنی.

 


امسال همگی ما نیاز داریم که بیشتر به خداوند توکل کنیم، بیشتر تسلیم او شویم و بیشتر به وی اطمینان ِ خاطر پیدا نماییم. این رفتارها در زندگی ما ممکن نخواهد بود مگر اینکه وقت ِ بیشتری به خواندن سخنان و وعده‌های او در کتابمقدس بدهیم. هنگامی که نسبت به اراده، قدرت و وعده‌های خداوند در کتابمقدس بینش پیدا می‌کنیم نیاز داریم تا با دعا و نیایش، سخنان او را در زندگی خود انجام دهیم. در این صورت سالی خجسته و فرخنده خواهیم داشت.

  • مطالعه 2351 مرتبه

Twitter

Facebook

Google+