چاپ کردن صفحه

موعظه سرکوه، سینایی نوین

موعظه سر کوه (متی باب ۵ تا ۷ ) به یقین یکی از مهمترین و مطرح ترین بخشهای عهدجدید در باب اخلاقیات مسیحی می باشد که از همان ابتدای تاریخ مسیحیت تا به امروز عرصه گفتگوها و بحثهای الهیاتی بسیاری بوده است. اینکه این ۱۱۰ آیه انجیل متی و متعاقبا ۳۳ آیه ذکر شده در قرائت لوقایی موعظه سرکوه را چگونه باید خواند و در چه پرتویی ‏آن را برای فرد، جامعه مسیحی و بشریت در کل، قابل اجرا و عملی دانست خود برداشتها و تفسیرهای متنوع و گاها متضاد را به همراه داشته است.

 

مومنین مسیحی چه در زمینه ایمان و زندگی شخصی خود و نیز کلیسای مسیح چه در عرصه امور کلیسایی و چه در بعد احکام اجتماعی، حقوقی و ارتباطی اش با جهان خارج همواره از این آیات و سخنان تکان دهنده مسیح بهره برده اند. این تعالیم انقلابی و پر شکوه مسیح هماره از بالاترین مرجع اقتدار ایمان و عمل برخوردار بوده است اما سوال این نیست که تا چه حد موعظه سر کوه و سایر دستورات اخلاقی مسیح صاحب اقتدار است بلکه چالش بر نحوه فهم تفسیری و کاربردی این آیات برای فرد، کلیسا و نهایتا در حد تعمیم یافته آن بشریت است.
معروفترین پزشک (بت پرست) رومی در قرن دوم به نیکی به مسیحیان اشاره می کند و اینکه چگونه ایمان خود را منتج از باورها و دستورات موعظه سر کوه و بطور خاص مثلهای مسیح می بینند. اینکه امروز قریب به اتفاق مثلهای مسیح را در حد ابزاری برای بیان دستورات اخلاقی صرف تنزل می‌یابد و کمتر الهیات و گزاره های ایمانی در اصطلاح فنی ‏آن از این داستانها و دستورات به رغم روزگار نخست کلیسا استنباط می شود خود جای گفتگو و تامل و تحقیق دارد.

اولین اظهار نظر تفسیری ثبت شده در باب مو عظه سر کوه به اولین آپولوژیست مسیحی به نام ژوستین شهید در قرن دوم بر می گردد. "ژوستین شهید"با تاکید بر عدم توانایی انسان در انجام این دستورات دشوار عملا ‏آنها را غیر قابل اجرا میبیند و لزوم فیض را برای استمداد در این شرایط ناتوانی بشر در جهت اجرای فرامین مسیح لازم و کافی می داند. بدین ترتیب به نوعی موعظه سرکوه را منادی "اخلاقیات فوق پارسایی"(Ultra-Piety) تفسیر می کند.


در دوره آبای اولیه کلیسا، در اواسط قرن سوم "اریجن" از اولین کسانی بود که تفسیری در باب موعظه سر کوه ارائه نمود. ولی بطور خاص در اواخر قرن چهارم "کریسوستوم" و قدیس"آگوستین" مهمترین تفسیرها و رویکردها را در این باب ارائه نمودند. البته اینکه پدران کلیسا در ‏آن برهه در ردیه نظریات بدعت گذاران این سلسله تفسیرها را به رشته تحریر در آوردند تا از راست دینی مسیحی دفاع کنند و این تفسیرها از منظر دفاعیات ایمان و بحثهای جدلی به نگارش در آمدند خود حائز اهمیت است.


بطور خاص رد بدعتی که مابین خدای عهد عتیق و عهد جدید تمایز ماهوی قائل بود و بطورکامل عهد عتیق و تورات را باطل اعلام می کرد و برای توجیه بر برخی ‏آیات موعظه سرکوه استناد می کردند یکی از آن دسته انگیزه ها و محرکهایی بود که تفسیر موعظه سر کوه را توجیه و ضروری می کرد.نکته جالب اینجاست که ‏بسیاری از آثار ارزشمند و ماندگار کلیسای مسیح که سکویی برای بنای سیستماتیک الهیات راست دینی ایمان مسیحی گردیدند در جایگاه نخست از منظر دفاعیات ایمان و جدلی به نگارش در آمدند. هر ازگاهی که پدران کلیسا حیات کلیسا و ایمان مسیحی و تعلیم رسولان را در سراشیب و یا حتی خطر انحراف عقیدتی می دیدند با نگارش این آثار ارزشمند تفسیری و الهیاتی سعی در حفظ حقیقت داشته اند و در عرصه عمل نیز شوراهای کلیسایی(نیقیه- قسطنطنیه، کالسدون، افسس و...) ابزار عملی و اهرم اجرایی صدور این بیانیه ها و گزاره های ایمانی می‌شد. به بیان دیگر مرجعیت این گزاره های ایمانی که در رد انحرافات و بدعتها صادر می شد و حاوی بحثهای تخصصی الهیاتی بر سر بسیاری موارد از جمله ماهیت مسیح و عمل او، شخصیت مسیح ، تثلیث و الوهیت عیسی و غیره بود، اعتقادات مسیحی را در طول تاریخ محفوظ نگه می‌داشت.


آگوستین علاوه بر اینکه بر اقتدار بلامنازع کلام خدا در عهد عتیق و تورات صحه می گذارد، موعظه سر کوه را بعنوان راهنمای کامل ایمان و عمل همه مسیحیان معرفی می کند و ‏اجرای ‏آن را به گروه و یا بطور خاص حلقه روحانیون محدود نمی سازد. هرچند او اجرای این دستورات مسیح را برای همه مسیحیان لازم الاجرا می بیند اما در نگرش تفسیری خود ره به تفسیر حرف به حرف(لغوی) از نوع" آناباپتیست"های افراطی نمی برد. این نگرش افراطی(آناباپتیستیزم) بطور خاص در دوره اصلاحات و پس از آن در میان عده ای شیوع بیشتری یافت و ‏آثار آن را تا به امروز به شکلی تعادل یافته تر در میان برخی از کلیساهای بنیادگرا (آمریکا در میان آمیش ها و یا حتی پیوریتنها) می توان یافت.
این نگاه تفسیری به برداشتی لفظ به لفظ از دستورات مسیح معتقد است و بدین گونه مخالف هرگونه سوگند یاد کردن، شرکت در مشاغل قضایی برای مسیحیان و یا دوری از هرگونه جنگ و نزاع و دادگاه و حتی دفاع نکردن از خویش در شرایط خطر در برابر متعارضین می باشد. اینان تا جایی که قانون مانع اجرای تفسیر موعظه سر کوه به شکل لفظ به لفظ آن نبود سعی در اجرای مو به موی عین آیات موعظه سر کوه داشتند.


آگوستین اما در برداشت خود در عین لازم الاجرا بودن موعظه سرکوه به این نوع دیدگاه ارجی نمی نهد. در عین حال قویاً بر عدم کفایت انسان در اجرای دستورات مسیح تاکید می ورزید و تنها و تنها فیض مسیح را عامل رهاننده و پارساشمارنده در تعارض این بی کفایتی و استاندارد بالای مسیح می داند.آگوستین که بطور خاص در جدل الهیاتی با "پلاگیوس" بسر می برد بیشتر این بی کفایتی و عدم توانایی بشر و گناه نخستین را در این عدم توانایی دخیل می بیند. لذا با اینکه دستورات مسیح راهنمای کامل ایمان و عمل همه مسیحیان از دید او بود اما بدلیل ضعف ناشی از گناه نخستین راه را عملا در اجرای کامل آن بسته می‌دید و دریچه فیض و بخشش مسیح و خون فدیه دهنده را پررنگ می کرد( در برابر ظاهراً افراط بیش از حد پلاگیوس بر آزادی اراده انسان در پیروی از نیکویی و رد گناه موروثی نخستین که نهایتا به بدعت گرایانه بودن عقایدش انجامید و آگوستین نیز در رد افکار و مبارزه با بدعت پلاگیوس و پیروانش آثاری را بنگارش درآورد.).


آگوستین هرچند عهد عتیق را باطل اعلام نمی کند اما به شدت بر عدم تداوم تورات بعنوان قانون کهن(عهد قدیم) و انجیل(موعظه سرکوه در بعد اخلاقی و عملی ‏آن) بعنوان قانون نوین و یا همان عهد جدید تاکید می ورزد. از منظر او قانون کهن و یا تورات بعنوان دستوری جلوه می کند که خدا از طریق موسی و انبیای مقدسش برای انسان فروخته شده در زیر گناه و در اسارت افاضه نموده بود که سرانجام آن تاکید و صحه گذاردن بر محکومیت بشر و ناتوانی در رستگاری بشر است تا که ما را به عهد جدید و فیض نجات بخش خدا برساند. عهد نوین در مقابل دستورات و ادراکی تازه از خداست که خدا از طریق پسرش آن را آشکار کرده که به نجات و رهایی می انجامد و آنهم از طریق فیضی که خلل و ضعف بشری را کفاره می کند.
در ادامه این سلسله مقالات در این باب به دوران قرون وسطی و سپس دوره اصلاحات و پس از آن خواهیم پرداخت و دیدگاههای تفسیری گوناگون را در رابطه با موعظه سرکوه مورد بازبینی قرار خواهیم داد. موعظه ای که بی‌شک بی مانند ترین، مشهورترین و بحث برانگیزترین خطابه تاریخ بشریت بشمار می رود.

کیوان
برگرفته از وبلاگ پسر خدا

  • مطالعه 2611 مرتبه

Twitter

Facebook

Google+