چاپ کردن صفحه

زیرا ما انسانیم

از آنجایی که ما انسانیم، همۀ چیزهایی که در زندگی اتفاق می افتد را نمی فهمیم. ما درک نمی کنیم چرا افراد جوان، ناکام می میرند. ما نمی توانیم بفهمیم که چرا انسانهای خوب بایستی عذاب بکشند. ما نمی توانیم درک کنیم چرا سیل و طوفان خانه های همشهریهای ما را ویران می کند و تمام آرزوهای آنها را نیست می سازد. ما نمی فهمیم که چرا امراض عمر انسانها را کوتاه می سازند. چونکه ما انسانیم، در سعی و کوشش هستیم تا از چند و چوند، پیچ و خم، بالا و پائین و بیرون و درون زندگی سردربیاوریم. 


چونکه ما انسانیم، آینده را نمی توانیم ببینیم. چیزی که در کمین ماست را نمی توانیم ببینیم. همیشه گذشته را نمی توانیم درک کنیم و از آن درس نمی گیریم. ما تنها بخشی از ماجرا را می بینیم. ما اغلب آنچه را که می خواهیم گوش می کنیم. فراموش می کنیم که خدا برای ما نقشه ها دارد. 
از آنجایی که انسانیم، نمی توانیم حکمت خدا را در قرار دادن ما در راهی پر از ستیز، درد و یأس، درک کنیم. ما نمی توانیم برکتی که از توکل به او برای هدایت ما وجود دارد را متصور شویم. چونکه ما انسانیم، ما سعی می کنیم توضیح دهیم که خدا چه، چطور و چگونه کاری را انجام می دهد. ما سعی خودمان را می کنیم، امّا نمی توانیم آنرا توضیح دهیم.


از آنجایی که ما انسان هستیم، وقتی قصد داریم چیزی را ساده کنیم، درعوض آنرا سختتر می کنیم. ما زندگی، پرستش و روابطمان را سخت می کنیم. ما بخشش، ایمان و فیض را مشکل می کنیم.
از آنجایی که انسانیم، نمی توانیم خود را مقدس کنیم. نمی توانیم گناه را از خود دور کنیم. نمی توانیم مشکل زندگی را حل و فصل کنیم، مهم نیست چقدر سعی می کنیم، امّا نمی توانیم. ما همیشه نمی توانیم همه کارها را دقیقاً درست انجام دهیم. وقتی خرابکاری می کنیم، نمی تواینم آنرا درست کنیم.
از آنجایی که انسانیم، نمی توانیم خدا را بدرستی ببینیم. ما با گناهانمان نابینا هستیم. ما با فقدان تخیلمان، نابینا هستیم. ما با تصمیم برای شبیه ساختن خدا به خود، کور هستیم.
از آنجایی که انسانیم، نمی توانیم عمق محبّت خدا را درک کنیم. نمی توانیم تصور کنیم که چرا خدا می خواهد ما را از گناهانمان نجات دهد. نمی توانیم بفهمیم که خدا چگونه می تواند ما را دوست داشته باشد. نمی توانیم این خدا را که آنقدر ما را دوست دارد که پسرش را برای گناهان ما قربانی می کند، را درک کنیم. 
چون ما انسان هستیم خدا پسرش را فرستاد تا در میان ما ساکن شود. " کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد..." ( یوحنا 1 : 14 ). 
چون ما انسان هستیم خدا تنها پسرش را، برای ما داد. " خدا آنقدر جهان را دوست داشت که پسر یگانه اش را داد تا هرکه به او ایمان بیاورد، هلاک نگردد بلکه حیات جاودانه بیابد." ( یوحنا 3 : 16 ).
چون ما انسان هستیم، خدا برای ما جایی مهیا می کند. " دل شما مظرب نشود! به خدا ایمان آورید به من نیز ایمان آورید. در خانۀ پدر من منزل بسیار است والا به شما می گفتم می روم تا برای شما مکانی حاضر کنم...." ( یوحنا 14 : 1 ـ 4 ).
از آنجایی که ما انسانیم، خدا احتیاج ما را برای یک نجات دهنده فهمید. چون ما انسان هستیم...


ترجمه: آرش

  • مطالعه 2344 مرتبه

Twitter

Facebook

Google+