چاپ کردن صفحه

محبت به مردم با محبت الهی

(داشتن محبت آگاپه) (اول یوحنا 2:5)

مقدمه:

من در حالیکه برای سال 2007م دعا می کردم، خدا در 4 هدف برای زندگی و خدمت مسیحیم با قلبم صحبت کرد که من می خواهم بر طبق آن زندگی کنم و می تواند برای شما هم مفید باشد.


1- محبت به همه 
2- تقدس و زندگی کتاب مقدسی
3- دعای شفاعت و نتیجه بخش
4- کلام و دهان خداوند (برای نجات، آزادی، شفا، رشد، تقویت، هدایت و تسلی)
امروز می خواهم در مورد محبت صحبت کنم. محبت هسته و محور کلام خداست. خدا با محبت ما را نجات داد و ما با محبتمان به خدا و دیگران نشان می دهیم که مسیحی هستیم.

 

 

اولین و دومین حکم مهم و بزرگ در مورد محبت است. 
1- خدای خود را با تمام قلب و دل و توان و فکرت دوست داشته باش. 
2 - همسایه ات را به اندازه خودت دوست داشته باش.

باب 13 اول قرنتیان بسیار زیبا محبت را توصیف می کند.
محبت یعنی درک و پذیرش و کمک به دیگری یعنی هر کاری برای خود می کنی برای دیگری هم بکنی.
من موعظه امروزم را از کتاب "اعجاب فیض ؟" که کتاب فوق العاده عالی است و همچنین از ملاقاتی که در خیابان با مردی داشتم، الهام یافتم. این الهام برای من دید وسیعی را در مورد زندگی و خدمت مسیحی باز کرد. 
شما امروز شاید چیزهای بشنوید که تا به امروز به آن اینگونه ننگریسته بودید.

موعظه امروزم دارای 4 بخش است:
1- محبت مسیح نسبت به مردم
2- انسانهای نیازمند محبت
3- شناخت محبت خدا در صلیبش
4- محبت ما نسبت به انسانها

 

 

بخش اول: محبت مسیح نسبت به مردم:

1- مسیح دیوانگان و كسانی را كه گرفتار ارواح پلید بودند دوست داشت. كسانی كه نمی توانستند عاقلانه فكر كنند و تحت تسخیر یا تاثیر شیطان به پلیدی ها دست می زدند. مسیح آن اشخاص را دوست داشت چون بدون محبت نمی توانست به آنها كمك كند و آنها را شفا دهد.
2- مسیح مصروعان (افراد غشی) را كه شاید خیلیها از آنها بترسند دوست داشت.
3- مسیح مفلوجان و علیلان و شلان را دوست می داشت و برای آنها فكر می كرد.
4- مسیح هر كسی را با هر مرضی و هر دردی و هرگناهی و هر نقصی دوست داشت.
5- مسیح جذامی ها را دوست داشت، مسیح نه فقط مثل بقیه از جذامی ها نمی گریخت بلكه آنها را لمس كرده می گفت:"می خواهم پاك شو" (متی 8:3)
6- مسیح امتها و سرباز رومی (نظامیان) را دوست داشت، او امروز هم فارس، ترك، لر ، كرد، بلوچ ، گیلكی، ارمنی، آشوری، یهودی، زرتشتی و انگلیسی و آمریکایی و همه را دوست دارد.
7- مسیح مادر زن پطرس را دوست داشت، او پیر زنان و پیر مردان را دوست دارد و برای آنها نیز فكر می كند! مسیح افراد ازکار افتاده و معلول را دوست دارد.
8- مسیح كودكان را دوست داشت و با وجود برنامه فشرده اش وقتی برای بركت دادن آنها داشت و به نظر او پادشاهی و ملكوت خدا از آن افرادی است كه مثل كودكان هستند.
محبت او فقط برای بالغین و عاقلین و حکیمان نبود، او همه را دوست داشت.
مسیح دوست گناهكاران است (متي 11: 19 - لوقا 7: 34 و 15:2)، دوست شما چه كسی است؟ دوست مسیح گناهكاران بودند! مریم مجدلیه زنی كه 7 روح ناپاك داشت، زن فاحشه در انجیل یوحنا باب 8، زن گناهكاری كه با اشك نزد پاهای عیسی توبه كرد، مرد مصلوب كنارش، زن سامری شكست خورده، زكی باجگیر و تنها و منفور مردم، پطرس انكار كننده و پولس جفا كننده و خیلیهای دیگر گناهكارانی بودند كه مسیح به آنها محبت كرد و آنها زندگیهایشان دگرگون شد. خدا افرادی مثل راحاب، داود و موسی و مرا را با وجود گناهكار بودنشان محبت كرد و برای اراده خود بكار برد.
مسیح زنی را كه 12 سال خونریزی داشت و نجس بود (طبق شریعت یهود) و همه چیز (ثروت و آبرو) و همه كس (احتمالا تنها بود) خود را از دست داده بود، محبت كرد. هیچ شخصی برای مسیح نجس و حرامزاده نیست. او شما را دوست دارد.

مسیح اكثر شفاهای خود را در روز شنبه (سبت) انجام می داد تا نشان دهد كه هیچ قانونی نمی تواند سدی جلوی محبت او باشد. زندان، محکوم بودن به مرگ و ... نمی تواند مانع از این شود که خدا شما را محبت نکند.
مسیح هنگامیكه از غم از دست دادن دوست و همكار و فامیلش یحیی ناراحت و خسته بود وقتی نیاز مردم را دید (كه تنها تعداد مردها 5000 نفر بود) كلام خدا را برای آنها موعظه كرد، بیمارانشان را شفا داد و یكی از بزرگترین معجزاتش را انجام داد یعنی به آنها غذا داد. خستگی و غم نمی توانست مسیح را از خدمت و محبت كردن دور نگه دارد.

مسیح حتی مردگان را نیز دوست می داشت! او حداقل 3 بار مرده ها را (كه طبق شریعت یهود نجس بودند) لمس كرد و شفا بخشید. حتی مرگ نمی تواند او را از محبت كردن دور نگه دارد. او دختری 12 ساله را از مرگ زنده كرد. او دختران را دوست دارد (برای او جنسیت مهم نیست)، در دنیایی كه نسبت به زنان در اكثر جاها تبعیض قائل می شوند و زنان زیادی مورد ظلم واقع شده اند، او آنها را درک می کند و دوست دارد و می تواند شفای کامل ببخشد.

او زنها را به همان اندازه مردها دوست دارد و هیچ تبعیضی قائل نیست. او نوزادان، بچه ها، نوجوانان، جوانان، میانسالان و سالمندان را دوست دارد.

مسیح فقیران و بی چیزان را دوست دارد، او گفت آمده كه به فقرا بشارت دهد (لوقا 4:18) و در موعظه ها و مثلهایش از فقرا بارها حمایت كرد.
مسیح كوران، كران و لالان و افلیجان را دوست دارد. 
نظرات و تمسخرهای مردم نمی تواند مسیح را از محبتش دور نگه دارد.
مسیح افراد گمشده و سرگردان و ناامید و بی هدف را دوست دارد و برای آنها راه و امید و هدف دارد.
مسیح هر كسی را اعم از زن و مرد، مذهبی و گناهكار، عالم و بی سواد، بیمار و سالم، زیبا و زشت، جوان و پیر، از هر قومی و ن‍‍‍‍‍‍‍ژادی و زبانی و رنگی با هر دینی را دوست دارد.
محبت مسیح برای تمامی شرایط بالا تنها محبت خالی نیست، مسیح ما را درك می كند و می خواهد وارد زندگی های ما گردد و ما را عوض كند.
تنها مسیحیان واقعی كه محبت مسیح را چشیده اند، می توانند مثل مسیح محبت كنند.


بخش دوم: انسانهای نیازمند محبت:

كسانیكه عذاب وجدان دارند، كسانیكه زندگیشان و گذشته شان را خراب كرده اند. محبت خدا می تواند در این زندگی ها پیام امید را بیدار كند. خداوند می تواند بعوض سالهای خرابی به ما بركت مضاعف بدهد. (یوئیل 2:25)
او خدای شكسته دلان است.
كسانی كه از طرف دوستان و یا خانواده خود مظلوم یا مورد خیانت واقع شده و یا خود ظلم كرده و خیانت كرده اند هر دو محتاج محبتند.
كسانیكه خانواده شان را ناامید كرده اند و سركوب شده اند و طرد شده اند و احساسات و روان آنها آسیب دیده است نیازمند محبتند.
كسانیكه مورد تنفر جامعه هستند و مردم نمی خواهند چهره شان را ببینند، نیازمند محبت هستند. 
مسیح برای همه اعم از اسقف، كشیش، معلم، شاگرد، بی تفاوت ها و بدترین گناهكارها مصلوب شده است و همه محتاج محبت او هستند.
هم جنس بازان، زناكاران، تجاوزکاران، سقط جنین كنندگان، معتادان، قاتلان، منحرفین از ایمان و بدعتكارانی مثل شاهدان یهوه، مورمونها و غیره، جادوگران، فقیران، آدمهای كثیف و بد بو و بیمار، كسانیكه بدنشان بخاطر بیماری چركین و بدبو و متعفن شده است، كسانی كه گرفتار ارواح پلیدند و خلاصه همه و همه از سالم ترین و عادی ترین فرد تا آننرمال ترین فرد محتاج محبت خدا هستند.

دیوید ویلكرسون با محبتش كه در كتاب "نوجوانان چه می جویند" می بینیم باعث نجات بدترین گناهكاران شد. مادر ترزا با محبتش به بچه های كه موشها نصف بدنشان را خورده بودند و بچه های كه در خیابان متولد شده و می مردند باعث گسترش سیل عظیمی از خدمات مسیحی به آنها شد و زندانیان دوران كمونیست در كتاب عالی "شکنجه شده برای مسیح نوشته ریچارد وورمبراند" با محبت و بخششان باعث پیروزی مسیحیت بر كمونیست شدند و ایماندارانی مثل یون در كتاب "مرد آسمانی" با عشقشان به خداوند و مردم باعث گسترش مسیحیت در چین شدند.
كسانیكه سرمایه پاكی، جوانی، پولی خود را از دست داده اند و كسانیكه "شیطان دزد " پاكی، شادی، آرامش و سلامتی و زندگی متبارك مسیحی آنها را دزدیده است، همه محتاج محبتند تا به فیض مسیح بایستند و سهم خود را پس بگیرند.
كسانیكه اقدام به خودكشی كرده اند و یا به فكر خودكشی اند محتاج محبت الهی هستند.
كسانیكه از خشونت لذت می برند و بی رحمند و به خود و دیگران آزار می رسانند، به خدای رحیم محتاجند، كسانیكه در حق آنها خشونت انجام شده به محبت محتاجند.
کسانی که به آنها تجاوز شده، مسیح آنها را دوست دارد و آنها را درک می کند و می داند که آنها مقصر نبوده اند (تثنیه 22:26) و می تواند همه چیز را تازه بسازد. (دوم قرنتیان 5:17)
كسانیكه مشكلات اقتصادی دارند، مشكل كار دارند، مشكل درس و تحصیل دارند، محتاج محبت خداوند هستند.
كسانیكه مجردند و مشكل ازدواج دارند و شكست های عشقی خورده اند و به اشتباه فكر می كنند كسی آنها را دوست ندارد محتاج محبت خدایند.
كسانیكه طلاق گرفته و یا خانواده هایشان ناآرام است، كسانیكه بیوه و یتیم اند، كسانیكه غریبند و كسانیكه در خانواده و نزدیكانشان بیمارانی با بیماریهای مرگ بار وجود دارند ، همه محتاج محبتند.
كسانیكه خدایشان (بتشان) زنا، تفریح، خشونت، مسخره بازی، گناه، مستی، وقت تلفی و .. است همه آنها خلاءی دارند كه تنها محبت و حقیقت مسیح می تواند آنها را سیراب كند.
كسانیكه مشكلات خانوادگی دارند و روابط ناسازگار درون و بیرون خانواده دارند محتاج محبت مسیحند.
مریضان اعم از ایدزی، سرطانی، MS، پیری و تمام بیماران و ضعیف شدگان محتاج محبتند.
بیماران عاطفی و روانی نظیر تنهایی، غم، افسردگی، تعلق به گذشته محتاج محبت خدایند .
ماتمیان كه هر روز بر اثر مرگ 200 هزار نفر در دنیا عزادار هستند به محبت محتاجند.
كسانیكه گرفتار بلایای طبیعی نظیر سیل، طوفان، زلزله، آتشفشان و سوانح مختلف شده اند، شدیدا نیازمند محبتند.
اگر به اطرافمان نگاه كنیم همه و همه محتاج محبتند و چه كسی بجز یك مسیحی كه مورد محبت خدا واقع شده می تواند به آنها كمك كند.
من هیچ کس را نمی شناسم و هرگز نخواهم شناخت که نیازی به محبت نجات بخش و شفا بخش مسیح نداشته باشد.


بخش سوم: شناخت محبت خدا در صلیبش:

كلام خدا می گوید خدا محبتش را به ما ثابت كرد (رومیان 5:8). مسیح با مرگش محبت عظیمش را نشان داد و خون او آنقدر پر ارزش است كه آزادی و محبت كامل را برای تمام محتاجانی كه بالا ذكرشد جاری می سازد. 
تمركز و تفكر و تعمق در مورد صلیب و زحمات و رنجهای مسیح عمق محبت خدا را به ما نشان می دهد. ما وقتی محبت مسیح را بهتر درک کنیم، دیگران را هم بهتر محبت می کنیم. 
بر سر او تاجی از خار گذاشتند كه خارهای تیزش سر و صورت او را مجروح و خون آلود ساخت، چشمان مسیحی را بستند که فرشتگان جرات نگاه کردن به آن را نداشتند، او را با مشت و لگد زدند، او تنها ماند و تمام دوستان و شاگردانش از ترس او را تنها گذاشتند. به صورت او تف كردند (این را مقایسه كنید با زمانیكه كسی عطسه می كند روی صورت ما و ما چقدر عصبانی می شویم.) با شلاقهای وحشتناكی كه با تكه استخوانهای حیوانات ساخته شده بود، وحشیانه پوست او را شكافتند. مسیح در تمام شب بی خواب ماند و كسی كه خود آب حیات بود تشنه ماند، خدای خالق را به سخره گرفتند و با در آوردن لباسهایش او را خوار و بی چیز ساختند، صلیب سنگین را بر دوش او گذاشتند و كلام خدا در اشعیا می گوید چهره او قابل شناختن نبود (اشعیا 53:2). قلب او بخاطر گناهان ما تركید و هنگامی كه با نیزه پهلوی او را سوراخ كردند آب و خون از آن جاری شد.
مسیح روی صلیب فقیر شد تا ما امروز از فقر او دولتمند گردیم (دوم قرنتیان 8:9) او گناهان ما را بر خود گرفت و از زخمهای او شفا یافتیم (اشعیا 53:5). او در حالیكه 6 ساعت (9صبح تا 3بعد عظهر جمعه) با دستها و پاهای سوراخ شده (همان دستهای شفا بخش و مهربانش و همان پاهای كه برای كمك به دیگران شتابان بود) روی صلیب بود، گفت:"پدر اینان را ببخش زیرا نمی دانند چه می كنند" (لوقا 23:34) و سپس فریاد پیروزمندانه "تمام شد" (یوحنا 19:30) را سر داد. بله محبت خدا روی صلیب ثابت شد، نجات و آزادی و فرزند خواندگی ما تحقق یافت.
هر كدام از ما اگر امروز محتاج و گدای محبت هستیم، خدا می تواند سخاوتمندانه به ما عطا كند تا ما ثروتمند گردیم، او امروز می تواند ما را نجات، آزادی و شفای کامل ببخشد ، تا ما هم همین كار را بتوانیم برای دیگران انجام دهیم.


بخش چهارم: محبت ما نسبت به انسانها:

ولی سئوال این است ما چطور می توانیم به انسانها محبتی از نوع آگاپه داشته باشیم؟
تنها یك راه دارد باید خودمان این محبت را از خدا دریافت كرده باشیم. 
ما می توانیم بوسیله دعا، كلام خدا و تعمق (داشتن رازگاهان و ماندن در حضور خدا) محبت الهی را دریافت كنیم. 
یكبار به من یك دختر تازه ایماندار حرف بسیار زیبایی زد او گفت:"مسیح برای من مرد تا من برای او زندگی كنم."
ما وقتی محبت مسیح را به شخص ما بیشتر درك كنیم، حتما برای او زندگی خواهیم كرد و محبت او را بین مردم پخش خواهیم كرد.
كسانی می توانند مثل مسیح مردم را محبت كنند كه محبت مسیح قلبشان را هر روزه لمس كند. یكی از راهب های (كشیشان ازدواج نكرده كه میتوانند به اسقف برسند) كلیسای ما اینچنین می گفت:"كسانی می توانند مردم را نزد مسیح به زانو بیاورند كه خود زانو زدن در مقابل خدا را خوب فراگرفته اند" 
ما به خدا دعا كنیم كه قلب ما را مثل قلب مقدس عیسی پر محبت سازد و با اشكها برای دیگران دعا كنیم تا با شادی درو كنیم (مزمور 126).
تمام مردان خدا كه خادمینی موفق برای خدا بوده اند، نخست خود خدا را و محبتش را چشیده اند. ابراهیم، موسی، اشعیا، حزقیال، پطرس، پولس و یوحنا همه تجاربی زنده از ملاقات با خدا داشته اند.

آگوستین چنین می گوید:"محبت داشته باش و هر كاری بخواهی بكن" چون مطمئننا كسی كه نسبت به خدا و انسانها محبت داشته باشد بر طبق انجیل زندگی خواهد كرد و تعلیم خواهد داد. فرانچسكو (فرانسیس آسیسی) از قدیسین حدود قرن 12 كلیسای كاتولیك درباره خدا چنین می گوید:‌"خدا چكشی در دست ندارد كه هر موقع گناه كردیم ما را بزند، او پاك كنی در دست دارد كه هر موقع توبه كردیم گناه ما را ببخشد!" 
چنین شناختی از خدا باعث می شود ما نیز خادمینی پر محبت باشیم. 
مردم امروز از محكوم شدن خسته شده اند، گناهكاران اغلب خودشان می دانند كه گناهكارند و سزاوار مجازات، آنها مشتاق شنیدن كلام محبت و فیض خدا هستند . لبخند محبت آمیز ما، سخنان دلگرم كننده و تشویق آمیز ما، فداكاریها و امیددادن های ما، می توانند در زندگی مردم ثمر آورند. 
مسیح در لوقا 12:14-14 گفت: ": وقتی ضیافت شام یا ناهاری ترتیب می‌دهی دوستان، برادران و سایر خویشان یا همسایگان ثروتمند خود را دعوت نكن مبادا آنان هم متقابلاً از تو دعوت كنند و به این ترتیب عوض خود را بگیری، بلكه وقتی ضیافتی می‌دهی بینوایان و مفلوجان و شلها و كورها را دعوت كن" این محبت مسیحی است.
آیا می خواهی بزرگترین خادم خدا باشی؟ باید كوچكترین آنها باشی! (لوقا 22:26)
باید حاضر باشی هر روز، هر ساعت، هر كسی را در هر جایی محبت كنی. مردان و زنان را، مذهبیون و بی مذهب ها را، ایمانداران و بی ایمانان را، دكترها و مهندس ها و بی سواد ها و عمله ها را، با ادب ها و با فرهنگ ها و بی ادب ها و بی فرهنگ ها را، معروف ها و مطرود ها را، زیباها و زشتان را، تمیز ها و كثیف ها و بد بوها را، از هر قومی و زبانی و نژادی و دینی كه باشند باید آنها را محبت كنیم.
سی اس لوئیس الهیدان و متفكر قرن 20 م چنین می گوید:"بگذار اعمال ما (كه شامل محبت نیز می شود) چنان فریاد بزند كه حرفهای ما شنیده نشود." 
مسیح گفت:"از محبتتان دنیا خواهد دانست كه شاگردان من هستید." (یوحنا 13:35)
محبت تاثیرگذارتر از الهیات، سخنان حكمت آمیز و معجزات است. 
محبت باعث می شود قلبهای سخت نرم گردد. شاید بعضی از مردم نتوانند تثلیث را خوب بفهمند ولی خدای محبت را در تثلیث می توانند بچشند و به او ایمان آورند.

نتیجه:

آیا امروز حاضرید اجازه دهید خدای محبت تمامیت شما را لمس و محبت كند تا شما قادر باشید دیگران را محبت كنید؟ 
دعا كنیم كه خداوند امروز ما را با روح محبتش لبریز و پر سازد (رومیان 5:5). به تمام كسانی كه خدمتی در كلیسا ندارند می خواهم یك خدمت بدهم! "همه را محبت كنید. این بزرگترین خدمت است و خدمت همه شما از طرف مسیح به شما می باشد."

  • مطالعه 5029 مرتبه

Twitter

Facebook

Google+