برهان غايت شناختي، يكي از براهين در مورد وجود خدا كه بر اساس نظم خارق العاده حاكم بر كائنات و اهداف و غايات متصور بر امور، وجوب خدايي هوشمند را اثبات مي كند.
خدا گرايي، اعتقاد به وجود خدا
تكامل گرايي خداباورانه، ديدگاهي كه سعي مي كند نظريه تكامل را در چارچوب روايت كتاب مقدس در مورد آفرينش جهان از سوي خدا قرار دهد و معتقد است فرايند تكامل موجودات زنده با نقشه و ترتيب الهي و تحت كنترل خدا انجام شده است.
خدامحوري، خدا را در رأس امور و علايق و مهمترين اولويت فكري قرار دادن. بنا بر اين خدا محور بودن به معني آن است كه همه چيز را منجمله اخلاقيات را بر اساس ديدگاه تعهد به خدا در نظر بگيريم.
اعتقاد به عدالت خدا، تلاش براي توضيح و تشريح عدالت خدا و دفاع از آن در جهاني كه رنج و گناه و بي عدالتي در آن وجود دارد.
الهيات صليب، الهيات جلال، لوتر در الهيات خودش جايگاه صحيح خود انكشافي خدا را در تواضع، ضعف و محبت محنت بار خدا مي دانست كه خدا آنرا بر روي صليب عيسي مسيح به انسانها نشان داد.
الهيات
الهام خدا، كلمه اي يوناني به معني الهام خدا يا دميده شده توسط خدا. اين كلمه معمولاً براي بيان جنبه الهي كتاب مقدس به عنوان كتابي كه از سوي خدا الهام شده (دوم تيموتائوس 16:3) و يا محصول نويسندگاني كه ملهم از روح خدا بودند (دوم پطرس 21:1) به كار مي رود.
توميسم، نظام الهياتي و فلسفي اي كه بر اساس آثار توماس آكويناس متأله كاتوليك قرون وسطي شكل گرفت و به نگرشي غالب در كليساي كاتوليك تبديل گشت.
سنت، سنت گرايي، در ميان پدران اوليه مسيحي، سنت به معني مكاشفه خدا بود كه از طريق انبياء و رسولان براي مردم آشكار شده بود. سر انجام اين واژه به معني كتاب مقدس، فرامين و مجموعه توضيحات الهياتي در مورد ايمان مسيحي در نظر گرفته شد.
فرا بودگي، تعالي، جدا بودن و استقلال وجودي خدا از جهان آفريده خود (مقايسه شود با درون بودگي).
تبدل جوهر، واژه اي در الهيات كاتوليك رومي به معني اعتقاد به تبديل نان و شراب در مراسم عشاي رباني به جسم و خون حقيقي عيسي مسيح هر چند كه به ظاهر خصوصيات مادي آن حفظ مي شود.
مصيبت، عذاب، مطابق تعليم عهد جديد پيروان عيسي مسيح بايد منتظر تحمل درد و رنجهاي گوناگوني باشند. ”محنت عظيم“ يا مصيبت عظيم اشاره به نشانه يا به عبارت بهتر وضعيت جهان پيش از ظهور مسيح دارد (متي 21:24).
سه بن باوري، دركي از طبيعت انسان كه وجود انسان را مشتمل بر سه بخش مي داند كه عبارتند از: بدن، جان و روح (اول تسالونيكيان 23:5 و عبرانيان 12:4). در اين ديدگاه روح به عنوان بخشي از وجود انسان كه قابليت شناخت خدا را دارد، از جان كه سازنده نفس انساني است و شخصيت انسان را به وجود مي آورد؛ كاملاً متمايز است. (مقايسه شود با دو بن باوري).
تثليث، تثليث اقدس، ادراك ايمان مسيحي از خدا به عنوان يك حقيقت سه گانه. تثليث به معناي آن است كه يك وجود يا ذات الهي وجود دارد كه در سه شخصيت متمايز: پدر، پسر و روح القدس منكشف شده است.
سه خدا باوري، ديدگاهي بدعت آميز در مورد خدا كه قائل به وجود سه خداي پدر، پسر و روح القدس است. در واقع اين نگرش تحريفي از آموزه تثليث است كه قائل به وجود يك خداي واحد است كه در سه شخصيت خود را مكشوف كرده است.
نمونه شناسي، نمونه شناسي كتاب مقدسي به توازي هاي واقعي و تاريخ نمونه هاي ذكر شده در عهد عتيق و يا رويدادهاي مربوط به تاريخ نجات و تحقق آن با آمدن مسيح، زندگي، مرگ و عروج او مي پردازد. در اين شيوه مطالعاتي الهيات، رويدادهاي موجود در عهد جديد با مقايسه با نمونه هايي نظير آنها در عهد عتيق مورد مطالعه قرار مي گيرد.