هیچ حکمی در عهد عتیق، یک یهودی را مجبور نمی کند تعمید گیرد . عیسی می گوید که برای ما مناسب است که تمام عدالت را از طریق انجام چیزهایی که حکم نشده اند، به کمال رسانیم.
حکمی وجود ندارد که بر حسب آن، خدا سیگار کشیدن، آویختن جواهرات، صرف ساعتها وقت در پای تلویزیون و ... غیره را قدغن کرده باشد. حکمی وجود ندارد که خدا در آن دست آموز کردن حیوانات یا امتحان کردن مواد افیونی را ممنوع کرده باشد .عدالت با اطاعت از احکام به کمال رسانده نمی شود، بله از این طریق که از خود این سوال را بپرسیم : « آیا عیسی این کار را می پسندید یا آن را انجام می داد؟ »
اگر مقداری خاک بر سر انسانی بریزید، صدمه ای به او نخواهید زد. اگر آب هم بر روی او بریزید، رنجی نخواهد برد. اگر کاه هم بر او بپاشید، زیانی به او نمی رسد. اما با خاک و کاه و آب می توان آجر درست کرد که اگر آن را بر سر کسی بکوبید، ممکن است سرش متلاشی شود.
به همین ترتیب، بسیاری چیزهای کوچک وجود دارد که به خودی خود بی ضرر هستند؛ اما اگر مجموعه آنها را در زندگی در نظر گیرید، بدل به بار سنگینی می شوند که ممکن است جانهای ما را نابود سازند. « شغالهای کوچک تاکستانها را خراب می کنند. (غزل غزلها 2 : 15 )
در شریعت خدا حکمی برای مبارزه با شغالهای کوچک وجود ندارد، اما خوب است که باغبان این کار را انجام دهد. نیکوست که شما نیز با برخی عادات مبارزه کنید. حتی اگر هر یک به خودی خود چیزی کم اهمیت باشد، اما مجموع آنها بدل به باری می شود که حیات روحی تان را مختل می سازد.