ترجمه قدیمی گویا
|
ترجمه قدیمی(کتاب لاویان)
مسح هارون و پسرانش
و خداوند موسي را خطاب كرده، گفت:2 «هارون و پسرانش را با او و رختها و روغن مسح و گوسالة قرباني گناه و دو قوچ وسبد نان فطير را بگير. 3 و تمامي جماعت را به در خيمه اجتماع جمع كن.» 4 پس موسي چنانكه خداوند به وي امر فرموده بود به عمل آورد، و جماعت به در خيمه اجتماع جمع شدند. 5 و موسي به جماعت گفت: «اين است آنچه خداوند فرموده است كه كرده شود.» 6 پس موسي هارون و پسرانش را نزديك آورد، و ايشان را به آب غسل داد. 7 و پيراهن را بر او پوشانيد و كمربند را بر او بست، و او را به ردا ملبس ساخت، و ايفود را بر او گذاشت و زنّار ايفود را بر او بسته، آن را بروي استوار ساخت 8 و سينهبند را بر او گذاشت و اوريم و تُمّيم را در سينهبند گذارد. 9 و عمامه را بر سرش نهاد، و بر عمامه در پيش آن تَنْكه زرين، يعني افسر مقدس را نهاد، چنانكه خداوند موسي را امر فرموده بود.
10 و موسي روغن مسح را گرفته، مسكن و آنچه را كه در آن بود مسح كرده، آنها را تقديس نمود. 11 و قدري از آن را بر مذبح هفت مرتبه پاشيد، و مذبح و همه اسبابش و حوض و پايهاش را مسح كرد، تا آنها را تقديس نمايد. 12 و قدري از روغن مسح را بر سر هارون ريخته، او را مسح كرد تا او را تقديس نمايد. 13 و موسي پسران هارون را نزديك آورده، بر ايشان پيراهنها را پوشانيد و كمربندها را بر ايشان بست و كلاهها را بر ايشان نهاد، چنانكه خداوند موسي را امر فرموده بود.
14 پس گوساله قرباني گناه را آورد، و هارون و پسرانش دستهاي خود را بر سر گوسالة قرباني گناه نهادند. 15 و آن را ذبح كرد، و موسي خون را گرفته، بر شاخهاي مذبح به هر طرف به انگشت خود ماليد، و مذبح را طاهر ساخت، و خون را بر بنيان مذبح ريخته، آن را تقديس نمود تا برايش كفاره نمايد. 16 و همه پيه را كه بر احشا بود و سفيدي جگر و دو گُرده و پيه آنها را گرفت، و موسي آنها را بر مذبح سوزانيد 17 و گوساله و پوستش و گوشتش و سرگينش را بيرون از لشكرگاه به آتش سوزانيد، چنانكه خداوند موسي را امر فرموده بود. 18 پس قوچ قرباني سوختني را نزديك آورد، و هارون و پسرانش دستهاي خود را بر سر قوچ نهادند. 19 و آن را ذبح كرد، و موسي خون را به اطراف مذبح پاشيد. 20 و قوچ را قطعه قطعه كرد، و موسي سر و قطعهها وچربي را سوزانيد. 21 و احشا و پاچهها را به آب شست و موسي تمامي قوچ را بر مذبح سوزانيد.
اين قرباني سوختني بجهت عطر خوشبو و هدية آتشين براي خداوند بود، چنانكه خداوند موسي را امر فرموده بود. 22 پس قوچ ديگر يعني قوچ تخصيص را نزديك آورد، و هارون و پسرانش دستهاي خود را بر سر قوچ نهادند. 23 و آن را ذبح كرد، و موسي قدري از خونش را گرفته، بر نرمه گوش راست هارون و بر شست دست راست او، و بر شست پاي راست او ماليد. 24 و پسران هارون را نزديك آورد، و موسي قدري از خون را بر نرمه گوش راست ايشان، و بر شست دست راست ايشان، و بر شست پاي راست ايشان ماليد، و موسي خون را به اطراف مذبح پاشيد. 25 و پيه و دنبه و همه پيه را كه بر احشاست، و سفيدي جگر و دو گُرده و پيه آنها و ران راست را گرفت. 26 و از سبد نان فطير كه به حضور خداوند بود، يك قرص فطير و يك قرص نان روغني و يك نازك گرفت، و آنها را بر پيه و بر ران راست نهاد. 27 و همه را بر دست هارون و بر دستهاي پسرانش نهاد. و آنها را براي هدية جنبانيدني به حضور خداوند بجنبانيد. 28 و موسي آنها را از دستهاي ايشان گرفته، بر مذبح بالاي قرباني سوختني سوزانيد. اين هدية تخصيص براي عطر خوشبو و قرباني آتشين بجهت خداوند بود. 29 و موسي سينه را گرفته، آن را به حضور خداوند براي هديه جنبانيدني جنبانيد، و از قوچ تخصيص، اين حصة موسي بود چنانكه خداوند موسي را امر فرموده بود.
30 و موسي قدري از روغن مسح و از خوني كه بر مذبح بود گرفته، آن را بر هارون و رختهايش و بر پسرانش و رختهاي پسرانش با وي پاشيد، وهارون و رختهايش و پسرانش و رختهاي پسرانش را با وي تقديس نمود. 31 و موسي هارون و پسرانش را گفت: «گوشت را نزد در خيمة اجتماع بپزيد و آن را با ناني كه در سبد تخصيص است در آنجا بخوريد، چنانكه امر فرموده، گفتم كه هارون و پسرانش آن را بخورند. 32 و باقي گوشت و نان را به آتش بسوزانيد. 33 و از در خيمه اجتماع هفت روز بيرون مرويد تا روزي كه ايام تخصيص شما تمام شود، زيرا كه در هفت روز شما را تخصيص خواهد كرد. 34 چنانكه امروز كرده شده است، همچنان خداوند امر فرمود كه بشود تا براي شما كفاره گردد. 35 پس هفت روز نزد در خيمه اجتماع روز و شب بمانيد، و امر خداوند را نگاه داريد مبادا بميريد، زيرا همچنين مأمور شدهام.» 36 و هارون و پسرانش همة كارهايي را كه خداوند به دست موسي امر فرموده بود بجا آوردند.
ترجمه تفسیری
خداوند به موسي فرمود: «هارون و پسرانش را با لباسهاي مخصوص ايشان و روغن تدهين، گوساله قرباني گناه، دو قوچ و يك سبد نان بدون خميرمايه دم در خيمه عبادت بياور و تمام قوم اسرائيل را در آنجا جمع كن.»
4 موسي طبق فرمان خداوند عمل كرد. همه قوم اسرائيل دم در خيمه عبادت جمع شدند. 5 موسي به ايشان گفت: «آنچه اكنون انجام ميدهم طبق فرمان خداوند است.»
6 آنگاه موسي، هارون و پسرانش را فراخواند و ايشان را با آب غسل داد. 7 پيراهن مخصوص كاهني را به هارون پوشانيد و كمربند را به كمرش بست. سپس ردا را بر تن او كرد و ايفود را بوسيله بند كمر آن بر او بست. 8 بعد سينهبند را بر او بست و اوريم و تُميم را در آن گذاشت، 9 و چنانكه خداوند فرموده بود، عمامه را بر سر هارون نهاد و نيم تاج مقدس را كه از طلا بود جلو عمامه نصب كرد.
10 آنگاه موسي روغن مسح را گرفت و آن را بر خيمه عبادت و هر چيزي كه در آن بود پاشيد و آنها را تقديس نمود. 11 سپس مقداري از روغن را برداشت و آن را هفت مرتبه بر قربانگاه، لوازم آن، حوض و پايهاش پاشيد و آنها را نيز تقديس كرد. 12 بعد قدري از روغن مسح را بر سر هارون ريخت و به اين ترتيب او را براي خدمت كاهني تقديس نمود. 13 سپس موسي به امر خداوند پسران هارون را فراخواند و پيراهنها را به آنان پوشانيد و كمربندها را به كمرشان بست و كلاهها را بر سرشان گذاشت.
14 بعد گوساله قرباني گناه را جلو آورد و هارون و پسرانش دستهاي خود را روي سر آن گذاشتند. 15 موسي گوساله را ذبح كرد و قدري از خون آن را با انگشت بر چهار شاخ قربانگاه ماليد تا آن را طاهرسازد. باقيمانده خون را به پاي قربانگاه ريخت. به اين ترتيب قربانگاه را تقديس كرده، براي آن كفاره نمود. 16 سپس تمام پيه داخل شكم، سفيدي روي جگر، قلوهها و چربي روي آنها را گرفت و همه را روي قربانگاه سوزانيد، 17 و همانطور كه خداوند فرموده بود، لاشه و پوست و سرگين گوساله را در خارج از اردوگاه سوزانيد.
18 بعد قوچ قرباني سوختني را جلو آورد و هارون و پسرانش دستهاي خود را روي سر آن گذاشتند. 19 موسي قوچ را ذبح كرد و خونش را بر چهار طرف قربانگاه پاشيد. 20 سپس لاشه قوچ را قطعهقطعه كرد و آنها را با كله و پيه حيوان سوزانيد. 21 دل و روده و پاچهها را با آب شست و آنها را نيز بر قربانگاه سوزانيد. پس همانطور كه خداوند به موسي دستور داده بود تمام آن قوچ بر قربانگاه سوزانده شد. اين قرباني سوختني كه بر آتش تقديم شد، مورد پسند خداوند بود.
22 پس از آن موسي قوچ دوم را كه براي تقديس كاهنان بود جلو آورد و هارون و پسرانش دستهاي خود را روي سر آن گذاشتند. 23 موسي قوچ را ذبح كرده، قدري از خونش را بر نرمه گوش راست هارون و شست دست راست او و شست پاي راستش ماليد. 24 بعد قدري از خون را بر نرمه گوش راست و شست دست راست و شست پاي راست پسران هارون ماليد. بقيه خون را بر چهار طرف قربانگاه پاشيد.
25 پس از آن پيه، دنبه، پيه داخل شكم، سفيدي روي جگر، قلوهها و چربي روي آنها و ران راست قوچ را گرفت 26 و از داخل سبد نان بدون خميرمايه كه در حضور خداوند بود، يك قرص نان بدون خميرمايه، يك قرص نان روغني و يك نان نازك برداشت و آنها را روي پيه و ران راست گذاشت. 27 سپس، همه اينها را بر دستهاي هارون و پسرانش قرار داد تا بعنوان هديه مخصوص، آنها را جلو قربانگاه تكان دهند و به خداوند تقديم كنند. 28 پس از انجام اين تشريفات، موسي آنها را از هارون و پسرانش گرفت و با قرباني سوختني بر قربانگاه سوزانيد. اين قرباني تقديس كه بر آتش تقديم شد،مورد پسند خداوند بود. 29 موسي سينه قرباني را گرفت و آن را بعنوان هديه مخصوص تكان داده، به خداوند تقديم كرد، درست همانطور كه خداوند به او دستور داده بود. اين سهم خود موسي از قوچي بود كه براي مراسم تقديس ذبح ميشد.
30 سپس موسي قدري از روغن مسح و قدري از خوني را كه بر قربانگاه بود گرفت و بر هارون و لباسهاي او و بر پسران او و لباسهاي ايشان پاشيد و به اين ترتيب هارون و پسرانش و لباسهاي آنها را تقديس كرد.
31 آنوقت موسي به هارون و پسرانش گفت: «همانطور كه خداوند فرموده است، گوشت را دم در خيمه عبادت بپزيد و در آنجا آن را با نان مراسم تقديس كه در سبد است، بخوريد. 32 هر چه از گوشت و نان باقي ماند بايد سوزانده شود. 33 هفت روز از در خيمه عبادت بيرون نرويد تا روزهاي تقديستان سپري شود، زيرا مراسم تقديس شما هفت روز طول ميكشد. 34 آنچه امروز انجام شد به فرمان خداوند بود تا به اين ترتيب براي گناه شما كفاره داده شود. 35 شما بايد هفت شبانه روز دم در خيمه عبادت بمانيد و آنچه را كه خداوند فرموده است انجام دهيد و گر نه خواهيد مرد. اين دستور خداوند است.»
راهنما
بابهاي 8 و 9 . تخصيص هارون
تخصيص هارون و پسرانش براي كهانت: پيش از زمان موسي، رؤساي خانوادهها، قربانيها را تقديم ميكردند. اما اكنون كه قوم سازمان يافته بود، محلي براي تقديم قربانيها تعيين، و مراسمي براي اين كار مقرر شده بود، حرفة ارثي بخصوصي براي انجام اين خدمت بوجود آمد. هارون و پس از او نخست زادهاش، كاهنان اعظم بودند. كاهنان از عُشر دهيك سهم لاويان و قسمتهايي از برخي قربانيها تأمين ميشدند. 13 شهر به آنها اختصاص يافته بود (يوشع 21 : 13 - 19).
لباسهاي كاهن اعظم: خدا همة جزئيات آن را مشخص كرده بود (خروج 28). يك رداي آبي كه بر پايين آن زنگهايي آويخته شده بود.
ايفود، نوعي شنل بود كه از دو قطعه تشكيل ميشد كه بر روي شانهها به هم متصل ميشدند و يكي در جلو و ديگري در پشت آويزان ميشد و از طلا و پارچة مرغوب آبي، ارغواني و سرخ ساخته شده بود، و يك سنگ عقيق بر هر دو شانه قرار داشت كه اسامي 6 سبط بر آن نوشته شده بود.
زره سينه، حدود 10 اينچ مربع بود و از طلا و پارچة مرغوب آبي و ارغواني و سرخ دو لايه ساخته شده بود، و بوسيلة زنجيرهاي طلا به ايفود وصل ميشد، و با 12 سنگ قيمتي تزئين ميشد كه بر هر يك نام يكي از اسباط نوشته شده بود؛ اوريم و تميم نيز بر اين زره قرار داشتند كه براي فهميدن ارادة خدا بكار ميرفتند، ولي مشخص نيست كه چه بودهاند.
روش تقديم قرباني، با منشاء الهي
خدا اين روش را در مركز و قلب حيات ملي يهود جاي داده بود. كاربرد و مفهوم فوري اين قربانيها براي يهوديان هر چه بوده باشد، بدون ترديد، قربانيهاي دايمي حيوانات و درخشش بيپايان آتش روي مذبح را خدا طرح ريزي كرده بود تا احساس گناه عميق مردم را در ضميرشان زنده نگاهدارند، و تا تصويري هميشگي از قرباني آيندة مسيح باشند، چرا كه قربانيها، چشم به او داشتند و در او كامل ميشدند.
كهانت لاويان
خدا آنها را مقرّر كرده بود تا در خدمت تقديم قرباني حيوانات، شفيعي ميان خدا و قوم يهود باشند. اين قربانيها در مسيح به كمال رسيدند و قرباني حيوانات، ديگر لزومي ندارد. خود مسيح كاهن اعظم بزرگ انسانها، و تنها شفيع ميان خدا و انسان است. بابهاي 8 و 9 و 10 عبرانيان اين نكته را روشن ميكنند.