ترجمه قدیمی گویا
|
ترجمه قدیمی(کتاب تثنیه)
اگر در ميان مردم مرافعهاي باشد و به محاكمه آيند و در ميان ايشان داوري نمايند، آنگاه عادل را عادل شمارند، و شرير را ملزم سازند. 2 و اگر شرير مستوجب تازيانه باشد، آنگاه داورْ او را بخواباند و حكم دهد تا او را موافق شرارتش به حضور خود به شماره بزنند. 3 چهل تازيانه او را بزند و زياد نكند، مبادا اگر از اين زياده كرده، تازيانة بسيار زند، برادرت در نظر تو خوار شود.
4 دهن گاو را هنگامي كه خرمن را خرد ميكند، مبند.
5 اگر برادران با هم ساكن باشند و يكي از آنها بياولاد بميرد، پس زنِ آن متوفي'، خارج به شخص بيگانه داده نشود، بلكه برادر شوهرش به او درآمده، او را براي خود به زني بگيرد، و حق برادر شوهري را با او بجا آورد. 6 و نخستزادهاي كه بزايد به اسم برادر متوفاي او وارث گردد، تا اسمش از اسرائيل محو نشود. 7 و اگر آن مرد به گرفتن زن برادرش راضي نشود، آنگاه زن برادرش به دروازه نزد مشايخ برود و گويد: «برادر شوهر من از برپا داشتن اسم برادر خود در اسرائيل انكار ميكند، و از بجا آوردن حق برادر شوهري با من ابا مينمايد.» 8 پس مشايخ شهرش او را طلبيده، با وي گفتگو كنند، واگر اصرار كرده، بگويد نميخواهم او را بگيرم، 9 آنگاه زن برادرش نزد وي آمده، به حضور مشايخ كفش او را از پايش بكند، و به رويش آب دهن اندازد، و در جواب گويد: «با كسي كه خانة برادر خـود را بنا نكنـد، چنين كـرده شود.» 10 و نام او در اسرائيل، خانة كفش كنـده خوانـده شـود.
11 و اگر دو شخص با يكديگر منازعه نمايند، و زن يكي پيش آيد تا شوهر خود را از دست زنندهاش رها كند و دست خود را دراز كرده، عورت او را بگيرد، 12 پس دست او را قطع كن و چشم تو بر او ترحم نكند.
13 در كيسة تو وزنههاي مختلف، بزرگ و كوچك نباشد. 14 در خانة تو كيلهاي مختلفْ، بزرگ و كوچك، نباشد. 15 تو را وزن صحيح و راست باشد و تو را كيل صحيح و راست باشد، تا عمـرت در زمينـي كه يَهُوَه، خدايت، به تو ميدهد دراز شود. 16 زيرا هر كه اين كار كند يعني هر كه بيانصافي نمايد، نزد يَهُوَه خدايت مكروه است.
17 بياد آور آنچه عماليق وقت بيرون آمدنت از مصـر در راه به تـو نمودند. 18 كه چگونه تو را در راه، مقابله كـرده، همة واماندگان را در عقب تـو از مؤخرت قطع نمودنـد، در حالـي كه تو ضعيف و وامانده بودي و از خـدا نترسيدنـد. 19 پس چـون يَهُـوَه خدايت تـو را در زميني كه يَهُـوَه، خدايت، تو را براي تصرفش نصيب ميدهد، از جميع دشمنانت آرامي بخشد، آنگاه ذكر عماليـق را از زير آسمان محو ساز و فراموش مكن.
ترجمه تفسیری
4 دهان گاو را هنگامي كه خرمن خرد ميكند نبنديد.
5 هرگاه دو برادر با هم در يك جا ساكن باشند و يكي ازآنها بدون داشتن پسري بميرد، بيوهاش نبايد بافردي خارج از خانواده ازدواج كند، بلكه برادر شوهرش بايد او را به زني بگيرد و حق برادر شوهري را بجا آورد. 6 نخستين پسري كه از اين ازدواج بدنيا بيايد بايد بعنوان پسر برادر فوت شده محسوب گردد تا اسم آن متوفي از اسرائيل فراموش نشود، 7 ولي اگر برادر متوفي راضي به اين ازدواج نباشد، آنگاه آن زن بايد نزد ريش سفيدان شهر برود و به آنها بگويد: «برادر شوهرم وظيفهاش را نسبت به من انجام نميدهد و نميگذارد نام برادرش در اسرائيل باقي بماند.» 8 سپس ريـش سفيدان شهر آن مرد را احضـار كـرده، با او صحبت كننـد. اگر او بـاز راضـي به ازدواج نشد، 9 زن بيوه بايد در حضـور ريـش سفيـدان بطرف آن مرد رفته، كفش او را از پايش درآورد و آب دهان بر صورتش بيانـدازد و بگويد: «بر مردي كه اجاق خانه برادرش را روشن نگه نميدارد اينچنين شود.» 10 و از آن پس، خاندان آن مرد در اسرائيل به «خاندان كفش كنده» معروف خواهد شد.
11 اگر دو مرد با هم نزاع كنند و همـسر يكي از آنها براي كمك به شوهرش مداخله نموده، عورت مرد ديگر را بگيرد، 12 دست آن زن را بايد بدون ترحم قطع كرد.
13و14و15 در كليه معاملات خود بايد از ترازوهاي دقيق و اندازههاي درست استفـاده كنيد تا در سرزميني كه خداوند، خدايتان به شما ميدهد زندگي طولانـي داشتـه باشيد. 16 تمام كسانـي كه در معاملات كلاهبـرداري ميكننـد مـورد نفـرت خداونـد ميباشند.
17 هرگز نبايد كاري را كه مردم عماليق هنگام بيرون آمدن از مصر با شما كردند فراموش كنيد. 18 به ياد داشته باشيد كه ايشان بدون ترس از خدا با شما جنگيده، كساني را كه در اثر ضعف و خستگي عقب مانده بودند به هلاكت رسانيدند. 19 بنابراين وقتي كه خداوند، خدايتان در سرزمين موعود شما را از شر تمامي دشمنانتان خلاصي بخشيد، بايد نام عماليق را از روي زمين محو و نابود كنيد. هرگز اين را فراموش نكنيد.