ترجمه قدیمی گویا
|
ترجمه قدیمی(کتاب تثنیه)
قتل نامعين
اگر در زميني كه يَهُوَه، خدايت، برايتصرّفش به تو ميدهد، مقتولي در صحرا افتاده، پيدا شود و معلوم نباشد كه قاتل او كيست، 2 آنگاه مشايخ و داوران تو بيرون آمده، مسافت شهرهايي را كه در اطراف مقتول است، بپيمايند. 3 و اما شهري كه نزديكتر به مقتول است، مشايخ آن شهر گوسالة رمه را كه با آن خيش نزده، و يوغ به آن نبستهاند، بگيرند. 4 و مشايخ آن شهر آن گوساله را در وادياي كه آب در آن هميشه جاري باشد و در آن خيش نزده، و شخم نكرده باشند، فرود آورند، و آنجا در وادي، گردن گوساله را بشكنند. 5 و بنيلاوي كهنه نزديك بيايند، چونكه يَهُوَه خدايت ايشان را برگزيده است تا او را خدمت نمايند، و به نام خداوند بركت دهند، و برحسب قول ايشان هر منازعه و هر آزاري فيصل پذيرد. 6 و جميع مشايخ آن شهري كه نزديكتر به مقتول است، دستهاي خود را بر گوسالهاي كه گردنش در وادي شكسته شده است، بشويند. 7 و جواب داده، بگويند: «دستهاي ما اين خون را نريخته، و چشمان ما نديده است. 8 اي خداوند قوم خود اسرائيل را كه فديه دادهاي بيامرز، و مگذار كه خون بيگناه در ميان قوم تو اسرائيل بماند.» پسخون براي ايشان عفو خواهد شد. 9 پس خون بيگناه را از ميان خود رفع كردهاي هنگامي كه آنچه در نظر خداوند راست است به عمل آوردهاي.
ازدواج با اسرا
10 چون بيرون روي تا با دشمنان خود جنگ كني، و يَهُوَه خدايت ايشان را به دستت تسليم نمايد و ايشان را اسير كني، 11 و در ميان اسيران زن خوب صورتي ديده، عاشق او بشوي و بخواهي او را به زني خود بگيري، 12 پس او را به خانة خود ببر و او سر خود را بتراشد و ناخن خود را بگيرد. 13 و رخت اسيري خود را بيرون كرده، در خانة تو بماند، و براي پدر و مادر خود يك ماه ماتم گيرد، و بعد از آن به او درآمده، شوهر او بشو و او زن تو خواهد بود. 14 و اگر از وي راضي نباشي، او را به خواهش دلش رها كن، ليكن او را به نقره هرگز مفروش و به او سختي مكن چونكه او را ذليل كردهاي.
حق نخستزاده
15 و اگر مردي را دو زن باشد، يكي محبوبه و يكي مكروهه، و محبوبه و مكروهه هر دو برايش پسران بزايند، و پسر مكروهه نخستزاده باشد، 16 پس در روزي كه اموال خود را به پسران خويش تقسيم نمايد، نميتواند پسر محبوبه را بر پسر مكروهه كه نخستزاده است، حق نخستزادگي دهد. 17 بلكه حصّهاي مضاعف از جميع اموال خود را به پسر مكروهه داده، او را نخستزادة خويش اقرار نمايد، زيرا كه او ابتدايقوت اوست و حق نخستزادگي از آن او ميباشد.
پسر سركش
18 اگر كسي را پسري سركش و فتنهانگيز باشد، كه سخن پدر و سخن مادر خود را گوش ندهد، و هر چند او را تأديب نمايند ايشان را نشنود، 19 پدر و مادرش او را گرفته، نزد مشايخ شهرش به دروازة محلهاش بياورند. 20 و به مشايخ شهرش گويند: «اين پسر ما سركش و فتنهانگيز است، سخن ما را نميشنود و مسرف و ميگسار است.» 21 پس جميع اهل شهرش او را به سنگ سنگسار كنند تا بميرد، پس بدي را از ميان خود دور كردهاي و تمامي اسرائيل چون بشنوند، خواهند ترسيد.
قوانين ديگر
22 و اگر كسي گناهي را كه مستلزم موت است، كرده باشد و كشته شود، و او را به دار كشيده باشي، 23 بدنش در شب بر دار نماند. او را البته در همان روز دفن كن، زيرا آنكه بر دار آويخته شود ملعون خدا است تا زميني را كه يَهُوَه، خدايت، تو را به ملكيت ميدهد، نجس نسازي.
ترجمه تفسیری
طلب آمرزش براي قتلي كه قاتلش معلوم نيست
در سرزمين موعود، هرگاه جسد مقتولي كه قاتلش معلوم نيست در صحرا پيدا شــود، 2و3 آنگاه ريش سفيدان و قضات با اندازهگيري فاصله جسد تا شهرهاي اطراف، نزديكترين شهر را تعيين كنند. ريش سفيدان آن شهر، بايد گوسالهاي را كه تا بحال بر آن يوغ بسته نشده بگيرند 4 و آن را به درهاي ببرند كه در آن آب جاري باشد، ولي زمينش هرگز شخم نخورده و كشت نشده باشد، و در آنجا گردن گوساله را بشكنند. 5 آنگاه كاهنان نيز نزديك بيايند، زيرا خداوند، خداي شما ايشان را انتخاب كرده است تا در حضور او خدمت كنند و به نام خداوند بركت دهند و در مرافعهها و مجازاتها تصميم بگيرند. 6 سپس ريش سفيدان آن شهر، دستهاي خود را روي آن گوساله بشويند 7 و بگويند: «دستهاي ما اين خون را نريخته و چشمان ما هم آن را نديده است. 8 اي خداوند، قوم خود، اسرائيل را كه نجات دادهاي ببخش و آنها را به قتل مردي بيگناه متهم نكن. گناه خون اين مرد را بر ما نگير.» 9 به اين طريق با پيروي ازدستورات خداوند، شما اين گناه را از بين خود دور خواهيد ساخت.
ازدواج با دختر اسير
10 زماني كه به جنگ ميرويد و خداوند، خدايتان دشمنان شما را بدست شما تسليم ميكند و شما آنها را به اسارت خود در ميآوريد، 11 چنانچه در ميان اسيران، دختر زيبايي را ببينيد و عاشق او بشويد، ميتوانيد او را به زني بگيريد. 12 او را به خانه خود بياوريد و بگذاريد موهاي سرش را كوتاه كند، ناخنهايش را بگيرد 13 و لباسهايش را كه هنگام اسير شدن پوشيده بود عوض كند. سپس يك ماه تمام در خانه شما در عزاي پدر و مادرش بنشيند. بعد از آن، ميتوانيد او را به زني اختيار كنيد. 14 بعد اگر از او راضي نبوديد، نبايد او را بفروشيد يا مثل برده بااو رفتار كنيد، زيرا او را به زني گرفتهايد؛ پس، بگذاريد هر جا ميخواهد برود.
حق نخستزادگي
15 اگر مردي دو همسر داشته باشد، و از هر دو صاحب پسر شود و پسر بزرگترش فرزند همسر مورد علاقهاش نباشد، 16 حق ندارد ارث بيشتري به پسر كوچكترش يعني پسر زني كه وي او را دوست دارد بدهد. 17 او بايد دو سهم به پسر بزرگترش كه نخستين نشانه قدرتش بوده و حق نخستزادگي به او ميرسد بدهد، ولو اينكه وي پسر همسر مورد علاقهاش نباشد.
پسر سركش
18 اگر مردي پسر لجوج و سركشي داشته باشد كه با وجود تنبيهات مكرر والدين، از ايشان اطاعت نكند، 19 در اينصورت بايد پدر و مادرش او را نزد ريش سفيدان شهر ببرند 20 و بگويند: «اين پسر ما لجوج و سركش است، حرف ما را گوش نميكند و به ولخرجي و ميگساري ميپردازد.» 21 آنگاه اهالي شهر او را سنگسار كنند تا بميرد. به اين طريق، شرارت را از ميان خود دور خواهيد كرد و همه جوانان اسرائيل اين واقعه را شنيده، خواهند ترسيد.
قوانين گوناگون
22 اگر مردي مرتكب جرمي شده باشد كه جزاي آن مرگ است و پس از اعدام، جسد او را به درختي بياويزند، 23 جسد او نبايد در طول شب روي درخت بماند. بايد همان روز او را دفن كنيد، زيرا كسي كه بر دار آويخته شده باشد ملعون خداست. پس بدن او را دفن كنيد تاسرزميني كه خداوند، خدايتان به شما داده است آلوده نشود.
راهنما
باب 21 . قوانين مختلف