ترجمه قدیمی گویا
|
ترجمه قدیمی(کتاب تثنیه)
دستورالعمل براي جنگ
چون براي مقاتله با دشمن خود بيرونروي، و اسبها و ارابهها و قومي را زياده از خود بيني، از ايشان مترس زيرا يَهُوَه خدايت كه تو را از زمين مصر برآورده است، با توست. 2 و چون به جنگ نزديك شويد، آنگاه كاهن پيش آمده، قوم را مخاطب سازد 3 و ايشان را گويد: «اي اسرائيل بشنويد! شما امروز براي مقاتلة با دشمنان خود پيش ميرويد؛ دل شما ضعيف نشود، و از ايشان ترسان و لرزان و هراسان مباشيد. 4 زيرا يَهُوَه، خداي شما، با شما ميرود، تا براي شما با دشمنان شما جنگ كرده شما را نجات دهد.» 5 و سروران، قوم را خطاب كرده، گويند: «كيست كه خانه نو بنا كرده، آن را تخصيص نكرده است؛ او روانه شده، به خانه خود برگردد، مبادا در جنگ بميرد و ديگري آن را تخصيص نمايد. 6 و كيست كه تاكستاني غرس نموده، آن را حلال نكرده است؛ او روانه شده، به خانة خود برگردد، مبادا در جنگ بميرد، و ديگري آن را حلال كند. 7 و كيست كه دختري نامزد كرده، به نكاح در نياورده است، او روانهشده، به خانة خود برگردد، مبادا در جنگ بميرد و ديگري او را به نكاح درآورد.» 8 و سروران نيز قوم را خطاب كرده، گويند: «كيست كه ترسان و ضعيفدل است؛ او روانه شده، به خانهاش برگردد، مبادا دل برادرانش مثل دل او گداخته شود.» 9 و چون سروران از تكلمنمودن به قوم فارغ شوند، بر سر قوم، سرداران لشكر مقرر سازند.
10 چون به شهري نزديك آيي تا با آن جنگ نمايي، آن را براي صلح ندا بكن. 11 و اگر تو را جواب صلح بدهد، و دروازهها را براي تو بگشايد، آنگاه تمامي قومي كه در آن يافت شوند، به تو جزيه دهند و تو را خدمت نمايند. 12 و اگر با تو صلح نكرده، با تو جنگ نمايند، پس آن را محاصره كن. 13 و چون يَهُوَه، خدايت، آن را به دست تو بسپارد، جميع ذكورانش را به دم شمشير بكش. 14 ليكن زنان و اطفال و بهايم و آنچه در شهر باشد، يعني تمامي غنيمتش را براي خود به تاراج ببر، و غنايم دشمنان خود را كه يَهُوَه خدايت به تو دهد، بخور. 15 به همة شهرهايي كه از تو بسيار دورند كه از شهرهاي اين امتها نباشند، چنين رفتار نما. 16 اما از شهرهاي اين امتهايي كه يَهُوَه، خدايت، تو را به ملكيت ميدهد، هيچ ذينفس را زنده مگذار. 17 بلكه ايشان را، يعني حتيان و اموريان و كنعانيان و فَرِزّيان و حِوّيان و يبوسيان را، چنانكه يَهُوَه، خدايت، تو را امر فرموده است، بالكل هلاك ساز. 18 تا شما را تعليم ندهند كه موافق همة رجاساتي كه ايشان با خدايان خود عمل مينمودند، عمل نماييد. و به يَهُوَه، خداي خود، گناه كنيد.
19 چون براي گرفتن شهري با آن جنگ كني، و آن را روزهاي بسيار محاصره نمايي، تبر بردرختهايش مزن و آنها را تلف مساز. چونكه از آنها ميخوري پس آنها را قطع منما، زيرا آيا درخت صحرا انسان است تا آن را محاصره نمايي؟ 20 و اما درختي كه ميداني درختي نيست كه از آن خورده شود آن را تلف ساخته، قطع نما و سنگري بر شهري كه با تو جنگ ميكند، بنا كن تا منهدم شود.
ترجمه تفسیری
قوانين جنگ
زماني كه به جنگ ميرويد و در برابر خود لشكري نيرومندتر ازخود با اسبها و عرابههاي جنگي زياد ميبينيد، وحشت نكنيد. خداوند، خدايتان با شماست، همان خدايي كه شما رااز مصر بيرون آورد. 2 قبل از شروع جنگ، كاهني در برابر لشكر اسرائيل بايستد و بگويد: 3 «اي مردان اسرائيلي به من گوش كنيد! امـروز كه به جنگ ميرويد از دشمن نترسيد و جرأت خود را از دست ندهيد؛ 4 چون خداوند، خدايتان همراه شماست. او براي شما با دشمنانتان ميجنگد و به شما پيروزي ميبخشد.»
5 آنگاه سرداران سپاه بايد سربازان را خطاب كرده، چنين بگويند: «آيا در اينجا كسي هست كه به تازگي خانهاي ساخته، ولي هنوز از آن استفاده نكرده باشد؟ اگر چنين كسي هست به خانه برگردد، چون ممكن است در اين جنگ كشته شود و شخص ديگري از آن استفاده كند. 6 آيا كسي هست كه به تازگي تاكستاني غرس كرده، ولي هنوز ميوهاي از آن نخورده باشد؟ اگر چنين كسي هست به خانه بازگردد، چون ممكن است در اين جنگ كشته شود و شخص ديگري ميوه آن را بخورد. 7 آيا كسي به تازگي دختري را نامزد كرده است؟ اگر چنين كسي هست به خانه خود بازگردد و با نامزدش ازدواج كند، چون ممكن است در اين جنگ بميرد و شخص ديگري نامزد او را به زني بگيرد.» 8 سپس سرداران بگويند: «آيا در اينجا كسي هست كه ميترسد؟ اگر چنين كسي هست به خانه بازگردد تا روحيه ديگران را تضعيف نكند.» 9 پس از نطق سرداران، فرماندهاني براي سپاه تعيين شوند.
10 هنگامي كه به شهري نزديك ميشويد تا با آن بجنگيد، نخست به مردم آنجا فرصت دهيد خود را تسليم كنند. 11 اگر آنها دروازههاي شهر را به روي شما باز كردند، وارد شهر بشويد و مردم آنجا را اسير كرده، به خدمت خود بگيريد؛ 12 ولي اگر تسليم نشدند، شهر را محاصره كنيد. 13 هنگامي كه خداوند، خدايتان آن شهر را به شما داد، همه مردانِ آن را از بين ببريد؛ 14 ولي زنها و بچهها، گاوها و گوسفندها، و هر چه را كه در شهر باشد ميتوانيد براي خود نگهداريد. تمام غنايمي را كه از دشمن بدست ميآوريد مال شماست. خداوند آنها را به شما داده است. 15 اين دستورات فقـط شامـل شهرهاي دوردست ميباشد و نه شهرهايي كه در خود سرزمين موعود هستند.
16 در شهرهاي داخل مرزهاي سرزمين موعود، هيچكس را نبايد زنده بگذاريد. هر موجود زندهاي را از بين ببريد. 17 حيتيها، اموريها، كنعانيها، فرزيها، حويها و يبوسيها را بكلي نابود كنيد. اين حكمي است كه خداوند، خدايتان داده است. 18 منظور از اين فرمان آن است كه نگذارد مردم اين سرزمين، شما را فريب داده، در دام بتپرستي و آداب و رسوم قبيح خود گرفتار سازند و شما را وادارند گناه بزرگي نسبت به خداوند، خدايتان مرتكب شويد.
19 زماني كه شهري را براي مدت طولاني محاصره ميكنيد، درختان ميوه را از بين نبريد. از ميوه آنها بخوريد، ولي درختان را قطع نكنيد. درختان، دشمنان شما نيستند! 20 اما درختان ديگر را ميتوانيد قطـع كنيد و از آنها براي محاصره شهر استفاده كنيد.
باب 20 . قوانين جنگ