ترجمه قدیمی گویا
|
ترجمه قدیمی(کتاب دوم تواریخ)
آسا، پادشاه يهودا
و اَبِيّا با پدران خود خوابيد و او را در شهر داود دفن كردند و پسرش آسا در جايش پادشاه شد؛ و در ايام او زمين ده سال آرامي يافت. 2 و آسا آنچه را كه در نظر يَهُوَه خدايش نيكو و راست بود به جا ميآورد، 3 و مذبحهاي غريب و مكانهاي بلند را برداشت و بتها را بشكست و اَشُوريم را قطع نمود؛ 4 و يهودا را امر فرمود كه يَهُوَه خداي پدران خود را بطلبند و شريعت و اوامر او را نگاه دارند. 5 و مكانهاي بلند و تماثيل شمس را از جميع شهرهاي يهودا دور كرد؛ پس مملكت به سبب او آرامي يافت. 6 و شهرهاي حصاردار در يهودا بنا نمود زيرا كه زمين آرام بود و در آن سالها كسي با او جنگ نكرد چونكه خداوند او را راحت بخشيد. 7 و به يهودا گفت: «اين شهرها را بنا نماييم و ديوارها و برجها با دروازهها و پشتبندها به اطراف آنها بسازيم. 8 زيرا چونكه يَهُوَه خداي خود را طلبيدهايم زمين پيش روي ما است. او را طلب نموديم و او ما را از هر طرف راحت بخشيده است.» پس بنا نمودند و كامياب شدند.
9 و آسا لشكري از يهودا يعني سيصد هزار سپردار و نيزهدار داشت و از بنيامين دويست و هشتاد هزار سپردار و تيرانداز كه جميع اينها مردان قوي جنگي بودند. 10 پس زارَح حَبشي با هزار هزار سپاه و سيصد ارابه به ضد ايشان بيرونآمده، به مَرِيشَه رسيد. 11 و آسا به مقابله ايشان بيرون رفت؛ پس ايشان در وادي صَفاتَه نزد مَرِيشَه جنگ را صفآرايي نمودند. 12 و آسا يَهُوَه خداي خود را خوانده، گفت: «اي خداوند نصرت دادن به زورآوران يا به بيچارگان نزد تو يكسان است؛ پس اي يَهُوَه خداي ما، ما را اعانت فرما زيرا كه بر تو توكل ميداريم و به اسم تو به مقابله اين گروه عظيم آمدهايم، اي يَهُوَه تو خداي ما هستي پس مگذار كه انسان بر تو غالب آيد.»
13 آنگاه خداوند حَبَشيان را به حضور آسا و يهودا شكست داد و حَبَشيان فرار كردند. 14 و آسا با خلقي كه همراه او بودند، آنها را تا جَرار تعاقب نمودند و از حَبَشيان آنقدر افتادند كه از ايشان كسي زنده نماند، زيرا كه به حضور خداوند و به حضور لشكر او شكست يافتند و ايشان غنيمت از حد زياده بردند. 15 و تمام شهرها را كه به اطراف جرار بود، تسخير نمودند زيرا ترس خداوند بر ايشان مستولي شده بود و شهرها را تاراج نمودند، زيرا كه غنيمتِ بسيار در آنها بود. 16 و خيمههاي مواشي را نيز زدند و گوسفندان فراوان و شتران را برداشته، به اورشليم مراجعت كردند.
ترجمه تفسیری
آساي پادشاه، حبشيها را شكست ميدهد
ابيا در گذشت و در شهر اورشليم دفن شد و پسرش آسا بجاي او بر تخت سلطنت نشست. در طول ده سال اول سلطنت آسا، در قلمرو او صلح برقرار بود، 2 زيرا آسا اوامر خداوند، خداي خود را اطاعت ميكرد و مطابق ميل او رفتار مينمود. 3 او قربانگاههاي مردم بتپرست و بتخانههاي ايشان را كه روي تپهها ساخته شده بودند خراب كرد، مجسمهها و بتهاي شرمآور اشيره را خرد نمود، 4 و از تمام قوم خود خواست كه اوامر و احكام خداوند، خداي اجدادشان را اطاعت كنند و از او پيروي نمايند. 5و6 او تمام بتكدهها را از بالاي تپهها، و قربانگاههاي بخور را از همه شهرهاي يهودا برداشت. به همين علت بود كه خداوند به سرزمين او صلح و آرامش بخشيد و او توانست درسراسر يهودا شهرهاي حصاردار بسازد.
7 آسا به قوم خود گفت: «چون از خداوند، خداي خود پيروي كرديم او به ما صلح و آرامي بخشيده است. پس، از اين فرصت استفاده كنيم و شهرها را بسازيم، دور آنها را حصار بكشيم و در اطراف آنها برجها و دروازههاي پشت بنددار درست كنيم.» بنابرايـن ايشان با موفقيت شهرها را بنا كردند.
8 سپـاه آسـاي پادشاه تشكيل شده بود از 000ر300 سرباز از يهودا كه مجهز به نيزه و سپر بودند، و 000ر280 سرباز از بنيامين كه مسلح به تير و كمان و سپر بودند. همه اينها جنگاوراني شجاع بودند.
9 در اين هنگام زارح سردار حبشي با لشكري بزرگ و سيصد عرابه جنگي به شهر مريشه آمد. 10 آساي پادشاه هم سپاه خود را براي جنگ با قشون بزرگ حبشه به آنجا فرستاد. دو قشون در دره صفاته كه نزديك مريشه بود روبروي هم صف آرايي كردند.
11 آسا بحضور خداوند، خداي خود چنين دعا كرد: «خداوندا فقط تو هستي كه از ضعفا در مقابل زورمندان حمايت ميكني. اي خداوند، خداي ما، ما را ياري كن، زيرا چشم اميدمان فقط به توست و به
نام تو به قلب اين لشكر عظيم حمله ميكنيم. اي خداوند، تو خداي ما هستي، نگذار انسان بر تو غالب آيد!»
12 خداوند حبشيها را شكست داد و آنها متواري شدند و آسا و سپاه يهودا به پيروزي رسيدند. 13 ايشان سپاهيان حبشه را تا جرار تعقيب نمودند و عده بيشماري از آنان را كشتند بطوري كه لشكر آنان كاملا متلاشي شد. به اين ترتيب خداوند و نيروهاي او آنها را از بين بردند و لشكر يهودا غنيمت فراوان به چنگ آورد. 14 لشكر يهودا تمام شهرهاي اطراف جرار را تسخير نمود، زيرا ترس خداوند تمام ساكنان آن شهرها را فراگرفته بود. لشكر يهودا از آنجا نيز غنايم بسيار به چنگ آورد. 15 آنها همچنين پيش از آنكه به اورشليم بازگردند، آغلهاي حيوانات را خراب نموده، گلههاي گوسفند و شتران فراواني گرفتند و با خود بردند.
راهنما
بابهاي 14، 15، 16 . آسا، پادشاه يهودا، 912 - 872 ق. م.
41 سال سلطنت كرد. (مذكور در اول پادشاهان 15:9-24). سلطنت طولاني او با سلطنت 7 پادشاه حكومت شمالي همزمان بود. او پادشاهي نيكو بود و با غيرت تمام به خداوند خدمت ميكرد. در زمان او موج عظيم اصلاحات، سرزمين را فرا گرفت. آسا مذبح هاي بيگانه، مكانهاي بلند، ستونها، تمثالهاي خورشيد و اشيريم را منهدم كرد؛ هم جنس بازي را از ميان برد و مادر خود را كه بت پرست بود، از سلطنت بر كنار كرد. او پادشاهي بسيار موفق و كامروا بود.