ترجمه قدیمی گویا
|
ترجمه قديمي(كتاب جامعه)
در حضور خدا
چون به خانه خدا بروي، پاي خود را نگاه دار، زيرا تقّرب جستن به جهت استماع، از گذرانيدن قربانيهاي احمقان بهتر است، چونكه ايشان نميدانند كه عمل بد ميكنند. 2 با دهان خود تعجيل منما و دلت براي گفتن سخني به حضور خدا نشتابد زيرا خدا در آسمان است و توبر زمين هستي؛ پس سخنانت كم باشد. 3 زيرا خواب از كثرت مشقّت پيدا ميشود و آواز احمق از كثرت سخنان. 4 چون براي خدا نذر نمايي در وفاي آن تأخير منما زيرا كه او از احمقان خشنود نيست؛ پس به آنچه نذر كردي وفا نما. 5 بهتر است كه نذر ننمايي از اينكه نذر نموده، وفا نكني. 6 مگذار كه دهانت جسد تو را خطاكار سازد؛ و در حضور فرشته مگو كه اين سهواً شده است. چرا خدا به سبب قول تو غضبناك شده، عمل دستهايت را باطل سازد؟ 7 زيرا كه اين از كثرت خوابها و اباطيل و كثرت سخنان است؛ ليكن تو از خدا بترس.
بطالت ثروت
8 اگر ظلم را بر فقيران و بركندن انصاف و عدالت را در كشوري بيني، از اين امر مشوّش مباش، زيرا آنكه بالاتر از بالا است، ملاحظه ميكند، و حضرت اعلي فوق ايشان است. 9 و منفعت زمين براي همه است بلكه مزرعه، پادشاه را نيز خدمت ميكند. 10 آنكه نقره را دوست دارد از نقره سير نميشود، و هر كه توانگري را دوست دارد از دخل سير نميشود.اين نيز بطالت است. 11 چون نعمت زياده شود، خورندگانش زياد ميشوند؛ و به جهت مالكش چه منفعت است غير از آنكه آن را به چشم خود ميبيند؟
12 خواب عمله شيرين است خواه كم و خواه زياد بخورد؛ اما سيري مرد دولتمند او را نميگذارد كه بخوابد.
13 بلايي سخت بود كه آن را زير آفتاب ديدم يعني دولتي كه صاحبش آن را براي ضرر خودنگاه داشته بود. 14 و آن دولت از حادثه بد ضايع شد و پسري آورد اما چيزي در دست خود نداشت. 15 چنانكه از رحم مادرش بيرون آمد، همچنان برهنه به حالتي كه آمد خواهد برگشت و از مشقّت خود چيزي نخواهد يافت كه به دست خود ببرد. 16 و اين نيز بلاي سخت است كه از هر جهت چنانكه آمد همچنين خواهد رفت؛ و او را چه منفعت خواهد بود از اينكه در پي باد زحمت كشيده است؟ 17 و تمامي ايّام خود را در تاريكي ميخورَد و با بيماري و خشم، بسيار محزون ميشود.
18 اينك آنچه من ديدم كه خوب و نيكو ميباشد، اين است كه انسان در تمامي ايّام عمر خود كه خدا آن را به او ميبخشد بخورد و بنوشد و از تمامي مشقّتي كه زير آسمان ميكشد، به نيكويي تمتّع ببرد زيرا كه نصيبش همين است. 19 و نيز هر انساني كه خدا دولت و اموال به او ببخشد و او را قوّت عطا فرمايد كه از آن بخورد و نصيب خود را برداشته، از محنت خود مسرور شود، اين بخشش خدا است. 20 زيرا روزهاي عمر خود را بسيار به ياد نميآورد چونكه خدا او را از شادي دلش اجابت فرموده است.
ترجمه تفسيري
احترام حضور خداوند
وقتـي وارد خانـه خـدا ميشـوي، مـواظب رفتارت باش. مثل اشخاص احمقي نباش كه در آنجا قرباني تقديم ميكنند بدون اينكه متوجه اعمال بد خود باشند. وقتي به آنجا ميروي گوشهاي خود را باز كن تا چيزي ياد بگيري. 2 براي حرف زدن عجله نكن و سخنان نسنجيده در حضور خداوند بر زبان نياور، زيرا او در آسمان است و تو بر زمين، پس سخنانت كم و سنجيده باشند. 3 همانطور كه نگراني زياد باعث ميشود خوابهاي بد ببيني، همچنان حرف زدن زياد موجب ميشود سخنان احمقانه بگويي. 4 وقتي به خداوند قول ميدهي كه كاري انجام بدهي، در وفاي آن تأخير نكن، زيرا خداوند از احمقان خشنود نيست. قولي را كه به او ميدهي وفا كن. 5 بهتر است قول ندهي تا اينكه قول بدهي و انجام ندهي. 6 نگذار سخنانت تو را به گناه بكشانند و سعي نكن به خادم خدا بگويي كه ندانسته به خداوند قول دادهاي؛ چرا با چنين سخنان خداوند را خشمگين كني و او دسترنج تو را از بين ببرد؟ 7 خيالات بسيار و سخنان زياد بيهودگي است؛ پس تو با ترس و احترام به حضور خداوند بيا.
بيهودگي ثروت
8 هرگاه ببيني در سرزميني، فقرا مورد ظلم واقع ميشوند و عدالت و انصاف اجرا نميگردد، تعجب نكن؛ زيرا يك مأمور اجراي عدالت، تابع مأمور بالاتر از خود است كه او نيز زير دست مأمور بالاتري قرار دارد. اين سلسله مراتب، باعث ميشود اجراي عدالت مختل شود. 9 اما پادشاه كه در رأس همهآنهاست اگر عادل باشد، ميتواند كاري كند كه همه از مزاياي سرزمين خود برخوردار شوند.
10 آدم پولدوست هرگز قانع نميشود و دايم به فكر جمع كردن ثروت است. اين نيز بيهودگي است. 11 هر چه ثروت بيشتر شود، مخارج نيز بيشتر ميشود؛ پس آدم ثروتمند كه با چشمانش خرج شدن ثروتش را ميبيند، چه سودي از ثروتش ميبرد؟ 12 خواب كارگر شيرين است، چه كم بخورد چه زياد؛ اما دارايي شخص ثروتمند نميگذارد او راحت بخوابد.
13 مصيبت ديگري در زير آسمان ديدهام: شخصي كه براي آينده ثروت جمع ميكند، 14 ولي در اثر حادثه بدي ثروتش بر باد ميرود و چيزي براي فرزندانش باقي نميماند. 15 برهنه به دنيا ميآيد و برهنه از دنيا ميرود و از دسترنج خود چيزي با خود نميبرد. 16 چه مصيبتي! انسان ميآيد و ميرود و نفعي نميبرد، زيرا زحماتش مانند دويدن بدنبال باد است. 17 او تمام عمر را در تاريكي و نوميدي و درد و خشم ميگذراند.
18 من اين را فهميدم كه بهترين چيزي كه انسان در تمام زندگي ميتواند بكند اين است كه بخورد و بنوشد و از دسترنجي كه در زير آسمان حاصل نموده، لذت ببرد، زيرا نصيبش همين است. 19 اگر خداوند به كسي مال و ثروت بدهد و توانايي عطا كند تا از آن استفاده نمايد، او بايد اين بخشش خدا را كه نصيبش شده بپذيرد و از كار خود لذت ببرد. 20 چنين شخصي در مورد كوتاه بودن عمر غصه نخواهد خورد، زيرا خداوند دل او را از شادي پر كرده است.
راهنما
بابهاي5 الي10 . امثالمتفرقه
بيانمصيبتو اضمحلالاز ديدگاههايمختلفدر اين بخش، با موضوعاصليكتابدر ارتباطميباشد. سبكادبيمورد علاقةسليمان، استفادهاز مثلبود. در آيات7 : 27 و 28 اشارهايضمنيبهحرمسرايسليمانشدهاست. او صاحبيكهزار زنبود (اولپادشاهان11 : 1 - 11). از متن26:7-28 ميتوانحدسزد كهاو بخاطر داشتنهمسرانبيايماندر قصر خود با مشكلاتيمواجهبودهاست.