ترجمه تفسيري(غزل غزلهاي سليمان)
غزل غزلهاي سليمان
«غزلغزلها» مجموعهاي است دلنشين از اشعار عاشقانهاي كه بشكل سرودهايي از زبان عاشق و معشوق، در وصف يكديگر سراييده شدهاند. اين كتاب به «غزلهاي سليمان» نيز معروف است، زيرا اعتقاد بر اين است كه اين كتاب را سليمان پادشاه نوشته است.
يهوديان اين سرودهها را تصويري ميدانند از رابطه بين خدا و قوم خود، و مسيحيان آن را گوياي رابطه روحانياي به شمار ميآورند كه بين مسيح و كليسايش وجود دارد.
راهنما
كتابغزلغزلهايسليمان
كتابغزلغزلهايسليمان
راهنمايمطالعهكتابمقدس
در تجليلاز عشقو محبتزناشويي
اينكتابسرودهايعاشقانهدر فصلبهار بههنگامشكوفهكردندرختاناستكهبا استعاراتفراوانو تشبيهاتشعريدر مشرقزمينتوأمبودهو بيانگر علاقةسليمانبهطبيعت، باغات، چمنزارها، تاكستانها، مرغزارها و گلهها ميباشد (اولپادشاهان4 : 33).
اينسروده، غزلغزلها ناميدهشدهكهاحتمالاً حاكياز آناستكهسليمانبهاينسرود، بيشاز سرودههايديگرشكهبالغبر 1005 عدد ميباشند توجهداشتهو آنرا بعنوانعـالـيتـريـنســرود خـود، برگزيدهاست(اولپادشاهان4 : 32). عقيدهبر ايناستكهاينسرود برايجشنعروسيمحبوبترينهمسرشنوشتهشدهاست.
اينكتابدر مقاميكشعر
اينكتاب، مورد توجهعلمايمتخصصدر ادبياتشعر عبريقرار گرفتهو بعنوانتصنيفيممتاز معرفيشدهاست. اما تغييراتناگهانيگويندگان، جابجاييصحنهها، بدونارائهتوضيحيدر مورد تغيير محلو شخصيتهايآن، دركايناثر را دشوار ميسازد. در زبانعبري، تغييراتگويندگاناز جنسيّتآنها آشكار است. در بعضياز كتابمقدسها نيز اينتغييرات، با فاصلهگذاريتعيينميگردند.
گويندگان
آشكارا معلوماستكهگويندگانعبارتند از: يكعروسبهنامشولميت(6 : 13)، پادشاهو گروهياز زناندربار كهدختراناورشليمناميدهشدهاند. در اينزمان، حرمسرايسليمانكوچكبود و تنها داراي60 زنو 80 متعه(صيغه) بود و دوشيزگانبيشمار كهدر انتظار دعوتپادشاهقرار داشتند (6 : 8). بعدها اينعدهبه700 زنو 300 متعه(صيغه) تغيير يافت(اولپادشاهان11 : 3).
عروس
عقيدةعموميو احتمالاً بهتريننظر، آناستكهشولميتهمانابيشكشونميه، زيباتريندختر در تماميحدود اسرائيلبود كهدر آخرينروزهايعمر داود از او پرستاريكرد (اولپادشاهان1:1-4) و كسيكهبدونشك، همسر سليمانشد؛ چرا كهازدواجاو با شخصديگري، كرسيسليمانرا در معرضخطر قرار ميداد (اولپادشاهان2 : 17 و 22).
تفاسير اينكتاب
اينكتابدر ظاهر، شعريدر مدحشاديهايزندگيزناشويياست. ماهيتآندر اظهاراتمحبتآميز و صميمانهايكهناشياز عشقزندگيزناشويياست، نهفتهشدهاست. اگر عشقحاكمبر زندگيزناشويي، بهاينشيوايينيز توصيفنميشد، با اينحالاينمسئلهدر كلامخدا همچناناز ارزشخاصيبرخوردار ميبود؛ چرا كهازدواجاز جانبخداوند مقرر شدهاست(پيدايش2 : 24). در عينحالشاديو سعادتبشر تا حد زيادينيز مرهونآگاهيباطنينسبتبهروابطزناشوييو برخورد صحيحمتقابلميباشد.
با وجود اين، يهوديانو مسيحيانمعانيعميقيرا در اينشعر يافتهاند. يهوديانآنرا بعنوانكلاميروحانيدر جشنعيد فصحكهيادآور خروجقوماز مصر بود ميخواندند؛ جاييكهخدا قوماسرائيلرا بعنوانعروسخود بهنكاحدرآورد. عشقاو بهاسرائيلدر اينكتاببه«عشقخالصيكپادشاهمقتدر و يككنيز حقير» تشبيهشدهاست. در عهد عتيقاسرائيل، همسر خدا ناميدهشدهاست(ارمياء 3 : 1، حزقيال16 و 23).
بطور كليدر نظر مسيحيان، اينكتابسرود نكاحمسيحو كليسايشميباشد؛ چرا كهدر عهد جديد، كليسا عروسمسيحناميدهشدهاست(متي9 : 15، 25 : 1، يوحنا 3 : 29 ، دومقرنتيان11:2، افسسيان5 : 23 ، مكاشفه19 : 7 ، 21 : 2 ، 22 : 17) و ازدواجبشرينوعيشباهتو چشيدنمزةرابطةمسيحو كليسايشدر حينربودهشدنميباشد.
چگونهممكناستمرديبا دارا بودن1000 زنبتواند هر يكاز آنها را عاشقانهدوستداشتهباشد و همينكسبعنواننمونةمحبتمسيحبهكليسا معرفيگردد؟ تعدادياز مقدسينعهد عتيق، صاحبچندينزنبودند. گرچهشريعتخدا از همانابتدا با اينامر مخالفبودهاستو عيسيمسيحنيز صريحاً بر اينموضوعتأكيد داشت، اما ظاهراً خداوند در دورانعهد عتيقخود را با چارچوبرسوممتداولآنزمانتطبيقدادهاست. پادشاهانعموماً صاحبهمسرانمتعدديبودند. اينامر يكياز ويژگيهايخانوادههايسلطنتيبشمار ميرفتو چنينبنظر ميرسد كهدلبستگيسليمانبهايندختر دوستداشتنينيز خالصو بهدور از خطا بودهاست. لازمبهيادآورياستكهاو در خاندانيپادشاهبود كهمسيحموعود ميبايد از آنبهظهور ميرسيد. و چنيننيستكهازدواجنامناسبسليماننمايانگر ازدواجابديمسيحبا عروسشباشد. در نظر ما شاديهاياينسرود در هللوياهايجشننكاحبرهبهاوجخود خواهند رسيد (مكاشفه19 : 6 - 9).
موضوعاتبابهاياينكتاب
ضمنبررسيمفاهيماينكتاب، سعيشدهتا هويتسخنگوياناينمتنمشخصگردند، كهتشخيصاينامر در بعضيموارد بهسهولتانجامنميگيرد.