ترجمه قدیمی گویا
|
كاش كه آسمانها را مُنْشَقّْ ساخته، نازلميشدي و كوهها از رؤيت تو متزلزل ميگشت. 2 مثل آتشي كه خورده چوبها را مشتعل سازد و ناري كه آب را به جوش آورد تا نام خود را بر دشمنانت معروف سازي و امّتها از رؤيت تو لرزان گردند. 3 حيني كه كارهاي هولناك را كه منتظر آنها نبوديم بجا آوردي، آنگاه نزول فرمودي و كوهها از رؤيت تو متزلزل گرديد. 4 زيرا كه از ايّام قديم نشنيدند و استماع ننمودند و چشم خدايي را غير از تو كه براي منتظران خويش بپردازد نديد. 5 تو آناني را كه شادمانند و عدالت را بجا ميآورند و به راههاي تو تو را به ياد ميآورند ملاقات ميكني. اينك تو غضبناك شدي و ما گناه كردهايم در اينها مدّت مديدي بسر برديم و آيا نجات توانيم يافت؟ 6زيرا كه جميع ما مثل شخص نجس شدهايم و همه اعمال عادله ما مانند لتّه ملوّث ميباشد. و همگي ما مثل برگ، پژمرده شده، گناهان ما مثل باد، ما را ميربايد. 7 و كسي نيست كه اسم تو را بخواند يا خويشتن را برانگيزاند تا به تو متمسّك شود زيرا كه روي خود را از ما پوشيدهاي و ما را به سبب گناهان ما گداختهاي.
8 امّا الا´ن اي خداوند ، تو پدر ما هستي. ما گِلْ هستيم و تو صانع ما هستي و جميع ما مصنوع دستهاي تو ميباشيم. 9 اي خداوند بشدّت غضبناك مباش و گناه را تا به ابد بخاطر مدار. هان ملاحظه نما كه همگي ما قوم تو هستيم. 10 شهرهاي مقدّس تو بيابان شده. صهيون، بيابان و اورشليم، ويرانه گرديده است. 11 خانه مقدّس و زيباي ما كه پدران ما تو را در آن تسبيحميخواندند به آتش سوخته شده و تماميِ نفايس ما به خرابي مبدّل گرديده است. 12 اي خداوند آيا با وجود اين همه، خودداري ميكني و خاموش شده، ما را بشدّت رنجور ميسازي؟
اي كاش آسمانها را ميشكافتي و پايين ميآمدي! حضور تو كوهها را ميجنبانيد 2 و آنها را مانند آبي كه بر روي آتش بجوش ميآيد، ميلرزانيد. اي كاش ميآمدي و قدرت خود را به دشمنانت نشان ميدادي و حضور تو آنها را به لرزه ميانداخت. 3 زماني تو اين كار را كردي؛ هنگامي كه انتظار آن را نداشتيم تو آمدي و با حضور خود كوهها را لرزاندي. 4 از آغاز جهان تابحال، نه كسي ديده و نه كسي شنيده كه خداي ديگري غير از تو براي پرستندگانش چنين كارهايي بكند.
5 تو كساني را نزد خود ميپذيري كه با خوشحالي آنچه را كه راست است انجام ميدهند. ولي ما آنچه را كه راست است انجام نداديم و تو بر ما غضبناك شدي. آيا براي ما كه مدت زيادي در گناه غوطهور بودهايم اميدي هست؟ 6 همه ما گناهكاريم؛ حتي كارهاي خوب ما نيز تمام به گناه آلوده است. گناهانمان ما را مانند برگهاي پاييزي خشك كرده، و خطاياي ما همچون باد ما را با خود ميبرد و پراكنده ميكند. 7 كسي نيست كه دست دعا بسوي تو دراز كند و از تو ياري خواهد. تو روي خود را از ما برگردانيدهاي و به سبب گناهانمان، ما را تـرك كردهاي.
8 اما اي خداوند، تو پدر ما هستي. ما گل هستيم و تو كوزهگر. همه ما ساخته دست تو هستيم. 9 پس، اي خداوند، تا اين حد بر ما خشمگين نباش و گناهان ما را تا به ابد بخاطر نسپار. بر ما نظر لطف بيانداز، زيرا ما قوم تو هستيم. 10 شهرهاي مقدس تو ويران شدهاند. اورشليم مانند بيابان متروك شده است. 11 عبادتگاه مقدس و زيباي ما كه اجدادمان در آن تو را عبادت ميكردند، سوخته و تمام گنجينههاي ما ازبين رفته است. 12 اي خداوند، آيا پس از اينهمه مصيبت بازساكت ميماني و ميگذاري بيش از طاقت خود رنج بكشيم؟
راهنما