ترجمه قدیمی گویا
|
هان دست خداوند كوتاه نيست تا نرهاند و گوش او سنگين ني تا نشنود. 2 ليكن خطاياي شما در ميان شما و خداي شما حايل شده است و گناهان شما روي او را از شما پوشانيده است تا نشنود. 3 زيرا كه دستهاي شما به خون و انگشتهاي شما به شرارت آلوده شده است. لبهاي شما به دروغ تكلّم مينمايد و زبانهاي شما به شرارت تنطّق ميكند. 4 احدي به عدالت دعوي نميكند و هيچكس به راستي داوري نمينمايد. به بطالت توكّل دارند و به دروغ تكلّم مينمايند. به ظلم حامله شده، شرارت را ميزايند. 5 از تخمهاي افعي بچه برميآورند و پرده عنكبوت ميبافند. هركه از تخمهاي ايشان بخورد ميميرد و آن چون شكسته گردد افعي بيرون ميآيد. 6 پردههاي ايشان لباس نخواهد شد و خويشتن را از اعمال خود نخواهند پوشانيد زيرا كه اعمال ايشان اعمال شرارت است و عمل ظلم در دستهاي ايشان است. 7 پايهاي ايشان براي بدي دوان و به جهت ريختن خون بيگناهان شتابان است. افكار ايشان افكار شرارت است و در راههاي ايشان ويراني و خرابي است. 8 طريقسلامتي را نميدانند و در راههاي ايشان انصاف نيست. جادهّهاي كج براي خود ساختهاند و هر كه در آنها سالك باشد سلامتي را نخواهد دانست.
9 بنابراين انصاف از ما دور شده است و عدالت به ما نميرسد. انتظار نور ميكشيم و اينك ظلمت است و منتظر روشنايي هستيم، امّا در تاريكي غليظ سالك ميباشيم. 10 و مثل كوران براي ديوار تلمّس مينماييم و مانند بيچشمان كورانه راه ميرويم. در وقت ظهر مثل شام لغزش ميخوريم و در ميان تندرستان مانند مردگانيم. 11 جميع ما مثل خرسها صدا ميكنيم و مانند فاختهها ناله مينماييم، براي انصاف انتظار ميكشيم و نيست و براي نجات و از ما دور ميشود.
12 زيرا كه خطاياي ما به حضور تو بسيار شده و گناهان ما به ضدّ ما شهادت ميدهد چونكه خطاياي ما با ما است و گناهان خود را ميدانيم. 13 مرتدّ شده، خداوند را انكار نموديم. از پيروي خداي خود انحراف ورزيديم به ظلم و فتنه تكلّم كرديم و به سخنان كذب حامله شده، از دل آنها را تنطّق نموديم. 14 و انصاف به عقب رانده شده و عدالت از ما دور ايستاده است زيرا كه راستي در كوچهها افتاده است و استقامت نميتواند داخل شود. 15 و راستي مفقود شده است و هر كه از بدي اجتناب نمايد خود را به يغما ميسپارد. و چون خداوند اين را ديد در نظر او بد آمد كه انصاف وجود نداشت. 16 و او ديد كه كسي نبود و تعجّب نمود كه شفاعت كنندهاي وجود نداشت؛ از اين جهت بازوي وي براي او نجات آورد و عدالت او وي را دستگيري نمود. 17 پس عدالترا مثل زره پوشيد و خود نجات را بر سر خويش نهاد. و جامه انتقام را به جاي لباس در بر كرد و غيرت را مثل ردا پوشيد. 18 بر وفق اعمال ايشان، ايشان را جزا خواهد داد. به خصمان خود حدّت خشم را و به دشمنان خويش مكافات و به جزاير پاداش را خواهد رسانيد. 19 و از طرف مغرب از نام يهوه و از طلوع آفتاب از جلال وي خواهند ترسيد زيرا كه او مثل نهر سرشاري كه باد خداوند آن را براند خواهد آمد. 20 و خداوند ميگويد كه نجات دهندهاي براي صهيون و براي آناني كه در يعقوب از معصيت بازگشت نمايند خواهد آمد. 21 و خداوند ميگويد: امّا عهد من با ايشان اين است كه روح من كه بر تو است و كلام من كه در دهان تو گذاشتهام از دهان تو و از دهان ذرّيت تو و از دهان ذرّيت ذرّيت تو دور نخواهد شد. خداوند ميگويد: از الا´ن و تا ابدالا´باد.
اي مردم فكرنكنيد كه خداوند ضعيف شده و ديگر نميتواند شما را نجات دهد. گوش او سنگين نيست؛ او دعاهاي شما را ميشنود. 2 اما گناهان شما باعث شده او با شما قطع رابطه كند و دعاهاي شما را جواب ندهد. 3 دستهاي شما به خون آلوده است و انگشتهايتان به گناه. لبهاي شما سخنان دروغ ميگويد و از زبانتان حرفهاي زشت شنيده ميشود. 4 در دادگاه عدالت را زيرپا ميگذاريد و با دروغهايي كه ميگوييد رأي دادگاه را به نفع خود تغيير ميدهيد. شما گناهكار و ظالم هستيد. 5و6 نقشه شومتان مانند تخم افعي است كه وقتي شكسته ميشود افعي از آن بيرون ميآيد و مردم را به هلاكت ميرساند! اما بدانيد كه نقشههايتان عملي نخواهد شد و هيچ فايدهاي به شما نخواهد رسانيد. آنها مانند لباسي هستند كه از تار عنكبوت بافته شده باشند. 7 با فكرتان دايم نقشههاي پليد طرح ميكنيد و با پاهايتان بدنبال بيگناهان ميدويد تا آنها را بكشيد. هر جا ميرويد خرابي و ويراني برجاي ميگذاريد 8 و سلبآرامش ميكنيد. تمام كارهاي شما از روي بيانصافي است. راههاي شما كج است، و هر كه در آن قدم بگذارد از آسايش برخوردار نخواهد شد.
اعتراف قوم اسرائيل
9 مردم ميگوينـد: «الان فهميديـم چرا خدا ما را از دست دشمنانمان نجات نميدهد و چـرا هنگامي كه در انتظار نـور بوديم، تاريكـي به سراغمـان آمـد! 10 مانند اشخاص نابينا، كورمال كورمال راه ميرويم و در روز روشن جايي را نميبينيم و به زمين ميافتيم؛ گويي در دنياي مردگان زندگي ميكنيم! 11 همه ما همچون خرسهاي گرسنه خرناس ميكشيم و مانند فاختهها ميناليم. به خداوند روي ميآوريم تا ما را نجات دهد، اما بيفايده است؛ زيرا او از ما روگردان شده است. 12 گناهاني كه نسبت به خداوند مرتكب شدهايم در حضور او روي هم انباشته شده و عليه ما شهادت ميدهند.
«اي خداوند، ميدانيم كه گناهكاريم. 13 ما تو را ترك گفته و رد كردهايم و از پيروي تو دست برداشتهايم. ما ظالم و ياغي هستيم. فكرهاي ما كج است و حرفهاي ما پر از دروغ. 14 انصاف را زيرپا گذاشتهايم؛ عدالت را از خود راندهايم؛ حقيقت را در كوچهها انداختهايم و صداقت را به بوته فراموشي سپـردهايم. 15 راستي از بين رفته است؛ و هر كه بخواهد از ناراستي دوري كند، مورد سرزنش واقع ميشود.»
رستگاري قوم اسرائيل
خداونـد تمـام اين بديها را ديده و غمگين است. 16 او تعجب ميكند كه چرا كسي نيست به داد مظلومان برسد. پس او خود آماده ميشود تا ايشان را نجات دهد، زيرا او خداي عادلي است. 17 خداوند عدالت را مانند زره ميپوشد و كلاهخود نجات را بر سر ميگذارد. سراسر وجود او آكنده از حس عدالتخواهي است؛ او از ظالمان انتقام خواهد كشيد. 18 دشمنان خود را به سزاي اعمالشان خواهد رسانيد و مخالفان خود را حتي اگر در سرزمينهايدور دست نيز باشند، جزا خواهد داد. 19 همه مـردم، از شرق تا غرب، از قدرت او خواهند ترسيد و به او احترام خواهند گذاشت. او مانند سيلابي عظيم و طوفاني شديد خواهد آمد.
راهنما
بابهاي 56 و 57 و 58 و 59 . گناهان عصر اشعيا