ترجمه قدیمی گویا
|
مرد عادل تلف شد و كسي نيست كه اينرا در دل خود بگذراند و مردان رؤف برداشته شدند و كسي فكر نميكند كه عادلان از معرض بلا برداشته ميشوند. 2 آناني كه به استقامت سالك ميباشند، به سلامتي داخل شده، بر بسترهاي خويش آرامي خواهند يافت. 3 و امّا شما اي پسران ساحره و اولاد فاسق و زانيه به اينجا نزديك آييد! 4 بر كه تمسخر ميكنيد و بر كه دهان خود را باز ميكنيد و زبان را دراز مينماييد؟ آيا شما اولاد عصيان و ذريّت كذب نيستيد 5 كه در ميان بلوطها و زير هر درخت سبز خويشتن را به حرارت ميآوريد و اطفال را در واديها زير شكاف صخرهها ذبح مينماييد؟
6 در ميان سنگهاي مِلساي وادي نصيب تو است همينها قسمت تو ميباشد. براي آنها نيز هديه ريختني ريختي و هديه آردي گذرانيدي آيا من از اينها تسلّي خواهم يافت؟ 7 بر كوه بلند و رفيع بستر خود را گستردي و به آنجا نيز برآمده، قرباني گذرانيدي. 8 و پشت درها و باهوها يادگار خود را واگذاشتي زيرا كه خود را به كسي ديگر غير از من مكشوف ساختي و برآمده، بستر خود را پهن كردي و درميان خود و ايشان عهد بسته،بستر ايشان را دوست داشتي جايي كه آن را ديدي. 9 و با روغن در حضور پادشاه رفته، عطريّات خود را بسيار كردي و رسولان خود را بجاي دور فرستاده، خويشتن را تا به هاويه پست گردانيدي. 10 از طولاني بودن راه درمانده شدي امّا نگفتي كه اميد نيست. تازگي قوّت خود را يافتي پس از اين جهت ضعف بهم نرسانيدي. 11 از كه ترسان و هراسان شدي كه خيانت ورزيدي و مرا بياد نياورده، اين را در دل خود جا ندادي؟ آيا من از زمان قديم نيز ساكت نماندم پس از اين جهت از من نترسيدي؟ 12 من عدالت و اعمال تو را بيان خواهم نمود كه تو را منفعت نخواهد داد. 13 چون فرياد برميآوري اندوختههاي خودت تو را خلاصي بدهد و لكن باد جميع آنها را خواهد برداشت و نفس آنها را خواهد برد. امّا هر كه بر من توكّل دارد مالك زمين خواهد بود و وارث جبل قدس من خواهد گرديد. 14 و گفته خواهد شد برافرازيد! راه را برافرازيد و مهيّا سازيد! و سنگ مصادم را از طريق قوم من برداريد!
تسلي براي متواضعان
15 زيرا او كه عالي و بلند است و ساكن در ابديّت ميباشد و اسم او قدّوس است چنين ميگويد: من در مكان عالي و مقدّس ساكنم و نيز با كسي كه روح افسرده و متواضع دارد، تا روح متواضعان را احيا نمايم و دل افسردگان را زنده سازم. 16 زيرا كه تا به ابد مخاصمه نخواهم نمود و هميشه خشم نخواهم كرد مبادا روحها و جانهايي كه من آفريدم به حضور من ضعف به هم رسانند. 17 به سبب گناه طمع وي غضبناك شده، او را زدم و خود را مخفي ساخته، خشم نمودم واو به راه دل خود رو گردانيده، برفت. 18 طريقهاي او را ديدم و او را شفا خواهم داد و او را هدايت نموده، به او و به آناني كه با وي ماتم گيرند تسلّي بسيار خواهم داد. 19 خداوند كه آفريننده ثمره لبها است ميگويد: بر آناني كه دورند سلامتي باد و بر آناني كه نزديكند سلامتي باد و من ايشان را شفا خواهم بخشيد. 20 امّا شريران مثل درياي متلاطم كه نميتواند آرام گيرد و آبهايش گل و لجن برمياندازد ميباشند. 21 خداي من ميگويد كه شريران را سلامتي نيست.
انسانهاي خوب، ديده ازجهان فرو ميبندند و اشخاص خداشناس پيش از وقت ميميرند و كسي نيست كه در اين باره فكر كند و دليل اين امر را بفهمد. ايشان ميميرند تا از مصيبتي كه در راه است نجات يابند. 2 هنگامي كه خداشناسان ميميرند، از آرامش برخوردار ميشوند و استراحت مييابند.
3 و اما شما اي بدكاران، جلو بياييد! اي اولاد جادوگران و زناكاران، نزديك بياييد! 4و5 شما چه كسي را مسخره ميكنيد؟ به چه كسي دهن كجي ميكنيد؟ اي آدمهاي گناهكار و دروغگو، شما همان اشخاصي هستيد كه زير سايه درختها زنا ميكنيد و در درهها و زير شكاف صخرههاي بلند فرزندان خود را براي بتها قرباني ميكنيد. 6 سنگهاي صاف را از ميان درهها برميداريد و آنها را چون خدا ميپرستيد و هداياي گوناگون به آنها تقديم ميكنيد. آيا فكر ميكنيد اين رفتارتان خدا را خشنود ميكند؟ 7 به كوههاي بلند ميرويد تا در آنجا زنا كنيد و براي بتهايتان قرباني كنيد. 8 شما بتهايتان را پشت درهاي بسته قرار ميدهيد و آنها را ميپرستيد. اين عمل شما زناكاري است، زيرا بجاي اينكه خدا را دوست داشته باشيد و عبادت كنيد، به بتها عشق ميورزيد و آنها را ميپرستيد. 9 با عطر و روغن به حضور بت «مولك» ميرويد تا آنها را تقديمش كنيد. به سفرهاي دور و دراز ميرويد، حتي به جهنم هم پا ميگذاريد، تا شايد خدايان تازهاي بيابيد و به آنها دل ببنديد. 10 آنقدر ميگرديد تا خسته و درماندهميشويد، ولي دست از جستجو برنميداريد. به خود قوت قلب ميدهيد و پيش ميرويد.
11 خداوند ميفرمايد: «اين بتها چه هستند كه از آنها ميترسيد و به من خيانت ميكنيد؟ چرا مرا ديگر به ياد نميآوريد؟ آيا علت اينكه از من نميترسيد اين نيست كه سكوت كردهام و چيزي نگفتهام؟ 12 شما فكر ميكنيد كار درستي انجام ميدهيد، ولي وقتي من كارهاي زشت شما را برملا سازم، آنگاه بتهاي شما نيز قادر نخواهند بود شما را ياري دهند. 13 از دست اين بتهايي كه براي خود جمع كردهايد كاري ساخته نيست و آنها به فرياد شما نخواهند رسيد؛ آنها بقدري ضعيفند كه يك وزش باد ميتواند آنها را از جا بركند و با خود ببرد. اما بدانيد كساني كه به من توكل دارند مالك زمين و وارث كوه مقدس من خواهند شد.»
وعده آرامش
14 خداوند ميگويد: «قوم من بسوي من باز ميگردند! پس راه را آماده سازيد و سنگها و موانع را از سر راه برداريد.»
راهنما