ترجمه قدیمی گویا
|
ترجمه قدیمی(کتاب اشعیا)
4 لكن او غمهاي ما را بر خود گرفت و دردهاي ما را بر خويش حمل نمود. و ما او را از جانب خدا زحمت كشيده و مضروب و مبتلا گمان برديم. 5 و حال آنكه به سبب تقصيرهاي ما مجروح و به سبب گناهان ما كوفته گرديد. و تأديب سلامتي ما بر وي آمد و از زخمهاي او ما شفا يافتيم. 6 جميع ما مثل گوسفندان گمراه شده بوديم و هريكي از ما به راه خود برگشته بود و خداوند گناه جميع ما را بروي نهاد.
7 او مظلوم شد امّا تواضع نموده، دهان خود را نگشود. مثل برهاي كه براي ذبح ميبرند و مانند گوسفندي كه نزد پشم برندهاش بيزبان است همچنان دهان خود را نگشود. 8 از ظلم و از داوري گرفته شد. و از طبقه او كه تفكّر نمود كه او از زمين زندگان منقطع شد و به جهت گناه قوم من مضروب گرديد؟ 9 و قبر او را با شريران تعيين نمودند و بعد از مردنش با دولتمندان. هرچندهيچ ظلم نكرد و در دهان وي حيلهاي نبود.
10 امّا خداوند را پسند آمد كه او را مضروب نموده، به دردها مبتلا سازد. چون جان او را قرباني گناه ساخت، آنگاه ذريّت خود را خواهد ديد و عمر او دراز خواهد شد و مسرّت خداوند در دست او ميسّر خواهد بود. 11 ثمره مشقّت جان خويش را خواهد ديد و سير خواهد شد. و بنده عادل من به معرفت خود بسياري را عادل خواهد گردانيد زيرا كه او گناهان ايشان را بر خويشتن حمل خواهد نمود. 12 بنابراين او را در ميان بزرگان نصيب خواهم داد و غنيمت را با زورآوران تقسيم خواهد نمود، به جهت اينكه جان خود را به مرگ ريخت و از خطاكاران محسوب شد و گناهان بسياري را بر خود گرفت و براي خطاكاران شفاعت نمود.
اما چه كم هستند كساني كه اين حقيقت را باور ميكنند! چه كماند كساني كه خداوند اين حقيقت را به آنان آشكار ساخته است! 2 در نظر خدا او مانند درخت سبزي بود كه در زمين خشك و شورهزار روئيده و ريشه دوانده باشد؛ اما در نظر ما او زيبايي و جلوهاي نداشت كه مشتاقش باشيم.
3 ما او را خوار شمرديم و رد كرديم، اما او درد و غم را تحمل كرد. همه ما از او رو برگردانيديم. او خوار شد و ما هيچ اهميت نداديم. 4 اين دردهاي ما بود كه او به جان گرفته بود، اين رنجهاي ما بود كه او بر خود حمل ميكرد؛ اما ما گمان كرديم اين درد و رنج مجازاتي است كه خدا بر او فرستاده است. 5 براي گناهان ما بود كه او مجروح شد و براي شرارت ما بود كه او را زدند. او تنبيه شد تا ما سلامتي كامل داشته باشيم. از زخمهاي او ما شفا يافتيم. 6 ما همچون گوسفنداني كه آواره شده باشند، گمراه شده بوديم؛ راه خدا را ترك كرده به راههاي خود رفته بوديم. باوجود اين، خداوند تقصيرها و گناهان همه ما را به حساب او گذاشت!
7 با او با بيرحمي رفتار كردند، اما او تحمل كرد و زبان به شكايت نگشود. او را مانند بره به كشتارگاه بردند؛ و او همچون گوسفندي كه نزد پشم برندهاش بيزبان است، خاموش ايستاد و سخني نگفت. 8 به ناحق او را به مرگ محكوم كرده، كشتند و مردم نفهميدند كه او براي گناهان آنها بود كه كشته ميشد بلي، او بجاي مردم مجازات شد. 9 هنگامي كه خواستند او را همراه خطاكاران دفن كنند، او را در قبر مردي ثروتمند گذاشتند؛ اما هيچ خطايي از او سر نزده بود و هيچ حرف نادرستي از دهانش بيرون نيامده بود.
10 خداوند ميفرمايد: «اين خواست من بود كه او رنج بكشد و بميرد. او جانش را قرباني كرد تا آمرزش گناهان به ارمغان آورد، بنابراين صاحب فرزندان بيشمار خواهد شد. او زندگي را از سر خواهدگرفت و اراده من بدست او اجرا خواهد شد. 11 هنگامي كه ببيند عذابي كه كشيده چه ثمري به بار آورده، راضي و خشنود خواهد شد. خدمتگزار عادل من بار گناهان بسياري ازمردم را به دوش خواهد گرفت و من بخاطر او آنها را خواهم بخشيد. 12 به او مقامي بزرگ و قدرتي عظيم خواهم داد، زيرا او خود را فدا كرد، از خطاكاران محسوب شد، بار گناهان بسياري را بر دوش گرفت و براي خطاكاران شفاعت كرد.»
راهنما