ترجمه قدیمی گویا
|
اي جزيرهها از من بشنويد! و ايطوايف از جاي دور گوش دهيد! خداوند مرا از رحم دعوت كرده واز احشاي مادرم اسم مرا ذكر نموده است. 2 و دهان مرا مثل شمشير تيز ساخته، مرا زير سايه دست خود پنهان كرده است. و مرا تير صيقلي ساخته در تركش خود مخفي نموده است. 3 و مرا گفت: اي اسرائيل تو بنده من هستي كه از تو خويشتن را تمجيد نمودهام! 4 امّا من گفتم كه عبث زحمت كشيدم و قوّت خود را بيفايده و باطل صرف كردم؛ ليكن حقّ من با خداوند و اجرت من با خداي من ميباشد. 5 و الا´ن خداوند كه مرا از رحم براي بندگي خويش سرشت تا يعقوب را نزد او بازآورم و تا اسرائيل نزد وي جمع شوند ميگويد (و در نظر خداوند محترم هستم و خداي من قوّت من است)؛ 6 پس ميگويد: اين چيز قليلي است كه بنده من بشوي تا اسباط يعقوب را برپا كني و ناجيان اسرائيل را باز آوري. بلكه تو را نور امّتها خواهم گردانيد و تا اقصاي زمين نجات من خواهي بود. 7 خداوند كه ولّي و قدّوس اسرائيل ميباشد، به او كه نزد مردم محقّر و نزد امّتهامكروه و بنده حاكمان است چنين ميگويد: پادشاهان ديده برپا خواهند شد و سروران سجده خواهند نمود، به سبب خداوند كه امين است و قدّوس اسرائيل كه تو را برگزيده است.
تفقد از اسرائيل
8 خداوند چنين ميگويد: در زمان رضامندي تو را اجابت نمودم و در روز نجات تو را اعانت كردم. و تو را حفظ نموده عهد قوم خواهم ساخت تا زمين را معمور سازي و نصيبهاي خراب شده را (به ايشان) تقسيم نمايي. 9 و به اسيران بگويي: بيرون رويد و به آناني كه در ظلمتند خويشتن را ظاهر سازيد. و ايشان در راهها خواهند چريد و مرتعهاي ايشان بر همه صحراهاي كوهي خواهد بود. 10 گرسنه و تشنه نخواهند بود و حرارت و آفتاب به ايشان ضرر نخواهد رسانيد زيرا آنكه بر ايشان ترحّم دارد ايشان را هدايت خواهد كرد و نزد چشمههاي آب ايشان را رهبري خواهد نمود. 11 و تمامي كوههاي خود را طريقها خواهم ساخت و راههاي من بلند خواهد شد. 12 اينك بعضي از جاي دور خواهند آمد و بعضي از شمال و از مغرب و بعضي از ديار سينيم. 13 اي آسمانها ترنّم كنيد! و اي زمين وجد نما! و اي كوهها آواز شادماني دهيد! زيرا خداوند قوم خود را تسلّي ميدهد و بر مظلومان خود ترحّم ميفرمايد.
14 امّا صهيون ميگويد: «يهوه مرا ترك نموده و خداوند مرا فراموش كرده است.» 15 آيا زن بچه شير خواره خود را فراموش كرده بر پسر رحمخويش ترحّم ننمايد؟ اينان فراموش ميكنند امّا من تو را فراموش نخواهم نمود. 16 اينك تو را بر كف دستهاي خود نقش نمودم و حصارهايت دائماً در نظر من است. 17 پسرانت به تعجيل خواهند آمد و آناني كه تو را خراب و ويران كردند از تو بيرون خواهند رفت. 18 چشمان خود را به هر طرف بلند كرده، ببين جميع اينها جمع شده، نزد تو ميآيند. خداوند ميگويد به حيات خودم قسم كه خود را به جميع اينها مثل زيور ملبّس خواهي ساخت و مثل عروس خويشتن را به آنها خواهي آراست. 19 زيرا خرابهها و ويرانههاي تو و زمين تو كه تباه شده بود، امّا الا´ن تو از كثرت ساكنان تنگ خواهي شد و هلاك كنندگانت دور خواهند گرديد. 20 پسران تو كه بياولاد ميبودي، در سمع تو (به يكديگر) خواهند گفت: اين مكان براي من تنگ است، مرا جايي بده تا ساكن شوم. 21 و تو دردل خود خواهي گفت: كيست كه اينها را براي من زاييده است و حال آنكه من بياولاد و نازاد و جلاي وطن و متروك ميبودم. پس كيست كه اينها را پرورش داد. اينك من به تنهايي ترك شده بودم پس اينها كجا بودند؟
22 خداوند يهوه چنين ميگويد: اينك من دست خود را بسوي امّتها دراز خواهم كرد و عَلَم خويش را بسوي قومها خواهم برافراشت. و ايشان پسرانـت را در آغـوش خود خواهند آورد و دخترانت بر دوش ايشان برداشته خواهند شد. 23 و پادشاهان لالاهاي تو و ملكههاي ايشان دايههاي تو خواهند بود و نزد تو رو به زمين افتاده، خاك پاي تو را خواهند ليسيد و تو خواهي دانست كه من يهوه هستم و آناني كه منتظر من باشند، خجل نخواهند گرديد.
24 آيا غنيمت از جبّار گرفته شود يا اسيران از مرد قاهر رهانيده گردند. 25 زيرا خداوند چنين ميگويد: اسيران نيز از جبّار گرفته خواهند شد و غنيمت از دست ستم پيشه رهانيده خواهد گرديد. زيرا كه من با دشمنان تو مقاومت خواهم نمود و من پسران تو را نجات خواهم داد. 26 و به آناني كه بر تو ظلم نمايند گوشت خودشان را خواهم خورانيد و به خون خود مثل شراب مست خواهند شد و تمامي بشر خواهند دانست كه من يهوه نجاتدهنده تو و ولّي تو و قدير يعقوب هستم.
اي مردم سرزمينهاي دور دست به منگوش دهيد! پيش از آنكه من بدنيا بيايم خداوند مرا برگزيد، و هنگامي كه هنوز در شكم مادرم بودم او مرا به اسم خواند. 2 خداوند سخنان مرا مانند شمشير، تيز كرده است. او مرا زير دستش پنهان نموده و مرا مانند يك تير تيز در تركش خود گذاشته است.
3 خداوند به من گفت: «تو خدمتگزار نيرومند من هستي. تو باعث خواهي شد كه مردم مرا بستايند.»
4 جواب دادم: «اما كار من براي مردم بيهوده بوده و من بيجهت نيروي خود را براي آنان صرفكردهام.» با اين حال خدمت خود را تمام به خداوند واگذار ميكنم تا او آن را به ثمر رساند.
5 خداوند كه مرا از شكم مادرم براي خدمتش برگزيد و به من مأموريت داد تا قوم آواره او اسرائيل را بسوي او بازگردانم، و براي انجام اين كار به من نيروي كافي بخشيد و افتخار انجام آن را نصيبم كرد، به من فرمود: 6 «اينك كاري مهمتر از باز آوردن و احياي اسرائيل به تو واگذار ميكنم. تو را اي خدمتگزار من، براي قومهاي جهان نور ميسازم تا نجات مرا براي همه مردم جهان به ارمغان ببري.»
7 خداوند كه نجات دهنده و خداي مقدس اسرائيل است، به او كه از طرف مردم حقير و طرد شده و زير دست حاكمان قرار گرفته است، چنين ميفرمايد: «وقتي پادشاهان تو را ببينند، به احترام تو از جاي خود برخواهند خاست و شاهزادگان به تو تعظيم خواهند كرد، زيرا من كه خداوند امين و خداي مقدس اسرائيل هستم تو را برگزيدهام.»
احياي اسرائيل
8 خداوند ميفرمايد: «در وقت مناسب درخواست تو را اجابت خواهم كرد و تو را از هر گزندي حفظ خواهم نمود و توسط تو با قوم اسرائيل عهد خواهم بست و سرزمينشان را از نو آباد كرده، آن را به مردمش باز خواهم گرداند. 9 من توسط تو كساني را كه اسيرند و در تاريكي زندگي ميكنند آزاد كرده، به ايشان خواهم گفت: «بيرون بيائيد و در روشنائي زندگي كنيد.» سپس آنان همچون گوسفنداني كه در چراگاههاي سرسبز و تپههاي پر علف ميچرند، از وفور نعمت برخوردار خواهند شد. 10 گرسنه و تشنه نخواهند شد و حرارت خورشيد به ايشان آسيب نخواهد رسانيد، زيرا كسي كه ايشان را دوست دارد آنان را هدايت خواهد كرد و نزد چشمههاي آب رهبري خواهد نمود.
11 «من تمام كوههايم را براي قوم خود به راههايصاف تبديل خواهم كرد و بر فراز درهها، جادهها خواهم ساخت تا ايشان از آن عبور كنند. 12 قوم من از جاهاي دور دست باز خواهند گشت عدهاي از شمال، عدهاي از غرب و عدهاي از سرزمين جنوب.»
13 اي آسمانها، آواز شادي سر دهيد! اي زمين، شادمان باش! و اي كوهها با شادي سرود بخوانيد، زيرا خداوند بر قوم رنجديده خود ترحم كرده، ايشان را تسلي ميدهد.
14 باوجود اين، ساكنان اورشليم ميگويند: «خداوند ما را ترك گفته و فراموش كرده است.» 15 خداوند چنين پاسخ ميدهد: «آيا يك مادر جگر گوشه خود را فراموش ميكند؟ يا بر پسر خود رحم نميكند؟ حتي اگر مادري طفلش را فراموش كند، من شما را فراموش نخواهم كرد! 16 اي اورشليم، من نام تو را بر كف دستم نوشتهام و ديوارهايت هميشه در نظر من است. 17 بزودي فرزندان تو خواهند آمد تا تو را دوباره بنا كنند و تمام كساني كه تو را ويران كردهاند، از تو بيرون خواهند رفت. 18 سرت را بالا كن و به اطراف خود نظر انداز. ببين چگونه قوم تو جمع شدهاند و بسوي تو ميآيند. به حيات خود قسم كه آنها نزد تو خواهند آمد و تو به آنها فخر خواهي كرد همانطور كه يك عروس به زيورآلات خود فخر ميكند. 19 خرابهها و زمينهاي ويران تو از مردم پر خواهند شد و دشمنانت كه تو را اسير كرده بودند، از تو دور خواهند شد. 20 فرزندان تو كه در ديار تبعيد بدنيا آمدهاند به تو خواهند گفت: «اين سرزمين براي ما كوچك است. ما به جـاي وسيعتـري نياز داريم.» 21 آنگاه از خود خواهي پرسيد: «چه كسي اينها را براي من زاييده است؟ چه كسي اينها را براي من بزرگ كرده است؟ بيشتر فرزندانم كشته شدهاند و بقيه به اسيري رفته مرا تنها گذاشتهاند. پس اينها از كجا آمدهاند؟»
22 خداوند قادر متعال به قوم اسرائيل ميفرمايد: «اينك من قومهاي جهان را بسيج خواهم كرد و آنها پسرانت را در آغوش گرفته، دخترانت را بر دوش خواهند گذاشت و آنان را نزد تو باز خواهنـد آورد. 23 پادشاهان و ملكهها مانند دايه از تو مراقبت خواهندكرد و در برابرت زانو زده، خاك پايت را خواهند ليسيد. آنگاه خواهي دانست كه من خداوند هستم و كساني را كه چشم اميدشان به من باشد، نوميد نخواهم كرد.»
24 چه كسي ميتواند غنائم را از چنگ فاتح جنگ درآورد؟ چه كسي ميتواند اسيران را از دست حاكم ستمگر برهاند؟
25 خداوند جواب ميدهد؟ «من غنائم را از چنگ فاتح جنگ در خواهم آورد و اسيران را از دست حاكم ستمگر خواهم رهانيد. من با دشمنان تو خواهم جنگيد و فرزندانت را خواهم رهانيد. 26 كساني را كه به تو ظلم كنند به جان هم خواهم انداخت تا گوشت يكديگر را بخورند و خون يكديگر را بنوشند. آنگاه تمام مردم دنيا خواهند دانست كه من خداوند، خداي قادر اسرائيل هستم كه تو را نجات ميدهم و حفظ ميكنم.»
راهنما