ترجمه قدیمی گویا
|
تسلّي دهيد! قوم مرا تسلّي دهيد! خداي شما ميگويد: 2 سخنان دلاويز به اورشليم گوييد و اورا ندا كنيد كه اجتهاد او تمام شده و گناه وي آمرزيده گرديده، و از دست خداوند براي تمامي گناهانش دو چندان يافته است. 3 صداي ندا كنندهاي در بيابان، راه خداوند را مهيّا سازيد و طريقي براي خداي ما در صحرا راست نماييد. 4 هر درّهاي برافراشته و هر كوه و تلّي پست خواهد شد؛ و كجيها راست و ناهمواريها هموار خواهد گرديد. 5 و جلال خداوند مكشوف گشته، تمامي بشر آن را با هم خواهند ديد زيرا كه دهان خداوند اين را گفته است. 6 هاتفي ميگويد: «ندا كن.» وي گفت: «چه چيز را ندا كنم؟ تمامي بشر گياه است و همگي زيبايياش مثل گل صحرا. 7 گياه خشك و گلشپژمرده ميشود زيرا نفخه خداوند بر آن دميده ميشود. البتّه مردمان گياه هستند. 8 گياه خشك شد و گل پژمرده گرديد، ليكن كلام خداي ما تا ابدالا´باد استوار خواهد ماند.» 9 اي صهيون كه بشارت ميدهي به كوه بلند برآي! و اي اورشليم كه بشارت ميدهي آوازت را با قوّت بلند كن! آن را بلند كن و مترس و به شهرهاي يهودا بگو كه «هان خداي شما است!» 10 اينك خداوند يهوه با قوّت ميآيد و بازوي وي برايش حكمراني مينمايد. اينك اجرت او با وي است و عقوبت وي پيش روي او ميآيد. 11 او مثل شبانْ گله خود را خواهد چرانيد و به بازوي خود برهها را جمع كرده، به آغوش خويش خواهد گرفت و شير دهندگان را به ملايمت رهبري خواهد كرد. 12 كيست كه آبها را به كف دست خود پيموده و افلاك را با وجب اندازه كرده و غبار زمين را در كيل گنجانيده و كوهها را به قپان و تلّها را به ترازو وزن نموده است؟
13 كيست كه روح خداوند را قانون داده يا مشير او بوده او را تعليم داده باشد. 14 او از كه مشورت خواست تا به او فهم بخشد و طريق راستي را به او بياموزد؟ و كيست كه او را معرفت آموخت و راه فطانت را به او تعليم داد؟ 15 اينك امّتها مثل قطره دلو و مانند غبار ميزان شمرده ميشوند. اينك جزيرهها را مثل گَرْد برميدارد. 16 و لبنان به جهت هيزم كافي نيست و حيواناتش براي قرباني سوختني كفايت نميكند. 17 تمامي امّتها بنظر وي هيچاند و از عدم و بطالت نزد وي كمتر مينمايند. 18 پس خدا را به كه تشبيه ميكنيد وكدام شبه را با او برابر ميتوانيد كرد؟ 19 صنعتگر بت را ميريزد و زرگر آن را به طلا ميپوشاند، و زنجيرهاي نقره برايش ميريزد. 20 كسي كه استطاعت چنين هدايا نداشته باشد، درختي را كه نميپوسد اختيار ميكند و صنعتگر ماهري را ميطلبد تا بتي را كه متحرّك نشود براي او بسازد.
21 آيا ندانسته ونشنيدهايد و از ابتدا به شما خبر داده نشده است و از بنياد زمين نفهميدهايد؟ 22 او است كه بر كره زمين نشسته است و ساكنانش مثل ملخ ميباشند. اوست كه آسمانها را مثل پرده ميگستراند و آنها را مثل خيمه به جهت سكونت پهن ميكند. 23 كه اميران را لاشي ميگرداند و داوران جهان را مانند بطالت ميسازد. 24 هنوز غرس نشده و كاشته نگرديدهاند و تنه آنها هنوز در زمين ريشه نزده است، كه فقط بر آنها ميدمد و پژمرده ميشوند و گرد باد آنها را مثل كاه ميربايد.
25 پس مرا به كه تشبيه ميكنيد تا با وي مساوي باشم؟ قدّوس ميگويد: 26 چشمان خود را به عليّيّن برافراشته ببينيد. كيست كه اينها را آفريد و كيست كه لشكر اينها را بشماره بيرون آورده، جميع آنها را بنام ميخواند؟ از كثرت قوّت و از عظمت توانايي وي يكي از آنها گم نخواهد شد. 27 اي يعقوب چرا فكر ميكني و اي اسرائيل چرا ميگويي: «راه من از خداوند مخفي است و خداي من انصاف مرا از دست داده است.» 28 آيا ندانسته و نشنيدهاي كه خداي سرمدي يهوه آفريننده اقصاي زمين درمانده و خسته نميشود و فهم او را تفحّص نتوان كرد؟ 29 ضعيفان را قوّت ميبخشد و ناتوانان را قدرتزياده عطا مينمايد. 30 حتّي جوانان هم درمانده و خسته ميگردند و شجاعان بكلّي ميافتند. 31 امّا آناني كه منتظر خداوند ميباشند قوّت تازه خواهند يافت و مثل عقاب پرواز خواهند كرد. خواهند دويد و خسته نخواهند شد. خواهند خراميد و درمانده نخواهند گرديد.
خداي اسرائيل ميفرمايد: «تسلي دهيد! قوم مرا تسلي دهيد! 2 اهالي اورشليم را دلداري دهيد و به آنان بگوييد كه روزهاي سخت ايشان بسر آمده و گناهانشان بخشيده شده، زيرا من باندازه گناهانشان آنها را تنبيه كردهام.»
3 صدايي ميشنوم كه ميگويد: «راهي از وسط بيابان براي آمدن خداوند آماده كنيد. راه او را در صحرا صاف كنيد. 4 درهها را پر كنيد؛ كوهها و تپهها را هموار سازيد؛ راههاي كج را راست و جادههاي ناهموار را صاف كنيد. 5 آنگاه شكوه و جلال خداوند ظاهر خواهد شد و همه مردم آن را خواهند ديد. خداوند اين را وعده فرموده است.»
6 بار ديگر آن صدا ميگويد: «با صداي بلند بگو!»
پرسيدم: «با صداي بلند چه بگويم؟»
گفت: «با صداي بلند بگو كه انسان مثل گياهي است كه خشك شده، از بين ميرود و تمام زيبايي او همچون گلي است كه پژمرده ميشود. 7 وقتي خدا ميدمد گياه خشك و گل پژمرده ميشود. بلي، انسانمانند گياه از بين ميرود. 8 گياه خشك ميشود و گل پژمرده ميگردد، اما كلام خداي ما براي هميشه باقي ميماند.»
9 اي قاصد خوش خبر، از قله كوه، اورشليم را صدا كن. پيامت را با تمام قدرت اعلام كن و نترس. به شهرهاي يهودا بگو: «خداي شما ميآيد!» 10 بلي، خداوند ميآيد تا با قدرت حكومت كند. پاداشش همراه او است و هركس را مطابق اعمالش پاداش خواهد داد. 11 او مانند شبان، گله خود را خواهد چرانيد؛ برهها را در آغوش خواهد گرفت و ميشها را با ملايمت هدايت خواهد كرد.
خداي بي نظير اسرائيل
12 آيا كسي غير از خدا ميتواند اقيانوس را در دست نگه دارد و يا آسمان را با وجب اندازه گيرد؟ آيا كسي غير از او ميتواند خاك زمين را در ترازو بريزد و يا كوهها و تپهها را با قپان وزن كند؟ 13 آيا كسي ميتواند خداوند را پند دهد يا معلم و مشاور او باشد؟ 14 آيا او تابحال به ديگران محتاج بوده است كه به او حكمت و دانش بياموزند و راه راست را به او ياد دهند؟ 15 به هيچ وجه! تمام مردم جهان دربرابر او مثل قطره آبي در سطل و مانند غباري در ترازو، ناچيز هستند. همه جزاير دنيا براي او گردي بيش نيستند و او ميتواند آنها را از جايشان تكان دهد. 16 اگر تمام حيوانات لبنان را براي خدا قرباني كنيم باز كم است و اگر تمام جنگلهاي لبنان را براي روشن كردن آتش قرباني بكار بريم باز كافي نيست. 17 تمام قومها در نظر او هيچ هستند و ناچيز به شمار ميآيند.
18 چگونه ميتوان خدا را توصيف كرد؟ او را با چه چيز ميتوان مقايسه نمود؟ 19 آيا ميتوان او را با يك بت مقايسه كرد؟ بتي كه بت ساز آن را ساخته و با طلا پوشانده و به گردنش زنجير نقرهاي انداخته است؟ 20 فقيري كه نميتواند خداياني از طلا و نقره درست كند، درختي مييابد كه چوبش با دوام باشد و آن را بدست صنعتگري ماهر ميدهد تا برايش خدايي بسازد، خدايي كه حتي قادر به حركت نيست!
21 آيا تا به حال ندانستهايد و نشنيدهايد و كسي بهشما نگفته كه دنيا چگونه به وجود آمده است؟ 22 خدا دنيا را آفريده است؛ همان خدايي كه بر فراز كره زمين نشسته و مردم روي زمين در نظر او مانند مورچه هستند. او آسمانها را مثل پرده پهن ميكند و از آنها خيمهاي براي سكونت خود ميسازد. 23 او رهبران بزرگ دنيا را ساقط ميكند و از بين ميبرد. 24 هنوز ريشه نزده خدا بر آنها ميدمد، و آنها پژمرده شده، مثل كاه پراكنده ميگردند.
25 خداوند قدوس ميپرسد: «شما مرا با چه كسي مقايسه ميكنيد؟ چه كسي ميتـواند با من برابري كند؟»
26 به آسمانها نگاه كنيد! كيست كه همه اين ستارگان را آفريده است؟ كسي كه آنها را آفريده است از آنها مثل يك لشكر سان ميبيند، تعدادشان را ميداند و آنها را به نام ميخواند. قدرت او آنقدر عظيم است كه نميگذارد هيچكدام از آنها گم شوند.
27 پس، اي اسرائيل، چرا ميگويي خداوند رنجهاي مرا نميبيند و با من به انصاف رفتار نميكند؟ 28 آيا تابحال ندانسته و نشنيدهاي كه خداي ابدي، خالق تمام دنيا هرگز درمانده و خسته نميشود و هيچكس نميتواند به عمق افكار او پي ببرد؟ 29 او به خستگان نيرو ميبخشد و به ضعيفان قدرت عطا ميكند. 30 حتي جوانان هم درمانده و خسته ميشوند و دلاوران از پاي در ميآيند، 31 اما آناني كه به خداوند اميد بستهاند نيروي تازه مييابند و مانند عقاب پرواز ميكنند؛ ميدوند و خسته نميشوند، راه ميروند و ناتوان نميگردند.