ترجمه قدیمی گویا
|
خداوند چنين ميگويد: «اينك من بر بابل و بر ساكنان وسط مقاومتكنندگانم بادي مهلك برميانگيزانم. 2 و من بر بابل خرمنكوبان خواهم فرستاد و آن را خواهند كوبيد و زمين آن را خالي خواهند ساخت زيرا كه ايشان در روز بلا آن را از هر طرف احاطه خواهند كرد. 3 تيرانداز بر تيرانداز و بر آنكه به زره خويش مفتخر ميباشد، تير خود را بيندازد. و بر جوانان آن ترحّم منماييد بلكه تمام لشكر آن را بالكلّ هلاك سازيد. 4 و ايشان بر زمين كلدانيان مقتول و در كوچههايش مجروح خواهند افتاد. 5 زيرا كه اسرائيل و يهودا از خداي خويش يهوه صبايوت متروك نخواهند شد، اگر چه زمين ايشان از گناهي كه به قدّوس اسرائيل ورزيدهاند پُر شده است. 6 از ميان بابل بگريزيد و هر كس جان خود را برهاند مبادا در گناه آن هلاك شويد. زيرا كه اين زمان انتقام خداوند است و او مكافات به آن خواهد رسانيد. 7 بابل در دست خداوند جام طلايي است كه تمام جهان را مست ميسازد. امّتها از شرابش نوشيده، و از اين جهت امّتها ديوانه گرديدهاند. 8 بابل به ناگهان افتاده و شكسته شده است براي آن ولوله نماييد. بَلَسان به جهت جراحت آن بگيريد كه شايد شفا يابد. 9 بابل را معالجه نموديم اما شفا نپذيرفت. پس آن را ترك كنيد و هر كدام از ما به زمين خود برويم زيرا كه داوري آن به آسمانها رسيده و به افلاك بلند شده است. 10 خداوند عدالت ما را مكشوف خواهد ساخت. پس بياييد و اعمال يهوه خداي خويش را در صهيون اخبار نماييم. 11 تيرها را تيز كنيد و سپرها را به دست گيريدزيرا خداوند روح پادشاهان ماديان را برانگيخته است و فكر او به ضدّ بابل است تا آن را هلاك سازد. زيرا كه اين انتقام خداوند و انتقام هيكل او ميباشد. 12 بر حصارهاي بابل، عَلَمها برافرازيد و آن را نيكو حراست نموده، كشيكچيان قرار دهيد و كمين بگذاريد. زيرا خداوند قصد نموده و هم آنچه را كه درباره ساكنان بابل گفته به عمل آورده است. 13 اي كه بر آبهاي بسيار ساكني و از گنجها معمور ميباشي! عاقبت تو و نهايت طمع تو رسيده است! 14 يهوه صبايوت به ذات خود قسم خورده است كه من تو را از مردمان مثل ملخ پر خواهم ساخت و بر تو گلبانگ خواهند زد.
15 «او زمين را به قوّت خود ساخت و ربع مسكون را به حكمت خويش استوار نمود. و آسمانها را به عقل خود گسترانيد. 16 چون آواز ميدهد غوغاي آبها در آسمان پديد ميآيد. ابرها از اقصاي زمين برميآورد و برقها براي باران ميسازد و باد را از خزانههاي خود بيرون ميآورد. 17 جميع مردمان وحشياند و معرفت ندارند و هر كه تمثالي ميسازد خجل خواهد شد. زيرا كه بت ريخته شده او دروغ است و در آن هيچ نفس نيست. 18 آنها باطل و كار مسخره ميباشد. در روزي كه به محاكمه ميآيند تلف خواهند شد. 19 او كه نصيب يعقوب است مثل آنها نميباشد. زيرا كه او سازنده همه موجودات است و (اسرائيل) عصاي ميراث وي است و اسم او يهوه صبايوت ميباشد.
20 «تو براي من كوپال و اسلحه جنگ هستي. پس از تو امّتها را خرد خواهم ساخت و از تو ممالك را هلاك خواهم نمود. 21 و از تو اسب وسوارش را خرد خواهم ساخت و از تو ارابه و سوارش را خرد خواهم ساخت. 22 و از تو مرد و زن را خرد خواهم ساخت و از تو پير و طفل را خرد خواهم ساخت و از تو جوان و دوشيزه را خرد خواهم ساخت. 23 و از تو شبان و گلهاش را خرد خواهم ساخت. و از تو خيشران و گاوانش را خرد خواهم ساخت. و از تو حاكمان و واليان را خرد خواهم ساخت. 24 و خداوند ميگويد: به بابل و جميع سكنه زمين كلدانيان جزاي تمامي بدي را كه ايشان به صهيون كردهاند، در نظر شما خواهم رسانيد. 25 اينك خداوند ميگويد: اي كوه مخرّب كه تمامي جهان را خراب ميسازي من به ضدّ تو هستم! و دست خود را بر تو بلند كرده، تو را از روي صخرهها خواهم غلطانيد و تو را كوه سوخته شده خواهم ساخت! 26 و از تو سنگي به جهت سر زاويه يا سنگي به جهت بنياد نخواهند گرفت، بلكه خداوند ميگويد كه تو خرابي ابدي خواهي شد.
27 «عَلَمها در زمين برافرازيد و كَرِنّا در ميان امّتها بنوازيد. امّتها را به ضدّ او حاضر سازيد و ممالك آرارات و منيّ و اَشْكَناز را بر وي جمع كنيد. سرداران به ضدّ وي نصب نماييد و اسبان را مثل ملخ مودار برآوريد. 28 امّتها را به ضدّ وي مهيا سازيد. پادشاهان ماديان و حاكمانش و جميع واليانش و تمامي اهل زمين سلطنت او را. 29 و جهان متزلزل و دردناك خواهد شد. زيرا كه فكرهاي خداوند به ضدّ بابل ثابت ميماند تا زمين بابل را ويران و غيرمسكون گرداند. 30 و شجاعان بابل از جنگ دست برميدارند و در ملاذهاي خويش مينشينند و جبروت ايشان زايل شده، مثل زن گشتهاند و مسكنهايش سوخته و پشتبندهايش شكسته شده است. 31 قاصد برابرقاصد و پيك برابر پيك خواهد دويد تا پادشاه بابل را خبر دهد كه شهرش از هر طرف گرفته شد. 32 معبرها گرفتار شد و نيها را به آتش سوختند و مردان جنگي مضطرب گرديدند.
33 «زيرا كه يهوه صبايوت خداي اسرائيل چنين ميگويد: دختر بابل مثل خرمن در وقت كوبيدنش شده است و بعد از اندك زماني وقت درو بدو خواهد رسيد. 34 نبوكدرصّر پادشاه بابل مرا خورده و تلف كرده است و مرا ظرف خالي ساخته مثل اژدها مرا بلعيده، شكم خود را از نفايس من پر كرده و مرا مطرود نموده است. 35 و ساكنه صهيون خواهد گفت ظلمي كه بر من و بر جسد من شده بر بابل فرود شود. و اورشليم خواهد گفت: خون من بر ساكنان زمين كلدانيان وارد آيد. 36 بنابراين خداوند چنين ميگويد: اينك من دعوي تو را به انجام خواهم رسانيد و انتقام تو را خواهم كشيد و نهر او را خشك ساخته، چشمهاش را خواهم خشكانيد. 37 و بابل به تلّها و مسكن شغالها و محل دهشت و مسخره مبدّل شده، احدي در آن ساكن نخواهد شد. 38 مثل شيران با هم غرّش خواهند كرد و مانند شيربچگان نعره خواهند زد. 39 و خداوند ميگويد: هنگامي كه گرم شوند براي ايشان بزمي برپا كرده، ايشان را مست خواهم ساخت تا وجد نموده، به خواب دايمي بخوابند كه از آن بيدار نشوند. 40 و ايشان را مثل برهها و قوچها و بزهاي نر به مسلخ فرود خواهم آورد. 41 چگونه شيشك گرفتار شده و افتخار تمامي جهان تسخير گرديده است! چگونه بابل در ميان امّتها محل دهشت گشته است! 42 دريا بر بابل برآمده و آن به كثرت امواجش مستور گرديده است. 43 شهرهايش خراب شده، به زمين خشك و بيابان مبدّل گشته.زميني كه انساني در آن ساكن نشود و احدي از بنيآدم از آن گذر نكند. 44 و من بيل را در بابل سزا خواهم داد و آنچه را كه بلعيده است از دهانش بيرون خواهم آورد. و امّتها بار ديگر به زيارت آن نخواهند رفت و حصار بابل خواهد افتاد.
45 «اي قوم من از ميانش بيرون آييد و هر كدام جان خود را از حدّت خشم خداوند برهانيد. 46 و دل شما ضعف نكند و از آوازهاي كه در زمين مسموع شود مترسيد. زيرا كه درآن سال آوازهاي شنيده خواهد شد و در سال بعد از آن آوازهاي ديگر. و در زمين ظلم خواهد شد و حاكم به ضدّ حاكم (خواهد برآمد). 47 بنابراين اينك ايّامي ميآيد كه به بتهاي بابل عقوبت خواهم رسانيد و تمامي زمينش خجل خواهد شد و جميع مقتولانش در ميانش خواهند افتاد. 48 اما آسمانها و زمين و هر چه در آنها باشد بر بابل ترنّم خواهند نمود. زيرا خداوند ميگويد كه غارتكنندگان از طرف شمال بر او خواهند آمد. 49 چنانكه بابل باعث افتادن مقتولان اسرائيل شده است، همچنين مقتولان تمامي جهان دربابل خواهند افتاد. 50 اي كساني كه از شمشير رستگار شدهايد برويد و توقّف منماييد و خداوند را از جاي دور متذكّر شويد و اورشليم را به خاطر خود آوريد.»
51 ما خجل گشتهايم زانرو كه عار را شنيديم و رسوايي چهره ما را پوشانيده است. زيرا كه غريبان به مَقدَسهاي خانه خداوند داخل شدهاند. 52 بنابراين خداوند ميگويد: «اينك ايّامي ميآيد كه به بتهايش عقوبت خواهم رسانيد و در تمامي زمينش مجروحان ناله خواهند كرد. 53 اگر چهبابل تا به آسمان خويشتن را برافرازد و اگر چه بلندي قوّت خويش را حصين نمايد، ليكن خداوند ميگويد: غارتكنندگان از جانب من بر او خواهند آمد. 54 صداي غوغا از بابل ميآيد و آواز شكست عظيمي از زمين كلدانيان. 55 زيرا خداوند بابل را تاراج مينمايد و صداي عظيم را از ميان آن نابود ميكند و امواج ايشان مثل آبهاي بسيار شورش مينمايد و صداي آواز ايشان شنيده ميشود. 56 زيرا كه بر آن يعني بر بابل غارتكننده برميآيد و جبارّانش گرفتار شده، كمانهاي ايشان شكسته ميشود. چونكه يهوه خداي مجازات است و البته مكافات خواهد رسانيد. 57 و پادشاه كه اسم او يهوه صبايوت است ميگويد كه من سروران و حكيمان و حاكمان و واليان و جبّارانش را مست خواهم ساخت و به خواب دايمي كه از آن بيدار نشوند، خواهند خوابيد. 58 يهوه صبايوت چنين ميگويد كه حصارهاي وسيع بابل بالكلّ سرنگون خواهد شد و دروازههاي بلندش به آتش سوخته خواهد گرديد و امّتها به جهت بطالت مشقّت خواهند كشيد و قبايل به جهت آتش خويشتن را خسته خواهند كرد.»
59 كلامي كه ارميا نبي به سرايا ابن نيريا ابن محسيّا مرا فرمود هنگامي كه او با صدقيّا پادشاه يهودا در سال چهارم سلطنت وي به بابل ميرفت. و سرايا رئيس دستگاه بود. 60 و ارميا تمام بلا را كه بر بابل ميبايست بيايد در طوماري نوشت يعني تمامي اين سخناني را كه درباره بابل مكتوب است. 61 و ارميا به سرايا گفت: «چون به بابل داخل شوي، آنگاه ببين و تمامي اين سخنانرا بخوان. 62 و بگو: اي خداوند تو درباره اين
مكان فرمودهاي كه آن را هلاك خواهي ساخت به حدّي كه احدي از انسان يا از بهايم در آن ساكن نشود بلكه خرابه ابدي خواهد شد. 63 و چون از خواندن اين طومار فارغ شدي، سنگي به آن ببند و آن را به ميان فرات بينداز. 64 و بگو همچنين بابل به سبب بلايي كه من بر او وارد ميآورم، غرق خواهد گرديد و ديگر برپا نخواهد شد و ايشان خسته خواهند شد.»
تا اينجا سخنان ارميا است.
مكافات بابل
خداوند ميفرمايد: «من مردي را عليه بابل برخواهم انگيخت تا آن را با ساكنانش نابود كند. 2 بيگانگان را خواهم فرستاد تا آنجا را مانند خرمن بكوبند و ويران سازند و در آن روز بلا، از هر طرف آن را احاطه كنند. 3 تيرهاي دشمن، كمانداران بابل را از پاي درخواهد آورد و زره مردان جنگي او را خواهد شكافت؛ هيچيك از ايشان جان سالم بدر نخواهد برد؛ پير و جوان، يكسان نابود خواهند شد. 4 جنازههاي ايشان در تمام سرزمين ديده خواهد شد و مجروحينشان در كوچهها خواهند افتاد، 5 چون سرزمين آنان غرق گناه است، گناه در حق من كه خداي مقدس اسرائيل ميباشم. اما من مردم اسرائيل و يهودا را كه در اين سرزمين پر از گناه زندگي ميكنند، فراموش نكردهام.
6 «از بابل فرار كنيد! جانتان را نجات دهيد! مبادا زماني كه بابل را به مكافات گناهانش ميرسانم، شما نيز هلاك شويد. 7 بابل در دست من مثل يك جام طلايي بود كه تمام مردم جهان از آن شراب نوشيده، مست و ديوانه ميشدند. 8 ولي اين جام طلايي، ناگهان افتاده، خواهد شكست! پس برايش گريه كنيد؛ براي او دارو بياوريد، شايد شفا يابد! 9 بيگانگاني كه در بابل ساكنند، ميگويند: «ما خواستيم به او كمك كنيم، اما نتوانستيم. اكنون ديگر هيچ چيز نميتواند نجاتش بدهد. پس او را بحال خودش بگذاريم و به وطنمان برگرديـم، چون اين خداست كه او را مجازات ميكند.» 10 آنگاه قوم من نيز كه در بابل اسيرند، فريـاد برآورده، خواهند گفت: «خداوند از ما حمايت كرده است؛ پس بياييد تمـام كارهايـي را كه او در حـق ما انجام داده، بـراي اهالـي اورشليـم بيان كنيـم.»
11و12 خداوند پادشاهان ماد را بر انگيخته است تا بر بابل هجوم ببرند و آن را خراب كنند. اين است انتقام خداوند از كساني كه به قوم او ظلم كردند و خانهاش را بيحرمت نمودند. پس تيرها را تيز كنيد؛ سپرها را بدست گيريد! براي حمله به ديوارهاي بابل، علائم را برپا نماييد؛ تعداد نگهبانان و كشيكچيان رااضافه كنيد و كمين بگذاريد! خداوند هر چه درباره بابل گفته است، به انجام خواهد رسانيد. 13 اي بندرگاه ثروتمند، اي مركز بزرگ تجـارت، دورهات بـه پايان رسيـده و رشتـه عمـرت پاره شـده اسـت! 14 خداوند قادر متعال به ذات خود قسم خورده و گفته است كه سربازان دشمن، همچون دستههاي ملخ كه مزرعه را ميپوشانند، شهرهاي بابل را پر خواهند ساخت و فرياد پيروزي ايشان به آسمان خواهد رسيد.
ستايش خداوند
15 خداي ما با قدرت خود زمين را آفريد و با حكمتش جهان را بنياد نهاد و با دانايي خود آسمانها را بوجود آورد. 16 به فرمان اوست كه ابرهـا در آسمان ميغرند؛ اوست كه ابـرها را از نقاط دور دست ميآورد، برق ايجاد ميكنـد، باران ميفرستد، و باد را از خزانههاي خود بيرون ميآورد. 17 پس آناني كه در مقابل بتهايشان سجده ميكنند، چقدر نادانند! سازندگان بتها شرمسار و رسوا خواهند شد، زيرا مجسمه را خدا مينامند، درحاليكه نشاني از زندگي در آن نيست. 18 همه اين بتها، بيارزش و مسخرهاند! وقتي سازندگانشان از بين بروند، خودشان هم از ميان خواهند رفت. 19 اما خداي يعقوب مثل اين بتها نيست؛ او خالق همه موجودات است و اسرائيل، قوم خاص او ميباشد؛ نام او خداوند قادر متعال است.
بابل، گرز خداوند
20 خداوند ميفرمايد: «اي بابل، تو گرز من هستي. از تو براي درهم كوبيدن قومها و نابود كردن ممالك استفاده كردهام. 21 به دست تو لشكرها را تارومار نمودهام و اسب و سوارش، عرابه و عرابهران را از بين بردهام. 22 بلي، بوسيله تو مردم همه سرزمينها را از مرد و زن، پير و جوان، هلاك ساختهام، 23 چوپانها و گلهها، كشاورزان و گاوهايشان را از بين بردهام و حاكمان و فرماندهان را نابود كردهام. 24 ولي من، تو و مردمت را بخاطر تمام بديهايي كه به قوم من كردهايد، مجازات خواهم نمود.
مجازات بابل
25 «اي بابل، اي كوه مستحكم، اي ويران كننده جهان، اينك من دشمن توام! دستم را برضد تو بلند ميكنم و تو را از آن بلندي فرود ميآورم. از تو چيزي جز يك تپه خاكستر باقي نخواهم گذارد. 26 تو براي هميشه ويران خواهي ماند، حتي سنگهايت نيز ديگر براي بناي ساختمان بكار نخواهد رفت.
27 «به قومها خبر دهيد تا براي جنگ با بابل بسيج شوند! شيپور جنگ بنوازيد. به سپاهيان آرارات، ميني و اشكناز بگوييد كه حمله كنند. فرماندهاني تعيين كنيد تا دستور حمله را بدهند. اسبان زياد فراهم آوريد! 28 لشكريان پادشاهان ماد و فرماندهانشان و سپاهيان تمام كشورهايي را كه زير سلطه آنها هستند، فرا خوانيد!»
29 بابل ميلرزد و از درد به خود ميپيچد، چون نقشههايي كه خداوند برضد او دارد، تغيير نميپذيرند. بابل ويران خواهد شد و كسي در آن باقي نخواهد ماند. 30 سربازان شجاعش ديگر نميجنگند، همه در استحكامات خود ميمانند؛ زيرا جرأتشان را از دست دادهاند و همچون زنان، ضعيف شدهاند. نيروهاي مهاجم، خانهها را سوزانده و دروازههاي شهر راشكستهاند. 31 قاصدان يكي پس از ديگري ميشتابند تا به پادشاه خبر رسانند كه همه چيز از دست رفته است! 32 تمام راهها بسته شدهاند، استحكامات و برج و باروها سوخته و سربازان به وحشت افتادهاند.
33 خداوند قادر متعال، خداي اسرائيل ميفرمايد: «بزودي بابل مثل گندم زير پايهاي خرمنكوبان، كوبيده خواهد شد.»
34و35 يهوديان بابل ميگويند: «نبوكدنصر، پادشاه بابل، ما را دريده و خرد كرده و همه چيزمان را نابود ساخته است؛ مثل اژدها ما را بلعيده و شكم خود را از ثروت ما پر كرده و ما را از سرزمينمان بيرون رانده است. اي كاش ظلم و ستمي كه بر ما روا داشته، بر سر خودش بيايد! خدا انتقام خون ما را از او بگيرد!»
36 خداوند جواب ميدهد: «من به دعوي شما رسيدگي خواهم كرد و انتقامتان را خواهم گرفت. منرودخانهها و چشمههاي بابل را خشك خواهم كرد. 37 اين سرزمين به ويرانهاي تبديل خواهد شد و حيوانات وحشي در آن زندگي خواهند كرد؛ هر كه بر آن نظر اندازد، به وحشت خواهد افتاد و كسي در آن ساكن نخواهد شد. 38 بابليها در بزمهايشان مست ميشوند و مانند شير نعره ميزنند. 39 وقتي همه مست شراب شدند، آنگاه بزم ديگري برايشان تدارك خواهم ديد و چنان مستشان خواهم كرد تا از هوش بروند و بر زمين بيفتند و تا ابد به هوش نيايند. 40 ايشان را مثل بره و قوچ و بز به كشتارگاه خواهم كشاند.»
41 خداوند ميفرمايد: «ببينيد بابل چگونه سقوط خواهد كرد، آن بابل بزرگ كه مورد ستايش تمام دنيا است! همه قومهاي جهان از ديدن آن به وحشت خواهند افتاد! 42 دريا بر بابل طغيان كرده، امواجش آن را خواهد پوشانيد. 43 شهرهايش ويران گشته، تمام سرزمينش به بياباني خشك تبديل خواهد شد. هيچكس در آنجا زندگي نخواهد كرد و مسافري نيز از آن عبور نخواهد نمود، 44 ديوارهاي بابل فرو خواهد ريخت. من بل، خداي بابل را مجازات خواهم كرد و آنچه بلعيده است، از دهانش بيرون خواهم آورد و قومها ديگر براي پرستش آن نخواهندآمد.
45 «اي قوم من، از بابل فرار كنيد. خود را از خشم من نجات دهيد. 46 وقتي شايعه نزديك شدن نيروهاي دشمن را شنيديد، مضطرب نشويد. اين شايعات در تمام اين سالها شنيده خواهد شد. سپس ظلم و ستم بر سرزمين حكمفرما شده، بابل درگير جنگ داخلي خواهد گشت. 47 آنگاه زماني فراخواهد رسيد كه من بابل را با تمام بتهايش مجازات خواهم كرد و كوچههايش از جنازهها پر خواهد شد. 48 آسمان و زمين شادي خواهند نمود، چون از شمال، لشكريان ويرانگر به جنگ بابل خواهند آمد. 49 همانطور كه بابل باعث هلاكت بسياري از قوم اسرائيل شد، خود نيز به همانگونه نابود خواهد گشت. 50 حال، اي شما كه از خطر شمشير، جان سالم بدر بردهايد، برويد! درنگ نكنيد! هر چند كه دور از وطن هستيد و به اورشليم ميانديشيد، خداوند را به ياد آريد!
51 «شما ميگوييد: "ما رسوا شدهايم، چونبابليهاي بيگانه، خانه خداوند را بيحرمت ساختهاند." 52 ولي بدانيد كه زمان نابودي بتهاي بابل هم فرا خواهد رسيد. در سراسر اين سرزمين نالة مجروحين شنيده خواهد شد. 53 حتي اگر بابل ميتوانست خود را تا به آسمان برافرازد و برج محكمي درآنجا بسازد، باز من غارتگران را بسراغ او ميفرستادم تا نابودش كنند.
54 «گوش كنيد! از بابل صداي گريه به گوش ميرسد، صداي نابودي عظيم! 55 زيرا من در حال ويران كردن بابل هستم و صداي بلند آن را خاموش ميكنم. لشكريان دشمن مانند خروش امواج دريا بر او هجوم ميآورند 56 تا غارتش نمايند و سربازانش را كشته، سلاحهايشان را بشكنند. من خدايي هستم كه مجازات ميكنم، بنابراين، بابل را به سزاي اعمالش خواهم رساند. 57 بزرگان، حكيمان، رهبران، فرماندهان و مردان جنگي او را مست خواهم ساخت تا به خواب ابدي فرو رفته، ديگر هرگز بيدار نشوند! اينست كلام من كه پادشاه جهان و خداوند قادر متعال هستم! 58 ديوارهاي پهن بابل با خاك يكسان شده، دروازههاي بلندش خواهند سوخت. معمارهاي ممالك گوناگون بيهوده زحمت كشيدهاند، چون ثمركارشان با آتش از بين خواهد رفت.»
59 در سال چهارم سلطنت صدقيا، پادشاه يهودا، اين پيغام بر من نازل شد تا آن را به سرايا (پسر نيريا، نوه محسيا) برسانم. سرايا، ملتزم صدقيا بود و قرار بود همراه او به بابل برود. 60 تمام بلايايي را كه خدا درباره بابل فرموده بود، يعني تمام مطالبي را كه در بالا ذكر شده است، روي طوماري نوشتم، 61و62 و آن را به سرايا داده، گفتم: «وقتي به بابل رسيدي، هر چه نوشتهام بخوان و سپس چنين بگو: "اي خداوند، تو فرمودهاي بابل را چنان خراب خواهي كرد كه هيچ موجود زندهاي در آن يافت نشود و تا ابد ويران بماند." 63 بعد از خواندن طومار، سنگي به آن ببند و آن را در رود فرات بينداز، 64 و بگو: "بابل نيز به همين شكل غرق خواهد شد و بسبب بلايي كه بر سرش خواهد آمد، ديگر هرگز سر بلند نخواهد كرد."»
راهنما
بابهاي 50 و 51 . پيشگويي سقوط بابل