ترجمه قدیمی گویا
|
فرا رسيدن انتها
و كلام خداوند بر من نازل شده، گفت: 2 «و تو اي پسر انسان (بگو): خداوند يهوه به زمين اسرائيل چنين ميگويد: انتهايي بر چهار گوشه زمين انتها رسيده است. 3 الا´ن انتها بر تو رسيده است و من خشم خود را بر تو وارد آوردهام و بر وفق راههايت ترا داوري نموده، تمامي رجاساتت را بر تو خواهم نهاد. 4 و چشم من برتو شفقت نخواهد كرد و رحمت نخواهم فرمود بلكه راههاي تو را بر تو خواهم نهاد و رجاسات تو در ميانت خواهد بود. پس خواهي دانست كه من يهوه هستم.»
5 خداوند يهوه چنين ميگويد: «بلا هان بلاي واحد ميآيد! 6 انتهايي ميآيد، انتهايي ميآيد و به ضّد تو بيدار شده است. هان ميآيد. 7 اي ساكن زمين اجل تو بر تو ميآيد. وقت معيّن ميآيد و آن روز نزديك است. روز هنگامه خواهد شد و نه روز آواز شادماني بر كوهها. 8 الا´ن عنقريب غضب خود را بر تو خواهم ريخت و خشم خويش را بر تو به اتمام رسانيده، تو را موافق راههايت داوري خواهم نمود و جميع رجاساتت را بر تو خواهم نهاد. 9 و چشم من شفقت نخواهد كرد و رحمت نخواهم فرمود، بلكه مكافات راههايت را به تو خواهم رسانيد و رجاسات تو در ميانت خواهد بود و خواهيد دانست كه زننده تومن يهوه هستم. 10 اينك آنروز هان ميآيد! اجل تو بيرون آمده و عصا شكوفه آورده و تكبّر، گُل كرده است. 11 ظلم عصاي شرارت گشته است. از ايشان و از جمعيّت ايشان و از ازدحام ايشان چيزي باقي نيست و در ميان ايشان حشمتي نمانده است. 12 وقت ميآيد و آنروز نزديك است. پس مشتري شادي نكند و فروشنده ماتم نگيرد، زيرا كه خشم بر تمامي جمعيّت ايشان قرار گرفته است. 13 زيرا كه فروشندگان اگر چه در ميان زندگان زنده مانند، به آنچه فروخته باشند نخواهند برگشت، چونكه غضب بر تمامي جمعيّت ايشان قرار گرفته است. ايشان نخواهند برگشت و هيچكس به گناه خويش زندگي خود را تقويت نخواهد داد. 14 كَرِنّا را نواخته و همه چيز را مهيّا ساختهاند، امّا كسي به جنگ نميرود. زيرا كه غضب من بر تمامي جمعيّت ايشان قرار گرفته است. 15 شمشير در بيرون است و وبا و قحط در اندرون. آنكه در صحرا است به شمشير ميميرد و آنكه در شهر است قحط و وبا او را هلاك ميسازد. 16 و رستگاران ايشان فرار ميكنند و مثل فاختههاي درهّها بر كوهها ميباشند. و هر كدام از ايشان به سبب گناه خود ناله ميكنند. 17 همه دستها سُست شده و جميع زانوها مثل آب بيتاب گرديده است. 18 و پلاس در بر ميكنند و وحشت ايشان را ميپوشاند و بر همه چهرهها خجلت و بر جميع سرها گري ميباشد. 19 نقره خود را در كوچهها ميريزند و طلاي ايشان مثل چيز نجس ميباشد. نقره و طلاي ايشان در روز غضب خداوند ايشان را نتواند رهانيد. جانهاي خود را سير نميكنند و بطنهاي خويش را پر نميسازند زيرا گناه ايشان سنگ مصادم آنها شده است.
20 «و او زيبايي زينت خود را در كبريايي قرار داده بود، امّا ايشان بتهاي مكروهات و رجاسات خويش را در آن ساختند. بنابراين آن را براي ايشان مثل چيز نجس خواهم گردانيد. 21 و آن را به دست غريبان به تاراج و به شريران جهان به غارت خواهم داد و آن را بيعصمت خواهند ساخت. 22 و روي خود را از ايشان خواهم برگردانيد و مكان مستور مرا بيعصمت خواهند نمود و ظالمان داخل آن شده، آن را بيعصمت خواهند ساخت. 23 زنجير را بساز، زيرا كه زمين از جرمهاي خونريزي پر است و شهر از ظلم مملّو. 24 و اشرار امّتها را خواهم آورد و در خانههاي ايشان تصرّف خواهند نمود و تكبّر زورآوران را زايل خواهم ساخت و آنها مكانهاي مقدّس ايشان را بيعصمت خواهند نمود. 25 هلاكت ميآيد و سلامتي را خواهند طلبيد، امّا يافت نخواهد شد. 26 مصيبت بر مصيبت ميآيد و آوازه بر آوازه مسموع ميشود. رؤيا از نبي ميطلبند، امّا شريعت از كاهنان و مشورت از مشايخ نابود شده است. 27 پادشاه ماتم ميگيرد و رئيس به حيرت ملبّس ميشود و دستهاي اهل زمين ميلرزد. و موافق راههاي ايشان با ايشان عمل خواهم نمود و بر وفق استحقاق ايشان ايشان را داوري خواهم نمود. پس خواهند دانست كه من يهوه هستم؟»
پايان كار اسرائيل
بار ديگر خداوند با من سخن گفت و فرمود: «اي انسان خاكي، به بنياسرائيل بگو:
«اين پايان كار سرزمين شماست. 3 ديگر هيچ اميدي باقي نمانده، چون بسبب كارهايتان، خشم خود را بر شما فروخواهم ريخت و شما را به سزاي اعمالتان خواهم رساند. 4 ديگر با چشم شفقت به شما نگاه نخواهم كرد و دلم براي شما نخواهد سوخت. شما را به سزاي اعمال زشتتان خواهم رساند تا بدانيد كه من خداوند هستم.
5و6 «بلا و مصيبت پيدرپي بر شما نازل ميشود. اجل و پايان كارتان فرا رسيده است. 7 اي اسرائيل، روز محكوميتتان نزديك شده و آن زمان معين رسيده است. روز زحمت و آشفتگي نزديك ميشود. آن روز، روز نالههاي غم و درد خواهد بود، نه روز هلهله و شادي! 8و9 بزودي خشم خود را بر شما فروخواهم ريخت و شما را بسبب تمام بديها و شرارتهايتان تنبيه خواهم نمود؛ ديگر نه چشمپوشي خواهم كرد و نه ترحم، تا بدانيد كه من، خداوند، شما را مجازات ميكنم. 10و11 اجل شما، اي بنياسرائيل فرا رسيده، چون شرارت و غرورتان به اوج رسيده است. ازاين همه جمعيت و ثروت و حشمتتان، چيزي باقي نخواهد ماند.
12 «بلي، آن وقت معين رسيده و آن روز نزديك شده است. در آن روز ديگر چيزي براي خريد و فروش باقي نخواهد ماند، چون تمام مملكت گرفتار غضب من خواهد شد. 13 حتي اگر تاجري باقي بماند، همه چيز را از دست خواهد داد، زيرا خشم من بر سر همه قوم اسرائيل فرو خواهد ريخت. آنان كه به گناه آلوده هستند، همه از بين خواهند رفت.
14 «براي لشكر اسرائيل شيپور آماده باش نواخته ميشود و همه خود را آماده ميكنند؛ اما كسي براي جنگيدن بيرون نميرود، چون همه زير خشم و غضب من هستند. 15 اگر از شهر بيرون بروند، شمشير دشمن انتظارشان را خواهد كشيد، و اگر در شهر بمانند، قحطي و بيماري، آنها را از پاي در خواهد آورد. 16 هر كه موفق به فرار شود، مانند كبوتري كه خود را در كوهها پنهان ميكند، بيكس خواهد شد و يكه و تنها براي گناهان خود خواهد گريست. 17 دستها همه ضعيف و زانوها همه لرزان خواهد بود. 18 ايشان لباس عزا خواهند پوشيد و وحشتزده و شرمسار خواهند شد و از غصه و پريشاني سرهاي خود را خواهند تراشيد.
19 «پول و جواهرات خود را دور بريزيد و مثل آشغال بيرون بيندازيد! چون در روز غضب خداوند، اين چيزها ديگر ارزشي نخواهد داشت، و نخواهد توانست خواستههايتان را برآورده سازد و شكمتان را سير كند. زيرا گناه شما همين پولپرستي است. 20 به جواهراتتان افتخار ميكنيد و با آنها بتهاي نفرتانگيز و كثيف ساختهايد. پس ثروتتان را از دستتان ميگيرم 21 و به بيگانگان و بدكاران به غنيمت خواهم داد تا آن را از بين ببرند. 22 آنها حتي خانه مرا نيز غارت و ويران خواهند كرد و من مانع ايشان نخواهم شد.
راهنما
بابهاي 6 و 7 به گونهاي نوحهگري بر خرابي و ويراني سرزمين اسرائيل ميباشد. منظور از اين تنبيه سخت اين بود كه آنها بفهمند يهوه، خدا است.