ترجمه قدیمی گویا
|
وَحْيِ كلام خداوند درباره اسرائيل بهواسطه مَلاكي.
محبت به يعقوب
2 خداوند ميگويد كه شما را دوست داشتهام. امّا شما ميگوييد: چگونه ما را دوست داشتهاي؟ آيا عيْسُو برادر يعقوب نبود؟ و خداوند ميگويد كه يعقوب را دوست داشتم، 3 و از عيسو نفرت نمودم و كوههاي او را ويران و ميراث وي را نصيب شغالهاي بيابان گردانيدم. 4 چونكه اَدوْم ميگويد: منهدم شدهايم امّا خواهيم برگشت و مخروبهها را بنا خواهيم نمود. يهوه صبايوت چنين ميفرمايد: ايشان بنا خواهند نمود، امّا من منهدم خواهم ساخت و ايشان را به سرحدّ شرارت و به قومي كه خداوند بر ايشان تا به ابد غضبناك ميباشد، مسمّي خواهند ساخت. 5 و چون چشمان شما اين را بيند خواهيد گفت: خداوند از حدود اسرائيل متعظّم باد!
قرباني نامقبول
6 پسر، پدر خود و غلام، آقاي خويش را احترام مينمايد. پس اگر من پدر هستم احترام من كجا است؟ و اگر من آقا هستم هيبت من كجا است؟ يهوه صبايوت به شما تكلّم ميكند. اي كاهناني كه اسم مرا حقير ميشماريد و ميگوييدچگونه اسم تو را حقير شمردهايم؟ 7 نان نجس بر مذبح من ميگذرانيد و ميگوييد چگونه تو را بيحرمت نمودهايم؟ از اينكه ميگوييد خوان خداوند محقّر است. 8 و چون كور را براي قرباني ميگذرانيد، آيا قبيح نيست؟ و چون لنگ يا بيمار را ميگذرانيد، آيا قبيح نيست؟ آن را به حاكم خود هديه بگذران و آيا او از تو راضي خواهد شد يا تو را مقبول خواهد داشت؟ قول يهوه صبايوت اين است. 9 و الا´ن از خدا مسألت نما تا بر ما ترحّم نمايد. يهوه صبايوت ميگويد اين از دست شما واقع شده است، پس آيا هيچ كدام از شما را مستجاب خواهد فرمود؟
10 كاش كه يكي از شما ميبود كه درها را ببندد تا آتش بر مذبح من بيجا نيفروزيد. يهوه صبايوت ميگويد: در شما هيچ خوشي ندارم و هيچ هديه از دست شما قبول نخواهم كرد. 11 زيرا كه از مطلع آفتاب تا مغربش اسم من در ميان امّتها عظيم خواهد بود؛ و بُخُور و هديه طاهر در هر جا به اسم من گذرانيده خواهد شد، زيرا يهوه صبايوت ميگويد كه اسم من در ميان امّتها عظيم خواهد بود. 12 امّا شما آن را بيحرمت ميسازيد چونكه ميگوييد كه خوان خداوند نجس است و ثمره آن يعني طعامش محقّر است. 13 و يهوه صبايوت ميفرمايد كه شما ميگوييد اينك اين چه زحمت است و آن رااهانت ميكنيد و چون (حيوانات) دريده شده و لنگ و بيمار را آورده، آنها را براي هديه ميگذرانيد آيا من آنها را از دست شما قبول خواهم كرد؟ قول خداوند اين است. 14 پس ملعون باد هر كه فريب دهد و با آنكه نرينهاي در گله خود دارد معيوبي براي خداوند نذر كرده، آن را ذبح نمايد. زيرا كه يهوه صبايوت ميگويد: من پادشاه عظيم ميباشم و اسم من در ميان امّتها مهيب خواهد بود.
اين است پيام خداوند كه بوسيله ملاكي نبي به اسرائيل داده شد.
محبت خداوند نسبت به اسرائيل
2و3 خداوند مي فرمايد: «من شما را هميشه دوست داشته ام !»
ولي شما مي گوييد: «تو چگونه ما را دوست داشته اي ؟»
خداوند مي فرمايد: «من جد شما يعقوب را محبت نمودم ، هر چند لايق محبت نبود، و به اين ترتيب نشان دادم كه شما را دوست دارم ، ولي عيسو را كه برادرش بود رد كردم و سرزمين كوهستاني او را ويران نمودم و آن را جاي شغالهاي بيابان ساختم .»
4 شايد ادومي ها كه فرزندان عيسو هستند بگويند: «ما برمي گرديم و سرزمين ويران خود را دوباره آباد مي كنيم .» ولي خداوند قادر متعال مي گويد: «اگر آن را آباد كنند من دوباره ويرانش خواهم كرد. سرزمين آنها «سرزمين شرارت » خوانده خواهد شد و مردمشان به «قومي كه خداوند آنها را هرگز نمي بخشد»، مشهور خواهند گرديد.»
5 اي قوم اسرائيل ، وقتي با چشمان خود آنچه را كه خداوند در سراسر دنيا انجام مي دهد ببينيد، خواهيد گفت : «براستي كه قدرت عظيم خداوند در آنسوي مرزهاي ما نيز ديده مي شود.»
سرزنش كاهنان
6 خداوند قادر متعال به كاهنان مي فرمايد: «پسر، پدر خود را و غلام ، ارباب خويش را احترام مي كند. پس اگر من پدر شما هستم احترام من كجاست ؟ و اگر من ارباب شما هستم ، حرمت من كجاست ؟ شما نام مرا بي حرمت كرده ايد. مي گوييد: «ما چگونه نام تو را بي حرمت كرده ايم ؟» 7 شما هنگامي نام مرا بي حرمت مي كنيد كه قرباني هاي ناپاك روي قربانگاه من مي گذاريد. بلي ، با اين كارتان مرا تحقير مي كنيد. 8 حيوانات لنگ و كور و بيمار را براي من قرباني مي كنيد. آيا اين قبيح نيست ؟ اگر آن را به حاكم خود هديه مي كرديد آيا او آن را مي پسنديد و از شما راضي مي شد؟
9 «دعا مي كنيد و مي گوييد: "خداوندا، بر ما رحم كن ! خداوندا، لطف تو شامل حال ما بشود!" ولي وقتي كه چنين هدايايي مي آوريد، چطور انتظار داريد دعاي شما را اجابت كنم ؟»
10 خداوند قادر متعال مي فرمايد: «اي كاش يكي از شما كاهنان ، درها را مي بست تا چنين هدايايي روي قربانگاه من گذاشته نشود. از شما راضي نيستم و قرباني هاي شما را نمي پذيرم .
راهنما
باب 1 . بيحرمتي به قربانيهاي هيكل
آيات 2 و 3 از اين باب در رساله به روميان 9 : 1 - 13 بمنظور بيان چگونگي برگزيدگي يعقوب به جاي عيسو نقل شدهاند (پيدايش 25 : 22 - 34). ملاكي نبي از دو قومي كه از يعقوب و عيسو بوجود آمدهاند يعني اسرائيليان و ادوميان سخن به ميان ميآورد. هر دو اين اقوام بدست بابليان نابود شده بودند. اسرائيل حيات خود را باز يافته بود اما ادوم كماكان در نابودي بسر ميبرد.