مقدمه


ترجمه تفسیری(افسسیان)



افسس
چرا براي ما اينقدر سخت است عقايد كساني را كه با ما اتفاق نظر ندارند بپذيريم ؟ چرا اين همه تبعيض در دنيا هست ؟ تبعيض نژادي ، اجتماعي ، فرهنگي ، و ... آيا نه به اين دليل كه هر كسي عقيده خود را برتر از عقيده ديگري مي داند؟ اين نامه را پولس هنگامي مي نويسد كه در زندان بود. مسيحيان شهر افسس از نژادهاي گوناگون بودند و پولس از آنها درخواست مي كند كه نگذارند اختلافات نژادي و زباني باعث جدايي آنها گردد. او نشان مي دهد كه خواست خداوند اين است كه در دنيا همبستگي برقرار گردد: همبستگي بين انسان و خودش ، بين انسان و انسان ديگر، و بين انسان و خدا. او مي گويد چنين همبستگي تنها بوسيله عيسي مسيح ممكن است .

راهنما


رسالة‌ پولس‌ رسول‌ به‌ افسسيان‌


اتحاد كليسا
يهوديان‌ و غير يهوديان‌ در مسيح‌ يك‌ هستند

پولس‌ تمام‌ عمر خود را صرف‌ تعليم‌ اين‌ مطلب‌ به‌ غير يهوديان‌ نموده‌ بود كه‌ لازم‌ نيست‌ آنها جهت‌ مسيحي‌ شدن‌ ابتدا يهودي‌ گردند. اين‌ مورد، عدم‌ رضايت‌ يهوديان‌ را فراهم‌ نموده‌ بود، چرا كه‌ آنها تصور مي‌كردند كه‌ شريعت‌ موسي‌ بالاترين‌ قانون‌ محسوب‌ مي‌شود و بدين‌ ترتيب‌ با تعصب‌ خاصي‌ نسبت‌ به‌ مسألة‌ ختنة‌ غير يهودياني‌ كه‌ خود را شاگردان‌ مسيح‌ موعود مي‌دانستند، مي‌نگريستند.
اما پولس‌ مسيحيان‌ غير يهودي‌ را تعليم‌ مي‌داد كه‌ مانند صخره‌اي‌ مستحكم‌ براي‌ آزادي‌ خود در مسيح‌ بايستند. تعاليم‌ خاص‌ او در اين‌ رابطه‌، در رسالات‌ به‌ روميان‌ و غلاطيان‌ قابل‌ مشاهده‌ است‌. او در عين‌ حال‌ آنان‌ را دعوت‌ مي‌كند كه‌ بدون‌ تعصب‌ با برادران‌ يهودي‌ نژاد خود برخورد كنند و محبت‌ برادرانه‌ را از آنان‌ دريغ‌ نكنند.
پولس‌ هرگز نمي‌خواست‌ كه‌ دو نوع‌ كليسا تحت‌ عنوان‌ كليساي‌ يهودي‌ و كليساي‌ غيريهودي‌ وجود داشته‌ باشد، بلكه‌ يك‌ كليسا. چرا كه‌ در مسيح‌، يهوديان‌ و غير يهوديان‌ يك‌ مي‌شدند. او براي‌ نشان‌ دادن‌ اتحاد مسيحي‌ به‌ يهوديان‌ مسيحي‌ شده‌، اشاره‌ به‌ هداياي‌ نقدي‌ مي‌كند كه‌ كليساي‌ غير يهودي‌ براي‌ كليساي‌ اورشليم‌، جمع‌آوري‌ نموده‌ بود و او طي‌ سومين‌ سفر بشارتي‌اش‌، آنها را به‌ اورشليم‌ مي‌برد (اعمال‌ 21). او اميدوار بود كه‌ اين‌ مورد به‌ صورت‌ تجلي‌ محبت‌ مسيحي‌، مسيحيان‌ يهودي‌ نژاد را متقاعد كند تا با محبت‌ بيشتري‌ به‌ برادران‌ غير يهودي‌ خود بنگرند.
پولس‌ در اين‌ رساله‌، بر اتحاد، جهاني‌ بودن‌ و عظمت‌ غير قابل‌ توصيف‌ بدن‌ مسيح‌ اشاره‌ مي‌كند. در نظر پولس‌ عظمت‌ مسيح‌ تا حدي‌ بود كه‌ مي‌توانست‌ همه‌ كس‌ و همه‌ چيز را در بر بگيرد. محبت‌ مسيح‌ آنقدر وسيع‌ بود كه‌ نه‌ تنها همه‌ بني‌ نوع‌ بشر از هر قبيله‌ و قوم‌ بلكه‌ با هر گونه‌ ايده‌، نظر و حتي‌ تعصب‌ در او جا داشتند. مسيح‌ شخصي‌ است‌ كه‌ قدرت‌ حل‌ هر مشكل‌ بشري‌ را داراست‌ و قادر است‌ حيات‌ خانوادگي‌ و اجتماعي‌ را در هماهنگي‌ و اتحاد خدا تنظيم‌ نمايد (5 : 22 - 6 : 9). او حتي‌ قدرت‌ دارد كه‌ اين‌ هماهنگي‌ را بين‌ موجودات‌ نامرئي‌ دنياي‌ ناديدني‌ ايجاد نمايد (3 : 10).
رسالة‌ به‌ افسسيان‌ يكي‌ از چهار رساله‌اي‌ است‌ كه‌ پولس‌ آنها را در زندان‌ روم‌ نوشت‌ (61 - 63 ميلادي‌). رسالات‌ ديگري‌ كه‌ پولس‌ در زندان‌ نوشته‌ است‌ عبارت‌اند: فيليپيان‌، كولسيان‌، فليمون‌. سه‌ تا از اين‌ رسالات‌، در يك‌ زمان‌ نوشته‌ شدند و توسط‌ يك‌ پيك‌ ارسال‌ شدند كه‌ عبارتند از افسسيان‌، كولسيان‌ و فليمون‌ (6 : 21، كولسيان‌ 4 : 7 - 9 ، فليمون‌ 10 - 12). رسالة‌ ديگري‌ نيز پولس‌ نوشته‌ بود كه‌ از بين‌ رفته‌ است‌ (كولسيان‌ 4 : 16).
  • مطالعه 1855 مرتبه