ترجمه شریف گویا
|
ترجمه شریف مکاشفه
سلطنت هزار ساله
1. سپس فرشته ای را دیدم که از آسمان به زیر می آمد و کلید چاه بی انتها و زنجیر بزرگی در دست داشت.
2. او اژدها و آن مار قدیم را که همان ابلیس و یا شیطان است گرفت و او را برای مدت هزار سال در بند نهاده
3. به چاه بی انتها انداخت و در آن را به رویش بسته و مهر و موم کرد تا او دیگر نتواند ملتها را تا پایان آن هزار سال گمراه سازد. بعد از آن برای زمانی کوتاه آزاد گذاشته خواهد شد.
4. آنگاه تخت هائی را دیدم که بر روی آنها کسانی نشسته بودند که امر داوری به آنها واگذار گردیده بود. هم چنین کسانی را دیدم که به خاطر شهادت عیسی و کلام خدا سرهایشان از تن جدا شده بود ــ کسانی که آن حیوان وحشی و پیکره اش را پرستش نکرده و نشان آن را بر پیشانی و دست های خود نداشتند ــ آنها دوباره زنده شده و هزار سال با مسیح حکمرانی کردند.
5. اما بقیهً مردگان تا پایان آن هزار سال زنده نشدند. این اولین رستاخیز است.
6. متبارک و مقدس است کسی که در رستاخیز اول سهمی دارد مرگ دوم بر آنان قدرت ندارد بلکه آنها کاهنان خدا و مسیح خواهند بود و تا یک هزار سال با او حکومت خواهند کرد.
شکست خوردن شیطان
7. همین که این هزار سال به پایان برسد شیطان از زندان خود آزاد خواهد شد
8. و برای فریب دادن مللی که در چهار گوشهً زمینند بیرون خواهد رفت. او ، جوج و مأجوج را که مانند شن های دریا بیشمارند برای جنگ جمع می کند.
9. آنها در پهنهً زمین پخش شدند و اردوی مقدسین و شهر محبوب او را محاصره کردند. اما از آسمان آتش بارید و آنان را نابود ساخت.
10. ابلیس که آنان را فریب میداد خود به داخل دریاچهً آتش و گوگرد جائی که حیوان و پیامبر دروغین بودند افکنده شد. آنها شب و روز و تا ابد عذاب و شکنجه خواهند دید.
داوری آخر
11. آنگاه تخت سفید بزرگی را دیدم که شخصی بر آن نشسته بود. آسمان و زمین از حضور او گریخت و دیگر اثری از آنها نبود.
12. و مردگان را دیدم که همه از بزرگ و کوچک در مقابل تخت ایستاده بودند و کتابها باز می شد. در این وقت کتاب دیگری که همان دفتر حیات است گشوده شد. مردگان بر طبق آنچه در کتابها نوشته شده بود یعنی مطابق اعمال خود داوری شدند.
13. دریا مردگان خود را تحویل و مرگ و عالم اموات نیز مردگانی را که در خود نگاه داشته بودند پس دادند. آنها از روی اعمالشان داوری شدند.
14. آنگاه مرگ و دنیای مردگان به دریاچهً آتش افکنده شد ( این دریاچهً آتش مرگ دوم است )
15. و هر کس که نامش در دفتر حیات نوشته نشده بود به درون آن افکنده شد.
هزار سال
و ديدم فرشتهاي را كه از آسمان نازل ميشود و كليد هاويه را دارد و زنجيري بزرگ بر دست وي است. 2 و اژدها يعني مار قديم را كه ابليس و شيطان ميباشد، گرفتار كرده، او را تا مدت هزار سال در بند نهاد. 3 و او را به هاويه انداخت و در را بر او بسته، مهر كرد تا امّتها را ديگر گمراه نكند تا مدت هزار سال به انجام رسد؛ و بعد از آن ميبايد اندكي خلاصي يابد.
4 و تختها ديدم و بر آنها نشستند و به ايشان حكومت داده شد و ديدم نفوس آناني را كه بجهت شهادت عيسي و كلام خدا سر بريده شدند و آناني را كه وحش و صورتش را پرستش نكردند و نشان او را بر پيشاني و دست خودنپذيرفتند كه زنده شدند و با مسيح هزار سال سلطنت كردند. 5 و ساير مردگان زنده نشدند تا هزار سال به اتمام رسيد. اين است قيامت اول. 6 خوشحال و مقدّس است كسي كه از قيامت اول قسمتي دارد. بر اينها موت ثاني تسلّط ندارد بلكه كاهنان خدا و مسيح خواهند بود و هزار سال با او سلطنت خواهند كرد.
محكوميت شيطان
7 و چون هزار سال به انجام رسد، شيطان از زندان خود خلاصي خواهد يافت 8 تا بيرون رود و امّتهايي را كه در چهار زاويه جهانند، يعني جوج و ماجوج را گمراه كند و ايشان را بجهت جنگ فراهم آورد كه عدد ايشان چون ريگ درياست. 9 و بر عرصه جهان برآمده، لشكرگاه مقدّسين و شهر محبوب را محاصره كردند. پس آتش از جانب خدا از آسمان فرو ريخته، ايشان را بلعيد. 10 و ابليس كه ايشان را گمراه ميكند، به درياچه آتش و كبريت انداخته شد، جايي كه وحش و نبي كاذب هستند؛ و ايشان تا ابدالا´باد شبانهروز عذاب خواهند كشيد.
11 و ديدم تختي بزرگِ سفيد و كسي را بر آن نشسته كه از روي وي آسمان و زمين گريخت و براي آنها جايي يافت نشد. 12 و مردگان را خُرد و بزرگ ديدم كه پيش تخت ايستاده بودند؛ و دفترها را گشودند. پس دفتري ديگر گشوده شد كه دفتر حيات است و بر مردگان داوري شد، بحسب اعمال ايشان از آنچه در دفترها مكتوب است. 13 و دريا مردگاني را كه در آن بودند باز داد؛ وموت و عالم اموات مردگاني را كه در آنها بودند باز دادند؛ و هر يكي بحسب اعمالش حكم يافت. 14 و موت و عالم اموات به درياچه آتش انداخته شد. اين است موتِ ثاني، يعني درياچه آتش. 15 و هر كه در دفتر حيات مكتوب يافت نشد، به درياچه آتش افكنده گرديد.
اسارت هزار ساله شيطان
سپس، فرشتهاي را ديدم كه از آسمان پايين آمد. او كليد چاه بيانتها را همراه ميآورد و زنجيري محكم نيز در دست داشت. 2و3 او اژدها را گرفت و به زنجير كشيد و براي مدت هزار سال به چاه بيانتها افكند. سپس در چاه را بست و قفل كرد، تا در آن هزار سال نتواند هيچ قومي را فريب دهد. پس از گذشت اين مدت، اژدها براي چند لحظه آزاد گذاشته خواهد شد. اژدها، همان مار قديم است كه اهريمن و شيطان نيز ناميده ميشود.
قيامت اول
4 آنگاه تختهايي ديدم و كساني بر آنها نشستند و به ايشان اختيار و قدرت دادرسي داده شد. سپس جانهاي كساني را ديدم كه بسبب اعلام پيغام عيسي وكلام خدا سر بريده شدند. همچنين جانهاي آناني را ديدم كه جاندار خبيث و مجسمهاش را نپرستيده بودند و علامتش را بر پيشاني و دستهاي خود نداشتند. اينان همگي، زندگي را از سر نو آغاز كردند و با مسيح هزار سال سلطنت نمودند.
5 اين «قيامت اول» است. قيامت بعدي در پايان آن هزار سال رخ خواهد داد؛ در آن زمان، بقيه مردگان زنده خواهند شد.
6 خوشبخت و مقدسند آناني كه در اين قيامت اول سهمي دارند. اينان از مرگ دوم هيچ هراسي ندارند، بلكه كاهنان خدا و مسيح بوده، با او هزار سال سلطنت خواهند كرد.
نابودي نهايي شيطان
7 پس از پايان آن هزار سال، شيطان از زندان آزاد خواهد شد. 8 او بيرون خواهد رفت تا قومهاي جهان يعني جوج و ماجوج را فريب داده، براي جنگ متحد سازد. آنان سپاه عظيمي را تشكيل خواهند داد كه تعدادشان همچون ماسههاي ساحل دريا بيشمار خواهد بود. 9 ايشان در دشت وسيعي، خلق خدا و شهر محبوب اورشليم را از هر سو محاصره خواهند كرد. اما آتش از آسمان، از سوي خدا خواهد باريد و همه را خواهد سوزاند.
10 سپس شيطان كه ايشان را فريب داده بود، به درياچه آتش افكنده خواهد شد. درياچه آتش همان جايي است كه با گوگرد ميسوزد و آن جاندار خبيث و پيامبر دروغين او شبانه روز، تا به ابد، در آنجا عذاب ميكشند.
روز داوري آخر
راهنما
. ريشه كن شدن شرارت؛ سقوط شيطان؛ داوري نهايي
بحث و جدلهاي فراواني در مورد مفهوم اين باب - كه شامل تنها ذكر كتابمقدس در مورد «سلطنت هزار ساله» است - صورت گرفته است. ولي نخست به موارد روشن بپردازيم.
يوحنا شيطان را تحت كنترل شديد خدا ميبيند (1 - 3). او مشاهده ميكند كه ارواح شهيدان و نه همة مسيحيان (اين براي كليساي اولية تحت جفا اهميت دارد)، قيام ميكنند تا 1000 سال با مسيح سلطنت كنند (4 - 6). در پايان اين دوره، نيروهاي شرير گرد هم ميآيند تا به قوم خدا حمله كنند، ولي كاملاً نابود ميشوند - حتي شيطان و دو خدمتگزارش (7-10). علاوه بر اين، يك قيام عمومي نيز وجود دارد كه در آن هر فرد در برابر خدا ميايستد و برحسب اعمال خودش داوري ميشود. در اينجا حكم زندگي يا مرگ صادر ميشود. و براي كساني كه زنده ميمانند ديگر مرگي در كار نخواهد بود (11-15).
در مورد جزئيات بايد محتاط بود. در اينجا نيز ميتوان از همان قواعد تفسير استفاده كرد كه در مورد بقية قسمتهاي كتاب بكار رفتهاند (به شرح ابتداي كتاب مراجعه كنيد). پرداختن به اين سؤال كه اين سلطنت در «كجا» صورت ميگيرد، يا تهية يك جدول زماني از وقايع كتاب، موجب از دست دادن روح كتاب مكاشفه ميشود. عقيده به يك هزارة زميني، متعلق به عهد عتيق است و نه عهد جديد. پطرس از «آسمانهاي تازه و يك زمين تازه» سخن ميگويد. يوحنا سخني از مكان به ميان نميآورد (در جاي ديگر كتاب مكاشفه، تختها در آسمان قرار دارند، باب 4). و نيز در مورد زمان، يا ارتباط همة اينها به بازگشت مسيح چيزي نميگويد.
1000 سال (2): اعداد ديگر كتاب مكاشفه سمبوليك هستند. 1000 سال آنقدر طولاني است كه حاكميت كامل خدا را بر شيطان نشان ميدهد، و از جفاهاي زميني شهيدان بسيار بيشتر است.
جوج و ماجوج (8): به شرح مربوط به حزقيال 38 مراجعه كنيد.