ترجمه شریف گویا
|
ترجمه شریف انجیل یوحنا
- « این چیزها را به شما گفتم تا ایمانتان سست نشود.
- شما را از کنیسه ها بیرون خواهند کرد و در حقیقت زمانی می آید که هر که شما را بکشد گمان می کند که با این کار به خدا خدمت می نماید.
- این کارها را با شما خواهند کرد زیرا نه پدر را می شناسند و نه مرا.
- این چیزها را به شما گفتم تا وقتی زمان وقوع آنها برسد گفتار مرا به خاطر آورید.»
- « این چیزها را در اول به شما نگفتم زیرا خودم با شما بودم
- اما اکنون پیش کسی که مرا فرستاد می روم و هیچیک از شما نمی پرسد: کجا میروی؟
- ولی چون این چیزها را به شما گفتم دلهای شما پراز غم شد.
- با وجود این، این حقیقت را به شما می گویم که رفتن من برای شما بهتر است زیرا اگر من نروم پشتیبانتان پیش شما نمی آید اما اگر بروم او را نزد شما خواهم فرستاد
- و وقتی او میآید جهان را در مورد گناه و عدالت و مکافات متقاعد میسازد.
- گناه را نشان خواهد داد چون به من ایمان نیاوردند،
- عدالت را مکشوف خواهد ساخت چون من پیش پدر میروم و دیگر مرا نخواهند دید
- و واقعیت مکافات به آنها ثابت میشود چون حکمران این جهان محکوم شده است.
- « چیزهای بسیاری هست که باید به شما بگویم ولی شما فعلاً طاقت شنیدن آنها را ندارید.
- در هر حال، وقتی او که روح راستی است بیاید شما را به تمام حقیقت رهبری خواهد کرد زیرا از خود سخن نخواهد گفت بلکه فقط در بارۀ آنچه بشنود سخن میگوید و شما را از امور آینده باخبر میسازد.
- او مرا جلال خواهد داد زیرا حقایقی را که از من دریافت کرده به شما اعلام خواهد نمود.
- هر چه پدر دارد از آن من است و به همین دلیل بود که گفتم: حقایقی را که از من دریافت کرده به شما اعلام خواهد نمود.»
- « بعد از مدتی ، دیگر مرا نمی بینید ولی باز بعد از چند روز مرا خواهید دید.»
- پس بعضی از شاگردان به یکدیگر گفتند:« چرا او می گوید: بعد از مدتی دیگر مرا نخواهید دید ولی باز بعد از مدتی مرا خواهید دید، چون به نزد پدر می روم؟ مقصود او از این سخن چیست؟»
- سپس آنها گفتند:« این مدتی که او در بارۀ آن سخن میگوید چیست ؟ ما نمی دانیم در بارۀ چه چیز صحبت میکند.»
- عیسی فهمید که آنها می خواهند در این باره از او چیزی بپرسند، پس به آنها گفت:« من به شما گفتم که بعد از مدتی، دیگر مرا نخواهید دید ولی باز بعد از مدتی مرا خواهید دید. آیا بحث شما در بارۀ این است؟
- یقین بدانید که شما اشک خواهید ریخت و ماتم خواهید گرفت ولی جهان شادی خواهد کرد. شما غمیگین خواهید شد ولی غم شما به شادی مبدل خواهد گشت.
- یک زن در وقت زایمان درد میکشد و از درد ناراحت است اما به محض اینکه طفل به دنیا میآید درد و ناراحتی خود را فراموش میکند به خاطر اینکه یک انسان به جهان آمده است
- شما هم همینطور اکنون غمگین و ناراحت هستید ولی شما را باز خواهم دید و در آن وقت شادمان خواهید شد و هیچکس نمی تواند این شادی را از شما بگیرد.
- در آن روز دیگر از من چیزی نخواهید پرسید. یقین بدانید که هر چه بنام من از پدر بخواهید به شما خواهد داد.
- تا کنون چیزی بنام من نخواسته اید، بخواهید تا بدست آورید و شادی شما کامل گردد.»
- « تا به حال با مثل و کنایه با شما سخن گفته ام ولی زمانی خواهد آمد که دیگر با مثل و کنایه با شما صحبت نخواهم کرد بلکه واضح و بی پرده در بارۀ پدر با شما سخن خواهم گفت.
- وقتی آن روز برسد خواهش خود را بنام من از خدا خواهید کرد و من نمیگویم که برای شما از پدر تقاضا خواهم نمود،
- زیرا پدر خودش شما را دوست دارد چون شما مرا دوست داشته اید و قبول کرده اید که من از جانب خدا آمده ام.
- من از نزد پدر آمدم و به جهان وارد شدم و اکنون جهان را ترک می کنم و بسوی پدر میروم.»
- شاگردان به او گفتند:« حالا بطور واضح و بدون اشاره و کنایه سخن می گوئی.
- ما اکنون مطمئن هستیم که تو همه چیز را میدانی و لازم نیست کسی چیزی از تو بپرسد و به این دلیل است که ما ایمان داریم تو از نزد خدا آمده ای .»
- عیسی پاسخ داد:« آیا حالا ایمان دارید؟
- ببینید، ساعتی میاید ــ و در واقع هم اکنون شروع شده است ــ که همۀ شما پراکنده میشوید و به خانه های خود می روید و مرا تنها میگذارید. با وجود این، من تنها نیستم زیرا پدر با من است.
«اين را به شما گفتم تا لغزش نخوريد.2 شما را از كنايس بيرون خواهند نمود؛ بلكه ساعتي ميآيد كه هر كه شما را بكُشد، گمان بَرَد كه خدا را خدمت ميكند. 3 و اين كارها را با شما خواهند كرد، بجهت آنكه نه پدر را شناختهاند و نه مرا. 4 ليكن اين را به شما گفتم تا وقتي كه ساعت آيد بهخاطر آوريد كه من به شما گفتم. و اين را از اوّل به شما نگفتم، زيرا كه با شما بودم.
تعليم درباره روحالقدس
5 «امّا الا´ن نزد فرستنده خود ميروم و كسي از شما از من نميپرسد به كجا ميروي. 6 وليكن چون اين را به شما گفتم، دل شما از غم پُر شده است. 7 و من به شما راست ميگويم كه رفتن من براي شما مفيد است، زيرا اگر نروم تسلّيدهنده نزد شما نخواهد آمد . امّا اگر بروم او را نزد شما ميفرستم. 8 و چون او آيد، جهان را بر گناه وعدالت و داوري ملزم خواهد نمود. 9 امّا بر گناه، زيرا كه به من ايمان نميآورند. 10 و امّا بر عدالت، از آن سبب كه نزد پدر خود ميروم و ديگر مرا نخواهيد ديد. 11 و امّا بر داوري، از آنرو كه بر رئيس اين جهان حكم شده است.
12 «و بسيار چيزهاي ديگر نيز دارم به شما بگويم، لكن الا´ن طاقت تحمّل آنها را نداريد. 13 و ليكن چون او يعني روحِ راستي آيد، شما را به جميع راستي هدايت خواهد كرد زيرا كه از خود تكلّم نميكند بلكه به آنچه شنيده است سخن خواهد گفت و از امور آينده به شما خبر خواهد داد. 14 او مرا جلال خواهد داد زيرا كه از آنچه آنِ من است خواهد گرفت و به شما خبر خواهد داد. 15 هر چه از آنِ پدر است، از آنِ من است. از اين جهت گفتم كه از آنچه آنِ من است، ميگيرد و به شما خبر خواهد داد. 16 بعد از اندكي مرا نخواهيد ديد و بعد از اندكي باز مرا خواهيد ديد زيرا كه نزد پدر ميروم.»
دعا در نام عيسي
17 آنگاه بعضي از شاگردانش به يكديگر گفتند: «چه چيز است اينكه به ما ميگويد كه اندكي مرا نخواهيد ديد و بعد از اندكي باز مرا خواهيد ديد و زيرا كه نزد پدر ميروم؟» 18 پس گفتند: «چه چيز است اين اندكي كه ميگويد؟ نميدانيم چه ميگويد.» 19 عيسي چون دانست كه ميخواهند از او سؤال كنند، بديشان گفت: «آيا در ميان خود از اين سؤال ميكنيد كه گفتم اندكي ديگر مرا نخواهيد ديد پس بعد از اندكي باز مرا خواهيد ديد؟ 20 آمين آمين به شما ميگويم كه شما گريه و زاري خواهيد كرد و جهان شادي خواهد نمود. شما محزون ميشويد لكن حزنشما به خوشي مبّدل خواهد شد. 21 زن در حين زاييدن محزون ميشود، زيرا كه ساعت او رسيده است. و ليكن چون طفل را زاييد، آن زحمت را ديگر ياد نميآورد بهسبب خوشي از اينكه انساني در جهان تولّد يافت. 22 پس شما همچنين الا´ن محزون ميباشيد، لكن باز شما را خواهم ديد و دل شما خوش خواهد گشت و هيچكس آن خوشي را از شما نخواهد گرفت. 23 و در آن روز چيزي از من سؤال نخواهيد كرد. آمين آمين به شما ميگويم كه هر آنچه از پدر به اسم من طلب كنيد، به شما عطا خواهد كرد. 24 تا كنون به اسم من چيزي طلب نكرديد، بطلبيد تا بيابيد و خوشيِ شما كامل گردد. 25 اين چيزها را به مثلها به شما گفتم، لكن ساعتي ميآيد كه ديگر به مثلها به شما حرف نميزنم بلكه از پدر به شما آشكارا خبر خواهم داد.
26 «در آن روز به اسم من طلب خواهيد كرد و به شما نميگويم كه من بجهت شما از پدر سؤال ميكنم، 27 زيرا خودِ پدر شما را دوست ميدارد، چونكه شما مرا دوست داشتيد و ايمان آورديد كه من از نزد خدا بيرون آمدم. 28 از نزد پدر بيرون آمدم و در جهان وارد شدم، و باز جهان را گذارده، نزد پدر ميروم.» 29 شاگردانش بدو گفتند: «هان اكنون علانيةً سخن ميگويي و هيچ مَثَل نميگويي. 30 الا´ن دانستيم كه همه چيز را ميداني و لازم نيست كه كسي از تو بپرسد. بدين جهت باور ميكنيم كه از خدا بيرون آمدي.» 31 عيسي به ايشان جواب داد: «آيا الا´ن باور ميكنيد؟ 32 اينك ساعتي ميآيد بلكه الا´ن آمده است كه متفرّق خواهيد شد هريكي به نزد خاصّان خود و مرا تنها خواهيد گذارد. ليكن تنها نيستم زيرا كه پدر با من است. 33 بدين چيزها بهشما تكلّم كردم تا در من سلامتي داشته باشيد. در جهان براي شما زحمت خواهد شد. و لكن خاطر جمع داريد زيرا كه من بر جهان غالب شدهام.»
عيسي از آينده سخن مي گويد
«اين امور را از هم اكنون به شما مي گويم تا وقتي با مشكلات روبرو مي شويد، ايمانتان را از دست ندهيد. 2 شما را از عبادتگاهها بيرون خواهند راند و حتي زماني فرا خواهد رسيد كه مردم شما را خواهند كشت به خيال اينكه خدا را خدمت مي كنند. 3 به اين علت با شما اينچنين رفتار خواهند كرد كه نه خدا را مي شناسند، و نه مرا. 4 پس در آن موقع به ياد داشته باشيد كه خبر تمام اين پيش آمدها را از قبل به شما دادم . علت اينكه اين موضوع را زودتر به شما نگفتم اين است كه خودم با شما بودم .
5 «ولي اكنون نزد كسي مي روم كه مرا فرستاد. اما گويي هيچيك از شما علاقه ندارد كه بداند منظور من از اين رفتن و آمدن چيست . حتي تعجب هم نمي كنيد؛ 6 در عوض غمگين و محزونيد. 7 رفتن من به نفع شماست ، چون اگر نروم ، آن روح تسلي بخش نزد شما نخواهد آمد. ولي اگر بروم او خواهد آمد، زيرا خودم او را نزد شما خواهم فرستاد. 8و9و10و11 وقتي او بيايد دنيا را متوجه اين سه نكته خواهد كرد: نخست آنكه مردم همه گناهكار و محكومند، چون به من ايمان ندارند. دوم آنكه پدر خوب و مهربان من خدا، حاضر است مردم را ببخشد، چون من به نزد او مي روم و ديگر مرا نخواهيد ديد و براي ايشان شفاعت مي كنم . سوم آنكه نجات براي همه مهيا شده ، نجات از غضب و كيفر خدا، چون فرمانـرواي اين دنيـا يعنـي شيـطان محـكوم شده است .
12 «بسيار چيزهاي ديگر دارم كه بگويم ، ولي افسوس كه حال نمي توانيد بفهميد. 13 ولي وقتي روح القدس كه سرچشمه همه راستي ها است بيايد، تمام حقيقت را به شما آشكار خواهد ساخت . زيرا نه از جانب خود، بلكه هر چه از من شنيده است خواهد گفت . او از آينـده نيز شمـا را باخبر خـواهد ساخت . 14 او جلال و بزرگي مرا به شما نشان خواهد داد و با اين كار باعث عزت و احترام من خواهد شد. 15 تمام بزرگي و جلال پدرم خدا از آن من است . وقتي گفتم جلال و بزرگي مرا به شما نشان مي دهد، منظورم همين بود. 16 بزودي خواهم رفت و ديگر مرا نخواهيد ديد. ولي بعد از مدت كوتاهي باز مي گردم و دوباره مرا خواهيد ديد!»
17 بعضي از شاگردان او از يكديگر پرسيدند: «استاد چه مي گويد؟ منظورش از اين سخن چيست كه مي گويد: ديگر مرا نخواهيد ديد، ولي بعد از مدت كوتاهي دوباره مرا خواهيد ديد؟ 18 منظورش از"نزد پدر مي روم " چيست ؟»
19 عيسي متوجه شد كه شاگردان مي خواهند از او سؤال كنند. پس فرمود: «مي پرسيد منظورم چيست كه گفتم : ديگر مرا نخواهيد ديد، ولي بعد از مدت كوتاهي خواهيد ديد؟ 20 مردم دنيا از رفتن من خوشحال خواهند شد ولي شما محزون خواهيد گرديد و گريه خواهيد كرد. ولي وقتي دوباره مرا ببينيد، گريه شما تبديل به شادي خواهد شد. 21 همچون زني كه درد مي كشد تا نوزادي به دنيا آورد؛ ولي بعد از زايمان ، رنج او به شادي تبديل مي شود و درد را فراموش مي كند، زيرا انسان جديدي به دنيا آورده است . 22 شما نيز اكنون غمگين مي باشيد، ولي دوباره شما را خواهم ديد. آنگاه شاد خواهيد شد و كسي نمي تواند آن شادي را از شما بگيرد. 23 در آنموقع ديگر از من چيزي نخواهيد خواست ، چون واقعاً مي توانيد مستقيم نزد «پدر» برويد، و به نام من ، هر چه مي خواهيد از او دريافت كنيد. 24 تابحال به نام من چيزي نخواسته ايد. بخواهيد تا بيابيد و شاد شويد و شادي تان كامل گردد.
25 «اين چيزها را با مَثَلها به شما گفتم . ولي وقتي مي رسد كه ديگر به اين كار احتياج نخواهد بود و همه چيز را به روشني درباره پدرم خدا به شما خواهم گفت . 26 آنگاه به نام من درخواستهايتان را به حضور پدر خواهيد آورد. البته لازم نيست كه من سفارش شما را به پدر بكنم تا آنچه مي خواهيد به شما بدهد؛ 27 زيرا خود پدر، شما را دوست دارد چونكه شما مرا دوست داريد و ايمان داريد كه من از نزد پدرم آمده ام . 28 بلي ، من از نزد پدرم خدا به اين دنيا آمده ام ، و حال دنيا را مي گذارم و نزد او باز مي گردم .»
29 شاگردان گفتند: «اكنون آشكارا با ما سخن مي گوييد و نه با مَثَل . 30 حالا فهميديم كه شما همه چيز را مي دانيد و احتياج نداريد كسي به شما چيزي بگويد. همين براي ما كافي است تا ايمان بياوريم كه شما از نزد خدا آمده ايد.»
راهنما
يوحنا 15 و 16 و 17 . بسوي جتسيماني
مطالب و انديشههايي كه در اين بابهاي پر ارزش يافت ميشوند، از اين قرارند:
شاگردان بايد يكديگر را محبت كنند، احكام مسيح را حفظ كنند، در او بمانند، انتظار تنگي و جفا را داشته باشند، براي او لازم بود آنها را ترك كند، روحالقدس به جاي او خواهد آمد، غم آنان مبدل به شادي خواهد شد، و اينكه در غياب او دعاهاي آنان بطرز خارقالعادهاي مستجاب خواهد شد. خداوند پر جلالي كه وارد اعماق غم و درد خود ميشد، كوشش ميكرد شاگردان سردرگم خود را به بهترين طرق تسلي دهد.
يوحنا 17 . دعاي شفاعت عيسي