ترجمه شریف گویا
|
ترجمه شریف انجیل یوحنا
- دو روز بعد، در قانای جلیل جشن عروسی بر پا بود و مادر عیسی در آنجا حضور داشت.
- عیسی و شاگردانش نیز به عروسی دعوت شده بودند.
- وقتی شراب تمام شد مادر عیسی به او گفت: « آنها دیگر شراب ندارند.»
- عیسی پاسخ داد:« این به من مربوط است با به تو؟ وقت من هنوز نرسیده است.»
- مادرش به نوکران گفت:« هر چه به شما بگوید انجام دهید.»
- در آنجا شش خمرۀ سنگی وجود داشت که هر یک در حدود هشتاد لیتر گنجایش داشت و برای انجام مراسم تطهیر یهود به کار میرفت.
- عیسی به نوکران گفت:« خمره ها را از آب پر کنید» آنها را لبالب پر کردند.
- آنگاه عیسی گفت:« اکنون کمی از آنرا نزد رئیس مجلس ببرید.» و آنها چنین کردند.
- رئیس مجلس که نمی دانست آنرا از کجا آورده بودند، آبی را که به شراب تبدیل شده بود چشید، اما خدمتکارانی که آب را از چاه کشیده بودند از جریان اطلاع داشتند. پس رئیس مجلس داماد را صدا کرد
- و به او گفت:« همه، بهترین شراب را اول به مهمانان میدهند و وقتی سرشان گرم شد آن وقت شراب پست تر را می آورند اما تو بهترین شراب را تا این ساعت نگاه داشته ای!»
- این معجزه، که در قانای جلیل انجام شد، اولین معجزۀ عیسی بود و او بوسیلۀ آن جلال خود را ظاهر کرد و شاگردانش به او ایمان آوردند.
- بعد از آن عیسی همراه مادر، برادران و شاگردان خود به کفر ناحوم رفت و چند روزی در آنجا ماندند.
- عیسی به معبد میرود
- « همچنین در متی 21: 12 ــ 13 و مرقس 11: 15 ــ 17 و لوقا 19: 45 ــ 46 »
- چون عید فصح یهود نزدیک بود عیسی به اورشلیم رفت.
- در معبد، اشخاصی را دید که به فروش گاو و گوسفند و کبوتر مشغولند، و صرافان هم در پشت میزهای خود نشسته اند.
- پس با طناب شلاقی ساخت و همۀ آنان را با گوسفندان و گاوان از معبد بیرون راند و سکه های صرافان را دور ریخت و میزهای آنها را واژگون ساخت.
- آنگاه به کبوتر فروشان گفت:« اینها را از اینجا بیرون ببرید. خانۀ پدر مرا به بازار تبدیل نکنید.»
- شاگردان عیسی به خاطر آوردند که کتاب مقدس می فرماید:« آتش اشتیاق نسبت به خانۀ تو در من شعله ور است.»
- پس یهودیان از او پرسیدند:« چه معجزه ای میکنی که نشان بدهد حق داری این کارها را انجام دهی؟»
- عیسی در پاسخ گفت:« این خانۀ خدا را ویران کنید و من آنرا در سه روز برپا خواهم کرد.»
- یهودیان گفتند:« ساختن این معبد چهل و شش سال طول کشیده است. تو چطور میتوانی آنرا در سه روز بنا کنی؟»
- اما معبدی که عیسی از آن سخن میگفت بدن خودش بود.
- پس از رستاخیز او از مردگان، شاگردانش به یاد آوردند که این را گفته بود و به کتاب مقدس و سخنان عیسی ایمان آوردند.
- عیسی همه را میشناسد
- در آن روزها که عیسی برای عید فصح در اورشلیم بود اشخاص بسیاری که معجزات او را دیدند، به او گرویدند
- اما عیسی به آنان اعتماد نکرد، چون همه را خوب میشناخت
عروسي در قانا
و در روز سوم، در قاناي جليل عروسي بود و مادر عيسي در آنجا بود. 2 و عيسي و شاگردانش را نيز به عروسي دعوت كردند. 3 و چون شراب تمام شد، مادر عيسي بدو گفت: «شراب ندارند.» 4 عيسي به وي گفت: «اي زن مرا با تو چه كار است؟ ساعت من هنوز نرسيده است.» 5 مادرش به نوكران گفت: «هر چه به شما گويد بكنيد.»
6 و در آنجا شش قدح سنگي برحسب تطهير يهود نهاده بودند كه هر يك گنجايش دو يا سه كيل داشت. 7 عيسي بديشان گفت: «قدحها را از آب پر كنيد.» و آنها را لبريز كردند. 8 پس بديشان گفت: «الا´ن برداريد و به نزد رئيس مجلس ببريد.» پس بردند؛ 9 و چون رئيس مجلس آن آب را كه شراب گرديده بود، بچشيد و ندانست كه از كجا است، ليكن نوكراني كه آب را كشيده بودند، ميدانستند، رئيس مجلس داماد را مخاطب ساخته، بدو گفت: 10 «هركسي شراب خوب را اوّل ميآورد و چون مست شدند، بدتر از آن. ليكن تو شراب خوب را تا حال نگاه داشتي؟»
11 و اين ابتداي معجزاتي است كه از عيسي در قاناي جليل صادر گشت و جلال خود را ظاهر كرد و شاگردانش به او ايمان آوردند. 12 و بعد از آن او با مادر و برادران و شاگردان خود به كفرناحوم آمد و در آنجا ايّامي كم ماندند.
تطهير خانه خدا
13 و چون عيد فِصَحِ يهود نزديك بود، عيسي به اورشليم رفت، 14 و در هيكل، فروشندگان گاو و گوسفند و كبوتر و صرّافان را نشسته يافت. 15 پس تازيانهاي از ريسمان ساخته، همه را از هيكل بيرون نمود، هم گوسفندان و گاوان را، و نقود صرّافان را ريخت و تختهاي ايشان را واژگون ساخت، 16 و به كبوترفروشان گفت: «اينها را از اينجا بيرون بريد و خانه پدر مرا خانه تجارت مسازيد.» 17 آنگاه شاگردانِ او را ياد آمد كه مكتوب است: «غيرت خانه تو مرا خورده است.»
18 پس يهوديان روي به او آورده، گفتند: «به ما چه علامت مينمايي كه اين كارها را ميكني؟» 19 عيسي در جواب ايشان گفت: «اين قدس را خراب كنيد كه در سه روز آن را برپا خواهم نمود.» 20 آنگاه يهوديان گفتند: «در عرصه چهل و شش سال اين قدس را بنا نمودهاند؛ آيا تو در سه روز آن را برپا ميكني؟» 21 ليكن او درباره قدس جسد خود سخن ميگفت. 22 پس وقتي كه از مردگان برخاست شاگردانش را بهخاطر آمد كه اين را بديشان گفته بود. آنگاه به كتاب و به كلامي كه عيسي گفته بود، ايمان آوردند.
23 و هنگامي كه در عيد فِصَح در اورشليم بود بسياري چون معجزاتي را كه از او صادر ميگشت ديدند، به اسم او ايمان آوردند. 24 ليكن عيسي خويشتن را بديشان مُؤتَمِنْ نساخت، زيرا كه او همه را ميشناخت. 25 و از آنجا كه احتياج نداشت كه كسي درباره انسان شهادت دهد، زيرا خود آنچه در انسان بود ميدانست.
دو روز بعد، مادر عيسي در يك جشن عروسي در دهكده «قانا» در جليل مهمان بود. 2 عيسي و شاگردان او نيز به عروسي دعوت شده بودند. 3 هنگام جشن ، شراب تمام شد. مادر عيسي با نگراني نزد او آمد و گفت : «شرابشان تمام شده است .»
4 عيسي فرمود: «از من چه مي خواهي ؟ هنوز وقت آن نيست كه معجزه اي انجام دهم .»
5 با اينحال ، مادر عيسي به خدمتكاران گفت : «هر دستوري به شما مي دهد، اطاعت كنيد.»
6 در آنجا شش خمره سنگي بود كه فقط در مراسم مذهبي از آن استفاده مي شد و گنجايش هر كدام حدود 100 ليتر بود.
7 عيسي به خدمتكاران فرمود: «اين خمره ها را پر از آب كنيد.» 8 وقتي پر كردند، فرمود: «حالا كمي از آن را برداريد و نزد گرداننده مجلس ببريد!»
9و10 وقتي گرداننده مجلس آن آب را كه شراب شده بود چشيد، داماد را صدا زد و گفت : «چه شراب خوبي ! مثل اينكه شما با ديگران خيلي فرق داريد، چون معمولاً در جشنها، اول با شراب خوب از مهمانها پذيرايي مي كنند و بعد كه همه سرشان گرم شد، شراب ارزانتر را مي آورند. ولي شما شراب خوب را براي آخر نگه داشته ايد.» او نمي دانست كه شراب از كجا آمده است ، ولي خدمتكاران مي دانستند.
11 اين معجزه عيسي در دهكده قاناي جليل ، اولين نشانه قدرت دگرگون كننده او بود و شاگردان ايمان آوردند كه او واقعاً همان مسيح است .
عيسي در خانه خدا
12 سپس عيسي با مادر، برادران و شاگردان خود براي چند روز به شهر كفرناحوم رفت .
13 عيد پِسَح كه يكي از اعياد بزرگ يهود بود، نزديك مي شـد. پس عيسـي به شهر اورشـليم رفـت . 14 آنجا، در خانه خدا، مردم را ديد كه براي انجام مراسم قرباني ، به خريد و فروش گاو، گوسفند و كبوتر مشغولند. صرّافان پولها را روي ميزها چيده بودند و با مشتري ها مبادله مي كردند.
15 عيسي با طناب ، شلاقي ساخت و همه را از آنجا بيرون كرد. او گاوان و گوسفندان را بيرون راند و سكه هاي صرافان را بر زمين ريخت و ميزها را واژگون كرد. 16 سپس به سراغ كبوترفروشان رفت و دستور داده ، گفت : «اينها را از اينجا بيرون ببريد و خانه پدر مرا به بازار تبديل نكنيد.»
17 آنگاه شاگردان عيسي به ياد اين پيشگويي كتاب آسماني افتادند كه مي گويد: «اشتياقي كه براي خانه خدا دارم ، مثل آتش در من زبانه مي كشد.»
18 سران قوم يهود از عيسي پرسيدند: «تو به چه حق اين كارها را مي كني ؟ اگر ازطرف خدا آمده اي ، با معجزه اي آن را به ما ثابت نما!»
19 عيسي جواب داد: «بسيار خوب ، معجزه اي كه براي شما مي كنم اين است : اين خانه خدا را خراب كنيد تا من در عرض سه روز آن را دوباره بسازم !»
20 گفتند: «چه مي گويي ؟ چهل و شش سال طول كشيد تا اين خانه را ساختند. تو مي خواهي سه روزه آن را بسازي ؟»
21 ولي منظور عيسي از «خانه خدا» بدن خودش بود. 22 پس از اينكه عيسي از ميان مردگان زنده شد،
شاگردانش اين گفته او را به ياد آوردند. آنها هم به مطالب كلام خدا و هم به كلام عيسي ايمان آوردند.
23 بخاطر معجزات او در روزهاي عيد، بسياري در اورشليم به او ايمان آوردند. 24 ولي عيسي به آنها اعتماد نكرد، چون از قلب مردم آگاه بود، 25 و لازم نبود كسي به او بگويد كه مردم چقدر زود تغيير عقيده مي دهند، چون او انسان را خوب مي شناخت .
يوحنا 2 : 1 - 11 . تبديل آب به شراب
قانا حدود 6 كيلومتري شمال شرق ناصره قرار داشت. نتنائيل اهل قانا بود (21 : 2). او ديد چندان جالبي نسبت به شهر ناصره كه در همسايگي او بود، نداشت (1 : 46). بديهي است كه جشن ازدواج در منزل يكي از دوستان يا آشنايان عيسي و يا نتنائيل برگزار شده است.
بكارگيري لفظ «اي زن» (4) در آن زمان، نشانة احترام و ملاحظهاي بود كه نسبت به شخص مؤنث قائل بودند. عيسي مجدداً آن را روي صليب، يعني زمانيكه بيش از هر وقت ديگر ممكن بود از او بياحترامي سر بزند، بر زبان آورد (19 : 26). بنظر ميرسد در اينجا منظور وي چنين باشد: «حتي اگر شراب تمام شده باشد، من چه بايستي بكنم؟ مسئول اين كار كه من نيستم. زمان من براي انجام معجزات هنوز نرسيده است.» احتمالاً او قبلاً مريم را از قواي جديد معجزهآساي خود در اثر نزول روحالقدس به هنگام تعميد، مطلع ساخته بود (به توضيحات مربوط به متي 4 : 1 - 10 تحت عنوان وسوسهها مراجعه شود). مريم موقعيت پيش آمده را به عنوان فرصتي براي پسر خود ميديد. اگرچه عيسي براساس درخواست مادرش اين معجزه را انجام داد، ولي «ساعت» او (4) براي استفاده عمومي از قواي معجزه آسايش چهار ماه بعد فرا رسيد، يعني زماني كه خدمت عمومي خود را در اورشليم به هنگام عيد فصح (13) رسماً آغاز نمود.
«دو يا سه كيل» (6). هر يك كيل حدود 30 ليتر گنجايش داشت. اندازة قدحهاي سنگي تقريباً نصف يك بشكة معمولي بود.
اهميت اين معجزه: هرچند شيطان در طول 40 روز از هر طريقي كه ميتوانست، عيسي را وسوسه كرد تا قدرت معجزه آساي خود را براي رفع احتياجات شخصي خود بكار گيرد ولي عيسي همة آنها را رد كرده ثابت قدم بر جاي ماند. سپس مستقيماً به عروسي ميرسيم. اگرچه معجزات بعدي او عموماً آزادي دردمندان را در پي داشت، اما اولين معجزة او در جشن عروسي، در يك موقعيت شاد و خرم رخ داد. او انسانها را شاد ساخت و اين قسمتي از خدمت او بود مثل اينكه عيسي در همين شروع، ميخواست اعلام كند كه مذهبي كه او آن را به دنيا معرفي ميكرد، مذهب رياضت نيست بلكه مذهب شادي و خرمي طبيعي است. اين بركت عيسي براي جشن عروسي در قانا بود.
«ابتداي معجزات» (11). اين اولين معجزة عيسي بود. داستانهاي افسانهاي و نادرست كتب آپوكريفا در مورد معجزات عيسي در ايام كودكياش كه به داستانهاي جِنّ و پري شباهت دارد، كاملاً ساختگي هستند.
«جلال خود را ظاهر كرد» (11)، او را به صورت خالق معرفي ميكند (1 : 3 و 14). اين معجزات، آنقدر بسرعت انجام ميشد كه نشانگر قدرت آفرينندگي محض او بود.
يوحنا 2 : 12 . اقامت كوتاه در كفرناحوم
اين اقامت، نوعي ملاقات خانوادگي بود كه طي آن از مادر و برادرانش ديدار نمود. احتمالاً اين ملاقات در منزل يوحنا يا پطرس به هنگام برنامهريزي براي خدمت آيندة او واقع شده است. مدت يكسال بعد، كفرناحوم اقامتگاه اصلي او گرديد. تا پس از بازگشتش از خدمت در يهوديه (4 : 54)، معجزات ديگري در جليل انجام نداد.
يوحنا 2 : 13 - 4 : 3 . خدمت اولية عيسي در يهوديه
اين بخش، تنها در انجيل يوحنا آمده است. از شروع ايام فصح (2 : 13) در ماه آوريل تا آخر «ماه چهارم» (4 : 35) قبل از موسم درو در ماه دسامبر، به مدت 8 ماه به طول انجاميد. اين بخش شامل تطهير هيكل، ديدار نيقوديموس و خدمت در كنار رود اردن ميشود.
يوحنا 2 : 13 - 25 . پاكسازي هيكل
مسلماً تطهير هيكل دو بار و به فاصلة سه سال صورت گرفته است. يكي در شروع خدمت عمومي او (به كلمة «بعد» در 3 : 22 توجه شود)، ديگري در خاتمة خدمتش يعني در هفتة آخر زندگي او (متي 21 : 12 - 16 ، مرقس 11 : 15 - 18 ، لوقا 19 : 45 - 46). در مورد اول او احشام (گاو و گوسفند و كبوتر) را بيرون كرد و در مورد دوم كساني را كه خريد و فروش ميكردند. در اولين تطهير ميگويد كه آنها هيكل را خانة «تجارت» ساختهاند ودر دومين تطهير «مغارة دزدان».
ديدار عيسي از اورشليم و مشاهدة بيخدايي غيرقابل وصف رهبران مذهبي كه به نام خدا در آنجا حكومت ميكردند، به مثال ديدار مارتين لوتر از روم، او را شديداً تحت تأثير قرار داده بود. او خدمت رسمي خود را با انجام عملي شروع كرد كه از طريق آن قصد داشت، نشاني از مسيح بودن خود به ملتها ارائه دهد. عمل او مخالفت علني و آشكار با گروه حكمران بود. اين مخالفت، خصومتي بود كه ناگهان تحريك گرديد و عيسي هيچ قصد فرو نشاندن آن را نداشت. خدمت او اينگونه آغاز شد و به همين صورت پايان يافت.
ميبايستي در شخصيت ظاهري عيسي و يا به احتمال قوي در قدرت معجزه آسايش چيز بسيار باشكوهي بوده باشد كه توانست به تنهايي و با داشتن يك شلاق هيكل را تميز كرده، كنترل آن را بدست گيرد بطوريكه (در دومين تطهير هيكل)، حتي «نگذاشت كه كسي با ظرفي ازميان هيكل بگذرد» (مرقس 11 : 16).
چه چيزي در درون هيكل براي مسيح ناخوشايند بود؟ آنها مكاني را كه براي اهداف خاصي تخصيص داده شده بود، آنچنان به محل سوءاستفاده تبديل كرده بودند كه تمام بخشهاي خدمت الهي، جنبة تجارتي پيدا كرده و به افتضاح كشانيده شده بود (جهت مطالعة بيشتر به توضيحات مربوط به متي 12:21 - 17 مراجعه شود).
اين هيكل كه توسط هيروديس از طلا و مرمر ساخته شده بود، بصورتي فوق تصور باشكوه مينمود. اطراف آن شامل چهار بخش مجزا براي كاهنان، اسرائيليها، زنان و امتها بود. اين چهار بخش، بوسيلة ايوانها (رواقها) از يكديگر جدا ميشد. در اين ايوانها، ستونهايي يكپارچه از سفيدترين مرمر و به ارتفاع 12 متر بچشم ميخوردند. ايوان شرقي هيكل «رواق سليمان» خوانده ميشد كه محل بازرگانان بود. تمام منطقه هيكل را ديواري احاطه ميكرد كه طول هر ضلعش حدود 300 متر بود.
معجزات (23). تا آن زمان عيسي تنها يك معجزه در جليل انجام داده بود (2 : 11 و 4 : 54). ولي الا´ن همزمان با سرآغاز مبارزه طلبياش يعني آنچه در هيكل بطرز متهورانهاي بظهور رسيد، آنقدر معجزات انجام داد تا اينكه بسياري او را به عنوان «مسيح» پذيرفتند. البته او خود بهتر ميدانست كه انتظار آنان از مسيح چه بود.