سرگذشت عيسي مسيح
نوشته يوحنا
راهنما
انجيل يوحنا
عيسي، پسر خدا
تأكيد خاص يوحنا، بر الوهيت عيسي ميباشد. اين انجيل، عمدتاً دربرگيرندة مكالمات و مباحثات عيسي ميباشد و در اين راستا بيشتر گفتار او را ارائه ميدهد تا اعمالش را.
نويسنده
نويسندة اين كتاب خود را معرفي نميكند تا زماني كه به قسمتهاي آخر كتاب ميرسد (21 : 20 و 24) يعني جايي كه در مورد خودش ميگويد «آن شاگردي كه خداوند او را محبت مينمود.» (23:13، 20 : 2). او همان يوحناي رسول ميباشد كه صميميترين دوست زميني عيسي شناخته شده است.
تا قبل از پيدايش نقادي مدرن، بر اساس روايات، نظر همگان اين بود كه يوحناي رسول نويسندة اين انجيل است. اما اين گروه از نقادان كه منكر تولد عيسي از باكره، الوهيت وي و قيام بدني او ميباشند، فرضية خود را بر اساس يك تذكر مبهم قديمي در مورد شخصي يوحنا نام كه شيخ افسس بوده است، بنا نموده اينگونه استنتاج نمودهاند كه نويسندة انجيل يوحنا، يوحناي رسول نبوده، بلكه يوحناي ديگر معروف به يوحناي افسس بوده است.
در واقع هدف فرضية مذكور، بيارزش نمودن شهادت اين انجيل در رابطه با الوهيت عيسي ميباشد. دلايل سست و بيدوام اين ادعا و همچنين اشتياق آشكار آن در بياعتبار كردن انجيل يوحنا سبب گرديده تا مسيحيان ايماندار هيچوقت آن را به عنوان يك مورد جدي تلقي نكنند.
يوحنا
نام پدرش زبدي بود (متي 4 : 21). بنظر ميرسد كه مادرش سالومه بوده باشد (متي 27 : 56 ؛ مرقس 15 : 40)، يعني همان زني كه با توجه به يوحنا 19 : 25 احتمالاً خواهر مريم، مادر عيسي ميباشد. در اينصورت يوحنا پسر خالة عيسي و تقريباً همسن او بوده است و دوران آشنايي آنان به ايام كودكي باز ميگردد.
يوحنا ماهيگير بود. او يكي از 5 نفري بود كه در شغل ماهيگيري شريك بوده و براي خود «مزدوران» استخدام ميكردند (مرقس 1 : 16 - 20). او علاوه بر اشتغال به كار ماهيگيري در كفرناحوم، منزلي نيز در اورشليم داشت (يوحنا 19 : 27) و از آشنايان نزديك كاهن اعظم بحساب ميآمد (يوحنا 18 : 15 و 16).
او يكي از شاگردان يحيي تعميد دهنده بود (يوحنا 1 : 35 و 40). اگر او پسر خالة عيسي بوده باشد (چنانكه مقايسة آيات فوقالذكر بر اين امر دلالت دارد)، ميبايستي با يحيي تعميد دهنده نيز مناسبتي داشته باشد (لوقا 1 : 36). و در نتيجه ميبايستي از آنچه فرشته در مورد عيسي و يحيي اعلام كرده بود (لوقا 1 : 17 و 32)، با خبر بوده باشد. بنابراين هنگاميكه يحيي تعميد دهنده ظاهر شده فرياد برآورد كه ملكوت آسمان نزديك است، يوحنا پسر زبدي آماده بود تا با او همراه شود.
در اثر شهادت يحيي تعميد دهنده، يوحنا بيدرنگ از پي عيسي روانه شد (يوحنا 1 : 35 - 51). يوحنا يكي از اولين پنج شاگرد عيسي بود كه به همراه عيسي به جليل برگشت (يوحنا 2 : 2 و 11). سپس بنظر ميرسد كه او به شغل ماهيگيري خود بازگشته باشد. احتمالاً قريب به يكسال بعد، عيسي او را دعوت كرد تا شغل خود را رها كرده، او را پيروي كند. از آن پس او دائماً با عيسي بود. به همين دليل او شاهد عيني تمام آن چيزي است كه در انجيل خود مينويسد.
عيسي به او لقب «پسر رعد» داد (مرقس 3 : 17)، كه ظاهراً دلالت بر تند مزاجي او دارد. ولي او اين خلق خشن را تحت كنترل درآورد. ممانعت نمودن اشخاصي كه با نام عيسي ديوها را بيرون ميكردند (مرقس 9 : 38) و علاقه براي بارانيدن آتش بر سر سامريان (لوقا 9 : 54)، زمينههاي چشمگير طبيعت او ميباشند.
او يكي از سه شاگردي بود كه بيش از ديگران همراه مسيح ديده ميشدند و از بين اين سه نفر نيز به عيسي نزديكتر بود. پنج مرتبه از او به عنوان شاگردي كه «عيسي او را محبت مينمود» ياد شده است (يوحنا 13 : 23 ، 19 : 26 ، 20 : 2 ، 21 : 7 و 20). بالطبع او ميبايستي شخصيت بسيار برجستهاي داشته باشد كه آنچنان مصاحبت عيسي را به خود جذب كرده است.
او و پطرس به عنوان رهبران آن دوازده شناخته شدند. هر چند كه از لحاظ خو و مزاج كاملاً متفاوت بودند، ليكن معمولاً همراه يكديگر بودند (يوحنا 20 : 2 ، اعمال 3 : 1 و 11 ، 4 : 13 ، 14:8).
بنظر ميرسد كه براي چند سالي اورشليم محل سكونت اصلي او بوده باشد. بر اساس روايت معتبري، او سالهاي آخر عمر خود را در افسس گذرانيد. در مورد فعاليتها و خدمات او در افسس، اطلاع چنداني در دست نيست. وي دوران كهنسالي طولاني خود را در افسس گذرانيد و در آنجا انجيل، سه رساله و كتاب مكاشفة خود را به رشتة تحرير درآورده است.
غالباً تاريخ نگارش اين انجيل، حدود سال 90 ميلادي تعيين شده است. عدهاي بر اين عقيدهاند كه يوحنا اصلاً اين انجيل را خيلي زودتر، يعني به هنگام سكونتش در اورشليم و قدري بعد از قيام، ابتدا به زبان عبري نوشته و سپس سالها بعد در افسس آن را به زبان يوناني درآورده است.