جلوه گاه روح حق در جان ماست | هر چه هست از پرتو ایمان ماست |
جلوه گاه حق، دل پرسوز شد | شام تیره از محبت روز شد |
از مسیحا جان من روشن شده |
وزگُل رویش جهان گُلشن شده |
از مسیحا جان من شادی کند | بر چمن چون سرو آزادی کند |
سینه ها از سوز او پر درد شد |
چشمه خورشید ایمان سرد شد |
سردی مرگ و تباهی گناه | یوسف جان را فروآرد به چاه |
مِهر ایزد بار دیگر برفروخت |
آتش ایمان، دل ما را بسوخت |
یوسف از چاه آمد و برجاه شد | بنده در بند، هم چون شاه شد |
یوسف جانت چه کس در بند کرد؟ |
آن برادر کو چنین ترفند کرد |
آن برادر پاره جان تو است | نیمه تاریک ایمان تو است |