ترجمه قدیمی گویا
|
ترجمه قدیمی(کتاب پیدایش)
طوفان نوح
و خداوند به نوح گفت: «تو و تمامي اهل خانهات به كشتي در آييد، زيرا تو را در اين عصر به حضور خود عادل ديدم. 2 و از همة بهايم پاك، هفت هفت، نر و ماده با خود بگير، و از بهايم ناپاك، دودو، نر و ماده، 3 و از پرندگان آسمان نيز هفت هفت، نر و ماده را، تا نسلي بر روي تمام زمين نگاه داري. 4 زيرا كه من بعد از هفت روز ديگر، چهل روز و چهل شب باران ميبارانم، و هر موجودي را كه ساختهام، از روي زمين محو ميسازم.»
5 پس نوح موافق آنچه خداوند او را امر فرموده بود، عمل نمود. 6 و نوح ششصد ساله بود، چون طوفان آب بر زمين آمد. 7 و نوح و پسرانش و زنش و زنان پسرانش با وي از آب طوفان به كشتي در آمدند. 8 از بهايم پاك و از بهايم ناپاك، و از پرندگان و از همة حشرات زمين، 9 دودو، نر و ماده، نزد نوح به كشتي در آمدند، چنانكه خدا نوح را امر كرده بود. 10 و واقع شد بعد از هفت روز كه آب طوفان بر زمين آمد.
11 و در سال ششصد از زندگاني نوح، در روز هفدهم از ماه دوم، در همان روز جميع چشمههاي لجة عظيم شكافته شد، و روزنهاي آسمان گشوده. 12 و باران، چهل روز و چهل شب بر روي زمين ميباريد. 13 در همان روز نوح و پسرانش، سام و حام و يافث، و زوجة نوح و سه زوجة پسرانش، با ايشان داخل كشتي شدند. 14 ايشان و همة حيوانات به اجناس آنها، و همة بهايم به اجناس آنها، و همة حشراتي كه بر زمين ميخزند به اجناس آنها، و همة پرندگان بهاجناس آنها، همة مرغان و همة بالداران. 15 دودو از هر ذي جسدي كه روح حيات دارد، نزد نوح به كشتي در آمدند. 16 و آنهايي كه آمدند نر و ماده از هر ذيجسد آمدند، چنانكه خدا وي را امر فرموده بود. و خداوند در را از عقب او بست.
17 و طوفان چهل روز بر زمين ميآمد، و آب همي افزود و كشتي را برداشت كه از زمين بلند شد. 18 و آب غلبه يافته، بر زمين همي افزود، و كشتي بر سطح آب ميرفت. 19 و آب بر زمين زياد و زياد غلبه يافت، تا آنكه همة كوههاي بلند كه زير تمامي آسمانها بود، مستور شد. 20 پانزده ذراع بالاتر، آب غلبه يافت و كوهها مستورگرديد. 21 و هر ذيجسدي كه بر زمين حركت ميكرد، از پرندگان و بهايم و حيوانات و كل حشرات خزندة بر زمين، و جميع آدميان، مردند. 22 هركه دم روح حيات در بيني او بود، از هر كه در خشكي بود، مرد. 23 و خدا محو كرد هر موجودي را كه بر روي زمين بود، از آدميان و بهايم و حشرات و پرندگان آسمان، پس از زمين محو شدند. و نوح با آنچه همراه وي در كشتي بود فقط باقي ماند. 24 و آب بر زمين صد و پنجاه روز غلبه مييافت.
ترجمه تفسیری
سپس خداوند به نـوح فرمـود: «تـو و اهـل خانهات داخل كشتي شويد، زيرا در بين همه مردمان اين روزگار فقط تو را درستكار يافتم. 2و3 همراه خود هفت جفت از حيوانات حلال گوشت، هفت جفت از پرندگان و يك جفت از بقيه حيوانات را به درون كشتي ببر، تا بعد از طوفان، نسل آنها روي زمين باقي بماند. 4 پس از يك هفته، به مدت چهل شبانه روز باران فرو خواهم ريخت و هر موجودي را كه به وجود آوردهام، از روي زمين محو خواهـم كرد.»
5 پس نوح هر آنچه را كه خداوند به او امر فرموده بود انجام داد. 6 وقتي كه آن طوفان عظيم بر زمين آمد، نوح ششصد ساله بود. 7 او و همسرش به اتفاق پسران و عروسانش به درون كشتي رفتند تا از خطر طوفان در امان باشند. 8و9 پرندگان و خزندگان و حيوانات نيز، چه حلال گوشت و چه حرام گوشت، همراه او به كشتي رفتند. همانطوري كه خدا فرموده بود، آنها جفت جفت، نر و ماده، داخل كشتي جاي گرفتند.
10و11و12 بعد از يك هفته، هنگامي كه نوح ششصد ساله بود، در روز هفدهم ماه دوم، طوفان شروع شد و چهـل شبانه روز بشـدت باران باريـد. همچنـين همـه آبـهاي زيـرزميني فـوران كرده، بر زمين جـاري شدند.
13 اما روزي كه طوفان شروع شد، نوح و همسر و پسرانش، سام و حام و يافث و زنان آنها داخل كشتي بودند. 14و15 از هر نوع حيوان اهلي و وحشي، پرنده و خزنده نيز يك جفت با آنها بودند. 16 پس از آنكه حيوانات نر و ماده، طبق دستور خدا به نوح، وارد كشتي شدند خداوند درِ كشتي را از عقب آنها بست.
17 به مدت چهل شبانه روز باران سيل آسا ميباريد و بتدريج زمين را ميپوشانيد، تا اينكه كشتي از روي زمين بلند شد. 18 رفته رفته آب آنقدر بالا آمد كه كشتي روي آن شناور گرديد.
19 سرانجام بلندترين كوهها نيز به زير آب فرو رفتند. 20 باران آنقدر باريد كه سطح آب به هفت متر بالاتر از قله كوهها رسيد. 21 همه جاندارانِ روي زمين يعني حيواناتِ اهلي و وحشي، خزندگان و پرندگان، با آدميان هلاك شدند. 22 هر موجودِ زندهاي كه در خشكي بود، نابود گشت. 23 بدينسان خداتمام موجودات زنده را از روي زمين محو كرد، بجز نوح و آناني كه در كشتي همراهش بودند. 24 آب تا صد و پنجاه روز همچنان پهنه زمين را پوشانيده بود.
راهنما
باب 7 : 6 - 8 : 19 . طوفان
«جميع چشمههاي لجة عظيم شكافته شد و روزنههاي آسمان گشوده شد» (7 : 11). ميتوان درة فرات را تنگة نيمكرة شرقي ناميد، يعني جايي كه درياي مديترانه و اقيانوس هند به هم نزديك ميشوند. سرزمين كوهستاني ارمنستان تقريباً شبيه يك جزيره است كه در شمال آن درياچة خزر و درياي سياه، در غرب آن مديترانه، و در جنوب آن خليج فارس و اقيانوس هند قرار دارند. يك نشست ناگهاني و عظيم منطقه باعث ميشد كه آبهاي اين درياها به داخل منطقه بريزد، و در همان حال، باران نيز از آسمان ميباريد.
وسعت طوفان
«همة كوههاي بلند كه زير تمامي آسمانها بود، مستور شد. و هر ذيجسدي كه بر زمين حركت ميكرد ... مُـردند» (7 : 19 و 21). بيترديد، اين همان شيوهاي است كه به آن، سام داستان سيل را براي فرزندان و نوههايش حكايت كرد يا نوشت. او داستان را همان گونه تعريف كرد كه خود ديده بود. آيا بايد داستان او را بر اساس جغرافياي زمان خودش تعبير كنيم يا جغرافياي زمان حاضر؟ همة نژاد بشري، بجز نوح و خانوادهاش از بين رفتند. براي نابود كردن بشريت، لازم بود سيل فقط آن اندازه از زمين را بپوشاند كه مسكوني بود. اگر گفتة كتابمقدس را بپذيريم، پس از آدم يعني نخستين انسان، تنها ده نسل زندگي كرده بودند. چگونه ميشد كه يك خانواده در ده نسل و با روشهاي ابتدايي مسافرت، بتوانند همة زمين را پر سازند؟ به احتمال زياد، بشر از منطقة فرات زياد دور نشده بود.
زمان در كشتي
نوح 7 روز پيش از شروع بارندگي وارد كشتي شد (7 : 4 و 10). بارندگي در هفدهمين روز از ماه دوم ششصدمين سال زندگي نوح آغاز شد (7 : 11). 40 روز باران باريد (7 : 12). آب 150 روز زمين را پوشانده بود (7 : 24 ؛ 8 : 3). كشتي در روز هفدهم ماه هفتم بر خشكي قرار گرفت (8 : 4). دَرِ كشتي در روز اول ماه اول از ششصد و يكمين سال زندگي نوح گشوده شد (8 : 13). آنها در روز 27 از ماه دوم از كشتي خارج شدند (8 : 14 - 19). يك سال و هفده روز در كشتي: 5 ماه شناور بر آب، و 7 ماه بر روي كوه.
كوه آرارات