20 اسرائیلِ سرکش؛ داوری و بازسازی

ترجمه قدیمی گویا

ترجمه قدیمی(کتاب حزقیال)



اسرائيلِ سركش‌
و در روز دهم‌ ماه‌ پنجم‌ از سال‌ هفتم‌بعضي‌ از مشايخ‌ اسرائيل‌ به‌ جهت‌ طلبيدن‌ خداوند آمدند و پيش‌ من‌ نشستند. 2 آنگاه‌ كلام‌ خداوند بر من‌ نازل‌ شده‌، گفت‌: 3 «اي‌ پسر انسان‌ مشايخ‌ اسرائيل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ايشان‌ بگو: خداوند يهوه‌ چنين‌ مي‌فرمايد: آيا شما براي‌ طلبيدن‌ من‌ آمديد؟ خداوند يهوه‌ مي‌گويد: به‌ حيات‌ خودم‌ قَسَم‌ كه‌ از شما طلبيده‌ نخواهم‌ شد. 4 اي‌ پسر انسان‌ آيا بر ايشان‌ حكم‌ خواهي‌ كرد؟ آيا بر ايشان‌ حكم‌ خواهي‌ كرد؟ پس‌ رجاسات‌ پدران‌ ايشان‌ را بديشان‌ بفهمان‌. 5 و به‌ ايشان‌ بگو، خداوند يهوه‌ چنين‌ مي‌فرمايد: در روزي‌ كه‌ اسرائيل‌ را برگزيدم‌ و دست‌ خود را براي‌ ذريّت‌ خاندان‌ يعقوب‌ برافراشتم‌ و خود را به‌ ايشان‌ در زمين‌ مصر معروف‌ ساختم‌ و دست‌ خود را براي‌ ايشان‌ برافراشته‌، گفتم‌: من‌ يهوه‌ خداي‌شما هستم‌، 6 در همان‌ روز دست‌ خود را براي‌ ايشان‌ برافراشتم‌ كه‌ ايشان‌ را از زمين‌ مصر به‌ زميني‌ كه‌ براي‌ ايشان‌ بازديد كرده‌ بودم‌ بيرون‌ آورم‌. زميني‌ كه‌ به‌ شير و شهد جاري‌ است‌ و فخر همه‌ زمينها مي‌باشد. 7 و به‌ ايشان‌ گفتم‌: هر كس‌ از شما رجاسات‌ چشمان‌ خود را دور كند و خويشتن‌ را به‌ بتهاي‌ مصر نجس‌ نسازد، زيرا كه‌ من‌ يهوه‌ خداي‌ شما هستم‌. 8 امّا ايشان‌ از من‌ عاصي‌ شده‌، نخواستند كه‌ به‌ من‌ گوش‌ گيرند. و هر كس‌ از ايشان‌ رجاسات‌ چشمان‌ خود را دور نكرد و بتهاي‌ مصر را ترك‌ ننمود. آنگاه‌ گفتم‌ كه‌ خشم‌ خود را بر ايشان‌ خواهم‌ ريخت‌ و غضب‌ خويش‌ را در ميان‌ زمين‌ مصر بر ايشان‌ به‌ اتمام‌ خواهم‌ رسانيد. 9 ليكن‌ محض‌ خاطر اسم‌ خود عمل‌ نمودم‌ تا آن‌ در نظر امّت‌هايي‌ كه‌ ايشان‌ در ميان‌ آنها بودند و در نظر آنها خود را به‌ بيرون‌ آوردن‌ ايشان‌ از زمين‌ مصر، به‌ ايشان‌ شناسانيدم‌، بي‌حرمت‌ نشود. 10 پس‌ ايشان‌ را از زمين‌ مصر بيرون‌ آورده‌، به‌ بيابان‌ رسانيدم‌. 11 و فرايض‌ خويش‌ را به‌ ايشان‌ دادم‌ و احكام‌ خود را كه‌ هر كه‌ به‌ آنها عمل‌ نمايد به‌ آنها زنده‌ خواهد ماند، به‌ ايشان‌ تعليم‌ دادم‌. 12 و نيز سَبَّت‌هاي‌ خود را به‌ ايشان‌ عطا فرمودم‌ تا علامتي‌ در ميان‌ من‌ و ايشان‌ بشود و بدانند كه‌ من‌ يهوه‌ هستم‌ كه‌ ايشان‌ را تقديس‌ مي‌نمايم‌.
13 «ليكن‌ خاندان‌ اسرائيل‌ در بيابان‌ از من‌ عاصي‌ شده‌، در فرايض‌ من‌ سلوك‌ ننمودند. و احكام‌ مرا كه‌ هر كه‌ به‌ آنها عمل‌ نمايد از آنها زنده‌ ماند، خوار شمردند و سَبَّت‌هايم‌ را بسيار بي‌حرمت‌ نمودند. آنگاه‌ گفتم‌ كه‌ خشم‌ خود را برايشان‌ ريخته‌، ايشان‌ را در بيابان‌ هلاك‌ خواهم‌ ساخت‌. 14 ليكن‌ محض‌ خاطر اسم‌ خود عمل‌ نمودم‌ تا آن‌ به‌ نظر امّت‌هايي‌ كه‌ ايشان‌ را به‌ حضور آنها بيرون‌ آوردم‌ بي‌حرمت‌ نشود. 15 و من‌ نيز دست‌ خود را براي‌ ايشان‌ در بيابان‌ برافراشتم‌ كه‌ ايشان‌ را به‌ زميني‌ كه‌ به‌ ايشان‌ داده‌ بودم‌، داخل‌ نسازم‌، زميني‌ كه‌ به‌ شير و شهد جاري‌ است‌ و فخر تمامي‌ زمينها مي‌باشد. 16 زيرا كه‌ احكام‌ مرا خوار شمردند وبه‌ فرايضم‌ سلوك‌ ننمودند و سَبَّت‌هاي‌ مرا بي‌حرمت‌ ساختند، چونكه‌ دل‌ ايشان‌ به‌ بتهاي‌ خود مايل‌ مي‌بود. 17 ليكن‌ خشم‌ من‌ بر ايشان‌ رقّت‌ نموده‌، ايشان‌ را هلاك‌ نساختم‌ و ايشان‌ را در بيابان‌، نابود ننمودم‌. 18 و به‌ پسران‌ ايشان‌ در بيابان‌ گفتم‌: به‌ فرايض‌ پدران‌ خود سلوك‌ منماييد و احكام‌ ايشان‌ را نگاه‌ مداريد و خويشتن‌ را به‌ بتهاي‌ ايشان‌ نجس‌ مسازيد. 19 من‌ يهوه‌ خداي‌ شما هستم‌. پس‌ به‌ فرايض‌ من‌ سلوك‌ نماييد و احكام‌ مرا نگاه‌ داشته‌، آنها را بجا آوريد. 20 و سَبَّت‌هاي‌ مرا تقديس‌ نماييد تا در ميان‌ من‌ و شما علامتي‌ باشد و بدانيد كه‌ من‌ يهوه‌ خداي‌ شما هستم‌.
21 «ليكن‌ پسران‌ از من‌ عاصي‌ شده‌، به‌ فرايض‌ من‌ سلوك‌ ننمودند و احكام‌ مرا كه‌ هر كه‌ آنها را بجا آورد از آنها زنده‌ خواهد ماند، نگاه‌ نداشتند و به‌ آنها عمل‌ ننمودند و سَبَّت‌هاي‌ مرا بي‌حرمت‌ ساختند. آنگاه‌ گفتم‌ كه‌ خشم‌ خود را بر ايشان‌ ريخته‌، غضب‌ خويش‌ را بر ايشان‌ در بيابان‌ به‌ اتمام‌ خواهم‌ رسانيد. 22 ليكن‌ دست‌ خود را برگردانيده‌، محض‌ خاطر اسم‌ خود عمل‌ نمودم‌ تا آن‌ به‌ نظر امّت‌هايي‌ كه‌ ايشان‌ را به‌ حضور آنهابيرون‌ آوردم‌ بي‌حرمت‌ نشود. 23 و من‌ نيز دست‌ خود را براي‌ ايشان‌ در بيابان‌ برافراشتم‌ كه‌ ايشان‌ را در ميان‌ امّت‌ها پراكنده‌ نمايم‌ و ايشان‌ را در كشورها متفرّق‌ سازم‌. 24 زيرا كه‌ احكام‌ مرا بجا نياوردند و فرايض‌ مرا خوار شمردند و سَبَّت‌هاي‌ مرا بي‌حرمت‌ ساختند و چشمان‌ ايشان‌ بسوي‌ بتهاي‌ پدران‌ ايشان‌ نگران‌ مي‌بود. 25 بنابراين‌ من‌ نيز فرايضي‌ را كه‌ نيكو نبود و احكامي‌ را كه‌ از آنها زنده‌ نمانند به‌ ايشان‌ دادم‌. 26 و ايشان‌ را به‌ هداياي‌ ايشان‌ كه‌ هر كس‌ را كه‌ رَحِم‌ را مي‌گشود از آتش‌ مي‌گذرانيدند، نجس‌ ساختم‌ تا ايشان‌ را تباه‌ سازم‌ و بدانند كه‌ من‌ يهوه‌ هستم‌.
27 «بنابراين‌ اي‌ پسر انسان‌ خاندان‌ اسرائيل‌ را خطاب‌ كرده‌، به‌ ايشان‌ بگو: خداوند يهوه‌ چنين‌ مي‌فرمايد: در اين‌ دفعه‌ نيز پدران‌ شما خيانت‌ كرده‌، به‌ من‌ كفر ورزيدند. 28 زيرا كه‌ چون‌ ايشان‌ را به‌ زميني‌ كه‌ دست‌ خود را برافراشته‌ بودم‌ كه‌ آن‌ را به‌ ايشان‌ بدهم‌ در آوردم‌، آنگاه‌ به‌ هر تلّ بلند و هر درخت‌ كَشَن‌ نظر انداختند و ذبايح‌ خود را در آنجا ذبح‌ نمودند و قرباني‌هاي‌ غضب‌انگيز خويش‌ را گذرانيدند. و در آنجا هداياي‌ خوشبوي‌ خود را آوردند و در آنجا هداياي‌ ريختني‌ خود را ريختند. 29 و به‌ ايشان‌ گفتم‌: اين‌ مكان‌ بلند كه‌ شما به‌ آن‌ مي‌رويد چيست‌؟ پس‌ اسم‌ آن‌ تا امروز بامَه‌ خوانده‌ مي‌شود.
داوري‌ و بازسازي‌
30 «بنابراين‌ به‌ خاندان‌ اسرائيل‌ بگو: خداوند يهوه‌ چنين‌ مي‌فرمايد: آيا شما به‌ رفتار پدران‌ خود خويشتن‌ را نجس‌ مي‌سازيد و رجاسات‌ايشان‌ را پيروي‌ نموده‌، زنا مي‌كنيد؟ 31 و هداياي‌ خود را آورده‌، پسران‌ خويش‌ را از آتش‌ مي‌گذرانيد و خويشتن‌ را از تمامي‌ بتهاي‌ خود تا امروز نجس‌ مي‌سازيد؟ پس‌ اي‌ خاندان‌ اسرائيل‌ آيا من‌ از شما طلبيده‌ بشوم‌؟ خداوند يهوه‌ مي‌فرمايد به‌ حيات‌ خودم‌ قَسَم‌ كه‌ از شما طلبيده‌ نخواهم‌ شد. 32 و آنچه‌ به‌ خاطر شما خطور مي‌كند، هرگز واقع‌ نخواهد شد كه‌ خيال‌ مي‌كنيد. مثل‌ امّت‌ها و مانند قبايل‌ كشورها گرديده‌، (بتهاي‌) چوب‌ و سنگ‌ را عبادت‌ خواهيد نمود. 33 زيرا خداوند يهوه‌ مي‌فرمايد: به‌ حيات‌ خودم‌ قسم‌ كه‌ هرآينه‌ با دست‌ قوّي‌ و بازوي‌ برافراشته‌ و خشم‌ ريخته‌ شده‌ بر شما سلطنت‌ خواهم‌ نمود. 34 و شما را از ميان‌ امّت‌ها بيرون‌ آورده‌، به‌ دست‌ قوّي‌ و بازوي‌ برافراشته‌ و خشم‌ ريخته‌ شده‌ از زمينهايي‌ كه‌ در آنها پراكنده‌ شده‌ايد جمع‌ خواهم‌ نمود. 35 و شما را به‌ بيابان‌ امّت‌ها در آورده‌، در آنجا بر شما روبرو داوري‌ خواهم‌ نمود. 36 و خداوند يهوه‌ مي‌گويد: چنانكه‌ بر پدران‌ شما در بيابان‌ زمين‌ مصر داوري‌ نمودم‌، همچنين‌ بر شما داوري‌ خواهم‌ نمود. 37 و شما را زير عصا گذرانيده‌، به‌ بند عهد درخواهم‌ آورد. 38 و آناني‌ را كه‌ متمرّد شده‌ و از من‌ عاصي‌ گرديده‌اند، از ميان‌ شما جدا خواهم‌ نمود و ايشان‌ را از زمين‌ غربت‌ ايشان‌ بيرون‌ خواهم‌ آورد. ليكن‌ به‌ زمين‌ اسرائيل‌ داخل‌ نخواهند شد و خواهيد دانست‌ كه‌ من‌ يهوه‌ هستم‌.» 39 امّا به‌ شما اي‌ خاندان‌ اسرائيل‌ خداوند يهوه‌ چنين‌ مي‌گويد: «همه‌ شما نزد بتهاي‌ خود رفته‌، آنها را عبادت‌ كنيد. ليكن‌ بعد از اين‌ البتّه‌ مرا گوش‌ خواهيد داد. و اسم‌ قدّوس‌ مراديگر با هدايا و بتهاي‌ خود بي‌عصمت‌ نخواهيد ساخت‌. 40 زيرا خداوند يهوه‌ مي‌فرمايد: در كوه‌ مقدّس‌ من‌ بر كوه‌ بلند اسرائيل‌ تمام‌ خاندان‌ اسرائيل‌ جميعاً در آنجا مرا عبادت‌ خواهند كرد و در آنجا از ايشان‌ راضي‌ شده‌، ذبايح‌ جنبانيدني‌ شما و نوبرهاي‌ هداياي‌ شما را با تمامي‌ موقوفات‌ شما خواهم‌ طلبيد. 41 و چون‌ شما را از امّت‌ها بيرون‌ آورم‌ و شما را از زمينهايي‌ كه‌ در آنها پراكنده‌ شده‌ايد جمع‌ نمايم‌، آنگاه‌ هداياي‌ خوشبوي‌ شما را از شما قبول‌ خواهم‌ كرد و به‌ نظر امّت‌ها در ميان‌ شما تقديس‌ كرده‌ خواهم‌ شد. 42 و چون‌ شما را به‌ زمين‌ اسرائيل‌ يعني‌ به‌ زميني‌ كه‌ درباره‌اش‌ دست‌ خود را برافراشتم‌ كه‌ آن‌ را به‌ پدران‌ شما بدهم‌ بياورم‌، آنگاه‌ خواهيد دانست‌ كه‌ من‌ يهوه‌ هستم‌. 43 و در آنجا طريق‌هاي‌ خود و تمامي‌ اعمال‌ خويش‌ را كه‌ خويشتن‌ را به‌ آنها نجس‌ ساخته‌ايد، به‌ ياد خواهيد آورد. و از همه‌ اعمال‌ قبيح‌ كه‌ كرده‌ايد، خويشتن‌ را به‌ نظر خود مكروه‌ خواهيد داشت‌. 44 و اي‌ خاندان‌ اسرائيل‌ خداوند يهوه‌ مي‌فرمايد: هنگامي‌ كه‌ با شما محض‌ خاطر اسم‌ خود و نه‌ به‌ سزاي‌ رفتار قبيح‌ شما و نه‌ موافق‌ اعمال‌ فاسد شما عمل‌ نموده‌ باشم‌، آنگاه‌ خواهيد دانست‌ كه‌ من‌ يهوه‌ هستم‌.»
45 و كلام‌ خداوند بر من‌ نازل‌ شده‌، گفت‌: 46 «اي‌ پسر انسان‌ روي‌ خود را بسوي‌ جنوب‌ متوجّه‌ ساز و به‌ سمت‌ جنوب‌ تكلّم‌ نما و بر جنگل‌ صحراي‌ جنوب‌ نبوّت‌ كن‌. 47 و به‌ آن‌ جنگل‌ جنوب‌ بگو: كلام‌ خداوند را بشنو. خداوند يهوه‌ چنين‌ مي‌فرمايد: اينك‌ من‌ آتشي‌ در تو مي‌افروزم‌ كه‌ هر درخت‌ سبز و هر درخت‌ خشك‌ را در تو خواهد سوزانيد. و لهيب‌ ملتهب‌ آن‌ خاموش‌ نخواهد شد و همه‌ رويها از جنوب‌ تاشمال‌ از آن‌ سوخته‌ خواهد شد. 48 و تمامي‌ بشر خواهند فهميد كه‌ من‌ يهوه‌ آن‌ را افروخته‌ام‌ تا خاموشي‌ نپذيرد.»
49 و من‌ گفتم‌: «آه‌ اي‌ خداوند يهوه‌، ايشان‌ درباره‌ من‌ مي‌گويند: آيا او مثلها نمي‌آورد؟»
ترجمه تفسیری


اسرائيل‌ خيانتكار
هفت‌ سال‌ و پنج‌ ماه‌ و ده‌ روز از تبعيد ما مي‌گذشت‌، كه‌ عده‌اي‌ از رهبران‌ اسرائيل‌ آمدند تا از خداوند هدايت‌ بطلبند. ايشان‌ مقابل‌ من‌ نشستند و منتظر جواب‌ ماندند.
2 آنگاه‌ خداوند اين‌ پيغام‌ را به‌ من‌ داد:
3 «اي‌ انسان‌ خاكي‌، به‌ رهبران‌ اسرائيل‌ بگو كه‌ خداوند چنين‌ مي‌فرمايد:
«چگونه‌ جرأت‌ كرده‌ايد كه‌ بياييد و از من‌ هدايت‌ بطلبيد؟ به‌ حيات‌ خود قسم‌ كه‌ هدايتي‌ از من‌ نخواهيد يافت‌!
4 «اي‌ انسان‌ خاكي‌، ايشان‌ را محكوم‌ كن‌. گناهان‌ اين‌ قوم‌ را، از زمان‌ پدرانشان‌ تاكنون‌، بيادشان‌ بياور. 5و6 به‌ ايشان‌ از قول‌ من‌ چنين‌ بگو:
«وقتي‌ قوم‌ اسرائيل‌ را انتخاب‌ كردم‌ و خود را در مصر بر ايشان‌ آشكار ساختم‌، براي‌ آنان‌ قسم‌ خوردم‌ كه‌ ايشان‌ را از مصر بيرون‌ آورده‌، به‌ سرزميني‌ بياورم‌ كه‌ براي‌ ايشان‌ درنظر گرفته‌ بودم‌، يعني‌ به‌ سرزميني‌ كه‌ شير و عسل‌ در آن‌ جاريست‌ و بهترين‌ جاي‌ دنياست‌.
7 «پس‌ به‌ ايشان‌ گفتم‌ كه‌ بتهاي‌ نفرت‌انگيز و مورد علاقه‌شان‌ را از خود دور كنند و خود را با پرستش‌ خدايان‌ مصري‌ نجس‌ نسازند، زيرا من‌ خداوند، خداي‌ ايشان‌ هستم‌. 8 اما آنان‌ ياغي‌ شده‌، نخواستند به‌ من‌ گوش‌ فرا دهند و از پرستش‌ بتهاي‌ خود و خدايان‌ مصر دست‌ بكشند. پس‌ خواستم‌ كه‌ خشم‌ و غضب‌ خود را همانجا در مصر بر ايشان‌ نازل‌ كنم‌.9و10 امابراي‌ حفظ‌ حرمت‌ نام‌ خود، اين‌ كار را نكردم‌، مبادا مصري‌ها خداي‌ اسرائيل‌ را تمسخر كرده‌، بگويند كه‌ نتوانست‌ ايشان‌ را از آسيب‌ و بلا دور نگاه‌ دارد. پس‌ در برابر چشمان‌ مصري‌ها، قوم‌ خود اسرائيل‌ را از مصر بيرون‌ آوردم‌ و به‌ بيابان‌ هدايت‌ كردم‌. 11 در آنجا احكام‌ و قوانين‌ خود را به‌ ايشان‌ اعطا نمودم‌ تا مطابق‌ آنها رفتار كنند و زنده‌ بمانند؛ 12 و روز سَبَت‌ را به‌ ايشان‌ دادم‌ تا در هفته‌ يك‌ روز استراحت‌ كنند. اين‌ علامتي‌ بود بين‌ من‌ و ايشان‌، تا به‌ ياد آورند كه‌ اين‌ من‌ هستم‌ كه‌ ايشان‌ را تقديس‌ و جدا كرده‌، قوم‌ خود ساخته‌ام‌.
13 «اما بني‌اسرائيل‌ در بيابان‌ نيز از من‌ اطاعت‌ نكردند. آنان‌ قوانين‌ مرا زير پا گذاشتند و از احكام‌ حياتبخش‌ من‌ سرپيچي‌ كردند، و حرمت‌ روز سبت‌ را نگاه‌ نداشتند. پس‌ خواستم‌ كه‌ خشم‌ و غضب‌ خود را همانجا در بيابان‌ بر ايشان‌ نازل‌ كنم‌ و نابودشان‌ سازم‌. 14 اما باز براي‌ حفظ‌ حرمت‌ نام‌ خود، از هلاك‌ كردن‌ ايشان‌ صرف‌ نظر نمودم‌، مبادا اقوامي‌ كه‌ ديدند من‌ چگونه‌ بني‌اسرائيل‌ را از مصر بيرون‌ آوردم‌، بگويند: "چون‌ خدا نتوانست‌ از ايشان‌ محافظت‌ كند، ايشان‌ را از بين‌ برد." 15 اما در بيابان‌ قسم‌ خوردم‌ كه‌ ايشان‌ را به‌ سرزميني‌ كه‌ به‌ آنان‌ داده‌ بودم‌، نياورم‌ به‌ سرزميني‌ كه‌ شير و عسل‌ در آن‌ جاريست‌ و بهترين‌ جاي‌ دنياست‌. 16 زيرا از احكام‌ من‌ سرپيچي‌ كرده‌، قوانين‌ مرا شكستند و روز سبت‌ را بي‌حرمت‌ كرده‌، بسوي‌ بتها كشيده‌ شدند. 17 با وجود اين‌، بر آنان‌ ترحم‌ نمودم‌ و ايشان‌ را در بيابان‌ بطور كامل‌ هلاك‌ نكردم‌ و از بين‌ نبردم‌.
18 «بنابراين‌، در بيابان‌ به‌ فرزندان‌ ايشان‌ گفتم‌: «به‌ راه‌ پدران‌ خود نرويد و به‌ سنن‌ آنها عمل‌ نكنيد و خود را با پرستش‌ بتهاي‌ ايشان‌ نجس‌ نسازيد، 19 چون‌ خداوند، خداي‌ شما، من‌ هستم‌؛ پس‌ فقط‌ از قوانين‌ من‌ پيروي‌ كنيد و احكام‌ مرا بجا آوريد؛ 20 و حرمت‌ روزهاي‌ سبت‌ را نگاه‌ داريد، زيرا روز سبت‌، نشان‌ عهد بين‌ ماست‌ تا بيادتان‌ آورد كه‌ من‌ خداوند، خداي‌ شما هستم‌.»
21 «اما فرزندان‌ ايشان‌ هم‌ نافرماني‌ كردند. آنان‌قوانين‌ مرا شكستند و ازاحكام‌ حياتبخش‌ من‌ سرپيچي‌ كردند و حرمت‌ روز سبت‌ را نيز نگاه‌ نداشتند. پس‌ خواستم‌ كه‌ خشم‌ و غضب‌ خود را همانجا در بيابان‌ بر ايشان‌ نازل‌ كنم‌ و همه‌ را از بين‌ ببرم‌. 22 اما باز هم‌ براي‌ حفظ حرمت‌ نام‌ خود در ميان‌ اقوامي‌ كه‌ قدرت‌ مرا به‌ هنگام‌ بيرون‌ آوردن‌ بني‌اسرائيل‌ از مصر ديده‌ بودند، ايشان‌ را از بين‌ نبردم‌. 23 اما همان‌ زمان‌ كه‌ در بيابان‌ بودند، قسم‌ خوردم‌ كه‌ ايشان‌ را در سراسر جهان‌ پراكنده‌ سازم‌، 24 زيرا احكام‌ مرا بجا نياوردند و قوانين‌ مرا شكستند و روز سبت‌ را بي‌حرمت‌ كرده‌، بسوي‌ بتهاي‌ پدرانشان‌ بازگشتند. 25 پس‌ من‌ نيز اجازه‌ دادم‌ قوانين‌ و احكامي‌ را پيروي‌ كنند كه‌ حيات‌ در آنها نبود. 26 بلي‌، گذاشتم‌ فرزندان‌ خود را بعنوان‌ قرباني‌ براي‌ بتهايشان‌ بسوزانند و با اين‌ كار، خود را نجس‌ سازند. بدين‌ ترتيب‌ ايشان‌ را مجازات‌ كردم‌ تا بدانند كه‌ من‌ خداوند هستم‌.
27و28 «اي‌ انسان‌ خاكي‌، به‌ قوم‌ اسرائيل‌ بگو كه‌ وقتي‌ پدرانشان‌ را به‌ سرزمين‌ موعود آوردم‌، در آنجا نيز به‌ من‌ خيانت‌ ورزيدند، چون‌ روي‌ هر تپه‌ بلند و زير هر درخت‌ سبز، براي‌ بتها قرباني‌ مي‌كردند و بخور مي‌سوزاندند؛ عطر و بخور خوشبو و هداياي‌ نوشيدني‌ خود را مي‌آوردند و به‌ آنها تقديم‌ مي‌كردنـد، و با اين‌ كارها، خشـم‌ مرا برمي‌انگيختند. 29 به‌ ايشان‌ گفتم‌: «اين‌ مكان‌ بلند كه‌ براي‌ قرباني‌ به‌ آنجا مي‌رويد، چيست‌؟» به‌ همين‌ جهت‌ تابحال‌ آن‌ محل‌ را مكان‌ بلند مي‌نامند. »
30 آنگاه‌ خداوند فرمود كه‌ به‌ آناني‌ كه‌ نزد من‌ آمده‌ بودند، از جانب‌ او چنين‌ بگويم‌:
«آيا شما نيز مي‌خواهيد مانند پدرانتان‌، با بت‌پرستي‌، خود را نجس‌ سازيد؟ 31 شما هنوز هم‌ براي‌ بتها هديه‌ مي‌آوريد و پسران‌ كوچك‌ خود را براي‌ آنها قرباني‌ كرده‌، مي‌سوزانيد؛ پس‌ چگونه‌ انتظار داريد كه‌ به‌ دعاهاي‌ شما گوش‌ دهم‌ و شما را هدايت‌ نمايم‌؟ به‌ حيات‌ خود قسم‌ كه‌ هيچ‌ هدايت‌ و پيغامي‌ به‌ شما نخواهم‌ داد.
32 «آنچه‌ در فكرتان‌ هست‌، هرگز عملي‌ نخواهد شد. شما مي‌خواهيد مثل‌ قوم‌هاي‌ مجاور شويد ومانند آنها، بتهاي‌ چوبي‌ و سنگي‌ را بپرستيد. 33 به‌ حيات‌ خود سوگند كه‌ من‌ خود، با مشتي‌ آهنين‌ و قدرتي‌ عظيم‌ و با خشمي‌ برافروخته‌، بر شما سلطنت‌ خواهم‌ نمود! 34 با قدرت‌ و قهري‌ عظيم‌، شما را از سرزمين‌هايي‌ كه‌ در آنجا پراكنده‌ هستيد، بيرون‌ خواهم‌ آورد. 35و36 شما را به‌ بيابان‌ امتها آورده‌، در آنجا شما را داوري‌ و محكوم‌ خواهم‌ نمود، همانگونه‌ كه‌ پدرانتان‌ را پس‌ از بيرون‌ آوردن‌ از مصر، در بيابان‌ داوري‌ و محكوم‌ كردم‌. 37 شما را بدقت‌ خواهم‌ شمرد تا فقط‌ عده‌ كمي‌ از شما بازگردند، 38 و بقيه‌ را كه‌ ياغي‌اند و به‌ من‌ گناه‌ مي‌كنند، از ميان‌ شما جدا خواهم‌ نمود. ايشان‌ را از سرزمين‌هايي‌ كه‌ در آنها تبعيد شده‌اند بيرون‌ خواهم‌ آورد، ولي‌ نخواهم‌ گذارد وارد سرزمين‌ اسرائيل‌ گردند. وقتي‌ اينها اتفاق‌ افتاد، خواهيد دانست‌ كه‌ من‌ خداوند هستم‌.
39 «اما اگر اصرار داريد كه‌ به‌ بت‌پرستي‌ خود ادامه‌ دهيد، من‌ مانع‌ شما نمي‌شوم‌! ولي‌ بدانيد كه‌ پس‌ از آن‌، مرا اطاعت‌ خواهيد نمود و ديگر نام‌ مقدس‌ مرا با تقديم‌ هدايا و قرباني‌ به‌ بتها، بي‌حرمت‌ نخواهيد ساخت‌. 40 زيرا در اورشليم‌، روي‌ كوه‌ مقدس‌ من‌، همه‌ اسرائيلي‌ها مرا پرستش‌ خواهند نمود. در آنجا از شما خشنود خواهم‌ شد و قرباني‌ها و بهترين‌ هدايا و نذرهاي‌ مقدس‌ شما را خواهم‌ پذيرفت‌. 41 وقتي‌ شما را از تبعيد بازگردانم‌، برايم‌ همچون‌ هداياي‌ خوشبو خواهيد بود و قومها خواهند ديد كه‌ در دل‌ و رفتار شما چه‌ تغيير بزرگي‌ ايجاد شده‌ است‌. 42 زماني‌ كه‌ شما را به‌ وطن‌ خودتان‌ بازگردانم‌، يعني‌ به‌ سرزميني‌ كه‌ وعده‌ آن‌ را به‌ پدرانتان‌ دادم‌، خواهيد دانست‌ كه‌ من‌ خداوند هستم‌. 43 آنگاه‌ تمام‌ گناهان‌ گذشته‌ خود را بياد آورده‌، بسبب‌ همه‌ كارهاي‌ زشتي‌ كه‌ كرده‌ايد، از خود متنفر خواهيد شد. 44 اي‌ قوم‌ اسرائيل‌، وقتي‌ با وجود تمام‌ بديها و شرارتهايتان‌، بخاطر حرمت‌ نام‌ خود، شما را بركت‌ دهم‌، آنگاه‌ خواهيد دانست‌ كه‌ من‌ خداوند هستم‌.»

نبوت‌ عليه‌ جنوب‌
45 سپس‌ اين‌ پيغام‌ از جانب‌ خداوند به‌ من‌ رسيد:
46 «اي‌ انسان‌ خاكي‌، بسوي‌ اورشليم‌ نگاه‌ كن‌ و كلام‌ مرا بضد آن‌، و بضد دشتهاي‌ پوشيده‌ از جنگل‌ جنوب‌، اعلام‌ نما. 47 در باره‌ آن‌ نبوت‌ نما و بگو كه‌ اي‌ جنگل‌ انبوه‌، به‌ كلام‌ خداوند گوش‌ بده‌! خداوند مي‌فرمايد: «من‌ در تو آتشي‌ مي‌افروزم‌ كه‌ تمام‌ درختان‌ سبز و خشك‌ تو را بسوزاند. شعله‌هاي‌ مهيب‌ آن‌ خاموش‌ نخواهد شد و همه‌ مردم‌ حرارت‌ آن‌ را احساس‌ خواهند كرد. 48 آنگاه‌ همه‌ خواهند دانست‌ كه‌ من‌، خداوند، آن‌ را افروخته‌ام‌ و خاموش‌ نخواهد شد.»
49 گفتم‌: «اي‌ خداوند، آنها به‌ من‌ مي‌گويند كه‌ چرا با معما با ايشان‌ سخن‌ مي‌گويم‌!»

راهنما

باب‌ 20 . شرح‌ بت‌ پرستي‌ اسرائيل‌
آنها نسل‌ اندر نسل‌ غرق‌ در نجاسات‌ بت‌ پرستي‌ بودند. نبوت‌ تجديد حيات‌ قوم‌ را ملاحظه‌ كنيد (رجوع‌ كنيد به‌ باب‌ 37).
  • مطالعه 1276 مرتبه
  • آخرین تغییرات در %ب ظ, %14 %559 %1394 %12:%بهمن