2 عفو خطاکار؛ خصوصیات خادمین عهد جدید

ترجمه شریف گویا

ترجمه شریف دوم قرنتیان


1. پس در این مورد تصمیم گرفتم که اگر آمدن من باعث رنجش و اندوه شما شود دیگر پیش شما نیایم ،
2. زیرا اگر من شما را برنجانم دیگر چه کسی باقی می ماند که به من دلخوشی دهد ؟ جز همان کسانی که من رنجانیدم !
3. به این جهت آن نامه را نوشتم تا در وقت آمدن من آن کسانی که باید مرا خوشحال کنند مایۀ رنجش و اندوه من نشوند. اطمینان دارم که شادمانی من همۀ شما را نیز شادمان خواهد ساخت.
4. من آن نامه را باقلبی بسیار اندوهگین و پریشان و با اشک های فراوان به شما نوشتم و منظورم رنجانیدن شما نبود ، بلکه می خواستم شما را از محبت خاصی که به شما دارم خاطر جمع سازم.


طلب آمرزش برای یک گناهکار

5. اگر کسی در میان شما باعث رنجش و اندوه شده است ، نه فقط مرا رنجانیده است ، بلکه تا حدی همۀ شما را نیز! ( در این مورد نمی خواهم بیش از حد سخت گیری کنم )
6. تنبیهی که اکثر شما نسبت به شخص مقصر روا داشتید برای او کافی است .
7. پس اکنون شما باید او را ببخشید و دلداری دهید مبادا غم و اندوه زیاد ، او را از پای درآورد.
8. بنابراین من از شما خواهش می کنم که محبت خود را دوباره به او ثابت کنید ،
9. زیرا من آن نامه را نوشتم تا شما را آزمایش کنم . من می خواستم ببینم که آیا در هر موردی از تعالیم من اطاعت می کنید یا خیر.
10. هر گاه شما کسی را ببخشید من نیز او را می بخشم و اگر لازم باشد که من هم او را ببخشم ، باید بگویم که من او را در حضور مسیح و بخاطر شما بخشیده ام.
11. ما نمی خواهیم شیطان از این فرصت استفاده کند زیرا ما از نقشه های او بی خبر نیستیم.

نگرانی پولس و آسودگی خاطر او

12. وقتی به تروآس رسیدم که بشارت مسیح را بدهم فرصت خوبی برای خدمت خداوند داشتم ،
13. اما چون برادرم تیطس را در آنجا نیافتم فکرم ناراحت بود. پس از حضور ایشان مرخص شده به مقدونیه رفتم.
14. اما خدائی که ما را بوسیله اتحاد با مسیح در صف پیروزمندان قرار داده و هدایتمان می کند شکر می گوئیم .مثل عطر خوش بوی در همه جا پخش می شویم تا بوی خوش معرفت الهی را به همه برسانیم ،
15. زیرا ما مانند بخور خوش بوئی هستیم که مسیح به خدا تقدیم می کند و بوی خوش آن هم بین آنانی که نجات می یابند و هم چنین آنانی که هلاک می گردند پخش می گردد.
16. این بو برای کسانی که در راه هلاکت هستند بوی کشنده ای است که مرگ را بدنبال دارد و برای آنهائی که در طریق نجات سالکند رایحه ای حیات بخش می باشد. پس کیست که لیاقت این کار و خدمت را داشته باشد؟
17. ما کلام خدا را دستفروشی نمی کنیم ، ـ چنانکه بسیاری می کنند ، بلکه ما آن را با صمیمیت ، مانند کسانی که از جانب خود خدا مأمور شده اند و در حضور او خدمت می کنند و با مسیح متحدند بیان می کنیم.
ترجمه قدیمی(دوم قرنتیان)


امّا در دل‌ خود عزيمت‌ داشتم‌ كه‌ ديگر با حزن‌ به‌ نزد شما نيايم‌، 2 زيرا اگر من‌ شما را محزون‌ سازم‌، كيست‌ كه‌ مرا شادي‌ دهد جز او كه‌ از من‌ محزون‌ گشت‌؟ 3 و همين‌ را نوشتم‌ كه‌ مبادا وقتي‌ كه‌ بيايم‌ محزون‌ شوم‌ از آناني‌ كه‌ مي‌بايست‌ سبب‌ خوشي‌ من‌ بشوند، چونكه‌ بر همه‌ شما اعتماد مي‌دارم‌ كه‌ شادي‌ من‌، شادي‌ جميع‌ شما است‌. 4 زيرا كه‌ از حزن‌ و دلتنگيِ سخت‌ و با اشكهاي‌ بسيار به‌ شما نوشتم‌، نه‌ تا محزون‌ شويد بلكه‌ تا بفهميد چه‌ محبّت‌ بي‌نهايتي‌ با شما دارم‌.
عفو خطاكار
5 و اگر كسي‌ باعث‌ غم‌ شد، مرا محزون‌ نساخت‌ بلكه‌ في‌الجمله‌ جميع‌ شما را تا بار زياده‌ ننهاده‌ باشم‌. 6 كافي‌ است‌ آن‌ كس‌ را اين‌ سياستي‌ كه‌ از اكثر شما بدو رسيده‌ است‌. 7 پس‌ برعكس‌ شما بايد او را عفو نموده‌، تسلي‌ دهيد كه‌ مبادا افزوني‌ غم‌ چنين‌ شخص‌ را فرو برد. 8 بنابراين‌، به‌ شما التماس‌ مي‌دارم‌ كه‌ با او محبّت‌ خود را استوار نماييد. 9 زيرا كه‌ براي‌ همين‌ نيز نوشتم‌ تا دليل‌ شما را بدانم‌ كه‌ در همه‌چيز مطيع‌ مي‌باشيد. 10 امّا هركه‌ را چيزي‌ عفو نماييد، من‌ نيز مي‌كنم‌ زيرا كه‌ آنچه‌ من‌ عفو كرده‌ام‌، هرگاه‌ چيزي‌ را عفو كرده‌ باشم‌، به‌خاطر شما به‌ حضور مسيح‌ كرده‌ام‌، 11 تا شيطان‌ بر ما برتري‌ نيابد، زيرا كه‌ از مكايد او بي‌خبر نيستيم‌.
خصوصيات‌ خادمين‌ عهد جديد
12 امّا چون‌ به‌ تروآس‌ بجهت‌ بشارت‌ مسيح‌ آمدم‌ و دروازه‌اي‌ براي‌ من‌ در خداوند باز شد، 13 در روح‌ خود آرامي‌ نداشتم‌، از آن‌ رو كه‌ برادر خود تيطُس‌ را نيافتم‌، بلكه‌ ايشان‌ را وداع‌ نموده‌، به‌ مكادونيه‌ آمدم‌. 14 ليكن‌ شكر خدا راست‌ كه‌ ما را در مسيح‌، دائماً در موكب‌ ظفر خود مي‌برد و عطر معرفت‌ خود را در هرجا بوسيله‌ ما ظاهر مي‌كند. 15 زيرا خدا را عطر خوشبوي‌ مسيح‌ مي‌باشيم‌ هم‌ در ناجيان‌ و هم‌ در هالكان‌. 16 امّا اينها را عطر موت‌، الي‌' موت‌ و آنها را عطر حيات‌ الي‌ حيات‌. و براي‌ اين‌ امور كيست‌ كه‌ كافي‌ باشد؟ 17 زيرا مثل‌ بسياري‌ نيستيم‌ كه‌ كلام‌ خدا رامغشوش‌ سازيم‌، بلكه‌ از ساده‌دلي‌ و از جانب‌ خدا در حضور خدا در مسيح‌ سخن‌ مي‌گوييم‌.



ترجمه تفسیری

بنابراين ، تصميم گرفتـم كه نـزد شما نيايم تا باعث رنجش و اندوه مجدد شما نشوم . 2 زيرا اگر شما را غمگين كنم ، ديگر چه كسي باقي مي ماند كه مرا خوشحال سازد؟ اين شما هستيد كه بايد مرا خوشحال كنيد. اما اگر من شما را برنجانم ، ديگر چگونه مي توانيد باعث شادي من گرديد؟ 3 به همين دليل ، آن مطالب را در آخرين نامه ام نوشتم تا پيش از آمدنم ، مسايل را ميان خود حل و فصل كنيد، تا وقتي آمدم ، آناني كه بايد مرا شاد كنند، باعث غم و اندوه من نگردند. زيرا اطمينان دارم كه شادي شما چنان به شادي من بستگي دارد كه اگر مرا شاد نبينيد، شما نيز شاد نمي شويد.
4 در واقع نوشتن آن نامه برايم بسيار دشوار بود، چون بي نهايت اندوهگين و محزون بودم . راستش را بخواهيد، به هنگام نوشتن ، گريه مي كردم . نمي خواستم با آن نامه شما را ناراحت كنم ، اما مي بايست به شما نشان مي دادم كه چقدر دوستتان دارم و به شما علاقه مندم .

آن خطاكار را ببخشيد
5 بدانيد آن شخصي كه باعث تمام اين ناراحتي ها شد و در نامه ام به او اشاره كردم ، نه فقط مرا رنجاند، بلكه بيشتر سبب رنجش شما شد يا لااقل برخي از شما. اما نمي خواهم بيش از اندازه نسبت به او سختگير باشم ، 6 چون آن شخص در اثر رفتاري كه اكثر شما نسبت به او نشان داده ايد، به اندازه كافي تنبيه شده است . 7 اكنون بايد او را ببخشيد و تسلي دهيد، وگرنه ممكن است فشار يأس و اندوه ، او را از پاي درآورد. 8 پس خواهش مي كنم به او نشان دهيد كه دوستش داريد.
9 من آن نامه را به آنصورت نوشتم تا ببينم كه تاچه حد از من اطاعت مي كنيد. 10 وقتي شما كسي را ببخشيد، من نيز او را مي بخشم . و اگر من كسي را ببخشم ، با اجازه مسيح و بخاطر شما مي بخشم ، البته اگر فكر مي كنيد كه بخشيدن من واقعاً لازم است . 11 دليل ديگري كه سبب مي شود اين شخص را ببخشيم ، اينست كه نبايد بگذاريم شيطان از اين فرصت بهره برداري كند، چون همگي ما از حيله هاي او آگاهيم .

ما براي خدا عطر خوشبو هستيم
12 از اين سخن بگذريم . من در ضمن سفر، به شهر «تروآس » رسيدم و خداوند فرصتهاي بسيار خوبي فراهم آورد تا پيغام انجيل را به مردم اعلام كنم . 13 اما برادرمان «تيطوس » را آنجا پيدا نكردم و براي او بسيار نگران شدم . پس ، با اهالي آنجا خداحافظي كردم و به ايالت مقدونيه رفتم ، تا شايد تيطوس را در آنجا پيدا كنم .
14 اما خدا را شكر! چون همواره ما را در پيروزي مسيح سهيم مي سازد، و هر جا مي رويم ، ما را بكار مي برد تا مسيح را به مردم معرفي كنيم ، و پيغام انجيل را همچون عطري خوشبو در همه جا بيفشانيم . 15 و از آنجا كه مسيح در زندگي ما حضور دارد، ما براي خدا عطري خوشبو هستيم ، عطري كه بوي آن به مشام همه مي رسد، چه گناهكار و چه نجات يافته . 16 براي آناني كه در راه گناه گام برمي دارند و بسوي هلاكت مي روند، ما بوي هراس انگيز محكوميت و مرگ هستيم ؛ اما براي آناني كه در طريق نجات گام برمي دارند، عطري هستيم كه به همه چيز طراوت و حيات تازه مي بخشد. اما چه كسي قابليت و توانايي آن را دارد كه به اين صورت ، انجيل را موعظه كند؟ 17 فقط كساني مي توانند مانند ما، چنين خدمتي را بعهده گيرند كه درستكار و فرستاده خدا باشند و با قدرت مسيح و زير نظر مستقيم خدا سخن گويند. ما جزو آندسته نيستيم كه با كلام خدا تجارت مي كنند، زيرا اين قبيل افراد كه تعدادشان هم كم نيست ، تنها هدفشان از اعلام پيغام انجيل ، اينست كه از اين راه درآمد خوبي داشته باشند.

راهنما

دوم‌ قرنتيان‌ 2 . مسأله‌ نظم‌ و انضباط‌
پولس‌ در رسالة‌ اول‌ خود به‌ قرنتيان‌، اشاره‌ به‌ شخصي‌ كرده‌ كه‌ مرتكب‌ زناي‌ با محارم‌ شده‌ بود (اول‌ قرنتيان‌ 3:5-5).
او به‌ آنها دستور داده‌ بود كه‌ او را به‌ شيطان‌ بسپارند ولي‌ اين‌ مورد باعث‌ شده‌ بود كه‌ در كليسا شورش‌ بر عليه‌ پولس‌ ايجاد شود.
بدين‌ ترتيب‌، اين‌ مسأله‌ تا آن‌ حد جدي‌ بود كه‌ پولس‌ شخصاً از افسس‌ به‌ قرنتس‌ رفت‌ (1)، اما به‌ حدي‌ اين‌ مسأله‌ در او تأثير منفي‌ گذاشته‌ بود كه‌ در اين‌ بخش‌، صحبت‌ از يك‌ ملاقات‌ حزن‌آلود مي‌كند.
از آيات‌ 2 : 3 و 9، 7 : 8 و 12، 10 : 10، چنين‌ برمي‌آيد كه‌ پولس‌ اشاره‌ به‌ مواردي‌ مي‌كند كه‌ در رسالة‌ اول‌ قرنتيان‌ ذكر نشده‌ است‌، به‌ همين‌ دليل‌ به‌ نظر مي‌رسد كه‌ پولس‌ نامة‌ ديگري‌ نيز براي‌ آنها فرستاده‌ كه‌ احتمالاً گم‌ شده‌ است‌. او اين‌ نامه‌ را بين‌ اول‌ قرنتيان‌ و دوم‌ قرنتيان‌ براي‌ آنها ارسال‌ نموده‌ است‌. اين‌ نامه‌ بايستي‌ داراي‌ لحن‌ تندي‌ بوده‌ باشد تا حدي‌ كه‌ اشخاصي‌ كه‌ جزء حمايت‌ كنندگان‌ آن‌ شخص‌ گناهكار بودند، تغيير عقيده‌ داده‌ و با غيرتي‌ خاص‌ به‌ مخالفت‌ با او پرداختند (11:7). ولي‌ پولس‌ تا آمدن‌ تيطس‌ از اين‌ امر بي‌خبر بود (7 : 6 و 7).
حزن‌، دلتنگي‌ سخت‌ و اشكهاي‌ بسيار (4)، فقط‌ در اثر تجربيات‌ تلخ‌ او در افسس‌ نبود (8:1و9)، بلكه‌ به‌ دليل‌ نگراني‌ بيش‌ از حد دربارة‌ وضعيت‌ كليساي‌ قرنتس‌ نيز بود. او در عين‌ حال‌ از اينكه‌ موفق‌ نشده‌ بود كه‌ برحسب‌ برنامه‌ريزي‌ قبلي‌ تيطس‌ را نيز ملاقات‌ كند، آنقدر محزون‌ شده‌ بود (12:2 و 13) كه‌ نتوانست‌ از فرصتي‌ كه‌ در ترواس‌ براي‌ بشارت‌ پيش‌ آمده‌ بود، استفاده‌ كند و خود را با عجله‌ به‌ مكادونيه‌ رساند، تا شايد تيطس‌ را كه‌ به‌ نظر مي‌رسيد در راه‌ بازگشت‌ از قرنتس‌ از آنجا عبور مي‌كند، بيابد.
عطر موت‌ و حيات‌ (14 - 16)، استعاره‌اي‌ است‌ كه‌ جهت‌ حركت‌ پيروزمندانة‌ يك‌ لشگر بكار برده‌ مي‌شد، به‌ اين‌ ترتيب‌ كه‌ امپراطوران‌ هنگام‌ بازگشت‌ به‌ روم‌، صف‌ طويلي‌ از اُسرا را در پشت‌ سر خود به‌ حركت‌ در مي‌آوردند. برخي‌ از اين‌ اسيران‌، محكوم‌ به‌ مرگ‌ بودند و بعضي‌ نيز قرار بود كه‌ زنده‌ بمانند، به‌ همين‌ ترتيب‌ پولس‌ با آوردن‌ اين‌ استعاره‌، به‌ اين‌ مطلب‌ اشاره‌ مي‌كند كه‌ او نيز عطر خدا را با خود حمل‌ مي‌كند كه‌ براي‌ برخي‌ بوي‌ مرگ‌ را به‌ همراه‌ دارد و براي‌ بعضي‌ نيز معني‌ حيات‌ مي‌دهد. بنابراين‌ او خدمت‌ خويش‌ را به‌ حركتي‌ ظفرمندانه‌ تشبيه‌ مي‌كند.
  • مطالعه 1503 مرتبه
  • آخرین تغییرات در %ق ظ, %06 %383 %1394 %08:%بهمن