فيليپي
راهنما
رسالة پولس رسول به فيليپيان
نامهاي مربوط به امور بشارتي
انتخابِ عنوان براي اين رساله امر مشكلي است. در واقع اين كتاب شبيه نامهاي است كه موضوعات زيادي در آن درج شده است. از آنجا كه پولس از اين كليسا هداياي نقدي جهت انجام امور بشارتي در سرزمينهاي دوردست دريافت داشته بود، اين نامه در پاسخ به اين كمك نوشته شد.
پولس عادت نداشت كه به ازاي خدمت موعظه پول بگيرد و بوسيلة حرفة خيمه دوزي امرار معاش مينمود (اول قرنتيان 9 : 12 ، اعمال 18 : 3). چرا كه ممكن بود معلمين كذبه از اين نمونه سوء استفاده كنند. اما او هنگاميكه در تسالونيكي بود، هداياي كليساي فيليپي را پذيرفت (4 : 16)، همچنين هنگامي كه در قرنتس بود هداياي اين كليسا را قبول كرد (دوم قرنتيان 11 : 9).
فيليپي
فيليپي در گوشة جنوب شرقي اروپا، در مقدونيه واقع شده است. اين منطقه، در واقع بخش شمالي سرزميني است كه ما امروزه آن را به نام «يونان» ميشناسيم. اين منطقه از لحاظ سوقالجيشي از اهميت ويژهاي برخوردار بود. زيرا بر سر شاهراه شمالي عظيمي كه بين شرق و غرب واقع شده بود، قرار داشت. اين منطقه به خاطر معادن طلايي كه داشت مشهور بود. در سال 42 ق. م.، در اين منطقه نبردي بين بروتوس و كاسيوس درگرفت كه منجر به سرنگوني جمهوري روم شد و از آن پس امپراطوري روم متولد شد. آگوستوس، فيليپي را جزو مستعمرات روم كرد.
كليساي فيليپي
اين اولين كليسايي بود كه پولس در اروپا بنيانگزاري نمود.كليساي فيليپي در سال 51 ميلادي، در اوايل دومين سفر بشارتي پولس ايجاد شد (اعمال 16). ليديا و زندانبان شهر فيليپي از ايمان آورندگان اين شهر محسوب ميشدند. لوقا، طبيب محبوب، به مدت 6 سال از بدو تشكيل اين كليسا، آن را شباني نمود.
اعضا اين كليسا احتمالاً در خانة لوقا، يعني همان مكاني كه طبابت نيز ميكرد، جمع ميشدند. لوقا احتمالاً نقش مهمي در رشد اين كليساي بيعيب و بيلكه داشته است. تا آنجا كه شواهد نشان ميدهند، كليساي فيليپي يكي از پاكترين و بيملامتترين كليساهاي عهد جديد محسوب ميشد.
دليل نگارش رساله
پولس در سال 61 - 63 ميلادي در زندان روم بسر ميبرد و اين زماني بود كه 10 سال از بنيانگزاري كليساي فيليپي ميگذشت. او 3 يا 4 سال پيش، از اين كليسا ديدار به عمل آورده بود. ظاهراً او احساس ميكرد كه آنها او را فراموش كردهاند تا آنكه اپفردتس از فيليپي همراه با هداياي نقدي آن كليسا نزد پولس رسيد (10:4). پولس از ديدن او بسيار خوشحال شد. اپفردتس، در طي اين سفر، نزديك بود كه جان خود را از دست بدهد. هنگاميكه حال او بهتر شد (2 : 25 - 30 ، 4 : 18) پولس او را به همراه اين رسالة زيبا، روانة فيليپي نمود.