نامه پولس به تيطوس
راهنما
رسالة پولس رسول به تيطس
دربارة كليساهاي كريت
تيطس
تيطس، در اصل يوناني بود. او پولس را تا اورشليم همراهي نمود و پولس با سرسختي زياد با ختنه شدن او مخالفت ورزيد (غلاطيان 2 : 3 - 5). او يكي از افرادي بود كه توسط پولس ايمان آورده بود (تيطس 1 : 4).
چند سال بعد، او در افسس همراه با پولس ظاهر ميشود. او به قرنتس فرستاده ميشود تا مراقب بينظميهاي آنجا باشد. تيطس آنان را تشويق به شراكت در امر هديه دادن به مقدسين فقير اورشليم نمود (دوم قرنتيان 8 : 6 و 10). او هنگام بازگشت از قرنتس، پولس را در مقدونيه ملاقات نمود و پس از شرح وضعيت آن كليسا براي پولس، دوباره به قرنتس فرستاده شد تا راه را براي آمدن پولس به آنجا هموار كند و در عين حال هداياي جمع آوري شده را كاملتر كند (دوم قرنتيان 2 : 3 و 12 و 13 ، 7 : 5 و 6 و 13 و 14 ، 8 : 16 و 17 و 18 و 23 ، 12 : 14 و 18). اين حقيقت كه تيطس انتخاب شده بود تا مراقب وضعيت آشفتة قرنتس باشد، نشانگر آن است كه پولس او را شخصي با كفايت، حكيم و يكي از رهبران كاردان مسيحي قلمداد مينمود.
جاي ديگري كه دوباره در مورد او ميشنويم، حدود 7 يا 8 سال بعد، يعني سال 65 ميلادي است كه پولس اين رساله را هنگاميكه تيطس در جزيرة كريت بود، مينويسد. عبارت «تو را در كريت واگذاشتم» (تيطس 1 : 5)، نشانگر آن است كه پولس هم مدتي، در آنجا با او همراه بوده است. كشتي پولس، هنگام سفر به روم (اعمال 27)، در ساحل كريت نيز توقف داشت. اما اين زمان، مدت كوتاهي است براي اينكه پولس در آنجا بماند و تيطس را نيز در آنجا واگذارد. عقيدة عمومي بر آن است كه پولس، پس از آزاد شدن از زندان روم (بار اول)، در حدود سال 63 ميلادي، به شرق بازگشت كه كريت هم جزو آن بود. پولس، پس از رسيدگي به اوضاع كليساهاي كريت به نيكوپوليس واقع در غرب يونان رفت. در اين هنگام، ارتيماس و تيخيكس جانشين تيطس ميشوند و او بدين ترتيب دوباره به پولس ملحق شده به نيكوپوليس ميرود (تيطس 3 : 12).
آخرين ذكري كه از تيطس شده در دوم تيموتائوس 4 : 10 است كه نشان ميدهد او از روم به دلماطيه رفته است. شواهد نشانگر آنند كه او دوباره به پولس ملحق شده بود و هنگام دستگير شدنش نيز با او بود و او را تا روم همراهي نمود. مشخص نيست كه تيطس در آن ساعات تاريك و آزاردهنده پولس را تنها واگذاشت و يا اينكه خود پولس او را به جهت امر بشارت در حاشية شمال غربي يونان فرستاده بوده است. بنظر ميرسد مورد دوم از صحت بيشتري برخوردار باشد، چرا كه او مردي نيك و وفادار بود. بر حسب روايات، تيطس بعدها اسقف كريت شد و چند سال بعد در سن پيري درگذشت.
كريت
جزيرة كريت كه به كانديانيز معروف است، در جنوب شرقي يونان، سر مرز بين درياي اژه و مديترانه قرار گرفته است. طول اين جزيره 250 كيلومتر و عرض آن حدود 10 تا 50 كيلومتر ميباشد. كريت، سرزميني است كوهستاني كه داراي درههاي حاصلخيز، غني و پر جمعيت است. اين منطقه، «جزيرة صدها شهر» خوانده شده است كه مقّر تمدن باستاني و نيرومندي است كه تا عصر حاضر، اثرات آن در افسانههاي تاريخ يونان مشهود است. بلندترين كوه اين منطقه «آيدا» نام دارد كه محل تولد زئوس خداي يونان و همچنين محل زندگي قانونگذار نيمه افسانهاي به نام مينوس كه پسر زئوس بوده است، ميباشد. اهالي اين بخش، عموماً با اهالي فلسطين هم ريشه هستند و بنظر ميرسد كه اصل مشتركي با كريتياني كه در اول سموئيل 14:30 به آنها اشاره شده است، دارند. اهالي آنجا اكثراً كشتيباناني بي باك، خوشگذران و فاسدالاخلاق بودند.
هستة اصلي كه بنيانگزار كليساي كريت بود، احتمالاً كريتياني بودند كه در روز پنطيكاست به اورشليم آمده بودند (اعمال 2 : 11). در هيچ جاي عهد جديد موردي كه نشان دهد رسولان ديداري از اين كليسا داشتهاند، وجود ندارد جز آنكه پولس را ميبينيم كه بر سر راه سفر به روم، سري به آنجا زد (اعمال 27)، كه اين مورد نيز در رساله به تيطس به صورتي مستتر عنوان شده است. از آنجا كه بنياد كليساها براي پولس بسيار اهميت داشت، بنظر ميرسد كه كليساي كريت نيز در واقع توسط پولس بنيانگزاري شده باشد. چون در غير اينصورت او اختيار و اقتدار لازمي را كه در اين رساله در خطاب به آنها بكار ميبندد، نميداشت. ممكن است كه آنها ثمرة كار پولس در افسس يا قرنتس بوده باشند، چرا كه هر دوي اين شهرها به آنجا بسيار نزديك بود.
نكات تشابه رساله به تيطس و رساله به تيموتائوس: بنظر ميرسد كه هر دوي اين رسالات، همزمان با هم يعني حوالي سال 65 ميلادي برشتة تحرير درآمده باشند. موضوعات آنها نيز مشابه است كه شامل: گزينش و دستگذاري رهبران مناسب، تيطس در كريت و تيموتائوس در افسس است. مشكلات هر دوي اين مكانها نيز بسيار شبيه به هم بود.