نامه اي به مسيحيان
يهودي نژاد (عبرانيان )
راهنما
رساله به عبرانيان
آخرين پيغام خدا به يهود
مسيح، باني عهدي جديد
سرنوشت پر جلال انسان
مخاطبين رساله
مخاطبين اين رساله نام برده نشدهاند. اما از مباحثة مفصلي كه در آن دربارة ارتباط بين مسيح و كهانت لاوي و قربانيهاي هيكل شده است، بطور قطع ميتوان نتيجه گرفت كه اين نامه خطاب به يهوديان نوشته شده است. نويسندة اين رساله، جهت حقانيت بخشيدن به ادعاهايش، بطور مداوم از نقل قولهاي عهد عتيق استفاده مينمايد. عقيدة عمومي بر آن است كه اين رساله خطاب به مسيحيان يهودي نژاد ساكن فلسطين عليالخصوص اورشليم، نوشته شده است.
نويسنده
كليساي شرق، از ابتدا معتقد بود كه اين يكي از رسالههاي پولس رسول بوده است. اما كليساي غرب تا قبل از قرن چهارم آن را به عنوان يكي از اثرات پولس قبول نميكرد. يوسبيوس نيز اين رساله را به پولس نسبت داده است. ترتوليان آن را اثر برنابا دانسته است. كلمنت اسكندريه معتقد بود كه پولس آن را به عبري به رشتة تحرير درآورده و لوقا آن را به يوناني ترجمه نموده است. (زبان يوناني اين رساله از ادبيات بالايي برخوردار است). اُريجن نيز پولس را نويسندة احتمالي اين رساله ميدانست. لوتر حدس ميزد كه اپلس آن را نوشته است كه البته هيچيك از شواهد باستاني، چنين موضوعي را نشان نميدهد. برخي فيليپس و برخي ديگر پرسكله را نويسندة اين رساله معرفي نمودهاند.
اما در طول قرون متمادي، عقيدة عمومي، پولس را نويسندة اصلي اين رساله دانسته است.
تاريخ نگارش رساله
اين رساله، قطعاً قبل از سقوط اورشليم يعني پيش از سال 70 ميلادي به نگارش درآمده است. اگر نويسندة اين رساله، پولس در نظر گرفته شود، بنظر ميرسد كه او آن را در روم بين سالهاي 61 - 63 ميلادي به رشتة تحرير درآورده است.
عبارت «آناني كه از ايتاليا هستند به شما سلام ميرسانند»، نشان دهندة يكي از احتمالاتي است كه اين رساله بايد از روم نوشته شده باشد.
تيموتائوس نيز نزد نويسنده بوده است (13 : 23). او همراه پولس به اورشليم رفته بود (اعمال 4:20) و از آنجا پولس را تا روم همراهي نموده بود (كولسيان 1 : 1). او به تازگي از زندان آزاد شده بود و پولس او را دوباره به سمت شرق فرستاده (فيليپيان 2 : 19 و 24) و اميدوار بود كه بزودي نزد او برگردد. بنظر ميرسد كه پولس و تيموتائوس در تدارك بازگشت به اورشليم بودند (13 : 23 و 19).
اين مورد تقريباً همزمان با قتل يعقوب، اسقف كليساي اورشليم در سال 62 ميلادي بود. پولس و يعقوب دوستان صميمي و محبوب يكديگر بودند. پولس، حدود سه سال پيش در اورشليم بود. بعضي عقيده دارند كه پولس احتمالاً با شنيدن مرگ يعقوب اقدام به نوشتن اين رساله، خطاب به رهبران جديد كليساي يهودي نژاد نمود و بدين ترتيب آنها را ترغيب نمود تا گلة خدا را براي روزهاي سختي كه در آتي در انتظار آنها بود، تقويت نمايند.
اگر اين مورد صحت داشته باشد، دليل عدم وجود نام پولس در اين رساله را ميتوان عدم شهرت او در اورشليم محسوب نمود. اگرچه رهبران كليسا، ميدانستند كه چه كسي اين رساله را نوشته است، اما قرائت آن در كليسا بدون نام بردن اسم پولس به اهميت آن ميافزود. رسالات عهد جديد نوشته شده بودند تا در كليساها خوانده شوند. اين مورد متأسفانه امروز مورد غفلت قرار ميگيرد.
هدف رساله
يكي از اهداف اين رساله آن است كه مسيحيان يهودي نژاد را جهت سقوط اورشليم آمادگي ببخشد. آنها پس از پذيرش عيسي بعنوان مسيح موعود، هنوز نسبت به رسوم قربانيهاي هيكل از خود غيرت نشان ميدادند و احتمالاً تصور ميكردند كه شهر محبوب آنها، اورشليم، تحت سلطنت مسيح تبديل به پايتخت جهان خواهد شد. اما بر عكس اين شهر مقدس تحت حملة ارتش روم با خاك يكسان شد و همة رسوم هيكل نيز از بين رفت.
اين رساله بدين منظور نوشته شد تا به آنها نشان دهد كه قرباني حيوانات كه نسبت به آن بسيار غيور بودند، در واقع مورد استعمال ندارد. در حقيقت كشتن گاو و گوسفند قادر به برداشتن گناهان نيست. در واقع قربانيها به عنوان عملي دائمي در نظر گرفته نشدهاند بلكه آنها تصويري هستند كه در طي قرون ارائه داده تا تجلي قرباني مسيح باشند. پس هم اكنون كه مسيح آمده است، ديگر نيازي به آنها نيست.
رساله به عبرانيان، نسخة مشابه رساله به روميان
رساله به روميان خطاب به پايتخت جهان غير يهودي نوشته شد و رساله به عبرانيان خطاب به پايتخت قوم يهود به رشتة تحرير درآمد. خدا قوم يهود را بنياد نهاده، از آن در طي قرون محافظت بعمل آورده بود تا از طريق يك ملت، همة ملل جهان را مبارك سازد. قرار بود كه از ميان اين قوم پادشاهي برخيزد و بر ساير اقوام حكمراني كند. روميان بوسيلة ارتباط با اين پادشاه، در حكومت جهاني او، وفاداري خويش را نسبت به او نشان ميدادند. عبرانيان نيز ميبايستي ارتباط خود را با پادشاهي كه از ملت آنها برخاسته بود، اثبات مينمودند.
زبان شيواي رساله
نويسندة اين رساله هر كه بوده است، اثري گوهر نشان و عالي ارائه داده است. او موضوعات مختلف را با نظمي منطقي در رسالات خود گنجانيده است، و جملاتي موزون را با دقت و صراحت قابل ملاحظهاي همراه با فصاحت كلام استعمال نموده است.