نامه يعقوب
راهنما
رسالة يعقوب
حكمت مسيحي
اعمال نيك
مذهب راستين
يعقوب
نام دو تن از شاگردان، يعقوب بود: يكي برادر يوحنا كه در واقع پسر ديگر حلفي بود (متي 2:10و3)، و ديگري بزرگترين برادر عيسي بود (متي 13 : 55) كه رهبري كليساي يهودي نژاد را در اختيار داشت (اعمال 12 : 17 ؛ غلاطيان 1 : 19) و عموماً نويسندة اين رساله در نظر گرفته ميشود.
او به عنوان مردي فوقالعاده نيكوكار شناخته شده بود و اغلب آشنايان نام «عادل» را به او داده بودند. گفته شده كه او ساعات طولاني را بر روي زانوانش در دعا سپري مينمود، بطوري كه زانوانش سخت و پينه خورده، به مانند زانوان شتر شده بود. بنظر ميرسد كه او ازدواج كرده بود (اول قرنتيان 5:9). او مردي پر نفوذ در بين يهوديان و همچنين در كليسا بود. پطرس چگونگي آزاد شدنش از زندان را به او اطلاع داد (اعمال 12 : 17). پولس به توصيههاي اوگوش فرا داد (اعمال 21 : 18 - 26). او خود قبلاً يهودي متعصبي بود اما رسالهاي آزادمنشانه خطاب به مسيحيان غير يهودي مينويسد (اعمال 15 : 13 - 29). او در عين حال كه از خدمت پولس در ميان غير يهوديان تجليل نمود، اما خود، شخصاً در ميان يهوديان به خدمت ادامه داد. خدمات او بسياري از يهوديان را بسوي مسيح هدايت نمود.
شهادت يعقوب
بر طبق اطلاعاتي كه يوسفوس و مورخين قرن دوم ارائه ميدهند، كمي پس از سقوط اورشليم بوسيلة ارتش روم در سال 70 ميلادي، هنگامي كه يهوديان، گروه گروه به مسيحيت ميگرويدند، حنانيا كه كاهن اعظم وقت بود به همراه فريسيان و كاتبان شوراي سنهدرين در حدود سال 62 يا 66 ميلادي شوراي سنهدرين را تشكيل داد و به يعقوب «برادر عيسي كه مسيح خوانده ميشد» دستور داد تا در يكي از سالنهاي اجتماعات هيكل اعلام كند كه عيسي، مسيح موعود نيست. اما يعقوب، در عوض اعلام كرد كه عيسي پسر خدا، داور اين جهان است.
اين امر باعث شد كه دشمنانش او را سنگسار كنند و اين در حالي بود كه او دعاي خيرخواهانة «پدر اينها را بيامرز زيرا كه نميدانند چه ميكنند» را بر لب داشت.
رسالة يعقوب
اين رساله، خطاب به مسيحيان يهودينژاد (2 : 1) كه در نقاط مختلف پراكنده شده بودند (1 : 1)، نوشته شد. اين رساله در واقع كتاب امثال عهد جديد است كه موضوعات مختلفي را كه همگي مربوط به بخشهاي عملي زندگي مسيحي است، شامل ميگردد.
رسالة يعقوب، احتمالاً در سال 60 ميلادي، اواخر عمر يعقوب نوشته شد. در آن زمان، حدود 30 سال بود كه او كليساي يهودي نژاد را شباني كرده بود.