8 تابوت عهد در هیکل؛ دعای تقدیس و مبارک ساختن خانه

ترجمه قدیمی گویا

ترجمه قدیمی(کتاب اول پادشاهان)



تابوت‌ عهد در هيكل‌
‌ آنگاه‌ سليمان‌، مشايخ‌ اسرائيل‌ و جميع رؤساي‌ اسباط‌ و سروران‌ خانه‌هاي‌ آباي‌بني‌اسرائيل‌ را نزد سليمان‌ پادشاه‌ در اورشليم‌ جمع‌ كرد تا تابوت‌ عهد خداوند را از شهر داود كه‌ صهيون‌ باشد، برآورند. 2 و جميع‌ مردان‌ اسرائيل‌ در ماه‌ ايتانيم‌ كه‌ ماه‌ هفتم‌ است‌ در عيد نزد سليمان‌ پادشاه‌ جمع‌ شدند. 3 و جميع‌ مشايخ‌ اسرائيل‌ آمدند و كاهنان‌ تابوت‌ را برداشتند. 4 و تابوت‌ خداوند و خيمة‌ اجتماع‌ و همة‌ آلات‌ مقدّس‌ را كه‌ در خيمه‌ بود آوردند و كاهنان‌ و لاويان‌ آنها را برآوردند. 5 و سليمان‌ پادشاه‌ و تمامي‌ جماعت‌ اسرائيل‌ كه‌ نزد وي‌ جمع‌ شده‌ بودند، پيش‌ روي‌ تابوت‌ همراه‌ وي‌ ايستادند، و اينقدر گوسفند و گاو را ذبح‌ كردند كه‌ به‌ شمار و حساب‌ نمي‌آمد. 6 و كاهنان‌ تابوت‌ عهد خداوند را به‌ مكانش‌ در محراب‌ خانه‌، يعني‌ در قدس‌الاقداس‌ زير بالهاي‌ كروبيان‌ درآوردند. 7 زيرا كروبيان‌ بالهاي‌ خود را بر مكان‌ تابوت‌ پهن‌ مي‌كردند و كروبيان‌ تابوت‌ و عصاهايش‌ را از بالا مي‌پوشانيدند. 8 و عصاها اينقدر دراز بود كه‌ سرهاي‌ عصاها از قدسي‌ كه‌ پيش‌ محراب‌ بود، ديده‌ مي‌شد اما از بيرون‌ ديده‌ نمي‌شد و تا امروز در آنجا هست‌. 9 و در تابوت‌ چيزي‌ نبود سواي‌ آن‌ دو لوح‌ سنگ‌ كه‌ موسي‌ در حوريب‌ در آن‌ گذاشت‌، وقتي‌ كه‌ خداوند با بني‌اسرائيل‌ در حين‌ بيرون‌ آمدن‌ ايشان‌ از زمين‌ مصر عهد بست‌. 10 و واقع‌ شد كه‌ چون‌ كاهنان‌ از قدس‌ بيرون‌ آمدند ابر، خانة‌ خداوند را پر ساخت‌. 11 و كاهنان‌ به‌ سبب‌ ابر نتوانستند به‌ جهت‌ خدمت‌ بايستند، زيرا كه‌ جلال‌ يَهُوَه‌، خانة‌ خداوند را پر كرده‌ بود.
12 آنگاه‌ سليمان‌ گفت‌: « خداوند گفته‌ است‌ كه‌ در تاريكي‌ غليظ‌ ساكن‌ مي‌شوم‌. 13 في‌الواقع‌ خانه‌اي‌ براي‌ سكونت‌ تو و مكاني‌ را كه‌ در آن‌ تا به‌ ابد ساكن‌ شوي‌ بنا نموده‌ام‌.»
14 و پادشاه‌ روي‌ خود را برگردانيده‌، تمامي‌ جماعت‌ اسرائيل‌ را بركت‌ داد و تمامي‌ جماعت‌ اسرائيل‌ بايستادند. 15 پس‌ گفت‌: «يَهُوَه‌ خداي‌ اسرائيل‌ متبارك‌ باد كه‌ به‌ دهان‌ خود به‌ پدر من‌ داود وعده‌ داده‌، و به‌ دست‌ خود آن‌ را به‌ جا آورده‌، گفت‌: 16 از روزي‌ كه‌ قوم‌ خود اسرائيل‌ را از مصر برآوردم‌، شهري‌ از جميع‌ اسباط‌ اسرائيل‌ برنگزيدم‌ تا خانه‌اي‌ بنا نمايم‌ كه‌ اسم‌ من‌ در آن‌ باشد، اما داود را برگزيدم‌ تا پيشواي‌ قوم‌ من‌ اسرائيل‌ بشود. 17 و در دل‌ پدرم‌، داود بود كه‌ خانه‌اي‌ براي‌ اسم‌ يَهُوَه‌، خداي‌ اسرائيل‌، بنا نمايد. 18 اما خداوند به‌ پدرم‌ داود گفت‌: چون‌ در دل‌ تو بود كه‌ خانه‌اي‌ براي‌ اسم‌ من‌ بنا نمايي‌، نيكو كردي‌ كه‌ اين‌ را در دل‌ خود نهادي‌. 19 ليكن‌ تو خانه‌ را بنا نخواهي‌ نمود بلكه‌ پسر تو كه‌ از صُلب‌ تو بيرون‌ آيد، او خانه‌ را براي‌ اسم‌ من‌ بنا خواهد كرد. 20 پس‌ خداوند كلامي‌ را كه‌ گفته‌ بود ثابت‌ گردانيد، و من‌ به‌ جاي‌ پدر خود داود برخاسته‌، و بر وفق‌ آنچه‌ خداوند گفته‌ بود بر كرسي‌ اسرائيل‌ نشسته‌ام‌، و خانه‌ را به‌ اسم‌ يَهُوَه‌، خداي‌ اسرائيل‌، بنا كرده‌ام‌. 21 و در آن‌، مكاني‌ مقرّر كرده‌ام‌ براي‌ تابوتي‌ كه‌ عهد خداوند در آن‌ است‌ كه‌ آن‌ را با پدران‌ ما حين‌ بيرون‌ آوردن‌ ايشان‌ از مصر بسته‌ بود.»
دعاي‌ تقديس‌ هيكل‌
22 و سليمان‌ پيش‌ مذبح‌ خداوند به‌ حضور تمامي‌ جماعت‌ اسرائيل‌ ايستاده‌، دستهاي‌ خود را به‌ سوي‌ آسمان‌ برافراشت‌ 23 و گفت‌: «اي‌ يَهُوَه‌، خداي‌ اسرائيل‌، خدايي‌ مثل‌ تو نه‌ بالا در آسمان‌ و نه‌ پايين‌ بر زمين‌ هست‌ كه‌ با بندگان‌ خود كه‌ به‌ حضور تو به‌ تمامي‌ دل‌ خويش‌ سلوك‌ مي‌نمايند، عهد و رحمت‌ را نگاه‌ مي‌داري‌. 24 و آن‌ وعده‌اي‌ كه‌ به‌ بندة‌ خود، پدرم‌ داود داده‌اي‌، نگاه‌ داشته‌اي‌ زيرا به‌ دهان‌ خود وعده‌ دادي‌ و به‌ دست‌ خود آن‌ را وفا نمودي‌ چنانكه‌ امروز شده‌ است‌. 25 پس‌ الا´ن‌ اي‌ يَهُوَه‌، خداي‌ اسرائيل‌، با بندة‌ خود، پدرم‌ داود، آن‌ وعده‌اي‌ را نگاه‌ دار كه‌ به‌ او داده‌ و گفته‌اي‌ كسي‌ كه‌ بر كرسي‌ اسرائيل‌ بنشيند براي‌ تو به‌ حضور من‌ منقطع‌ نخواهد شد، به‌ شرطي‌ كه‌ پسرانت‌ طريق‌هاي‌ خود را نگاه‌ داشته‌، به‌ حضور من‌ سلوك‌ نمايند چنانكه‌ تو به‌ حضورم‌ رفتار نمودي‌. 26 و الا´ن‌ اي‌ خداي‌ اسرائيل‌ تمنّا اينكه‌ كلامي‌ كه‌ به‌ بندة‌ خود، پدرم‌ داود گفته‌اي‌، ثابت‌ بشود.
27 «اما آيا خدا في‌الحقيقة‌ بر زمين‌ ساكن‌ خواهد شد؟ اينك‌ فلك‌ و فلك‌الافلاك‌ تو را گنجايش‌ ندارد تا چه‌ رسد به‌ اين‌ خانه‌اي‌ كه‌ من‌ بنا كرده‌ام‌. 28 ليكن‌ اي‌ يَهُوَه‌، خداي‌ من‌، به‌ دعا و تضرّع‌ بندة‌ خود توجه‌ نما و استغاثه‌ و دعايي‌ را كه‌ بنده‌ات‌ امروز به‌ حضور تو مي‌كند، بشنو، 29 تا آنكه‌ شب‌ و روز چشمان‌ تو بر اين‌ خانه‌ باز شود و بر مكاني‌ كه‌ درباره‌اش‌ گفتي‌ كه‌ اسم‌ من‌ در آنجا خواهد بود و تا دعايي‌ را كه‌ بنده‌ات‌ به‌ سوي‌ اين‌ مكان‌ بنمايد، اجابت‌ كني‌. 30 و تضرّع‌ بنده‌ات‌ وقوم‌ خود اسرائيل‌ را كه‌ به‌ سوي‌ اين‌ مكان‌ دعا مي‌نمايند، بشنو و از مكان‌ سكونت‌ خود، يعني‌ از آسمان‌ بشنو و چون‌ شنيدي‌ عفو نما.
31 «اگر كسي‌ به‌ همساية‌ خود گناه‌ ورزد و قسم‌ بر او عرضه‌ شود كه‌ بخورد و او آمده‌ پيش‌ مذبح‌ تو در اين‌ خانه‌ قسم‌ خورد، 32 آنگاه‌ از آسمان‌ بشنو و عمل‌ نموده‌، به‌ جهت‌ بندگانت‌ حكم‌ نما و شريران‌ را ملزم‌ ساخته‌، راه‌ ايشان‌ را به‌ سر ايشان‌ برسان‌ و عادلان‌ را عادل‌ شمرده‌، ايشان‌ را بر حسب‌ عدالت‌ ايشان‌ جزا ده‌.
33 «و هنگامي‌ كه‌ قوم‌ تو اسرائيل‌ به‌ سبب‌ گناهي‌ كه‌ به‌ تو ورزيده‌ باشند به‌ حضور دشمنان‌ خود مغلوب‌ شوند، اگر به‌ سوي‌ تو بازگشت‌ نموده‌، اسم‌ تو را اعتراف‌ نمايند و نزد تو در اين‌ خانه‌ دعا و تضرّع‌ نمايند، 34 آنگاه‌ از آسمان‌ بشنو و گناه‌ قوم‌ خود، اسرائيل‌ را بيامرز و ايشان‌ را به‌ زميني‌ كه‌ به‌ پدران‌ ايشان‌ داده‌اي‌ بازآور.
35 «هنگامي‌ كه‌ آسمان‌ بسته‌ شود و به‌ سبب‌ گناهي‌ كه‌ به‌ تو ورزيده‌ باشند باران‌ نبارد، اگر به‌ سوي‌ اين‌ مكان‌ دعا كنند و اسم‌ تو را اعتراف‌ نمايند و به‌ سبب‌ مصيبتي‌ كه‌ به‌ ايشان‌ رسانيده‌ باشي‌ از گناه‌ خويش‌ بازگشت‌ كنند، 36 آنگاه‌ از آسمان‌ بشنو و گناه‌ بندگانت‌ و قوم‌ خود اسرائيل‌ را بيامرز و ايشان‌ را به‌ راه‌ نيكو كه‌ در آن‌ بايد رفت‌، تعليم‌ ده‌ و به‌ زمين‌ خود كه‌ آن‌ را به‌ قوم‌ خويش‌ براي‌ ميراث‌ بخشيده‌اي‌، باران‌ بفرست‌.
37 «اگر در زمين‌ قحطي‌ باشد و اگر وبا يا باد سموم‌ يا يرقان‌ باشد و اگر ملخ‌ يا كِرْم‌ باشد و اگر دشمنان‌ ايشان‌، ايشان‌ را در شهرهاي‌ زمين‌ ايشان‌ محاصره‌ نمايند، هر بلايي‌ يا هر مرضي‌ كه‌ بوده‌باشد، 38 آنگاه‌ هر دعا و هر استغاثه‌اي‌ كه‌ از هر مرد يا از تمامي‌ قوم‌ تو، اسرائيل‌، كرده‌ شود كه‌ هريك‌ از ايشان‌ بلاي‌ دل‌ خود را خواهند دانست‌، و دستهاي‌ خود را به‌ سوي‌ اين‌ خانه‌ دراز نمايند، 39 آنگاه‌ از آسمان‌ كه‌ مكان‌ سكونت‌ تو باشد، بشنو و بيامُرز و عمل‌ نموده‌، به‌ هر كس‌ كه‌ دل‌ او را مي‌داني‌ به‌ حسب‌ راههايش‌ جزا بده‌، زيرا كه‌ تو به‌ تنهايي‌ عارف‌ قلوب‌ جميع‌ بني‌آدم‌ هستي‌. 40 تا آنكه‌ ايشان‌ در تمام‌ روزهايي‌ كه‌ به‌ روي‌ زمينـي‌ كه‌ به‌ پدران‌ ما داده‌اي‌ زنـده‌ باشنـد، از تـو بترسنـد.
41 «و نيز غريبي‌ كه‌ از قوم‌ تو، اسرائيل‌، نباشد و به‌ خاطر اسم‌ تو از زمين‌ بعيد آمده‌ باشد، 42 زيرا كه‌ آوازة‌ اسم‌ عظيمت‌ و دست‌ قويّت‌ و بازوي‌ دراز تو را خواهند شنيد، پس‌ چون‌ بيايد و به‌ سوي‌ اين‌ خانه‌ دعا نمايد، 43 آنگاه‌ از آسمان‌ كه‌ مكان‌ سكونت‌ توست‌ بشنو و موافق‌ هر چه‌ آن‌ غريب‌ از تو استدعا نمايد به‌ عمل‌ آور تا جميع‌ قومهاي‌ جهان‌ اسم‌ تو را بشناسند و مثل‌ قوم‌ تو، اسرائيل‌، از تو بترسند و بدانند كه‌ اسم‌ تو بر اين‌ خانه‌اي‌ كه‌ بنا كرده‌ام‌، نهاده‌ شده‌ است‌.
44 «اگر قوم‌ تو براي‌ مقاتله‌ با دشمنان‌ خود به‌ راهي‌ كه‌ ايشان‌ را فرستاده‌ باشي‌ بيرون‌ روند و ايشان‌ به‌ سوي‌ شهري‌ كه‌ تو برگزيده‌اي‌ و خانه‌اي‌ كه‌ به‌ جهت‌ اسم‌ تو بنا كرده‌ام‌، نزد خداوند دعا نمايند، 45 آنگاه‌ دعا و تضرع‌ ايشان‌ را از آسمان‌ بشنو و حق‌ ايشان‌ را بجا آور.
46 «و اگر به‌ تو گناه‌ ورزيده‌ باشند، زيرا انساني‌ نيست‌ كه‌ گناه‌ نكند و تو بر ايشان‌ غضبناك‌ شده‌، ايشان‌ را به‌ دست‌ دشمنان‌ تسليم‌ كرده‌ باشي‌ و اسيركنندگان‌ ايشان‌، ايشان‌ را به‌ زمين‌ دشمنان‌ خواه‌ دور و خواه‌ نزديك‌ به‌ اسيري‌ ببرند، 47 پس‌اگر ايشان‌ در زميني‌ كه‌ در آن‌ اسير باشند به‌ خود آمده‌، بازگشت‌ نمايند و در زمين‌ اسيري‌ خود نزد تو تضرّع‌ نموده‌، گويند كه‌ گناه‌ كرده‌، و عصيان‌ ورزيده‌، و شريرانه‌ رفتار نموده‌ايم‌، 48 و در زمينِ دشمناني‌ كه‌ ايشان‌ را به‌ اسيري‌ برده‌ باشند به‌ تمامي‌ دل‌ و به‌ تمامي‌ جان‌ خود به‌ تو بازگشت‌ نمايند، و به‌ سوي‌ زميني‌ كه‌ به‌ پدران‌ ايشان‌ داده‌اي‌ و شهري‌ كه‌ برگزيده‌ و خانه‌اي‌ كه‌ براي‌ اسم‌ تو بنا كرده‌ام‌، نزد تو دعا نمايند، 49 آنگاه‌ از آسمان‌ كه‌ مكان‌ سكونت‌ توست‌، دعا و تضرع‌ ايشان‌ را بشنو و حق‌ ايشان‌ را بجا آور. 50 و قوم‌ خود را كه‌ به‌ تو گناه‌ ورزيده‌ باشند، عفو نما و تمامي‌ تقصيرهاي‌ ايشان‌ را كه‌ به‌ تو ورزيده‌ باشند بيامـرز و ايشان‌ را در دل‌ اسيركنندگان‌ ايشان‌ ترحم‌ عطا فرما تا بر ايشان‌ ترحم‌ نمايند. 51 زيرا كه‌ ايشان‌ قـوم‌ تـو و ميراث‌ تو مي‌باشند كه‌ از مصـر از ميان‌ كورة‌ آهن‌ بيرون‌ آوردي‌. 52 تا چشمان‌ تو به‌ تضرع‌ بنده‌ات‌ و به‌ تضرع‌ قوم‌ تو اسرائيل‌ گشاده‌ شود و ايشـان‌ را در هـر چه‌ نـزد تـو دعا نماينـد، اجابت‌ نمايي‌. 53 زيرا كه‌ تو ايشان‌ را از جميع‌ قومهاي‌ جهان‌ براي‌ ارثيّت‌ خويش‌ ممتاز نموده‌اي‌ چنانكه‌ به‌ واسطة‌ بندة‌ خود موسي‌ وعده‌ دادي‌ هنگامي‌ كه‌ تو اي‌ خداوند يَهُوَه‌ پـدران‌ ما را از مصـر بيرون‌ آوردي‌.»
54 و واقع‌ شد كه‌ چون‌ سليمان‌ از گفتن‌ تمامي‌ اين‌ دعا و تضرع‌ نزد خداوند فارغ‌ شد، از پيش‌ مذبح‌ خداوند از زانو زدن‌ و دراز نمودن‌ دستهاي‌ خود به‌ سوي‌ آسمان‌ برخاست‌، 55 و ايستاده‌، تمامي‌ جماعت‌ اسرائيل‌ را به‌ آواز بلند بركت‌ داد و گفت‌:
56 «متبارك‌ باد خداوند كه‌ قوم‌ خود، اسرائيل‌را موافق‌ هر چه‌ وعده‌ كرده‌ بود، آرامي‌ داده‌ است‌ زيرا كه‌ از تمامي‌ وعده‌هاي‌ نيكو كه‌ به‌ واسطة‌ بندة‌ خود، موسي‌ داده‌ بود، يك‌ سخن‌ به‌ زمين‌ نيفتاد. 57 يَهُوَه‌ خداي‌ ما با ما باشد چنانكه‌ با پدران‌ ما مي‌بود و ما را ترك‌ نكند و رد ننمايد. 58 و دلهاي‌ ما را به‌ سوي‌ خود مايل‌ بگرداند تا در تمامي‌ طريق‌هايش‌ سلوك‌ نموده‌، اوامر و فرايض‌ و احكام‌ او را كه‌ به‌ پدران‌ ما امر فرموده‌ بود، نگاه‌ داريم‌. 59 و كلمات‌ اين‌ دعايي‌ كه‌ نزد خداوند گفته‌ام‌، شب‌ و روز نزديك‌ يَهُوَه‌ خداي‌ ما باشد تا حق‌ بندة‌ خود و حق‌ قوم‌ خويش‌ اسرائيل‌ را بر حسب‌ اقتضاي‌ هر روز بجا آورد. 60 تا تمامي‌ قوم‌هاي‌ جهان‌ بدانند كه‌ يَهُوَه‌ خداست‌ و ديگري‌ نيست‌. 61 پس‌ دل‌ شما با يَهُوَه‌ خداي‌ ما كامل‌ باشد تا در فرايض‌ او سلوك‌ نموده‌، اوامر او را مثل‌ امروز نگاه‌ داريد.»
مبارك‌ ساختن‌ خانه‌
62 پس‌ پادشاه‌ و تمامي‌ اسرائيل‌ با وي‌ به‌ حضور خداوند قرباني‌ها گذرانيدند. 63 و سليمان‌ به‌ جهت‌ ذبايح‌ سلامتي‌ كه‌ براي‌ خداوند گذارنيد، بيست‌ و دو هزار گاو و صد و بيست‌ هزار گوسفند ذبح‌ نمود و پادشاه‌ و جميع‌ بني‌اسرائيل‌، خانة‌ خداوند را تبريك‌ نمودند. 64 و در آن‌ روز پادشاه‌ وسط‌ صحن‌ را كه‌ پيش‌ خانة‌ خداوند است‌، تقديس‌ نمود زيرا چونكه‌ مذبح‌ برنجيني‌ كه‌ به‌ حضور خداوند بود به‌ جهت‌ گنجايش‌ قرباني‌هاي‌ سوختني‌ و هداياي‌ آردي‌ و پيه‌ قرباني‌هاي‌ سلامتي‌ كوچك‌ بود، از آن‌ جهت‌ قرباني‌هاي‌ سوختني‌ و هداياي‌ آردي‌ و پيه‌ ذبايح‌سلامتي‌ را در آنجا گذرانيد.
65 و در آن‌ وقت‌ سليمان‌ و تمامي‌ اسرائيل‌ با وي‌ عيد را نگاه‌ داشتند و آن‌ انجمن‌ بزرگ‌ از مَدخَلِ حَمات‌ تا وادي‌ مصر هفت‌ روز و هفت‌ روز يعني‌ چهارده‌ روز به‌ حضور يَهُوَه‌، خداي‌ ما بودند. 66 و در روز هشتم‌، قوم‌ را مرخص‌ فرمود و ايشان‌ براي‌ پادشاه‌ بركت‌ خواسته‌، و با شادماني‌ و خوشدلي‌ به‌ سبب‌ تمامي‌ احساني‌ كه‌ خداوند به‌ بندة‌ خود، داود و به‌ قوم‌ خويش‌ اسرائيل‌ نموده‌ بود، به‌ خيمه‌هاي‌ خود رفتند.
ترجمه تفسیری


صندوق‌ عهد به‌ خانه‌ خدا منتقل‌ مي‌شود
(2 تواريخ‌ 5:2 - 6:2)
آنگاه‌ سليـمان‌ پادشـاه‌ تمام‌ سـران‌ قبـايل‌ و طوايف‌ قوم‌ اسرائيل‌ را به‌ اورشليم‌ دعوت‌ كرد تا صندوق‌ عهد خداوند را كه‌ در صهيون‌، شهر داود بود به‌ خانه‌ خدا بياورند. 2 همه‌ آنها در روزهاي‌ عيد خيمه‌ها در ماه‌ ايتانيم‌ كه‌ ماه‌ هفتم‌ است‌ در اورشليم‌ جمع‌ شدند. 3و4 آنگاه‌ كاهنان‌ و لاويان‌ صندوق‌ عهد و خيمه‌ عبادت‌ را با تمام‌ ظروف‌ مقدسي‌ كه‌ در آن‌ بود،به‌ خانه‌ خدا آوردند. 5 سپس‌ سليمان‌ پادشاه‌ و تمام‌ بني‌اسرائيل‌ در برابر صندوق‌ عهد خداوند جمع‌ شدند و در آن‌ روز تعداد زيادي‌ گاو و گوسفند قرباني‌ كردند. تعداد گاو و گوسفند قرباني‌ شده‌ آنقدر زياد بود كه‌ نمي‌شد شمرد.
6 سپس‌ كاهنان‌، صندوق‌ عهد را به‌ درون‌ قدس‌الاقداس‌ خانه‌ خداوند بردند و آن‌ را زير بالهاي‌ آن‌ دو مجسمه‌ فرشته‌ قرار دادند. 7 مجسمه‌ فرشته‌ها طوري‌ ساخته‌ شده‌ بود كه‌ بالهايشان‌ روي‌ صندوق‌ عهد خداوند و روي‌ چوبهاي‌ حامل‌ صندوق‌ گسترده‌ مي‌شد و آن‌ را مي‌پوشاند. 8 اين‌ چوبها آنقدر دراز بود كه‌ از داخل‌ اتاق‌ دوم‌ يعني‌ قدس‌ ديده‌ مي‌شدند اما از حياط‌ ديده‌ نمي‌شدند. (اين‌ چوبها هنوز هم‌ در آنجا هستند.) 9 در صندوق‌ عهد چيزي‌ جز دو لوح‌ سنگي‌ نبود. وقتي‌ خداوند با قوم‌ خود، پس‌ از بيرون‌ آمدنشان‌ از مصر، در كوه‌ حوريب‌ عهد و پيمان‌ بست‌، موسي‌ آن‌ دو لوح‌ را در صندوق‌ عهد گذاشت‌.
10 وقتي‌ كاهنان‌ از قدس‌ بيرون‌ مي‌آمدند ناگهان‌ ابري‌ خانه‌ خداوند را پر ساخت‌ 11 و حضور پر جلال‌ خداوند آن‌ مكان‌ را فرا گرفت‌ بطوري‌ كه‌ كاهنان‌ نتوانستند به‌ خدمت‌ خود ادامه‌ دهند.
12و13 آنگاه‌ سليمان‌ پادشاه‌ اينطور دعا كرد:
«خداوندا، تو فرموده‌اي‌ كه‌ در ابر غليظ‌ و تاريك‌ ساكن‌ مي‌شوي‌؛ ولي‌ من‌ براي‌ تو خانه‌اي‌ ساخته‌ام‌ تا هميشه‌ در آن‌ منزل‌ گزيني‌!»

سليمان‌ براي‌ قوم‌ سخنراني‌ مي‌كند
(2 تواريخ‌ 6:3-11)
14و15 سپس‌ پادشاه‌ رو به‌ جماعتي‌ كه‌ ايستاده‌ بودند كرد و ايشان‌ را بركت‌ داده‌، گفت‌: «سپاس‌ بر خداوند، خداي‌ اسرائيل‌ كه‌ آنچه‌ را به‌ پدرم‌ داود وعده‌ داده‌ بود، امروز با قدرت‌ خود بجا آورده‌ است‌. 16 او به‌ پدرم‌ فرمود: از زماني‌ كه‌ قوم‌ خود را از مصر بيرون‌ آوردم‌ تاكنون‌ در هيچ‌ جاي‌ سرزمين‌ اسرائيل‌ هرگز شهري‌ را انتخاب‌ نكرده‌ام‌ تا در آنجا خانه‌اي‌ براي‌ حرمت‌ نام‌ من‌ بنا شود ولي‌ داود را انتخاب‌ كرده‌ام‌ تا بر قوم‌ من‌ حكومت‌ كند.
17 «پدرم‌ داود مي‌خواست‌ خانه‌اي‌ براي‌ خداوند، خداي‌ اسرائيل‌ بنا كند، 18 اما خداوند به‌ او فرمود: قصد و نيت‌ تو خوب‌ است‌، 19 اما كسي‌ كه‌ بايد خانه‌ خدا را بسازد تو نيستي‌؛ پسر تو خانه‌ مرا بنا خواهد كرد. 20 حال‌، خداوند به‌ وعده‌ خود وفا كرده‌ است‌. زيرا من‌ بجاي‌ پدرم‌ بر تخت‌ سلطنت‌ اسرائيل‌ نشسته‌ام‌ و اين‌ خانه‌ را براي‌ عبادت‌ خداوند، خداي‌ اسرائيل‌ ساخته‌ام‌، 21 و در آنجا مكانـي‌ بـراي‌ صنـدوق‌ عهد آماده‌ كرده‌ام‌ عهدي‌ كه‌ خداوند هنگامي‌ كه‌ اجداد ما را از مصر بيرون‌ آورد، با ايشان‌ بست‌.»

دعاي‌ سليمان‌
(2 تواريخ‌ 6:12-42)
22و23 آنگاه‌ سليمان‌ در حضور جماعت‌ اسرائيل‌، روبروي‌ قربانگاه‌ خداوند ايستاده‌، دستهاي‌ خود را بطرف‌ آسمان‌ بلند كرد و گفت‌: «اي‌ خداوند، خداي‌ اسرائيل‌، در تمام‌ زمين‌ و آسمان‌ خدايي‌ همانند تو وجود ندارد. تو خدايي‌ هستي‌ كه‌ عهد پر از رحمت‌ خود را با كساني‌ كه‌ با تمام‌ دل‌ احكام‌ تو را اطاعت‌ مي‌كنند نگاه‌ مي‌داري‌. 24 تو به‌ وعده‌اي‌ كه‌ به‌ بنده‌ خود، پدرم‌ داود دادي‌، امروز وفا كرده‌اي‌. 25 پس‌ اي‌ خداوند، خداي‌ اسرائيل‌، اينك‌ به‌ اين‌ وعده‌اي‌ هم‌ كه‌ به‌ پدرم‌ دادي‌ وفا كن‌ كه‌ فرمودي‌: اگر فرزندان‌ تو مانند خودت‌ مطيع‌ دستورات‌ من‌ باشند هميشه‌ يكنفر از نسل‌ تو بر اسرائيل‌ پادشاهي‌ خواهد كرد. 26 اكنون‌ اي‌ خداي‌ اسرائيل‌، از تو خواستارم‌ كه‌ اين‌ وعده‌اي‌ را كه‌ به‌ پدرم‌ دادي‌، به‌ انجام‌ برساني‌.
27 «ولي‌ آيا ممكن‌ است‌ كه‌ خدا واقعاً روي‌ زمين‌ ساكن‌ شود؟ اي‌ خداوند، حتي‌ آسمانها گنجايش‌ تو را ندارند، چه‌ رسد به‌ اين‌ خانه‌اي‌ كه‌ من‌ ساخته‌ام‌. 28 با وجود اين‌، اي‌ خداوند، خداي‌ من‌، تو دعاي‌ مرا بشنو و آن‌ را مستجاب‌ فرما. 29 چشمان‌ تو شبانه‌ روز بر اين‌ خانه‌ باشد كه‌ براي‌ خود انتخاب‌ كرده‌اي‌. هر وقت‌ در اين‌ مكان‌ دعا مي‌كنم‌، دعاي‌ مرا بشنو و اجابت‌ فرما. 30 نه‌ تنها من‌، بلكه‌ هر وقت‌ قوم‌ تو اسرائيل‌ نيز در اينجا دعا مي‌كنند، تو دعاي‌ آنها را اجابت‌ فرما و از آسمان‌ كه‌ محل‌ سكونت‌ تو است‌، استغاثه‌ ايشان‌را بشنو و گناهانشان‌ را ببخش‌.
31 «هرگاه‌ كسي‌ متهم‌ به‌ جرمي‌ شده‌ باشد و از او بخواهند كنار اين‌ قربانگاه‌ سوگند ياد كند كه‌ بيگناه‌ است‌، 32 آنوقت‌ از آسمان‌ بشنو و داوري‌ كن‌. اگر به‌ دروغ‌ سوگند ياد نموده‌ و مقصر باشد وي‌ را به‌ سزاي‌ عملش‌ برسان‌، در غير اينصورت‌ بي‌گناهي‌ او را ثابت‌ و اعلام‌ كن‌.
33و34 «وقتي‌ قوم‌ تو اسرائيل‌ گناه‌ ورزند و مغلوب‌ دشمن‌ شوند، ولي‌ بعد بسوي‌ تو روي‌ آورند و اعتراف‌ نمايند و در اين‌ خانه‌ به‌ درگاه‌ تو دعا كنند، آنگاه‌ از آسمان‌ ايشان‌ را اجابت‌ فرما و گناه‌ قوم‌ خود را بيامرز و بار ديگر آنان‌ را به‌ اين‌ سرزمين‌ كه‌ به‌ اجداد ايشان‌ بخشيده‌اي‌، بازگردان‌.
35 اگر قوم‌ تو گناه‌ كنند و دريچه‌ آسمان‌ بسبب‌ گناهشان‌ بسته‌ شود و ديگر باران‌ نبارد، آنگاه‌ كه‌ آنها از گناهشان‌ بازگشت‌ نموده‌، اعتراف‌ نمايند و در اين‌ خانه‌ بدرگاه‌ تو دعا كنند، 36 تو از آسمان‌ دعاي‌ ايشان‌ را اجابت‌ فرما و گناه‌ بندگان‌ خود را بيامرز و راه‌ راست‌ را به‌ ايشان‌ نشان‌ بده‌ و بر زميني‌ كه‌ به‌ قوم‌ خود به‌ ملكيت‌ داده‌اي‌ باران‌ بفرست‌.
37 «هرگاه‌ اين‌ سرزمين‌ دچار قحطي‌ يا طاعون‌ شود، يا محصول‌ آن‌ بر اثر بادهاي‌ سوزان‌ و هجوم‌ ملخ‌ از بين‌ برود، يا دشمن‌ قوم‌ تو را در شهر محاصره‌ كند و يا هر بلا و مرض‌ ديگري‌ پيش‌ آيد 38 و قوم‌ تو، هر يك‌ دستهاي‌ خود را بسوي‌ اين‌ خانه‌ دراز كرده‌، دعا كنند، آنگاه‌ تو ناله‌هـاي‌ ايشـان‌ را 39 از آسمان‌ كه‌ محل‌ سكونت‌ تو است‌، بشنو و گناهشان‌ را ببخش‌. اي‌ خدا تو كه‌ از دل‌ مردم‌ آگاهي‌، هر كس‌ را برحسب‌ كارهايش‌ جزا بده‌ 40 تا قـوم‌ تـو در اين‌ سرزمينـي‌ كه‌ به‌ اجـدادشان‌ بخشيـده‌اي‌ همـواره‌ از تـو اطاعت‌ كننـد.
41و42 «وقتي‌ بيگانگان‌ از عظمت‌ نام‌ تو و معجزات‌ شگفت‌انگيزت‌ با خبر شوند و از سرزمينهاي‌ دور براي‌ پرستش‌ تـو به‌ اينجا بياينـد و در ايـن‌ خانه‌ دعـا كننـد 43 آنگاه‌ از آسمان‌ كه‌ محل‌ سكونت‌ توست‌، دعاي‌ آنها را بشنو و هر چه‌ مي‌خواهند به‌ آنها ببخش‌ تا تمام‌ اقوام‌ روي‌ زمين‌ تو را بشناسند و مانند قومت‌اسرائيل‌ تو را احترام‌ كرده‌، بدانند كه‌ حضور تو در اين‌ خانه‌اي‌ است‌ كه‌ من‌ ساخته‌ام‌.
44 «اگر قومت‌ به‌ فرمان‌ تو به‌ جنگ‌ دشمن‌ بروند و از ميدان‌ جنگ‌ بسوي‌ اين‌ شهر برگزيده‌ تو و اين‌ خانـه‌اي‌ كه‌ بـه‌ اسم‌ تـو ساختـه‌ام‌ نزد تـو دعـا كنند، 45 آنوقت‌ از آسمان‌ دعاي‌ ايشان‌ را اجابت‌ فرما و آنها را در جنگ‌ پيروز گردان‌.
46 «اگر قوم‌ تو نسبت‌ به‌ تو گناه‌ كنند و كيست‌ كه‌ گناه‌ نكند؟ و تو بر آنها خشمگين‌ شوي‌ و اجازه‌ دهي‌ دشمن‌ آنها را به‌ كشور خود، خواه‌ دور و خواه‌ نزديك‌، به‌ اسارت‌ ببرد، 47 سپس‌ در آن‌ كشور بيگانه‌ به‌ خود آيند و توبه‌ كرده‌، به‌ تو پناه‌ آورند و دعا نموده‌، بگويند: خداوندا، ما به‌ راه‌ خطا رفته‌ايم‌ و مرتكب‌ گناه‌ شده‌ايم‌! 48 و از گناهان‌ خود دست‌ بكشند و بطرف‌ اين‌ سرزمين‌ كه‌ به‌ اجداد ايشان‌ بخشيدي‌ و اين‌ شهر برگزيده‌ات‌ و اين‌ خانه‌اي‌ كه‌ به‌ اسم‌ تو ساخته‌ام‌ دعا كنند، 49 آنگاه‌ از آسمان‌ كه‌ محل‌ سكونت‌ توست‌، دعاها و ناله‌هاي‌ ايشان‌ را بشنو و به‌ داد آنان‌ برس‌. 50 قوم‌ خود را كه‌ نسبت‌ به‌ تو گناه‌ كرده‌اند بيامرز و تقصيراتشان‌ را ببخش‌ و در دل‌ دشمن‌ نسبت‌ به‌ آنها ترحم‌ ايجاد كن‌؛ 51 زيرا آنها قوم‌ تو و از آن‌ تو هستند و تو ايشان‌ را از اسارت‌ و بندگي‌ مصريها آزاد كردي‌!
52 «اي‌ خداوند، همواره‌ بر بنده‌ات‌ و قومت‌ نظر لطف‌ بفرما و دعاها و ناله‌هايشان‌ را بشنو. 53 زيرا وقتي‌ اجداد ما را از سرزمين‌ مصر بيرون‌ آوردي‌، به‌ بنده‌ خود موسي‌ فرمودي‌: من‌ قوم‌ اسرائيل‌ را از ميان‌ تمام‌ قـوم‌هاي‌ جهان‌ انتخاب‌ كرده‌ام‌ تا قوم‌ خاص‌ من‌ باشد!»

دعاي‌ بركت‌ سليمان‌
54و55 سليمان‌ همانطور كه‌ زانو زده‌ و دستهاي‌ خود را بسوي‌ آسمان‌ بلند كرده‌ بود، دعاي‌ خود را به‌ پايان‌ رسانيد. سپس‌ از برابر قربانگاه‌ خداوند برخاست‌ و با صداي‌ بلند براي‌ تمام‌ بني‌اسرائيل‌ بركت‌ طلبيد و گفت‌:
56 «سپاس‌ بر خداوند كه‌ همه‌ وعده‌هاي‌ خود را درحق ما به‌ انجام‌ رسانيد و به‌ قوم‌ خود آرامش‌ و آسايش‌ بخشيد. خدا به‌ تمام‌ وعده‌هاي‌ خوبي‌ كه‌ توسط‌ بـنده‌ خويش‌ موسـي‌ به‌ مـا داده‌ بـود، وفا نموده‌ است‌. 57 همانگونه‌ كه‌ خداوند، خداي‌ ما، با اجداد ما بـود، با مـا نيز باشد و هرگز ما را تـرك‌ نگويد و وانگذارد. 58 او قلبهـاي‌ ما را بسـوي‌ خود مايـل‌ گردانـد تا ما از او پيروي‌ كنيم‌ و از تمامـي‌ احكام‌ و دستوراتـي‌ كه‌ بـه‌ اجـداد مـا داده‌؛ اطاعـت‌ نماييـم‌. 59 خداوند، خداي‌ ما تمام‌ كلمات‌ اين‌ دعا را شب‌ و روز در نظر داشته‌ باشد و برحسب‌ نياز روزانه‌، مرا و قـوم‌ بني‌اسرائيل‌ را يـاري‌ دهد، 60 تا همه‌ قومهـاي‌ جهان‌ بدانند كه‌ فقط‌ خداوند، خداست‌ و غيـر از او خداي‌ ديگري‌ وجـود نـدارد. 61 اي‌ قـوم‌ مـن‌، با تمـام‌ دل‌ از خداونـد، خدايمـان‌ پيـروي‌ كنيـد و ماننـد امـروز، از احكام‌ و دستورات‌ او اطاعت‌ نماييد.»

تقديس‌ خانه‌ خدا
(2 تواريخ‌ 7:4-10)
62و63 سپس‌ پادشاه‌ و تمام‌ مردم‌ قرباني‌هاي‌ سلامتي‌ به‌ خداوند تقديم‌ كردند. جمعاً بيست‌ و دو هزار گاو و صد و بيست‌ هزار گوسفند ذبح‌ شد. به‌ اين‌ ترتيب‌، خانه‌ خداوند را تبرك‌ نمودند. 64 چون‌ قربانگاه‌ مفرغي‌ خانه‌ خداوند گنجايش‌ آن‌ همه‌ قرباني‌هاي‌ سوختني‌ و هداياي‌ آردي‌ و پيه‌ قرباني‌هاي‌ سلامتي‌ را نداشت‌ پس‌ پادشاه‌ وسط‌ حياط‌ خانه‌ خدا را بعنوان‌ قربانگاه‌ تقديس‌ كرد تا از آنجا نيز استفاده‌ كنند. 65 اين‌ جشن‌ چهارده‌ روز طول‌ كشيد و گروه‌ بي‌شماري‌ از سراسر اسرائيل‌، از گذرگاه‌ حمات‌ گرفته‌، تا سرحد مصر، در آن‌ شركت‌ كردند. 66 روز بعد سليمان‌ مردم‌ را مرخص‌ كرد و آنها بخاطر تمام‌ بركاتي‌ كه‌ خداوند به‌ خدمتگزار خود داود و قوم‌ خويش‌ اسرائيل‌ عطا كرده‌ بود با خوشحالي‌ به‌ شهرهاي‌ خود بازگشتند و براي‌ سلامتي‌ پادشاه‌ دعا كردند.
  • مطالعه 1497 مرتبه
  • آخرین تغییرات در %ق ظ, %09 %509 %1394 %11:%بهمن