ترجمه قدیمی گویا
|
ترجمه قدیمی(کتاب دوم تواریخ)
برگزاري مجدد فِصَح
و يُوشيّا عيد فِصَحي در اورشليم براي خداوند نگاه داشت، و فِصَح را در چهاردهم ماه اول در اورشليم ذبح نمودند. 2 و كاهنان را بر وظايف ايشان قرار داده، ايشان را براي خدمت خانة خداوند قوي دل ساخت. 3 و به لاوياني كه تمامي اسرائيل را تعليم ميدادند و براي خداوند تقديس شده بودند، گفت: «تابوت مقدس را در خانهاي كه سليمان بن داود، پادشاهاسرائيل بنا كرده است بگذاريد. و ديگر بر دوش شما بار نباشد. الا´ن به خدمت يَهُوَه خداي خود و به قوم او اسرائيل بپردازيد. 4 و خويشتن را برحسب خاندانهاي آباي خود و فرقههاي خويش بر وفق نوشتة داود، پادشاه اسرائيل و نوشتة پسرش سليمان مستعد سازيد. 5 و برحسب فرقههاي خاندانهاي آباي برادران خويش يعني بنيقوم و موافق فرقههاي خاندانهاي آباي لاويان در قدس بايستيد. 6 و فِصَح را ذبح نماييد و خويشتن را تقديس نموده، براي برادران خود تدارك بينيد تا برحسب كلامي كه خداوند به واسطة موسي گفته است عمل نمايند.»
7 پس يوشيا به بنيقوم يعني به همة آناني كه حاضر بودند، از گله برهها و بزغالهها به قدر سي هزار رأس، همة آنها را به جهت قربانيهاي فِصَح داد و از گاوان سه هزار رأس كه همة اينها از اموال خاص پادشاه بود. 8 و سروران او به قوم و به كاهنان و به لاويان هداياي تَبَرُّعي دادند. و حلقيا و زكريا و يحيئيل كه رؤساي خانة خدا بودند، دو هزار و ششصد بره و سيصد گاو به جهت قربانيهاي فِصَح دادند. 9 و كوننيا و شَمَعْيا و نَتَنْيئيل برادرانش و حَشبا و يَعْيئيل و يوزاباد كه رؤساي لاويان بودند، پنج هزار بره و پانصد گاو به لاويان به جهت قربانيهاي فِصَح دادند.
10 پس آن خدمت مهيا شد و كاهنان در جايهاي خود و لاويان در فرقههاي خويش، برحسب فرمان پادشاه ايستادند. 11 و فِصَح را ذبح كردند و كاهنان خون را از دست ايشان (گرفته) پاشيدند و لاويان پوست آنها را كندند. 12 وقربانيهاي سوختني را برداشتند تا آنها را برحسب فرقههاي خاندانهاي آبا به پسران قوم بدهند تا ايشان آنها را برحسب آنچه در كتاب موسي نوشته بود، براي خداوند بگذرانند و با گاوان نيز چنين عمل نمودند. 13 و فِصَح را موافق رسم به آتش پختند و هداياي مقدس را در ديگها و پاتيلها و تابهها پخته، آنها را به تمامي پسران قوم به زودي دادند. 14 و بعد از آن براي خودشان و براي كاهنان مهيا ساختند زيرا كه پسران هارون كهنه در گذرانيدن قربانيهاي سوختني و پيه تا شام مشغول بودند. لهذا لاويان براي خودشان و براي پسران هارون كهنه مهيا ساختند. 15 و مغنيان از بنيآساف برحسب فرمان داود و آساف و هيمان و يدوتون كه راييِ پادشاه بود، به جاي خود ايستادند و دربانان نزد هر دروازه؛ و براي ايشان لازم نبود كه از خدمت خود دور شوند زيرا كه برادران ايشان لاويان به جهت ايشان مهيا ساختند. 16 پس تمامي خدمت خداوند در همان روز آماده شد تا فِصَح را نگاه دارند و قربانيهاي سوختني را بر مذبح خداوند برحسب فرمان يوشيا پادشاه بگذرانند. 17 پس بنياسرائيل كه حاضر بودند، در همان وقت، فِصَح و عيد فطير را هفت روز نگاه داشتند. 18 و هيچ عيد فِصَح مثل اين از ايام سموئيل نبي در اسرائيل نگاه داشته نشده بود، و هيچ كدام از پادشاهان اسرائيل مثل اين عيد فِصَحي كه يوشيا و كاهنان و لاويان و تمامي حاضران يهودا و اسرائيل و سكنه اورشليـم نگاه داشتنـد، نگاه نداشتـه بـود. 19 و اين فِصَح در سال هجدهم سلطنت يوشيّا واقع شد.20 بعد از همة اين امور چون يوشيّا هيكل را آماده كرده بود، نَكُو پادشاه مصر برآمد تا با كَرْكَميش نزد نهر فرات جنگ كند. و يوشيا به مقابلة او بيرون رفت. 21 و (نَكُو) قاصدان نزد او فرستاده، گفت: «اي پادشاه يهودا مـرا با تو چـه كار است؟ من امروز به ضد تو نيامـدهام بلكه به ضد خاندانـي كه با آن محاربه مينمايـم. و خـدا مرا امر فرموده است كه بشتابم. پس از آن خدايي كه با من است، دست بردار مبادا تو را هلاك سازد.»
22 ليكن يوشيا روي خود را از او برنگردانيد، بلكه خويشتن را مُتِنَكِّر ساخت تا با وي جنگ كند؛ و به كلام نكو كه از جانب خدا بود گوش نگرفته، به قصد مقاتله به ميدان مَجِدُّو درآمد. 23 و تيراندازان بر يوشيا پادشاه تير انداختند و پادشاه به خادمان خود گفت: «مرا بيرون بريد زيرا كه سخت مجروح شدهام.» 24 پس خادمانش او را از ارابهاش گرفتند و بر ارابة دومين كه داشت سوار كرده، به اورشليم آوردند. پس وفات يافته، در مقبرة پدران خود دفن شد، و تمامي يهودا و اورشليم براي يوشيا ماتم گرفتند. 25 و ارميا به جهت يوشيا مرثيه خواند و تمامي مغنيان و مغنيات يوشيا را در مراثي خويش تا امروز ذكر ميكنند و آن را فريضهاي در اسرائيل قرار دادند، چنانكه در سِفر مراثي مكتوب است. 26 و بقية وقايع يوشيا و اعمال حسنهاي كه مطابق نوشتة تورات خداوند به عمل آورد، 27 و امور اول و آخر او اينك در تواريخ پادشاهان اسرائيل و يهودا مكتوب است.
ترجمه تفسیری
يوشيا عيد پِسَح را جشن ميگيرد
(دوم پادشاهان 23:21-23)
يوشياي پادشاه دستور داد كه عيد پِسَح، روز چهاردهم ماه اول در اورشليم برگزار شود. برههاي عيد پسح را همان روز سر بريدند. 2 او همچنين كاهنان را بر سر كارهايشان گماشت و ايشان را تشويق نمود كه دوباره خدمت خود را در خانه خداوند شروع كنند. 3 يوشيا به لاوياني كه تقديس شده بودند و در سراسر اسرائيل تعليم ميدادند اين دستور را داد:
«اكنون صندوق عهد در خانهايست كه سليمان، پسر داود، پادشاه اسرائيل، براي خدا ساخته است و ديگر لازم نيست شما آن را بر دوش خود بگذاريد و از جايي به جايي ديگر ببريد، پس وقت خود را صرف خدمت خداوند، خدايتان و قوم او بنماييد. 4و5 مطابق مقرراتي كه داود، پادشاه اسرائيل و پسرش سليمان وضع نمودهاند، براي خدمت بهدستههاي تقسيم شويد. هر دسته در جاي خود در خانه خدا بايستد و به يكي از طايفههاي قوم اسرائيل كمك كند. 6 برههاي عيد پسح را سر ببريد، خود را تقديس نماييد و آماده شويد تا به قوم خود خدمت كنيد. از دستورات خداوند كه بوسيله موسي داده شده، پيروي نماييد.»
7 سپس پادشاه سي هزار بره و بزغاله و سه هزار گاو جوان از اموال خود براي قرباني در عيد پسح به بنياسرائيـل داد. 8 مقامات دربـار نيز بطور داوطلبانه به قوم و به كاهنان و لاويـان هدايايـي دادنـد. حلقيـا و زكريا و يحيئيل كه ناظـران خانه خدا بودند، دو هزار و ششصد بره و بزغاله و سيـصد گاو بـــراي قـرباني در عيد پسح به كاهنـان دادند. 9 كننيـا، شمعيـا، نتنئيـل و برادران او حشبيا، يعيئيـل و يوزابـاد كه رهبـران لاويان بودنـد پنـج هزار بـره و بزغاله و پانصد گاو براي قربانـي در عيـد پسـح به لاويـان دادند.
10 وقتي ترتيبات لازم داده شد و كاهنان در جاهاي خود قرار گرفتند و لاويان مطابق دستور پادشاه براي خدمت به گروههاي مختلف تقسيم شدند، 11 آنگاه لاويان برههاي عيد پسح را سربريده، پوستشان را از گوشت جدا كردند و كاهنان خون آن برهها را روي قربانگاه پاشيدند. 12 آنها قربانيهاي سوختني هر قبيله را جدا كردند تا مطابق نوشته تورات موسي آنها را بحضور خداوند تقديم نمايند. 13 سپس طبق مقررات، گوشت برههاي قرباني را بريان كردند و قربانيهاي ديگر را در ديگهـا و تابهها پختند و بسرعت بين قوم تقسيـم كردند تا بخورنـد. 14 كاهنان تا شب مشغـول تقديم قربانيهاي سوختني و سوزاندن پيه قربانيها بودند و فرصت نداشتند براي خود خوراك پسح را تهيه كنند؛ پس لاويان، هم براي خود و هم بـراي كاهنـان خـوراك پسـح را تهيه كردند.
15 دسته سرايندگان كه از نسل آساف بودند به سركار خود بازگشتند و مطابق دستوراتي كه بوسيله داود پادشاه، آساف، هيمان و يدوتون نبي پادشاه صادر شده بود، عمل كردند. نگهبانان دروازهها پستخود را ترك نكردند زيرا برادران لاوي ايشان براي آنها خوراك آوردند. 16 مراسم عيد پسح در آن روز انجام شد و همه قربانيهاي سوختني، همانطور كه يوشيا دستور داده بود، بر روي قربانگاه خداوند تقديم شد.
17 تمام حاضرين، عيد پسح و عيد فطير را تا هفت روز جشن گرفتند. 18 از زمان سموئيل نبي تا آن زمان هيچ عيد پسحي مثل عيدي كه يوشيا برگزار نمود، برگزار نشده بود و هيچ پادشاهي در اسرائيل نتوانسته بود به اين تعداد كاهن و لاوي و شركت كننده از سراسر يهودا و اورشليم و اسرائيل در عيد پسح جمع كند. 19 اين عيد پسح در سال هيجدهم سلطنت يوشيا برگزار شد.
پايان سلطنت يوشيا
(دوم پادشاهان 23:28-30)
20 هنگامي كه يوشيا كارهاي مربوط به خانه خدا را به انجام رسانيده بود، نكو، پادشاه مصر، با قشون خود به كركميش واقع در كنار رود فرات آمد و يوشيا به مقابله او رفت. 21 اما نكو قاصداني با اين پيام نزد يوشيا فرستاد: «اي پادشاه يهودا، من با تو قصد جنگ ندارم، من آمدهام با دشمن خود بجنگم، و خدا به من گفته است كه بشتابم. در كار خدا مداخله نكن والا تو را از بين خواهد برد، زيرا خدا با من است.» 22 ولي يوشيا از تصميم خود منصرف نشد، بلكه سپاه خود را به قصد جنگ به دره مجدو هدايت كرد. او لباس شاهانه خود را عوض كرد تا دشمن او را نشناسد. يوشيا به پيام نكو، پادشاه مصر كه از جانب خدا بود، توجه نكرد.
23 در جنگ، تيراندازان دشمن با تيرهاي خود يوشيا را زدند و او بشدت مجروح شد. يوشيا به افرادش دستور داد كه او را از ميدان جنگ بيرون ببرند.» 24 پس او را از عرابهاش پائين آورده، بر عرابه دومش نهادند و به اورشليم بازگرداندند و او در آنجادرگذشت. وي را در آرامگاه سلطنتي دفن كردند و تمام يهودا و اورشليم براي او عزا گرفتند. 25 ارمياي نبي براي يوشيا مرثيهاي ساخت. خواندن اين مرثيه در اسرائيل بصورت رسم درآمد، بطوري كه تا به امروز نيز اين مرثيه را مردان و زنـان به يـاد يوشيـا ميخوانند. اين مرثيه در كتاب «مراثي» نوشته شده است.
26و27 شرح كامل رويدادهاي دوران سلطنت يوشيا، اعمال خوب او و اطاعتش از كتاب شريعت خداوند در كتاب «تاريخ پادشاهان يهودا و اسرائيل» نوشته شده است.
راهنما
بابهاي 34 و 35 . يوشيا، پادشاه يهودا. 639 - 608 ق. م.
31 سال سلطنت كرد. (مذكور در دوم پادشاهان 22 و 23). سلطنت خود را در 8 سالگي آغاز كرد. در 16 سالگي شروع به طلب خداي داود كرد. در 20 سالگي اصلاحات خود را آغاز نمود. هنگامي كه 26 ساله بود، پيدا كردن «كتاب شريعت»، انگيزهاي عظيم براي اصلاحات او شد كه كاملترين اصلاحاتي بود كه يهودا به خود ديده بود. اما دل مردم در پي بتپرستي بود، چرا كه حكومت طولاني و شريرانة منسي، فكر خدا را از اذهان مردم محو كرده بود. اصلاحات يوشيا گرچه نميتوانست از سرنوشت شوم و قريبالوقوع يهودا جلوگيري كند، ولي توانست وقوع آن را به تأخير بيندازد.
در زمان يوشيا، سكاييها غرب آسيا را در نَورديدند و آشور را بشدت ضعيف كردند. حملة فرعون به كركميش (35:2-24) ضربة نهايي را بر امپراطوري در حال اضمحلال آشور وارد كرد. يوشيا به عنوان خراج گزار آشور، وظيفة خود دانست كه در مجدو به فرعون حمله كند، و در اين جنگ نيز كشته شد.