ترجمه قدیمی گویا
|
سرودي تازه
براي سالار مغنيان. مزمور داود
انتظار بسيار براي خداوند كشيدهام، و به من مايل شده، فرياد مرا شنيد. 2 و مرا از چاه هلاكت برآورد و از گِلِ لجن و پايهايم را بر صخره گذاشته، قدمهايم را مستحكم گردانيد. 3 و سرودي تازه در دهانم گذارد يعني حمد خداي ما را. بسياري چون اين را بينند ترسان شده، بر خداوند توكّل خواهند كرد. 4 خوشابحال كسي كه بر خداوند توكّل دارد و به متكبران ظالم و مرتدان دروغ مايل نشود.
5 اي يَهُوَه خداي ما چه بسيار است كارهاي عجيب كه تو كردهاي و تدبيرهايي كه براي ما نمودهاي. در نزد تو آنها را تقويم نتوان كرد، اگر آنها را تقرير و بيان بكنم، از حد شمار زياده است. 6 در قرباني و هديه رغبت نداشتي. اما گوشهاي مرا باز كردي. قربانيِ سوختني و قرباني گناه را نخواستي. 7 آنگاه گفتم: «اينك ميآيم! در طوماركتاب دربارة من نوشته شده است. 8 در بجا آوردن ارادة تو اي خداي من رغبت ميدارم و شريعت تو در اندرون دل من است.»
9 در جماعت بزرگ به عدالت بشارت دادهام. اينك لبهاي خود را باز نخواهم داشت و تو اي خداوند ميداني. 10 عدالت تو را در دل خود مخفي نداشتهام. امانت و نجات تو را بيان كردهام. رحمت و راستيِ تو را از جماعت بزرگ پنهان نكردهام. 11 پس تو اي خداوند لطف خود را از من باز مدار. رحمت و راستيِ تو دائماً مرا محافظت كند. 12 زيرا كه بلاياي بيشمار مرا احاطه ميكند. گناهانم دور مرا گرفته است به حدي كه نميتوانم ديد. از مويهاي سر من زياده است و دل من مرا ترك كرده است.
13 اي خداوند مرحمت فرموده، مرا نجات بده. اي خداوند به اعانت من تعجيل
فرما. 14 آناني كه قصد هلاكت جان من دارند، جميعاً خجل و شرمنده شوند، و آناني كه در بديِ من رغبت دارند، به عقب برگردانيده و رسوا گردند. 15 آناني كه بر
من هَههَه ميگويند، به سبب خجالت خويش حيران شوند. 16 و اما جميع طالبان تو در
تو وجد و شادي نمايند و آناني كه نجات تو را دوست دارند، دائماً گويند كه خداوند بزرگ است. 17 و اما من مسكين و فقير هستم و خداوند دربارة من تفكر ميكند. تو معاون و نجاتدهنده من هستي. اي خداي من، تأخير مفرما.
سرود پرستشي
با صبر و شكيبايي انتظار خداوند را كشيدم، و او بسوي من توجه نمود و فريادم را شنيد. 2 او مـرا از چاه هلاكت و از گل لجن بيرون كشيد و در بالاي صخره گذاشت و جاي پايم را محكم ساخت. 3 او به من آموخت تا سرودي تازه بخوانم، سرودي در ستايش خدايمان! بسياري چون اين را بينند خواهند ترسيد و بر خداوند توكل خواهند كرد.
4 چه خوشبختند كساني كه بر خداوند توكل دارند و از اشخاص متكبر و خدايان دروغين پيروي نميكنند. 5 اي خداوند، خداي ما، تو كارهاي شگفتانگيز بسياري براي ما انجام دادهاي و پيوسته به فكر ما بودهاي؛ تو بينظيري! كارهاي شگفتانگيز تو چنان زيادند كه زبانم از بيان آنها قاصر است.
6 تو از من قرباني و هديه نطلبيدي؛ از من نخواستي كه براي پاك شدن گناهم حيواني ذبح كنم؛ بلكه گوشهايم را باز كردي تا سخنان تو را بشنوم و اطاعت كنم. 7 آنگاه گفتم: «آمادهام تا دستورات تو را كه در كتاب شريعت درباره من نوشته شده انجام دهم. 8 اي خداي من، چقدر دوست دارم خواست تو را بجا آورم! دستورات تو را در دل خود حفظ ميكنم.»
9و10 در اجتماع بزرگ قوم تو بشارت دادهام كه توما را نجات ميدهي! اي خداوند، تو ميداني كه من اين خبر خوش را براي خود نگه نداشتهام و در دادن اين مژده كوتاهي نكردهام. آري، در اجتماع بزرگ قوم تو پيوسته از رحمت و راستي تو سخن گفتهام.
11 اي خداوند، لطف و محبت خود را از من دريغ مدار. رحمت و صداقت تو همواره مرا حفظ كند.
دعا براي كمك
12 بلاياي بيشماري مرا احاطه كرده و گناهان زيادم بر من سنگيني ميكند بطوري كه نميتوانم سرم را بلند كنم. در دل خود آرامش ندارم. 13 اي خداوند، رحم كن و مرا از اين وضعيت نجات ده! به كمك من بشتاب! 14 بگذار خجل و سرافكنده شوند آناني كه قصد جانم را دارند؛ مغلوب و رسوا گردند كساني كه به دشمني با من برخاستهاند؛ 15 خوار و پريشان شوند آناني كه مرا تحقير و مسخره ميكنند.
راهنما
مزمور 40 . ستايش خدا بجهت نجات عظيم