ترجمه قدیمی گویا
|
خداوند ميگويد: «در آن زمان منخداي تمامي قبايل اسرائيل خواهم بود و ايشان قوم من خواهند بود. 2 خداوند چنين ميگويد: قومي كه از شمشير رستند در بيابان فيض يافتند، هنگامي كه من رفتم تا براي اسرائيل آرامگاهي پيدا كنم.»
3 خداوند از جاي دور به من ظاهر شد (و گفت): «با محبت ازلي تو را دوست داشتم، از اين جهت تو را به رحمت جذب نمودم. 4 اي باكره اسرائيل تو را بار ديگر بنا خواهم كرد و تو بنا خواهي شد و بار ديگر با دفّهاي خود خويشتن را خواهي آراست و در رقصهاي مطربان بيرون خواهي آمد. 5 بار ديگر تاكستانها بر كوههاي سامره غرس خواهي نمود و غرسكنندگان غرسنموده، ميوه آنها را خواهند خورد. 6 زيرا روزي خواهد بود كه ديدهبانان بر كوهستان افرايم ندا خواهند كرد كه برخيزيد و نزد يهوه خداي خود به صهيون برآييم.» 7 زيرا خداوند چنين ميگويد: «به جهت يعقوب به شادماني ترنّم نماييد و به جهت سر امّتها آواز شادي دهيد. اعلام نماييد و تسبيح بخوانيد و بگوييد: اي خداوند قوم خود بقيّه اسرائيل را نجات بده! 8 اينك من ايشان را از زمين شمال خواهم آورد و از كرانههاي زمين جمع خواهم نمود و با ايشان كوران و لنگان و آبستنان و زناني كه ميزايند با هم گروه عظيمي به اينجا باز خواهند آمد. 9 با گريه خواهند آمد و من ايشان را با تضرّعات خواهم آورد. نزد نهرهاي آب ايشان را به راه صاف كه در آن نخواهند لغزيد رهبري خواهم نمود زيرا كه من پدر اسرائيل هستم و افرايم نخستزاده من است. 10 اي امّتها كلام خداوند را بشنويد و در ميان جزاير بعيده اخبار نماييد و بگوييد آنكه اسرائيل را پراكنده ساخت ايشان را جمع خواهد نمود و چنانكه شبان گلهخود را (نگاه دارد) ايشان را محافظت خواهد نمود. 11 زيرا خداوند يعقوب را فديه داده و او را از دست كسي كه از او قويّتر بود رهانيده است. 12 و ايشان آمده، بر بلندي صهيون خواهند سراييد و نزد احسان خداوند يعني نزد غلّه و شيره و روغن و نتاج گله و رمه روان خواهند شد و جان ايشان مثل باغ سيرآب خواهد شد و بار ديگر هرگز غمگين نخواهند گشت. 13 آنگاه باكرهها به رقص شادي خواهند كرد و جوانان و پيران با يكديگر. زيرا كه من ماتم ايشان را به شادماني مبدّل خواهم كرد و ايشان رااز اَلَمي كه كشيدهاند تسلي داده، فرحناك خواهم گردانيد.» 14 و خداوند ميگويد: «جان كاهنان را از پيه تر و تازه خواهم ساخت و قوم من از احسان من سير خواهند شد.» 15 خداوند چنين ميگويد: «آوازي در رامه شنيده شد ماتم و گريه بسيار تلخ كه راحيل براي فرزندان خود گريه ميكند و براي فرزندان خود تسلي نميپذيرد زيرا كه نيستند.»
16 خداوند چنين ميگويد: «آواز خود را از گريه و چشمان خويش را از اشك باز دار. زيرا خداوند ميفرمايد كه براي اعمال خود اجرت خواهي گرفت و ايشان از زمين دشمنان مراجعت خواهند نمود. 17 و خداوند ميگويد كه به جهت عاقبت تو اميد هست و فرزندانت به حدود خويش خواهند برگشت.
18 «به تحقيق افرايم را شنيدم كه براي خود ماتم گرفته، ميگفت: مرا تنبيه نمودي و متنبّه شدم مثل گوسالهاي كه كارآزموده نشده باشد. مرا برگردان تا برگردانيده شوم زيرا كه تو يهوه خداي من هستي. 19 به درستي كه بعد از آنكه برگردانيده شدم پشيمان گشتم و بعد از آنكه تعليم يافتم بر ران خود زدم. خجل شدم و رسوايي هم كشيدم چونكه عار جواني خويش را متحمّل گرديدم.
20 «آيا افرايم پسر عزيز من يا وَلَد اِبتِهاج من است؟ زيرا هر گاه به ضدّ او سخن ميگويم او را تا بحال به ياد ميآورم. بنابراين خداوند ميگويد كه احشاي من براي او به حركت ميآيد و هر آينه بر او ترحّم خواهم نمود. 21 نشانهها براي خود نصب نما و علامتها به جهت خويشتن برپا كن و دل خود را بسوي شاهراه به راهي كه رفتهاي متوجّه ساز. اي باكره اسرائيل برگرد و به اينشهرهاي خود مراجعت نما. 22 اي دختر مرتدّ تا به كي به اينطرف و به آنطرف گردش خواهي نمود؟ زيرا خداوند امر تازهاي در جهان ابداع نموده است كه زن مرد را احاطه خواهد كرد.»
23 يهوه صبايوت خداي اسرائيل چنين ميگويد: «بار ديگر هنگامي كه اسيران ايشان را برميگردانم، اين كلام را در زمين يهودا و شهرهايش خواهند گفت كه اي مسكن عدالت و اي كوه قدّوسيت، خداوند تو را مبارك سازد. 24 و يهودا و تمامي شهرهايش با هم و فَلاّحان و آناني كه با گلهها گردش ميكنند، در آن ساكن خواهند شد. 25 زيرا كه جان خستگان را تازه ساختهام و جان همه محزونان را سير كردهام.»
26 در اين حال بيدار شدم و نگريستم و خوابم براي من شيرين بود. 27 اينك خداوند ميگويد: «ايّامي ميآيد كه خاندان اسرائيل و خاندان يهودا را به بذر انسان و بذر حيوان خواهم كاشت. 28 و واقع خواهد شد چنانكه بر ايشان براي كندن و خراب نمودن و منهدم ساختن و هلاك كردن و بلا رسانيدن مراقبت نمودم، به همينطور خداوند ميگويد بر ايشان براي بنا نمودن و غرس كردن مراقب خواهم شد. 29 و در آن ايّام بار ديگر نخواهند گفت كه پدران انگور ترش خوردند و دندان پسران كند گرديد. 30 بلكه هر كس به گناه خود خواهد مرد و هر كه انگور ترش خورد دندان وي كند خواهد شد.»
31 خداوند ميگويد: «اينك ايّامي ميآيد كه با خاندان اسرائيل و خاندان يهودا عهد تازهاي خواهم بست. 32 نه مثل آن عهدي كه با پدرانايشان بستم در روزي كه ايشان را دستگيري نمودم تا از زمين مصر بيرون آورم زيرا كه ايشان عهد مرا شكستند، با آنكه خداوند ميگويد من شوهر ايشان بودم.» 33 اما خداوند ميگويد: «اينست عهدي كه بعد از اين ايّام با خاندان اسرائيل خواهم بست. شريعت خود را در باطن ايشان خواهم نهاد و آن را بر دل ايشان خواهم نوشت و من خداي ايشان خواهم بود و ايشان قوم من خواهند بود. 34 و بار ديگر كسي به همسايهاش و شخصي به برادرش تعليم نخواهد داد و نخواهد گفت خداوند را بشناس. زيرا خداوند ميگويد: جميع ايشان از خُرد و بزرگ مرا خواهند شناخت، چونكه عصيان ايشان را خواهم آمرزيد و گناه ايشان را ديگر به ياد نخواهم آورد.»
35 خداوند كه آفتاب را به جهت روشنايي روز و قانونهاي ماه و ستارگان را براي روشنايي شب قرار داده است و دريا را به حركت ميآورد تا امواجش خروش نمايند و اسم او يهوه صبايوت ميباشد، چنين ميگويد. 36 پس خداوند ميگويد: «اگر اين قانونها از حضور من برداشته شود، آنگاه ذريّت اسرائيل نيز زايل خواهند شد تا به حضور من قوم دايمي نباشند.» 37 خداوند چنين ميگويد: «اگر آسمانهاي عِلْوي پيموده شوند و اساس زمين سُفْلي را تفحّص توان نمود، آنگاه من نيز تمامي ذريّت اسرائيل را به سبب آنچه عمل نمودند ترك خواهم كرد. كلام خداوند اين است.»
38 يهوه ميگويد: «اينك ايّامي ميآيد كه اينشهر از برج حَنَنْئيل تا دروازه زاويه بنا خواهد شد. 39 و ريسمانكار به خط مستقيم تا تلّ جارَب بيرون خواهد رفت و بسوي جَوْعَتْ دور خواهد زد. 40 و تمامي وادي لاشها و خاكستر و تمامي زمينها تا وادي قِدْرون و بطرف مشرق تا زاويه دروازه اسبان، براي خداوند مقدّس خواهد شد و بار ديگر تا ابدالا´باد كنده و منهدم نخواهد گرديد.»
بازگشت اسرائيل به سرزمين خود
خداوند ميفرمايد: «روزي فرا خواهد رسيد كه تمام قبيلههاي بنياسرائيل با تمام وجود مرا خداي خود خواهند دانست و من نيز آنها را بعنوان قوم خود خواهم پذيرفت! 2 من از ايشان مراقبت خواهم نمود، همانطور كه از آناني كه از مصر رهايي يافتند، توجه و مراقبت نمودم؛ در آن روزها كه بنياسرائيل در بيابانها به استراحت و آرامش نيازداشتند، من لطف و رحمت خود را به ايشان نشان دادم. 3 از همان گذشتههاي دور، به ايشان گفتم: «اي قوم من، شما را هميشه دوست داشتهام؛ با مهر و محبت عميقي شما را بسوي خود كشيدهام. 4 من شما را احياء و بنا خواهم نمود؛ بار ديگر دف به دست خواهيد گرفت و با نواي موسيقي از شادي خواهيد رقصيد. 5 باز بر كوههاي سامره تاكستانها ايجاد خواهيد كرد و از محصول آنها خواهيد خورد.»
6 «روزي خواهد رسيد كه ديدهبانها بر روي تپههاي افرايم صدا خواهند زد: «برخيزيد تا با هم به صهيون نزد خداوند، خداي خود برويم.» 7 پس حال بسبب تمام كارهايي كه براي اسرائيل، سرآمد همه قومها انجام خواهم داد، با شادي سرود بخوانيد؛ با حمد و سرور اعلان كنيد: «خداوند قوم خود را نجات داده و بازماندگان اسرائيل را رهايي بخشيده است؛» 8 چون من از شمال و از دورترين نقاط جهان، ايشان را باز خواهم آورد؛ حتي كورها و لنگها را فراموش نخواهم كرد؛ مادران جوان را نيز با كودكانشان و زناني را كه وقت وضع حملشان رسيده، همگي را به اينجا باز خواهم گرداند. جماعت بزرگي به اينجا باز خواهد گشت. 9 ايشان اشكريزان و دعاكنان خواهند آمد. من با مراقبت زياد، ايشان را از كنار نهرهاي آب و از راههاي هموار هدايت خواهم نمود تا نلغزند، زيرا من پدر اسرائيل هستم و او پسر ارشد من است!»
10 اي مردم جهان، كلام خداوند را بشنويد و آن را به همه نقاط دور دست برسانيد و به همه بگوييد: «همان خدايي كه قوم خود را پراكنده ساخت، بار ديگر ايشان را دور هم جمع خواهد كرد و از ايشان محافظت خواهـد نمود، همانطور كه چوپان از گله خود مراقبت ميكند. 11 او اسرائيل را از چنگ كساني كه از ايشان قويترند، نجات خواهد داد! 12 آنها به سرزمين خود باز خواهند گشت و بر روي تپههاي صهيون، آواز شادماني سر خواهند داد؛ از بركات الهي، يعني فراواني گندم و شراب و روغن، و گله و رمه، غرق شادي خواهند شد؛ همچون باغي سيراب خواهند بود و ديگر هرگز غمگين نخواهند شد. 13 دختران جوان از فرط خوشي خواهند رقصيد ومردان از پير و جوان، همه شادي خواهند نمود؛ زيرا خداوند همه ايشان را تسلي خواهد داد و غم و غصه آنها را به شادي تبديل خواهد كرد، چون دوران اسارتشان بسر خواهد آمد. 14 كاهنان را با قربانيهاي فـراواني كه مردم تقديم خواهند كرد، شاد خواهد نمود و قومش را با بركات خود مسرور خواهد ساخت!»
رحمت خدا بر اسرائيل
15 خداوند ميفرمايد: «در شهر رامه صدايي شنيده ميشود، صداي آه و نالهاي تلخ؛ راحيل براي فرزندان از دست رفتهاش گريه ميكند و تسلي نمييابد. 16 ولي اي مادر قوم من، ديگر گريه نكن، چون آنچه براي ايشان كردهاي، بيپاداش نخواهد ماند؛ فرزندانت از سرزمين دشمن نزد تو باز خواهند گشت. 17 بلي، اميدي براي آيندهات وجود دارد، چون فرزندانت بار ديگر به وطنشان باز خواهند گشت.
18 «آه و ناله قوم خود اسرائيل را شنيدهام كه ميگويد: «مرا سخت تنبيه كردي و من اصلاح شدم، چون مانند گوسالهاي بودم كه شخم زدن نميداند. ولي حال مرا نزد خودت باز گردان؛ من آمادهام تا بسوي تـو اي خداوند، خداي من، بازگردم. 19 از تو رو بـرگرداندم، ولـي بعد پشيمـان شدم. براي نادانـيام، بر سر خود زدم و براي تمام كارهاي شرمآوري كه در جواني كرده بودم، بياندازه شرمنده شدم.»
20 «ولي اي قوم من اسرائيل، تو هنوز پسر من و فرزند دلبند من هستي! لازم بود كه تو را تنبيه كنم، ولي بدان كه بر تو رحم خواهم نمود؛ زيرا هنوز دوستت دارم و دل من براي تو ميتپد. 21 بنابراين هنگامي كه به تبعيد ميروي بر سر راه خود علايمي نصب كن تا از همان مسير به شهرهاي سرزمين خود، بازگردي! 22 اي اسرائيل، اي قوم بيوفا، تا به كي ميخواهي در سرگرداني بماني؟ اينك معجزهاي در شما انجام ميدهم؛ كاري ميكنم كه شما طالب من باشيد!»
تفقد خدا از قومش
23 خداوند قادر متعال، خداي اسرائيل چنين ميفرمايد: «تبعيد شدگان قوم من وقتي از اسارت بازگردند، در يهودا و شهرهاي آن خواهند گفت: «اي مركز عدالت، اي كوه مقدس، خداوند تو را بركت دهد!» 24 آنگاه شهرنشينان با روستاييان و چوپانان، همگي در سرزمين يهودا در صلح و صفا زندگي خواهند كرد؛ 25 من به خستگان، آسودگي خواهم بخشيد و به افسردگان، شادي عطا خواهم كرد! 26 مردم راحت خواهند خوابيد و خوابهاي شيرين خواهند ديد.»
27 خداوند ميفرمايد: «زماني ميآيد كه من سرزمين اسرائيل و يهودا را از جمعيت مملو ساخته، حيوانات آنجا را نيز زياد خواهم كرد. 28 همانگونه كه در گذشته اراده خود را براي نابودي اسرائيل بدقت عملي ساختم، اكنون نيز خواست خود را براي احياي ايشان دقيقاً به انجام خواهم رساند. 29 در آن زمان، ديگر اين ضربالمثل را بكار نخواهند برد كه فرزندان جور گناهان پدرانشان را ميكشند. 30 چون هركس فقط مكافات گناهان خود را خواهد ديد و بسبب گناهان خود خواهد مرد. هركس غوره بخورد، دندان خودش كند ميشود!»
31 خداوند ميفرمايد: «روزي ميآيد كه با اهالي اسرائيل و يهودا عهدي تازه خواهم بست. 32 اين عهد مانند عهدپيشين نخواهد بود عهدي كه با پدران آنها به هنگام بيرون آوردنشان از سرزمين مصر بستم. چون ايشان آن عهد را اجرا نكردند و آن را شكستند با اينكه من همچون شوهري دلسوز از آنها مراقبت و محافظت مينمودم. 33 اما اينست آن عهد تازهاي كه با قوم اسرائيل خواهم بست: دستورات خود را بر قلبشان خواهم نوشت تا با تمام وجود مرا پيروي كنند؛ آنگاه ايشان براستي قوم من خواهند بود و من خداي ايشان. 34 در آن زمان ديگر نيازي نخواهد بود كسي به ديگري تعليم دهد تا مرا بشناسد، چون همه از كوچك تا بزرگ، مرا خواهند شناخت. من نيز خطاياي ايشان را خواهم بخشيد و گناهانشان را ديگر به ياد نخواهم آورد!»
35 آن خداوندي كه در روز، روشنايي آفتاب و در شب، نور ماه و ستارگان را ارزاني ميدارد و امواج دريا را به خروش ميآورد، و نام او خداوند قادر متعال است، چنين ميفرمايد:
36 «تا زماني كه اين قوانين طبيعي برقرار است، اسرائيل هم بعنوان يك قوم باقي خواهد ماند. 37 اگر روزي بتوان آسمانها را اندازه گرفت و بنياد زمين را پيدا نمود، آنگاه من نيز بنياسرائيل را بسبب گناهانش ترك خواهم نمود!
راهنما
بابهاي 30 و 31 . سرود نجات
اين سرود با دورنمايي نبوتي از عهد جديد براي اسرائيل و يهودا به حكم خداوند نوشته ميشود (آية 2) تا بدين ترتيب سخنان اين طومار با وقايعي كه بعدها اتفاق خواهد افتاد، سنجيده شود.