30 مرثیه برای اسرائیل

ترجمه قدیمی گویا

ترجمه قدیمی(کتاب حزقیال)



مرثيه‌ براي‌ مصر
و كلام‌ خداوند بر من‌ نازل‌ شده‌، گفت‌:2 «اي‌ پسر انسان‌ نبوّت‌ كرده‌، بگو: خداوند يهوه‌ چنين‌ مي‌فرمايد: ولوله‌ كنيد و بگوييد واي‌ برآن‌ روز! 3 زيرا كه‌ آن‌ روز نزديك‌ است‌ و روز خداوند نزديك‌ است‌! روز ابرها و زمان‌ امّت‌ها خواهد بود! 4 و شمشيري‌ بر مصر فرود مي‌آيد. و چون‌ كشتگان‌ در مصر بيفتند، آنگاه‌ درد شديدي‌ بر حبش‌ مستولي‌ خواهد شد. و جمعيّتِ آن‌ را گرفتار خواهند كرد و اساسهايش‌ منهدم‌ خواهد گرديد. 5 و حَبَش‌ و فُوط‌ ولُود و تمامي‌ قومهاي‌ مختلف‌ و كُوب‌ و اهل‌ زمين‌ عهد همراه‌ ايشان‌ به‌ شمشير خواهند افتاد.» 6 و خداوند چنين‌ مي‌فرمايد: «معاونان‌ مصر خواهند افتاد و فخر قوّت‌ آن‌ فرود خواهد آمد. و از مَجْدَلْ تا اَسْوان‌ در ميان‌ آن‌ به‌ شمشير خواهند افتاد. قول‌ خداوند يهوه‌ اين‌ است‌. 7 و در ميان‌ زمينهاي‌ ويرانْ ويران‌ خواهند شد و شهرهايش‌ در ميان‌ شهرهاي‌ مخروب‌ خواهد بود. 8 و چون‌ آتشي‌ در مصر افروخته‌ باشم‌ و جميع‌ انصارش‌ شكسته‌ شوند، آنگاه‌ خواهند دانست‌ كه‌ من‌ يهوه‌ هستم‌. 9 در آن‌ روز قاصدان‌ از حضور من‌ به‌ كشتيها بيرون‌ رفته‌، حبشيان‌ مطمئن‌ را خواهند ترسانيد. و بر ايشان‌ درد شديدي‌ مثل‌ روز مصر مستولي‌ خواهد شد، زيرا اينك‌ آن‌ مي‌آيد.» 10 و خداوند يهوه‌ چنين‌ مي‌گويد: «من‌ جمعيّت‌ مصر را به‌ دست‌ نَبُوكَدْرَصَّر پادشاه‌ بابل‌ تباه‌ خواهم‌ ساخت‌. 11 او با قوم‌ خود و ستمكيشان‌ امّت‌ها آورده‌ خواهند شد تا آن‌ زمين‌ را ويران‌ سازند. و شمشيرهاي‌ خود را بر مصر كشيده‌، زمين‌ را ازكشتگان‌ پر خواهند ساخت‌. 12 و نهرها را خشك‌ گردانيده‌، زمين‌ را به‌ دست‌ اشرار خواهم‌ فروخت‌. و زمين‌ را با هرچه‌ در آن‌ است‌، به‌ دست‌ غريبان‌ ويران‌ خواهم‌ ساخت‌. من‌ كه‌ يهوه‌ هستم‌ گفته‌ام‌.»
13 و خداوند يهوه‌ چنين‌ مي‌فرمايد: «بتها را نابود ساخته‌، اصنام‌ را از نُوف‌ تلف‌ خواهم‌ نمود. و بار ديگر رئيسي‌ از زمين‌ مصر نخواهد برخاست‌. و خوف‌ بر زمين‌ مصر مستولي‌ خواهم‌ ساخت‌. 14 و فَتْروس‌ را خراب‌ نموده‌، آتشي‌ در صُوْعَنْ خواهم‌ افروخت‌. و بر نُوْ داوري‌ خواهم‌ نمود. 15 و غضب‌ خود را برسِينْ كه‌ ملاذ مصر است‌ ريخته‌، جمعيّت‌ نُوْ را منقطع‌ خواهم‌ ساخت‌. 16 و چون‌ آتشي‌ در مصر افروخته‌ باشم‌، سِين‌ به‌ درد سخت‌ مبتلا و نُوْمفتوح‌ خواهد شد. و خصمان‌ در وقت‌ روز بر نُوف‌ خواهند آمد. 17 جوانان‌ آوَن‌ و فِيْبَسَتْ به‌ شمشير خواهند افتاد و اهل‌ آنها به‌ اسيري‌ خواهند رفت‌. 18 و روز درتَحْفَنحِيس‌ تاريك‌ خواهد شد حيني‌ كه‌ يوغهاي‌ مصر را در آنجا شكسته‌ باشم‌ و فخر قوّتش‌ در آن‌ تلف‌ شده‌ باشد. و ابرها آن‌ را خواهد پوشانيد و دخترانش‌ به‌ اسيري‌ خواهند رفت‌. 19 پس‌ چون‌ بر مصر داوري‌ كرده‌ باشم‌، آنگاه‌ خواهند دانست‌ كه‌ من‌ يهوه‌ هستم‌.»
20 و در روز هفتم‌ ماه‌ اوّل‌ از سال‌ يازدهم‌، كلام‌ خداوند بر من‌ نازل‌ شده‌، گفت‌: 21 «اي‌ پسر انسان‌ بازوي‌ فرعون‌ پادشاه‌ مصر را خواهم‌ شكست‌. و اينك‌ شكسته‌ بندي‌ نخواهد شد و بر آن‌ مرهم‌ نخواهند گذارد و كرباس‌ نخواهند بست‌ تا قادر بر گرفتن‌ شمشير بشود. 22 بنابراين‌ خداوند يهوه‌ چنين‌ مي‌گويد: هان‌ من‌ به‌ ضدّ فرعون‌ پادشاه‌ مصر هستم‌ و هر دو بازوي‌ او هم‌ درست‌ و هم‌ شكسته‌ را خرد خواهم‌ كرد و شمشير را از دستش‌ خواهم‌انداخت‌. 23 و مصريان‌ را در ميان‌ امّت‌ها پراكنده‌ و در ميان‌ كشورها متفرّق‌ خواهم‌ ساخت‌. 24 و بازوهاي‌ پادشاه‌ بابل‌ را تقويت‌ نموده‌، شمشير خود را به‌ دست‌ او خواهم‌ داد. و بازوهاي‌ فرعون‌ را خواهم‌ شكست‌ كه‌ به‌ حضور وي‌ به‌ ناله‌ كشتگان‌ ناله‌ خواهد كرد. 25 پس‌ بازوهاي‌ پادشاه‌ بابل‌ را تقويت‌ خواهم‌ نمود. و بازوهاي‌ فرعون‌ خواهد افتاد و چون‌ شمشير خود را به‌ دست‌ پادشاه‌ بابل‌ داده‌ باشم‌ و او آن‌ را بر زمين‌ مصر دراز كرده‌ باشد، آنگاه‌ خواهند دانست‌ كه‌ من‌ يهوه‌ هستم‌. 26 و چون‌ مصريان‌ را در ميان‌ امّت‌ها پراكنده‌ و ايشان‌ را در كشورها متفرّق‌ ساخته‌ باشم‌، ايشان‌ خواهند دانست‌ كه‌ من‌ يهوه‌ هستم‌.»
ترجمه تفسیری


خداوند مصررا مجازات‌ مي‌كند

خداوند همچنين‌ به‌ من‌ فرمود: «اي‌ انسان‌ خاكي‌، پيشگويي‌ كن‌ و بگو كه‌ خداوند مي‌فرمايد: «گريه‌ كنيد، چون‌ آن‌ روز هولناك‌ نزديك‌ است‌. آن‌ روز، روز خداوند است‌، روز ابرها و نابودي‌ براي‌ قومها! 4 شمشيري‌ بر مصر فرود مي‌آيد، زمينش‌ از اجساد كشته‌شدگان‌ پوشيده‌ مي‌شود و ثروتش‌ غارت‌ مي‌گردد و اساس‌ آن‌ فرو مي‌ريزد. سرزمين‌ حبشه‌ نيز تاراج‌ مي‌شود. 5 حبشه‌، فوط‌، لود، عربستان‌، ليبي‌ و تمام‌ مملكتهاي‌هم‌پيمانشان‌ نيز در آن‌ جنگ‌ نابود مي‌شوند.»
6 خداوند مي‌فرمايد: «تمام‌ هم‌پيمانان‌ مصر سقوط‌ مي‌كنند و لشكر مغرور او درهم‌ شكسته‌ شده‌، از مجدل‌ تا اسوان‌ با شمشير قتل‌ عام‌ مي‌گردند. 7 مصر از همه‌ همسايگانش‌ ويران‌تر مي‌شود و شهرهايش‌ خراب‌تر از شهرهاي‌ ويران‌ شده‌ اطراف‌ آنها مي‌گردد. 8 وقتي‌ مصر را به‌ آتش‌ بكشم‌ و هم‌پيمانانش‌ را نابود كنم‌، آنگاه‌ اهالي‌ مصر خواهند دانست‌ كه‌ من‌ خداوند هستم‌. 9 در آن‌ زمان‌، قاصدان‌ تندرو را با كشتي‌ها مي‌فرستم‌ تا حبشي‌ها را به‌ وحشت‌ بياندازند. موقع‌ نابودي‌ مصر، ترس‌ و وحشت‌ سراپاي‌ ايشان‌ را فرا مي‌گيرد. آن‌ روز نزديك‌ است‌!»
10 خداوند مي‌فرمايد: «نبوكدنصر، پادشاه‌ بابل‌، مردم‌ مصر را از بين‌ خواهد برد. 11 او و لشكرش‌ كه‌ مايه‌ وحشت‌ قومها هستند، فرستاده‌ مي‌شوند تا سرزمين‌ مصر را خراب‌ كنند. آنها با مصر مي‌جنگند و زمين‌ را از اجساد كشته‌شدگان‌ مي‌پوشانند. 12 من‌ رود نيل‌ را خشك‌ مي‌كنم‌ و تمام‌ مملكت‌ مصر را به‌ زير سلطه‌ شروران‌ درمي‌آورم‌. مصر و هر چه‌ را كه‌ در آن‌ است‌ بدست‌ بيگانگان‌ از بين‌ مي‌برم‌. من‌ كه‌ خداوند هستم‌ اين‌ را گفته‌ام‌. 13 بتهاي‌ مصر و تمثالهاي‌ ممفيس‌ را مي‌شكنم‌. در مصر پادشاهي‌ نخواهد بود، بلكه‌ شورش‌ و هرج‌ و مرج‌ در آنجا حكمفرما خواهد شد.
14 «شهرهاي‌ فتروس‌، صوعن‌ و طبس‌ را با دست‌ خود خراب‌ مي‌كنم‌. 15 خشم‌ شديدم‌ را بر پلوسيوم‌ كه‌ محكم‌ترين‌ قلعه‌ مصراست‌ فرو مي‌ريزم‌ و مردم‌ طبس‌ را نابود مي‌كنم‌. 16 بلي‌، مصر را به‌ آتش‌ مي‌كشم‌. پلوسيوم‌ به‌ درد و عذاب‌ شديد مبتلا مي‌گردد. حصار طبس‌ درهم‌ مي‌شكند و ممفيس‌ دچار وحشت‌ دايمي‌ مي‌شود. 17 جوانان‌ اون‌ و فيبست‌ به‌ دم‌ شمشير مي‌افتند و بقيه‌ مردم‌ به‌ اسيري‌ برده‌ مي‌شوند. 18 وقتي‌ براي‌ درهم‌ شكستن‌ قدرت‌ مصر بيايم‌، آن‌ روز براي‌ تحفنحيس‌ هم‌ يك‌ روز تاريك‌ خواهد بود. ابر سياهي‌ آن‌ را خواهد پوشاند و مردم‌ آن‌ به‌ اسارت‌ خواهند رفت‌. 19 پس‌، وقتي‌ مصر را بشدت‌ مجازات‌ كنم‌، آنگاه‌ خواهند دانست‌ كه‌ من‌ خداوند هستم‌.»
20 يك‌ سال‌ بعد، يعني‌ در يازدهمين‌ سال‌تبعيدمان‌، در روز هفتم‌ از ماه‌ اول‌، از طرف‌ خداوند اين‌ پيغام‌ به‌ من‌ رسيد:
21 «اي‌ انسان‌ خاكي‌، من‌ بازوي‌ پادشاه‌ مصر را شكسته‌ام‌ و كسي‌ آن‌ را شكسته‌بندي‌ نكرده‌ و بر آن‌ مرهم‌ نگذاشته‌ تا شفا يابد و بتواند شمشير بدست‌ گيرد. 22 من‌ كه‌ خداوند هستم‌ مي‌گويم‌ كه‌ بر ضد پادشاه‌ مصر مي‌باشم‌ و هر دو بازويش‌ را مي‌شكنم‌ (هم‌ آنكه‌ قبلاً شكستـه‌ شده‌ و هم‌ آنكه‌ سالـم‌ است‌) و شمشيرش‌ را از دستش‌ مي‌اندازم‌. 23 مصري‌ها را به‌ كشورهاي‌ ديگر تبعيد مي‌كنم‌. 24 آنگاه‌، بازوهاي‌ پادشاه‌ بابل‌ را قوي‌ مي‌گردانم‌ و شمشير خودم‌ را بدست‌ او مي‌دهم‌. اما بازوهاي‌ پادشاه‌ مصر را مي‌شكنم‌ و او مثل‌ شخص‌ مجروحي‌ كه‌ به‌ دم‌ مرگ‌ رسيده‌ باشد در حضـور پادشاه‌ بابـل‌ خواهـد ناليـد، 25 بلي‌، پادشاه‌ بابل‌ را قوي‌ مي‌سـازم‌، ولي‌ پادشاه‌ مصـر را ضعيف‌ مي‌كنم‌. وقتي‌ شمشيرم‌ را بدست‌ پادشاه‌ بابل‌ بدهم‌ و او آن‌ را بر سر مصر بحركت‌ درآورد، آنگاه‌ مصر خواهد دانست‌ كه‌ من‌ خداوند هستم‌. 26 هنگامي‌ كه‌ مصري‌ها را در ميان‌ قومها پراكنده‌ سازم‌، آنگاه‌ خواهند دانست‌ كه‌ من‌ خداوند هستم‌.»

راهنما

عبارت‌ «رئيسي‌ از زمين‌ مصر نخواهد برخاست‌» (30 : 13) به‌ نفوذ رهبران‌ بومي‌ اشاره‌ دارد.
سومين‌ رؤيا (30 : 20 - 26). اين‌ رؤيا در فروردين‌ ماه‌ (آوريل‌) سال‌ 586 ق‌.م‌. يعني‌ سه‌ ماه‌ پيش‌ از سقوط‌ اورشليم‌ رؤيت‌ مي‌شود. احتمالاً عبارت‌ «خواهم‌ شكست‌» (آية‌ 21)، به‌ شكست‌ لشگر فرعون‌ اشاره‌ مي‌كند (ارمياء 37 : 5 - 9).
  • مطالعه 1200 مرتبه
  • آخرین تغییرات در %ب ظ, %14 %562 %1394 %12:%بهمن