روم
راهنما
رسالة پولس رسول به روميان
خصوصيات بنيادي عمل مسيح، موقعيت مخلوق در برابر خالق خود
خدا پولس را برگزيد تا سر دستة انتشار دهندگان انجيل در سراسر دنيا باشد. رساله به روميان منبع كاملترين توضيحاتي است كه او از درك پيغام انجيل ارائه ميدهد.
تاريخ و موقعيت نگارش اين رساله
در زمستان سال 57 - 58 ميلادي، پولس در اواخر سومين سفر بشارتياش، هنگاميكه در قرنتس بود و جهت بردن هداياي نقدي عازم اورشليم بود (15 : 22 - 27) اين رساله را نوشت. در آن زمان زني به نام فيبي از شهر «كنخريا»، كه در حومة قرنتس قرار داشت، عازم سفر دريايي به سوي روم بود (روميان 16 : 1 و 2). پولس از فرصت استفاده كرده اين رساله را توسط فيبي به روم فرستاد. در آن زمان در امپراطوري روم، خدمات پستي به شكل امروز وجود نداشت. بنابراين نامههاي شخصي تنها بوسيلة دوستان يا آشناياني كه عازم سفر بودند، قابل ارسال بود.
هدف نگارش
هدف پولس از نوشتن اين رساله اين بود كه مسيحيان ساكن روم بدانند كه او مشتاق سفر به روم است. البته اين قبل از آن بود كه خدا بر او مكشوف بسازد كه حتماً به روم خواهد رفت (اعمال 11:23) و پولس هنوز مطمئن نبود كه در اورشليم جان سالم بدر خواهد برد يا نه (روميان 15 : 31). در هر صورت، اين امر بسيار مناسب ميآمد كه اين رسول امتها در شهري كه به پايتخت جهان معروف بود، از خود نوشتهاي بجا بگذارد و طي آن ماهيت انجيل عيسي را توضيح دهد.
كليساي روم
پولس تا به حال افراد اين كليسا را از نزديك ملاقات نكرده بود. او سه سال پس از نوشتن اين رساله به روم رسيد. هستة مركزي كليساي روم در اورشليم، در روز پنطيكاست متشكل شده بود (اعمال 2 : 10).
در اين 28 سال بسياري از مسيحيان، از بخشهاي مختلف شرق، به دلايل متفاوت به پايتخت مهاجرت كرده بودند. بعضي از اين افراد بوسيلة خود پولس به مسيح ايمان آورده بودند و از دوستان صميمي او محسوب ميشدند (به باب 16 مراجعه شود).
شهادت پولس و احتمالاً شهادت پطرس در روم، 8 سال پس از نوشتن اين رساله به وقوع پيوست.
زمينههاي موجود جهت نگارش رساله
عقايد عمومي يهوديان، مبني بر نهايي بودن شريعت موسي به عنوان ابراز ارادة الهي و فراگير بودن تعهدات انساني موجود در اين شريعت، علاوه بر اصرار يهوديان جهت ختنه كردن غير يهوديان و انجام فرايض سنن شريعت قبل از مسيحي شدن، عقايد رايج آن زمان بود. بنابراين اين سؤال كه آيا غير يهوديان ميتوانند بدون يهودي شدن مسيحي بشوند، يكي از معضلات كليساهاي آن زمان بشمار ميرفت. مسيحيت در ابتدا تحت عنوان يك مذهب يهودي آغاز شد و رهبران يهودي نيز مصمم بودند كه مسيحيت همينطور باقي بماند. رسم ختنه كردن، سنتي فيزيكي بود كه اگر شخصي از ميان غير يهوديان قصد يهودي شدن داشت، ميبايست به عنوان اولين اقدام، ختنه شود.
پافشاري پولس
در اين رساله، پولس به مسألة عادل شمردگي انسان در مقابل خدا اشاره ميكند و مشخص ميكند كه اين امر بر اساس محبت و رحمت عيسي است و نه شريعت موسي. پولس توضيح ميدهد كه اين موضوع نميتواند ربطي به قانون و شريعت داشته باشد، چرا كه با در نظر گرفتن ذات گناهكار انسان، هيچكس نميتواند بر اساس شريعت الهي كه نشان دهندة قدوسيت و پاكي خدا است، به زندگي ادامه دهد. اما اين امر بوسيلة مسيح كه با نيكويي خود آمرزش گناهان انسان را به ارمغان آورد، ميسر شده است. بنابراين بر اساس آنچه كه مسيح كرد، حاضر شدن انسان در مقابل خدا هيچ وابستگي به اعمالي كه انسان انجام ميدهد يا ميتواند براي خود انجام دهد، ندارد بلكه كاملاً بسته به كاري است كه مسيح براي او انجام داده است. بدين ترتيب مسيح بالاتر از هر نوع وفاداري، اطاعت و سرسپردگي انساني قرار دارد.