28 قیام عیسی مسیح؛ رشوه به محافظین؛ ماٌموریت بزرگ

ترجمه شریف گویا

ترجمه شریف انجیل متی


رستاخیز عیسی
« همچنین در مرقس 16 : 1 ـ 10 و لوقا 24 : 1 ـ 12 و یوحنا 20 : 1 ـ 10 »


1. بعد از روز سبت ، در سپیده دم صبح روز یکشنبه ، مریم مجدلیه و آن مریم دیگر به دیدن قبر رفتند.
2. ناگاه زمین لرزه شدیدی رخ داد زیرا فرشته خداوند از آسمان نازل شده به سوی سنگ آمد و آن را به کناری غلطانیده بر روی آن نشست.
3. صورت او مثل برق می درخشید و لباسهایش مانند برف سفید بود.
4. از دیدن این منظره نگهبانان از ترس لرزیدند و مانند مرده به زمین افتادند.
5. آنگاه فرشته به زنان گفت :« نترسید ،می دانم که به دنبال عیسای مصلوب می گردید.
6. او اینجا نیست . چنانکه خود او قبلا گفته بود پس از مرگ زنده گشت. بیائید و جائی را که او خوابیده بود ببینید
7. و زود بروید و به شاگردان او بگوئید که او پس از مرگ زنده شده است و قبل از شما به جلیل خواهد رفت و شما او رادر آنجا خواهید دید. آنچه را بشما گفتم به خاطر داشته باشید.»
8. آنها با عجله و ترس و در عین حال شاد و خوشحال از قبر خارج شدند و دوان دوان رفتند تا این خبر را به شاگردان برسانند.
9. در ضمن راه ، ناگهان عیسی با آنان روبرو شده گفت :« سلام بر شما ! » زنان جلو آمدند و بر قدمهای او به خاک افتاده در مقابل او سجده کردند.
10. آنگاه عیسی به آنان فرمود :« نترسید ، بروید و به برادران من بگوئید که به جلیل بروند و در آنجا مرا خواهند دید.»

گزارش نگهبانان

11. وقتی زنان در راه بودند ، بعضی از نگهبانان به شهر رفته آنچه را که اتفاق افتاده بود به سران کاهنان گزارش دادند.
12. سران کاهنان پس از ملاقات و مشورت با مشایخ پول زیادی به سربازان دادند
13. تا اینکه آنها بگویند: « شاگردان او شبانه آمدند و هنگامیکه ما در خواب بودیم جسد را دزدیدند»
14. و نیز افزودند: « اگر این موضوع به گوش فرماندار برسد ما خودمان او را قانع می کنیم و نمی گذاریم که شما به زحمت بیفتید.»
15. پس نگهبانان پول را گرفته طبق دستور آنان عمل کردند و این موضوع تا به امروز در بین یهودیان شایع است.

ظهور عیس به شاگردان
« همچنین در مرفس 16 : 14 ـ 18 و لوقا 24 : 36 ـ 49 و یوحنا 20 : 19 ـ 23 واعمال 1 : 6 ـ 8 »

16. یازده شاگرد عیسی به جلیل ، به کوهی که عیسی گفته بود آنانرا در آنجا خواهد دید ، رفتند.
17. وقتی آنها عیسی را دیدند او را پرستش کردند هر چند که بعضی در شک بودند.
18. آنگاه عیسی جلوتر آمده برای آنان صحبت کرد و فرمود: « تمام قدرت در آسمان و بر روی زمین به من داده شده است.
19. پس بروید و همه ملتها را شاگرد من سازید و آنها را به نام پدر و پسر و روح ا لقدس تعمید دهید
و تعلیم دهید که همه چیزهائی را که به شما گفته ام انجام دهند و بدانید که من هر روزه تا اتقضای عالم با شما هستم.»
ترجمه قدیمی(انجیل متی)


قيام‌ عيسي‌ مسيح‌
(مرقس‌ 16:1-8، لوقا 24:1-12، يوحنا 20:1-9)
‌ و بعد از سَبَّت‌، هنگام‌ فجرِ روز اوّل هفته‌، مريم‌ مَجْدَليّه‌ و مريم‌ ديگر بجهت‌ ديدن‌ قبر آمدند. 2 كه‌ ناگاه‌ زلزله‌اي‌ عظيم‌ حادث‌ شد از آنرو كه‌ فرشته‌ خداوند از آسمان‌ نزول‌ كرده‌، آمد و سنگ‌ را از درِ قبر غلطانيده‌، بر آن‌ بنشست‌. 3 و صورت‌ او مثل‌ برق‌ و لباسش‌ چون‌ برف‌ سفيد بود. 4 و از ترس‌ او كشيكچيان‌ به‌ لرزه‌ درآمده‌، مثل‌ مرده‌ گرديدند. 5 امّا فرشته‌ به‌ زنان‌ متوجّه‌ شده‌، گفت‌: «شما ترسان‌ مباشيد!مي‌دانم‌ كه‌ عيساي‌ مصلوب‌ را مي‌طلبيد. 6 در اينجا نيست‌ زيرا چنانكه‌ گفته‌ بود برخاسته‌ است‌. بياييد جايي‌ كه‌ خداوند خفته‌ بود ملاحظه‌ كنيد، 7 و به‌ زودي‌ رفته‌ شاگردانش‌ را خبر دهيد كه‌ از مردگان‌ برخاسته‌ است‌. اينك‌ پيش‌ از شما به‌ جليل‌ مي‌رود. در آنجا او را خواهيد ديد. اينك‌ شما را گفتم‌.»
عيسي‌ بر زنان‌ ظاهر مي‌شود
8 پس‌، از قبر با ترس‌ و خوشي‌ عظيم‌ به‌ زودي‌ روانه‌ شده‌، رفتند تا شاگردان‌ او را اطّلاع‌ دهند. 9 و در هنگامي‌ كه‌ بجهت‌ اِخبار شاگردان‌ او مي‌رفتند، ناگاه‌ عيسي‌ بديشان‌ برخورده‌، گفت‌: «سلام‌ بر شمـا باد!» پس‌ پيش‌ آمـده‌، به‌ قدمهاي‌ او چسبيده‌، او را پرستش‌ كردند. 10 آنگاه‌ عيسي‌ بديشان‌ گفت‌: «مترسيد! رفتـه‌، برادرانـم‌ را بگوييـد كه‌ به‌ جليل‌ بروند كه‌ در آنجا مرا خواهند ديد.»
رشوه‌ به‌ محافظين‌
11 و چون‌ ايشان‌ مي‌رفتند، ناگاه‌ بعضي‌ از كشيكچيان‌ به‌ شهر شده‌، رؤساي‌ كهنه‌ را از همه‌ اين‌ وقايع‌ مطلّع‌ ساختند. 12 ايشان‌ با مشايخ‌ جمع‌ شده‌، شورا نمودند و نقره‌ بسيار به‌ سپاهيان‌ داده‌، 13 گفتند: «بگوييد كه‌ شبانگاه‌ شاگردانش‌ آمده‌، وقتي‌ كه‌ ما در خواب‌ بوديم‌ او را دزديدند. 14 و هرگاه‌ اين‌ سخن‌ گوش‌زد والي‌ شود، همانا ما او را برگردانيم‌ و شما را مطمئن‌ سازيم‌.» 15 ايشان‌ پول‌ را گرفته‌، چنانكه‌ تعليم‌ يافتند كردند و اين‌ سخن‌ تا امروز در ميان‌ يهود منتشر است‌.
مأموريت‌ بزرگ‌
(مرقس‌ 16:15-18)
16 امّا يازده‌ رسول‌ به‌ جليل‌، بر كوهي‌ كه‌ عيسـي‌ ايشان‌ را نشان‌ داده‌ بود رفتند. 17 و چون‌ او را ديدنـد، پرستش‌ نمودنـد. ليكـن‌ بعضـي‌ شـكّ كردند. 18 پس‌ عيسـي‌ پيـش‌ آمـده‌، بديشـان‌ خطاب‌ كرده‌، گفت‌: «تمامي‌ قدرت‌ درآسمان‌ و بر زمين‌ به‌ من‌ داده‌ شده‌ است‌. 19 پس‌ رفته‌، همه‌ امّت‌هـا را شاگـرد سازيـد و ايشـان‌ را بـه‌ اسمِ اب‌ و ابن‌ و روح‌القدس‌ تعميد دهيد. 20 و ايشان‌ را تعليـم‌ دهيـد كه‌ همه‌ امـوري‌ را كه‌ به‌ شما حكم‌ كرده‌ام‌ حفظ‌ كنند. و اينك‌ مـن‌ هـر روزه‌ تا انقضاي‌ عالم‌ همراه‌ شما مي‌باشـم‌.» آميـن‌.
ترجمه هزاره نو

ترجمه تفسیری


عيسي زنده مي شود
شنبه به هر حال گذشت . يكشنبه صبح زود، مريم مجدليه و آن مريم ديگر به سر قبر رفتند.
2 ناگهان زمين لرزه شديدي رخ داد، زيرا يكي از فرشتگان خداوند از آسمان پايين آمده ، بسوي سنگ قبر رفت و آن را به كناري افكند و بر آن نشست . 3 صورت فرشته مي درخشيد و لباسش مثل برف سفيد بود. 4 نگهبانان با ديدن او بشدت ترسيده ، لرزان شدند و همچون مرده ، بي حركت بر زمين افتادند.
5 فرشته به زنان گفت : «نترسيد! مي دانم به دنبال عيساي مصلوب مي گرديد؛ 6 او اينجا نيست ! همانطور كه خودش گفته بود، زنده شده است . جلو بياييد و جايي كه جسد او را گذاشته بودند، به چشم خود ببينيد. 7 و حالا زود رفته ، به شاگردانش بگوييد كه او زنده شده است و به جليل مي رود تا ايشان را در آنجا ببيند. فراموش نكنيد اين پيغام را به آنان برسانيد.»
8 زنان با عجله از قبر خارج شدند و در حاليكه هم مي ترسيدند و هم بسيار خوشحال بودند، فوري بسراغ شاگردان رفتند تا پيغام فرشته را به ايشان بدهند. 9 در همان حال كه مي دويدند، ناگهان عيسي را در مقابل خود ديدند!
او گفت : «سلام !» زنها به پايهاي او افتادند و او را پرستش كردند.
10 عيسي به ايشان فرمود: «نترسيد! برويد به برادران من بگوييد كه هر چه زودتر به جليل بروند تا مرا در آنجا ببينند.»
11 زنان هنوز به شهر نرسيده بودند، كه چند نگهبان از سر قبر، خود را به شهر رساندند و به كاهنان اعظم جريان را گفتند.
12و13 تمام سران قوم يهود جمع شدند و تصميم گرفتند به نگهبانان پول زياد بدهند تا بگويند وقتي كه در خواب بودند، شاگردان عيسي جسد او را شبانه دزديدند. 14 در ضمن ، به نگهبانان گفتند: «اگر اين موضوع به گوش فرماندار برسد، ما جوابش را خواهيم داد تا مشكلي براي شما ايجاد نشود.»
15 نگهبانان رشوه را گرفتند و خبر دروغ را شايع كردند، بطوري كه هنوز هم كه هنوز است يهوديان اين قصه را باور مي كنند.
16 پس يازده شاگرد عيسي به جليل رفتند و بر كوهي كه عيسي گفته بود، گرد آمدند. 17 وقتي عيسي را در آنجا ديدند، او را پرستش كردند، ولي بعضي از ايشان شك داشتند كه او همان عيسي باشد.
18 آنگاه عيسي جلو آمد و به ايشان فرمود: «تمام اختيارات آسمان و زمين به من داده شده است . 19 پس برويد و تمام قومها را شاگرد من سازيد و ايشان را به اسم پدر و پسر و روح القدس غسل تعميد دهيد؛ 20 و به ايشان تعليم دهيد كه تمام دستوراتي را كه به شما داده ام ، اطاعت كنند. مطمئن باشيد هر جا كه برويد، حتي دورترين نقطه دنيا باشد، من هميشه همراه شما هستم !»

راهنما

متي‌ 28 : 1 - 8 . ديدار زنان‌ از قبر
اين‌ واقعه‌ در هر چهار انجيل‌ ذكر شده‌ است‌ (مرقس‌ 16 : 1 - 8 ، لوقا 24 : 1 - 11 و يوحنا 1:20-3). نام‌ مريم‌ مجدليه‌ نيز در همة‌ اناجيل‌ مذكور است‌؛ همچنين‌ زناني‌ ديگر از جمله‌ مريم‌، مادر يعقوب‌ و يوشيا تحت‌ عنوان‌ «مريم‌ ديگر» (در متي‌ ، مرقس‌، لوقا)، سالومه‌ مادر يعقوب‌ و يوحنا، يونا، همسر يكي‌ از خدمتگزاران‌ هيروديس‌ (در لوقا) نام‌ برده‌ شده‌اند. لوقا به‌ «زنان‌ ديگر» نيز اشاره‌ مي‌كند. تعداد كلّ اين‌ زنان‌ بين‌ 6 تا 12 يا احتمالاً بيشتر بوده‌ است‌. آنها قصد داشتند كه‌ جسد عيسي‌ را براي‌ جلوگيري‌ از فساد، حنوط‌ كنند؛ غافل‌ از اينكه‌ قرار بود عيسي‌ از ميان‌ مردگان‌ برخيزد.
اناجيل‌ مختلف‌، اصطلاحات‌ متفاوتي‌ را براي‌ زمان‌ ديدار اين‌ زنان‌ از قبر بكار مي‌برند. «هنگام‌ فجر» (متي‌)؛ «صبح‌ زود، وقت‌ طلوع‌ آفتاب‌» (مرقس‌)؛ «هنگام‌ سپيده‌ صبح‌» (لوقا)؛ «بامدادان‌ وقتي‌ كه‌ هنوز تاريك‌ بود» (يوحنا). همة‌ اين‌ عبارات‌، نشانگر اين‌ مطلب‌ است‌ كه‌ آنها در تاريكي‌ عازم‌ قبر شدند و هنگام‌ طلوع‌ خورشيد به‌ آنجا رسيدند. آنها مي‌بايستي‌ از نقاط‌ مختلف‌ چون‌ اورشليم‌ و بيت‌ عنيا كه‌ در 2 يا 3 كيلومتري‌ مكان‌ قبر قرار داشت‌ به‌ آنجا مي‌رفتند.
«فرشته‌اي‌» نشسته‌ بر سنگ‌ قبر (متي‌). «جواني‌» نشسته‌ در قبر (مرقس‌). «دو مرد» ايستاده‌ در كنار آنها (لوقا). «دو مرد» نشسته‌ در قبر (يوحنا). اينها همه‌ بدين‌ معني‌ است‌ كه‌ فرشتگان‌ به‌ شكل‌ انساني‌ بيرون‌ از قبر منتظر بودند تا با آمدن‌ زنان‌ آنها را بداخل‌ قبر برده‌، جريان‌ رستاخيز مسيح‌ را براي‌ آنان‌ بازگو كنند. بعضي‌ اوقات‌ يكي‌ از آنان‌ قابل‌ مشاهده‌ بود و بعضي‌ وقت‌ها دو تا. احتمالاً آنها گروهي‌ از فرشتگان‌ بودند كه‌ در آن‌ صبح‌، در كنار قبر ايستاده‌ و منتظر بودند تا به‌ منجي‌ قيام‌ يافته‌، خوشامد بگويند؛ چرا كه‌ آن‌ روز در تقويم‌ آسمان‌ روز عظيم‌ و پيروزمندانه‌اي‌ بشمار مي‌رفت‌ (متي‌ 31:24، به‌ بخش‌ فرشتگان‌ مربوط‌ به‌ توضيحات‌ متي‌ 4 : 11 مراجعه‌ شود).
«بعد از سبت‌» (آية‌ 1). روز سبت‌ از غروب‌ تا غروب‌ روز بعد بود. ولي‌ در اينجا نه‌ فقط‌ غروب‌، بلكه‌ شب‌ را نيز خاطر نشان‌ مي‌كند، چرا كه‌ به‌ «فجر روز اول‌ هفته‌» نيز اشاره‌ مي‌كند.
«زلزلة‌ عظيم‌» (آية‌ 2). زماني‌ كه‌ عيسي‌ روي‌ صليب‌ بود نيز زلزله‌اي‌ صورت‌ گرفت‌ (متي‌ 51:27). هنگامي‌ كه‌ موسي‌ بر روي‌ كوه‌ سينا ده‌ فرمان‌ را از خداوند دريافت‌ نمود، زلزله‌اي‌ واقع‌ شد (خروج‌ 16:19 و 18) . اين‌ يكي‌ از روشهاي‌ خدا جهت‌ جلب‌ توجه‌ افراد به‌ وقايع‌ مهم‌ است‌.

متي‌ 28 : 9 - 10 . ظهور عيسي‌ بر زنان‌
با توجه‌ به‌ آنچه‌ در اناجيل‌ به‌ ثبت‌ رسيده‌ است‌، آنچه‌ بين‌ آيات‌ 8 و 9 اتفاق‌ افتاده‌ به‌ اين‌ ترتيب‌ بوده‌ است‌: زنان‌ پس‌ از مطلع‌ ساختن‌ شاگردان‌ مجدداًبسوي‌ قبر بر مي‌گردند: ولي‌ در همين‌ فاصله‌ پطرس‌ و يوحنا بسوي‌ قبر مي‌ روند و پس‌ از مشاهدة‌ قبر، آن‌ محل‌ را ترك‌ مي‌گويند. سپس‌ مريم‌ مجدليه‌ جلوتر از ديگران‌، تنها بر سر قبر حاضر مي‌ شود و عيسي‌ خود را بر او ظاهر مي‌نمايد. سپس‌ كمي‌ بعد عيسي‌ خود را بر ساير زنان‌ ظاهر مي‌ كند (به‌ توضيحات‌ مربوط‌ به‌ مرقس‌ 16 دربارة‌ ترتيب‌ وقايع‌ مراجعه‌ شود). بدين‌ ترتيب‌، ظهور اول‌ و دوم‌ عيسي‌ بر زنان‌ بوده‌ است‌.
جالب‌ توجه‌ است‌ كه‌ نجات‌ دهندة‌ جهان‌ از طريق‌ زن‌، بدون‌ دخالت‌ مرد، به‌ دنيا آمد و اكنون‌ نيز زنان‌ هستند كه‌ قيام‌ پرشكوه‌ وي‌ را مي‌بينند.
متي‌ 28 : 11 - 15 .پرداخت‌ رشوه‌ به‌ نگهبانان‌
اين‌ نگهبانان‌ به‌ درخواست‌ شوراي‌ «سنهدرين‌» از قبر نگهباني‌ مي‌كردند تا مبادا جسد عيسي‌ دزديده‌ شود. آنها در حاليكه‌ از ديدن‌ زلزله‌، فرشتگان‌ و نبودن‌ جسد عيسي‌ در قبر، ترسيده‌ بودند، دوان‌ دوان‌ جريان‌ را به‌ اطلاع‌ اعضاي‌ شورا رساندند. شوراي‌ سنهدرين‌ با پرداخت‌ رشوه‌، از آنها خواست‌ كه‌ بگويند، به‌ خواب‌ رفته‌ بودند. ولي‌ همين‌ عمل‌ باعث‌ شد كه‌ بسياري‌ از كاهنان‌ با دانستن‌ اين‌ حقيقت‌، بعدها به‌ عيسي‌ ايمان‌ آورند (اعمال‌ رسولان‌ 6 : 7).
عصر همان‌ روز، عيسي‌ خود را بر دو نفر از شاگردان‌ ظاهر نمود (لوقا 24 : 13-32).
تقريباً در همان‌ زمان‌، عيسي‌ خود را بر پطرس‌ ظاهر نمود (لوقا 24 : 34).
شام‌ همان‌ روز، عيسي‌ خود را بر ده‌ نفر از شاگردان‌ ظاهر نمود (يوحنا 20 : 19 - 25).
يك‌ هفته‌ بعد، عيسي‌ خود را بر يازده‌ نفر شاگرد، در اورشليم‌ ظاهر نمود (يوحنا 26:20-29).
اندكي‌ بعد، عيسي‌ خود را بر هفت‌ نفر از شاگردان‌، در كنار درياچة‌ جليل‌ ظاهر نمود (يوحنا 21).
و بعد عيسي‌ در مكان‌ و زماني‌ نامعلوم‌ خود را بر يعقوب‌ ظاهر نمود (اول‌ قرنتيان‌ 15 : 7).

متي‌ 28 : 16 - 20 . ظهور عيسي‌ بر يازده‌ شاگرد
عيسي‌ بر يازده‌ شاگرد در كوهي‌ در جليل‌ ظاهر شد و اين‌ در حالي‌ بود كه‌ قبلاً قرار ملاقات‌ را با آنان‌ گذاشته‌ بود (26 : 32 و 28 : 7). بعضي‌ها معتقدند كه‌ اين‌ همان‌ زماني‌ بود كه‌ خود را بر 500 نفر ظاهر نمود (اول‌ قرنتيان‌ 15 : 6). «مأموريت‌ بزرگ‌» (18 : 20) در اصل‌، چهار بار ذكر شده‌ است‌ (به‌ مرقس‌ 16 : 14 - 18 مراجعه‌ شود).
«همراه‌ شما مي‌باشم‌» (آية‌ 20). اين‌ آيه‌ دلپسندترين‌ آية‌ تمام‌ كتاب‌مقدس‌ بشمار مي‌رود. عيسي‌ از ميان‌ مردگان‌ برخاست‌ و مسلماً هيچگاه‌ نخواهد مرد. او هم‌ اكنون‌ زنده‌ است‌ و همراه‌ با قوم‌ خويش‌، آنها را در هر وقت‌ با قدرت‌ محافظت‌كنندة‌ خويش‌ رهبري‌ مي‌كند. او مقامي‌ بالاتر از فرماندهي‌ لشگريان‌ فرشتگان‌ را داراست‌. او نه‌ تنها شخصاً فرماندة‌ لشگريان‌ آسمان‌ است‌ بلكه‌ مايل‌ است‌ كه‌ بصورت‌ شخصي‌ با هر يك‌ از افراد قوم‌ خويش‌ در همة‌ اوقات‌ همراه‌ باشد.
ما نمي‌توانيم‌ درك‌ كنيم‌ كه‌ چگونه‌ يك‌ فرد مي‌تواند بطور همزمان‌ با ميليونها و شايد ميلياردها شخص‌ همراهي‌ كند. ولي‌ اين‌ نشانة‌ الوهيت‌ اين‌ چنين‌ شخصيتي‌ است‌. و عيسي‌ با ساده‌ترين‌ لحن‌ ادعا نمود كه‌ «من‌ هر روزه‌ همراه‌ شما مي‌باشم‌». عيسي‌ اين‌ عبارات‌ را در سخنان‌ خويش‌ ذكر نمود و او هرگز سخنان‌ باطل‌ نگفته‌ است‌. او هيچوقت‌ بي‌دليل‌ لب‌ به‌ سخن‌ گفتن‌ نگشود. او هميشه‌ با هدف‌ سخن‌ مي‌گفت‌. اين‌ سخنان‌ اگر چه‌ ماوراي‌ درك‌ ما و يا بصورتي‌ پوشيده‌ و مرموز باشند، اما به‌ حقيقي‌ بودن‌ آنها ايمان‌ داريم‌. ما در هر حالي‌ نيز كه‌ باشيم‌، شاد يا غمگين‌، قوي‌ يا ضعيف‌، او در هر وقت‌ با هر يك‌ از ماست‌ و اگرچه‌ ناديدني‌ است‌ ولي‌ با ما همراه‌ است‌. عيسي‌ خداوند، همين‌ حالا امشب‌، كه‌ به‌ خواب‌ خواهيم‌ رفت‌، فردا در محل‌ كار، هفتة‌ آينده‌، سال‌ آينده‌ با حضور خويش‌ بر ما سايه‌ افكنده‌ است‌ و كنار ما راه‌ مي‌رود. او در حاليكه‌ از جزئيات‌ زندگي‌ ما با خبر است‌ و به‌ همة‌ تلاشهاي‌ بي‌نتيجة‌ ما نگاه‌ مي‌كند، طالب‌ آن‌ است‌ كه‌ ما را به‌ جايي‌ برساند كه‌ وارث‌ شادي‌ فناناپذير و ابدي‌ پدر گرديم‌. شايد اين‌ عبارات‌ بيشتر شبيه‌ به‌ يك‌ رؤيا باشند اما بايد دانست‌ كه‌ در واقع‌، حقيقت‌ اصلي‌ زندگي‌ ما است‌.
بعدها عيسي‌ يكبار ديگر نيز ظاهر شد (لوقا 24 : 44 - 51).

نكتة‌ باستانشناختي‌: مصوبة‌ ناصره‌
مصوبة‌ ناصره‌، كتيبه‌اي‌ است‌ كه‌ بر روي‌ يك‌ لوحة‌ مرمر نوشته‌ شده‌ است‌ و در سال‌ 1878 از شهر ناصره‌، خارج‌ شده‌ است‌. اين‌ مصوبه‌ بعدها در كلكسيون‌ شخصي‌ يك‌ عتيقه‌ شناس‌ آلماني‌ بنام‌ «فروهنر» يافت‌ شد. در سال‌ 1930 پس‌ از مرگ‌ فروهنر، اين‌ كتيبه‌ در مكاني‌ به‌ نام‌ «كابينه‌ دو مدال‌» از توابع‌ لوور پيدا شد و مورخي‌ بنام‌ مايكل‌ روستوزف‌ دريافت‌ كه‌ اين‌ اثر باستاني‌ از اهميت‌ خاصي‌ برخوردار است‌. كشيش‌ كومونه‌ در سال‌ 1932 براي‌ اولين‌ بار اين‌ نوشته‌ را به‌ چاپ‌ رساند.
متن‌ اين‌ كتيبه‌ به‌ قرار زير است‌:
«حكم‌ قيصر: من‌ به‌ اين‌ خرسندم‌ كه‌ قبور و آرامگاهها كه‌ به‌ احترام‌ نياكان‌، فرزندان‌ و يا ساير افراد خانواده‌ بنا گرديده‌اند، از خرابي‌ در امان‌ بمانند تا براي‌ بازماندگان‌ مكاني‌ ابدي‌ باشند. اگر چنانچه‌ شخصي‌ به‌ ويران‌ كردن‌ قبري‌ مبادرت‌ ورزد و اقدام‌ به‌ نبش‌ قبر و دزديدن‌ اشياء مدفون‌ نمايد و با سوء قصد و به‌ منظور ضرر وارد كردن‌ به‌ آنها، آنها را به‌ مكاني‌ ديگر منتقل‌ كند، مجرم‌ شناخته‌ خواهد شد و بايد بدليل‌ عدم‌ احترام‌ به‌ خدايان‌ و آيين‌ پرستشي‌، بر عليه‌ او مجازات‌ خاصي‌ تدوين‌ گردد. احترام‌ به‌ مردگان‌ و اشياء مدفون‌ بايد اجباري‌ گردد و هر گونه‌ اقدام‌ جهت‌ خرابي‌ قبور، بايستي‌ ممنوع‌ اعلام‌ شود. در صورت‌ تخلف‌، من‌ مايلم‌ كه‌ متخلف‌ بر حسب‌ قوانين‌ مدني‌ به‌ اتهام‌ نقض‌ قانون‌ دفن‌، مجازات‌ شود».
شواهد نشانگر آن‌ است‌ كه‌ تاريخ‌ ثبت‌ قوانين‌ اين‌ كتيبه‌ بين‌ 40 تا 50 ميلادي‌ بوده‌ است‌. دولت‌ مركزي‌ روم‌ بعد از مرگ‌ اغريپاس‌ پادشاه‌ (44 ميلادي‌)، حكومت‌ استان‌ جليل‌ را بعهده‌ گرفت‌. به‌ عقيدة‌ بسياري‌ از دانشمندان‌، تاريخ‌ اين‌ كتيبه‌ به‌ 5 سال‌ حكومت‌ كلوديوس‌ محدود مي‌شود (مثال‌ : رجوع‌ شود به‌ كتاب‌ كلوديوس‌ امپراطور و پيروزي‌هاي‌ او اثر آ. موميگليانو - سال‌ 1932). ولي‌ مي‌توان‌ تاريخ‌ اين‌ كتيبه‌ را دقيق‌تر تعيين‌ نمود. كتاب‌ اعمال‌ رسولان‌ خاطر نشان‌ مي‌كند كه‌ كلوديوس‌ حكم‌ اخراج‌ يهوديان‌ را از روم‌ داده‌ بود. دليل‌ اعلام‌ اين‌ حكم‌ «شورش‌ در اثر تحريك‌ شخصي‌ بنام‌ كِرستُس‌» بود. همين‌ مطلب‌ توسط‌ مورخين‌ رومي‌، اُرسيوس‌ و سوتونيوس‌ مورد تأييد قرار گرفته‌ است‌. كلمة‌ كرستس‌ دقيقاً به‌ مسيح‌ اشاره‌ مي‌كند. احتمالاً سوتونيوس‌ دو لغت‌ يوناني‌ كريستس‌ و كرستس‌ را مورد اشتباه‌ قرار داده‌ است‌.
كلوديوس‌ شخص‌ آموخته‌اي‌ بود. اما اغلب‌ اوقات‌، اعمال‌ و نظرات‌ او مورد قضاوت‌ غلط‌ قرار مي‌گرفت‌ چرا كه‌ در او عوارض‌ يك‌ بيماري‌ كه‌ امروزه‌ پاركينسون‌ ناميده‌ مي‌شود، ديده‌ مي‌شد. علاقة‌ كلوديوس‌ به‌ ادامة‌ سياست‌ مذهبي‌ آگوستوس‌، او را به‌ كسب‌ معلومات‌ گسترده‌ در ارتباط‌ با مذاهب‌ مختلفي‌ كه‌ در سراسر امپراطوري‌ وجود داشت‌، سوق‌ مي‌داد. به‌ همين‌ جهت‌ به‌ تحقيق‌ دربارة‌ هر نوع‌ عقيده‌ و آيين‌ مذهبي‌ مبادرت‌ ورزيد. سخنان‌ سوتونيوس‌ و عمل‌ اخراج‌ يهوديان‌ احتمالاً منعكس‌ كنندة‌ اولين‌ تماس‌ روم‌ با مسيحيت‌، شورش‌ در قسمت‌هاي‌ يهودي‌ نشين‌، مذاكرات‌ در دادگاه‌ و مروري‌ بر شكايات‌ يهود و مدافعة‌ مسيحيان‌ در دادگاه‌ با حضور امپراطور بود. مسايلي‌ از قبيل‌ سخنان‌ فريسيان‌ در ارتباط‌ با قبر خالي‌ (متي‌ 28 : 13) به‌ گوش‌ او رسيده‌ بود. شهر ناصره‌، اخيراً تحت‌ كنترل‌ حكومت‌ مركزي‌ درآمده‌ بود و خود كلوديوس‌ شخصاً زمام‌ امور را در اين‌ منطقه‌ بدست‌ گرفته‌ بود. حكومت‌ محلي‌، مراتب‌ را به‌ روم‌ خبر مي‌داد و از آنجا كسب‌ راهنمايي‌ مي‌نمود. حكومت‌ مركزي‌ نيز تسهيلات‌ را جهت‌ رهبري‌ بهتر به‌ حكومت‌ محلي‌ ابلاغ‌ مي‌نمود. معمولاً در اين‌ راستا، كتيبه‌اي‌ كه‌ نشانگر فرمان‌ امپراطوري‌ بود، ارسال‌ مي‌شد (مثال‌ : نامة‌ قابل‌ ملاحظه‌ به‌ يهوديان‌ اسكندريه‌ در سال‌ 41 ميلادي‌). كتيبه‌اي‌ كه‌ تحت‌ عنوان‌ مصوبة‌ ناصره‌ يافت‌ شده‌ است‌، در واقع‌ نقل‌ قول‌ كلمه‌ به‌ كلمه‌ يا اقتباس‌ از بخشي‌ از يك‌ متن‌ طولاني‌تر است‌.
  • مطالعه 1988 مرتبه
  • آخرین تغییرات در %ب ظ, %02 %677 %1394 %15:%بهمن