بعضی اسم یک رهبر مذهبی و یا قهرمان ملی و یا شخصیت علمی و فرهنگی و هنری و حتی ورزشی مورد علاقه خود را برای فرزندشان انتخاب میکنند. بهر صورت این حق طبیعی آنهاست و کاملا قابل احترام است و طبیعت به آن احترام میگذارد. شاید برای عد ه ای اسم تنها یک صدا باشد که بوسیله آن فقط بتوانند فرزندشان را بخوانند اما در مورد اسمگذاری عیسی مسیح در فرهنگ یهود آنروز اسم افراد بر اساس یک صدا نبود بلکه بر اساس یک صفت منطقی بود که متناسب با دعوت و خوانده شدگی و سرشت و شخصیت و جایگاهی که والدین برای فرزندشان قائل بودند انتخاب میشد و هر اسم دارای مفهوم و معنی و هدف و کاربرد خاصی بود. با این مقدمه نسبتا طولانی میخواهم به ایام تولد عیسی مسیح برویم و به مشکل بسیار پیچیده و دردناک و جانکاه یوسف شوهر مریم برای اسم گذاری فرزندی که میخواست متولد شود نگاه کنیم.
فرشته خداوند در خواب بر یوسف ظاهر شد و گفت مریم پسری خواهد زائید و تو نام او را عیسی خواهی نهاد متی 1: 20 و21
طبق قانون آنروز اسم گذاری فرزند وظیفه و حق پدر بود و چون یوسف پدر حقیقی طفل نبود خدا یوسف را از حق انتخاب اسم معاف میکند و اجازه نمیدهد یوسف هر چه میخواهد او را بنامد بلکه مخصوصا به او میگوید طفل بدنیا آمده را باید عیسی نام بگذاری زیرا که او پیروان خویش را از گناهانشان خواهد رهانید.
اینکه چرا خدا چنین اسمی را برای او انتخاب میکند کاملا واضح است زیرا که هدف و کاربرد این طفل در آینده رفع گناهان بشریت بوسیله پرداخت قیمت گناه بر روی صلیب است و معنی اسم عیسی رهاننده میباشد و هیچ نام دیگری متناسب کار و نقش آفرینی این طفل در مقام برطرف کننده گناه جز رهاننده وجود ندارد. اما چرا خدا با وجود اینکه قبلا این اسم را انتخاب کرده است از یوسف میخواهد که او مراسم اسم گذاری طفل راانجام دهد. موضوع بسیارعمیقی ست که برای توضیح بیشتر و روشن تر شدن آن باید به اولین مراسم اسم گذاری بوسیله آدم در باغ عدن در کتاب پیدایش فصل دوم برویم.
و خدا هر موجود زنده ای را نزد آدم آورد تا ببیند که چه نام خواهد نهاد و آنچه آدم هر موجود زنده ای را نامید همان نام او شد . پیدایش فصل دوم آیه نوزدهم
هر چه آدم نام نهاد دقیقا همان نام او شد و این آن اصل مهمی ست که باعث شد خدا نگذارد یوسف شخصا اسمی مطابق سلیقه و فرهنگ و گرایشها و دیدگاههایش برای طفل انتخاب کند چون هرچه را هر چه بنامیم همان خواهد شد. انسان امروز هم از این قانون مستثناء نیست هرچه اسم روی فرندانمان و یا روی مسائل مان و یا شرایط مان و یا روابط مان و یا موضوعات مان و یا حتی اشیاء دوروبرمان بگذاریم همان نامیده خواهد شد. حالا اگر به شرایط روحی و درونی یوسف نگاه کنیم میبینیم که هرنامی که بر روی طفل بگذارد مطمئنا او را رهاننده نخواهد نامید.
این طفل در آنروز برای یوسف بمعنی سر شکستکی خانوادگی . دردسر. رسوایی . تحقیر شخصیت. حتک حرمت. بی وفایی و خیانت نامزد. سر افکندی اجتماعی. محرومیت ازارزشهای فامیلی . درگیری با قوانین شریعت در موضوع زنا. اخراج از معبد یهود. و درنهایت شکست عاطفی و احساسی بود. با این شرایط چطوریوسف میتوانست بر روی طفلی که اینهمه معضل فکری برایش بوجود آورده اسم رهاننده بگذارد؟
با این وجود خدا اینطور به او میگوید: یوسف مریم طفلی برای تو خواهد زائید و تو نام این طفل را علیرغم تمام شرایط درونی و بیرونی ات نجاتدهنده و رهاننده بگذار چون قانون اسم گذاری همین است که هرچه را که نام بگذاری همان نام او خواهد شد.
فرض کنید آدم اسم فیل را روی موش و اسم موش را روی فیل میگذاشت طبیعتا حوا و قائن و هابیل و نسل بعد از آنها فیل تنومند را موش و موش کوچک را فیل مینامیدند. در این حقیقت مهم یک برکت خاصی وجود دارد و آن اینکه مهم نیست شرایط سیاسی و اقتصادی و روحی و اجتماعی دنیا و یا اطرافیانمان چه برایمان زائیده اند مهم این است که چطور ما به آنها نگاه کنیم و آنها را چه بنامیم . میتوانید به موفقیت هایتان بی توجه بوده و آنها را شکست بنامید. میتوانید بدون توجه به برکات زناشویی ازدواجتان را محکومیت و اسارت و زندگی تحمیلی بنامید. میتوانید به فرزند بازیگوشتان کودن و به شیطنت هایش دستپا چلفتی بگوئید. میتوانید همسرتان را تنبل و بی عرضه بخوانید. میتوانید کسانیکه را که دوستشان ندارید دشمن بخوانید. میتوانید سرنوشتتان را بی حاصل و تلخ و تاریک و تیره بنامید. میتوانید خودتان را بدبخت و زندگی تان را شوم و شغلتان را جان کندن و ضعیتتان را بد شانسی بنامید ولی قانون اسم گذاری در کتاب پیدایش فصل دوم آیه نوزدهم را هرگز فراموش نکنید که خدا گفت هر چه بر روی اطرافیان و موضوعاتتان اسم بگذارید همان نامیده خواهد شد .
خدا به یوسف گفت به مشکلاتت اسم رهاننده بگذار. به شکست ها و احساس سرافکندگی هایت اسم رهاننده بگذار. اگر چه مریم این همه مشکل را برایت زائیده ولی تو اسم او را نجاتدهنده و رهاننده بگذار و خدا را شکر که یوسف اطاعت کرده بر تمام احساسات دردناک درونی و مشکلات پیچیده بیرونی اش غالب آمده و اسم او را در بدترین شرایط ممکن روحی رهاننده و نجاتدهنده گذاشت . لازم به توضیح نیست که تمام مشکلات و دردسرهای آنروز یوسف در آینده به نجات و رهایی و افتخار و سر بلندی و احترام ابدی او تبدیل شد. در حقیقت دردسر و شکست و سر افکندی واقعی یوسف زمانی شروع میشد که طفل را مطابق احساس و شرایط دردناک مقطعی اش به اسمی مینامید که در آینده در تضاد با مسح و اقتدار و عمل کرد شفا بخش و زنده کننده و رهایی بخش عیسی مسیح خداوند میبود.
شما چطور به مسائل زندگیتان نگاه میکنید و چه نامی بر روی آن میگذارید؟
بیائید در کریسمس امسال مشکلاتمان را شرایطی برای دریافت تجربه بیشتر بنامیم.
بیائید دوشمنانمان را دوستانی که هنوز نتوانسته اند احساس دوستی را در ما کشف کنند بنامیم.
بیائید درگیری هایمان را فرصتی برای تفکر و تلاش بیشتر بدانیم.
بیائید همسرانمان را که در انجام بعضی کارها ضعیفند شخصی که به انگیزه و تشویق و مهارت بیشتر نیاز دارد لقب بدهیم.
بیائید حتی به شکست های عشقی و عاطفی مان لقب درسی برای انتخابی بهتر بدهیم.
بیائید به تنگدستی هایمان انگیزه ای و محرکی برای تلاش بیشتر و حرکتی کوبنده تر نگاه کنیم.
و در نهایت بیائید اسمی شایسته و متحول کننده و برازنده مقام و هدف شرافتمندانه خدا از دعوت ما به صحنه زندگی بر روی تمام مسائل و مطالب و موضوعات و شرایط پیچیده و دردناک و بظاهر حل نشدنی مان بگذاریم زیرا قانون معجزه آسای اسم گذاری در فصل دوم پیدایش امروز هم بهمان کیفیت عمل میکند هر چه را نام بگذاری همان خواهد شد.
پولس رسول در کتاب افسسیان فصل سوم آیه پانزدهم رمز خانواده های موفق و پیروزمند و سرنوشت ساز را اینطور توصیف میکند که: این خانواده ها چه در آسمان و چه زمین نام خود را از عیسی مسیح گرفته اند ( چنانکه یوسف نام طفل را از خدا گرفت ) و عیسی مسیح در کتاب مکاشفه فصل سوم آیه دوازدهم میگوید اگر بر شرایط درونی و احساسات خودت غالب بیایی . . . . نام جدید خود را بر روی تو خواهم نوشت.
تولد رهاننده و نجات دهنده عالم عیسی مسیح خداوند بر شما و خانواده عزیزتان مبارک باشد.