نقشههای سری بعدی «زنده مانده» قبل از این، افشاء گشته و به بیرون درز کرده است.
مارک برنت، تهیه کننده این برنامه در نظر دارد تا 12 مرد را نام نویسی کند؛ به این منظور که به یک حومه ناشناخته فرستاده شوند، در یک ماشین وَن (واگن باری)، به همراه 6 بچه (که هر کدام باید به انجام 2 ورزش مشغول بوده، یک ساز موسیقی بنوازند و در کلاس رقص شرکت کنند) و در جایی که هیچ دسترسی به رستوران فست فود نباشد!
آنها باید خانه را تمیز نگه دارند، همه تکالیف بچهها را صحیح کنند ( به طوری که حداقل نمره C+ باشد)، یک پروژه علمی را تکمیل کنند، آشپزی کنند (باشه! خیلی خوب! میتوانند کتاب آشپزی همراه داشته باشند)، لباسها را بشویند، از یک سگ و گربه نگهداری کنند، خودشان برای خرید خوار و بار بروند، برای دوستان بچهها کادوی تولد بخرند و غیره.
آه، همچنین دسترسی آنها به تلویزیون زمانی است که همه کارهای طاقتفرسای روزانه تمام شده و بچهها خوابیده باشند و در ضمن هیچکدام از تلویزیونها ریموت کنترل ندارند.
رقابتها شامل اموری مثل شرکت در جلسات اولیاء و مربیان، گزارش دقیق نتایج، نظافت یک بچه مریض در ساعت 3 صبح، بردن بچهها به کلیسا، ساختن یک کلبه به مدل هندی با استفاده از شش خلال دندان و یک نان مکزیکی و یک ماژیک و بردن یک بچه 4 ساله برای خوردن خوراک نخود فرنگی میباشد!
بچهها هستند که میتوانند به آنها رأی مخالف (برای خارج کردنشان از مسابقه) بدهند.
شخص برنده باید به سرکار قبلی خود برگردد.
همه ما باید یاد بگیریم که «زنده بمانیم». این برنامه زیاد حول محور زندگی در بیابان یا منطقهای دور افتاده در استرالیا نمیچرخد؛ بلکه بسیار به «گذران زندگی» آن هم روز به روز مربوط میشود. شاید شما «زنده ماندن» را پس از اینکه برایتان تشخیص دادند که یک بیماری کشنده دارید یاد گرفتهاید. شاید در روزهای پایانی ماه که باید برای مخارج شعبده بازی میکردید تا مطمئن شوید آیا تا موعد بعدی پرداخت حقوق پول کافی برای غذا دارید یا نه، «زنده ماندن» را یاد گرفتهاید.
اگر شما در باب بقا (ادامه حیات) هستید، برایتان سخت خواهد بود که سالها بدون پیشرفت نقشه بکشید (و به عقب بازگردید). ولی این تنها کاریست که برای دوام آوردن در روز میتوانید انجام بدهید. و هر چه قدر که بیشتر برای این مسئله دعا کنید، بیشتر در مییابید که مصونیت و ایمنی وجود ندارد. سختیها ناپدید نخواهند شد. و شما یاد خواهید گرفت که هیچ کاری نمیتوانید انجام بدهید، مگر اینکه بر خداوند تکیه کنید.
خداوند دقیقاً میخواهد که شما چه چیزی یاد بگیرید؟
دوم قرنتیان 12:8-10
«و درباره آن از خداوند سه دفعه استدعا نمودم تا از من برود. مرا گفت: «فیض من تو را کافی است. زیرا که قوت من در ضعف کامل میگردد.» پس به شادی بسیار از ضعفهای خود بیشتر فخر خواهم نمود تا قوت مسیح در من ساکن شود. بنابراین، از ضعفها و رسواییها و احتیاجات و زحمات و تنگیها به خاطر مسیح شادمانم، زیرا که چون ناتوانم، آن گاه توانا هستم.
فیض خداوند با شما باشد تا سعی کنید از مشکلاتی که امروز جلوی شما میآیند، جان سالم به در ببرید (و مطمئن باشید که فیض او کافیست.).
ترجمه: پگاه