ترجمه قدیمی گویا
|
ترجمه قدیمی(کتاب ایوب)
و الِيهو باز متكلّم شده، گفت:2 «آيا اين را انصاف ميشماري كه گفتي من از خدا عادلتر هستم؟ 3 زيرا گفتهاي براي تو چه فايده خواهد شد، و به چه چيز بيشتر از گناهم منفعت خواهم يافت. 4 من تو را جواب ميگويم و رفقايت را با تو. 5 به سوي آسمانها نظر كن و ببين و افلاك را ملاحظه نما كه از تو بلندترند. 6 اگر گناه كردي به او چه رسانيدي؟ و اگر تقصيرهاي تو بسيار شد براي وي چه كردي؟ 7 اگر بيگناه شدي به او چه بخشيدي؟ و يا از دست تو چه چيز را گرفته است؟ 8 شرارت تو به مردي چون تو (ضرر ميرساند) و عدالت تو به بنيآدم (فايده ميرساند). 9 از كثرت ظلمها فرياد برميآورند و از دست زورآوران استغاثه ميكنند، 10 و كسي نميگويد كه خداي آفريننده من كجا است كه شبانگاه سرودها ميبخشد 11 و ما را از بهايم زمين تعليم ميدهد، و از پرندگان آسمان حكمت ميبخشد. 12 پس به سبب تكبّر شريران فرياد ميكنند امّا او اجابت نمينمايد، 13 زيرا خدا بطالت را نميشنود و قادر مطلق برآن ملاحظه نميفرمايد. 14 هرچند ميگويي كه او را نميبينم، ليكن دعوي در حضور وي است. پس منتظر او باش. 15 و امّا الا´ن از اين سبب كه در غضب خويش مطالبه نميكند و به كثرت گناه اعتنا نمينمايد، 16 از اين جهت ايّوب دهان خود را به بطالت ميگشايد و بدون معرفت سخنان بسيار ميگويد.»
ترجمه تفسیری
آيا اين درست است كه ادعا ميكني كه در حضور خدا بيگناهي، و ميگويي: «از اين پاكي و بيگناهي خود سودي نبردهام»؟
4 من جواب تو و همه دوستانت را ميدهم. 5 به آسمان بلندي كه برفراز سر توست نگاه كن. 6 اگر گناه كني چه لطمهاي به خدا ميزني؟ اگر خطاهاي تو زياد شود چه تأثيري بر او دارد؟ 7 يا اگر گناه نكني، چه نفعي به او ميرساني؟ 8 خواه گناه كني، و خواه كار خوب انجام دهي، تأثير آن فقط بر انسانهاست.
9 وقتي به انسانها ظلم ميشود، آنها ناله ميكنند و فرياد برميآورند تا كسي به دادشان برسد. 10و11 اما آنها به خدايي كه آنها را آفريده و از حيوانات و پرندگان داناتر گردانيده، و در تاريكيها به آنها نور اميد ميبخشد، روي نميآورند.
12 فرياد برميآورند و كمك ميطلبند اما خدا پاسخي نميدهد، زيرا متكبر و شرور هستند. 13 فرياد آنها سودي ندارد، زيرا خداي قادر مطلق آن را نميشنود و به آن توجهي ندارد. 14 اي ايوب، توميگويي كه خدا را نميتواني ببيني، اما صبر كن و منتظر باش، چون او به دعوي تو رسيدگي خواهد كرد. 15 ميگويي: «خدا گناهكار را مجازات نميكند و به گناهان او توجهي ندارد.» 16 اما تو از روي ناداني سخن ميگويي و حرفهايت پوچ و باطل است.
راهنما
مضمون بابهاي 32 الي 37 به مباحثات اليهو اختصاص دارد. ايوب سه دوست خود را ساكت و مجاب كرده بود. اليهو از آنها بدين سبب كه در پاسخ دادن و محكوم كردن ايوب تسليم شدهاند عصباني بود؛ و از سوي ديگر از اينكه ايوب خود را صالح ميشمرد و خود را بيش از خدا عادل ميدانست نيز به خشم آمده بود. و اكنون نوبت اليهو بود كه آنها را مخاطب قرار دهد. آيا او خودبين و از خود راضي بود؟ اي ساكنان زمين خاموش باشيد، چرا كه اليهو سخن ميگويد!
بخش عمدة صحبتهاي او به اين اختصاص دارد كه به آنها بگويد قصد دارد چه چيزهاي مهمي را بيان كند. اما او نيز همچون ديگر دوستان ايوب، مهمترين كاري كه كرد اين بود كه طوري صحبت كرد كه بيش از آنچه منظور او روشن و آشكار شود، آن را مبهمتر كرد. بنظر ميرسد كه محور اصلي بحث او شامل اين نكته بوده كه بلاياي صادره از جانب خداوند به منظور اصلاح و تأديب ميباشند و نه تنبيه و مجازات.