ترجمه قدیمی گویا
|
درخواست كمك
مزمور داود
اي خداوند تو را ميخوانم. نزد من بشتاب! و چون تو را بخوانم آواز مرا بشنو! 2 دعاي من به حضور تو مثل بخور آراسته شود، و برافراشتن دستهايم، مثل هديه شام. 3 اي خداوند ،بر دهان من نگاهباني فرما و در لبهايم را نگاه دار. 4 دل مرا به عمل بد مايل مگردان تا مرتكب اعمال زشت با مردان بدكار نشوم. و از چيزهاي لذيذ ايشان نخورم. 5 مردِعادل مرا بزند و لطف خواهد بود، و مرا تأديب نمايد و روغن براي سر خواهد بود! و سر من آن را ابا نخواهد نمود زيرا كه در بديهاي ايشان نيز دعاي من دايم خواهد بود. 6 چون داوران ايشان از سرِ صخرهها انداخته شوند، آنگاه سخنان مرا خواهند شنيد زيرا كه شيرين است. 7 مثل كسي كه زمين را فلاحت و شيار بكند، استخوانهاي ما بر سر قبرها پراكنده ميشود. 8 زيرا كه اي يهوه خداوند، چشمان من بسوي توست. و بر تو توكّل دارم. پس جان مرا تلف منما! 9 مرا از دامي كه براي من نهادهاند نگاه دار و از كمندهاي گناهكاران. 10 شريران به دامهاي خود بيفتند و من بسلامتي در بگذرم.
دعاي شبانگاهي
اي خداوند، تو را به ياري ميطلبم، پس نزد من بشتاب! وقتي فرياد بر ميآورم و كمك ميخواهم، صداي مرا بشنو! 2 بگذار دعاي من مانند دود بخور به حضور تو رسد و برافراشتن دستهايم بسوي تو، همچون قرباني شامگاهي باشد.
3 اي خداوند، تو مراقب سخنان من باش و زبانم را نگاهدار. 4 هر نوع تمايل بد را از من دور كن، مبادا با مردان بدكار مرتكب اعمال زشت شوم و در بزم آنها شركت كنم.
5 بگذار مرد نيك مرا بزند كه لطفي در حق من خواهد بود؛ بگذار مرا تأديب و تنبيه كند كه برايم افتخار خواهد بود و از آن اِبا نخواهم كرد. اما با بدكاران مخالفت خواهم كرد و دعا خواهم كرد كه به سزاي اعمالشان برسند. 6و7 وقتي رهبران اين بدكاران از صخرهها به پايين پرتاب شوند و استخوانهايشان به هرسو پراكنده گردد، آنگاه مردم به درستي سخنان من پي خواهند برد.
راهنما
مزمور 141 : يكي ديگر از دعاهاي داود بجهت رستگاري از ميل و ارتكاب به گناه ميباشد.