ترجمه قدیمی گویا
|
پناه زير سايه بالهاي تو
براي سالار مغنيان برلاتهلك. مكتوم داود وقتي كه از حضور شاؤل به مغاره فرار كرد
اي خدا بر من رحم فرما، بر من رحم فرما! زيرا جانم در تو پناه ميبرد، و در ساية بالهاي تو پناه ميبرم تا اين بلايا بگذرد. 2 نزد خداي تعالي آواز خواهم داد، نزد خدايي كه همه چيز را برايم تمام ميكند. 3 از آسمان فرستاده، مرا خواهد رهانيد. زيرا تعاقب كنندة سخت من ملامت ميكند، سلاه. خدا رحمت و راستيِ خود را خواهد فرستاد. 4 جان من در ميان شيران است. در ميان آتشافروزان ميخوابم يعني آدمياني كه دندانهايشان نيزهها و تيرهاست و زبان ايشان شمشيـر بُرَنـده است. 5 اي خـدا بر آسمانها متعال شو و جلال تو بر تماميِ جهان. 6 دامي براي پايهايم مهيا ساختند و جانم خم گرديد. چاهي پيش رويم كندند، و خود در ميانش افتادند، سلاه.
7 دل من مستحكم است؛ خدايا دل من مستحكم است. سرود خواهم خواند و ترنم خواهم نمود. 8 اي جلال من بيدار شو! اي بربط و عود بيدار شو! صبحگاهان من بيدار خواهم شد. 9 اي خداوند تو را در ميان امّتها حمد خواهم گفت. تو را در ميان قومها تسبيح خواهم خواند.10 زيرا رحمت تو تا آسمانها عظيم است و راستيِ تو تا افلاك. 11 خدايا بر آسمانها متعال شو، و جلال تو بر تماميِ جهان.
دعاي كمك
اي خدا بر من رحم كن! بر من رحم كن، زيرا به تو پناه آوردهام. تا وقتي كه اين بلا بگذرد، در زير بالهايت پناه خواهم گرفت.
2 نزد خداي متعال كه همه نيازهايم را بر ميآورد، دعا ميكنم. 3 او از آسمان دعاي مرا اجابت فرموده، مرا نجات خواهد بخشيد و دشمنم را شكست خواهد داد. خدا رحمت و راستي خود را از من دريغ نخواهد داشت.
4 مردم درندهخو مانند شير مرا محاصره كردهاند. دندانهاي آنها همچون نيزه و پيكان و زبانشان مانند شمشير، تيز و برّنده است. 5 اي خدا، جلال و شكوه تو بالاتر از آسمانها قرار گيرد و عظمت تو بر تمام جهان آشكار شود.
6 دشمنانم برايم دام نهادند تا مرا گرفتار سازند و من در زير بار غصه خم شدم. آنها در سر راه من چاه كندند، اما خودشان در آن افتادند.
راهنما
مزمور 57 . دعاي داود