ترجمه قدیمی گویا
|
هلاكت شرير
براي سالار مغنيان. قصيدة داود وقتي كه دوآغ ادومي آمد و شاؤل را خبر داده، گفت كه داود به خانة اخيمَلَك رفت
اي جبار چرا از بدي فخر ميكني؟رحمت خدا هميشه باقي است. 2 زبان تو شرارت را اختراع ميكند، مثل اُستُرة تيز، اي حيله ساز! 3 بدي را از نيكويي بيشتر دوست ميداري و دروغ را زيادتر از راست گويي، سلاه. 4 همة سخنان مهلك را دوست ميداري، اي زبان حيلهباز!
5 خدا نيز تو را تا به ابد هلاك خواهد كرد و تو را ربوده، از مسكن تو خواهد كَند و
ريشة تو را از زمين زندگان، سلاه. 6 عادلان اين را ديده، خواهند ترسيد و بر او خواهند خنديد: 7 «هان اين كسي است كه خدا را قلعة خويش ننمود بلكه به كثرت دولت خود توكّل كرد و از بديِ خويش خود را زورآور ساخت.»
8 و اما من مثل زيتون سبز در خانة خدا هستم. به رحمت خدا توكّل ميدارم تا ابدالا´باد.
9 تو را هميشه حمد خواهم گفت، زيرا تو اين را كردهاي. و انتظار نام تو را خواهم كشيد زيرا نزد مقدّسان تو نيكوست.
تنبيه خدا
(اين مزمور را داود در اعتراض به دشمن خود دوآغ ادومي نوشت. نگاه كنيد به اول سموئيل22.)
اي مرد قدرتمند، چرا از ظلم خود فخر ميكني؟ اي كسي كه در نظر خدا رسواهستي، چرا تمام روز به خود ميبالي؟ 2 اي حيلهگر، توطئه ميچيني كه ديگران را نابود كني؛ زبانت مانند تيغ، تيز و برّنده است. 3 بـدي را به نيكـي ترجيـح ميدهي و دروغ را بيشتر از راستي دوست ميداري. 4 اي فريبكار، تو دوست داري با سخنانت تباهي بار بياوري.
5 بنابراين، خدا نيز تو را از خانهات بيرون كشيده تو را بكلي نابود خواهد كرد و ريشهات را از زمين زندگان خواهد كند. 6 نيكان اين را ديده، خواهند ترسيد و به تو خنديده، خواهند گفت: 7 «ببينيد، اين همان مردي است كه به خدا توكل نميكرد، بلكه به ثروت هنگفت خود تكيه مينمود و براي حفظ و حراست از خود به ظلم متوسل ميشد.»
راهنما
مزمور 52 . توكل داود بر خداوند