ترجمه قدیمی گویا
|
قرباني موردپسند خدا
مزمور آساف
خدا، خدا يهوه تكلّم ميكند و زمين را از مَطْلَع آفتاب تا به مغربش ميخواند. 2 از صهيون كه كمال زيبايي است، خدا تجلّي نموده است. 3 خداي ما ميآيد و سكوت نخواهد نمود. آتش پيش روي او ميبلعد و طوفان شديد گرداگرد وي خواهد بود. 4 آسمان را از بالا ميخواند و زمين را، تا قوم خود را داوري كند: 5 «مقدّسانِ مرا نزد من جمع كنيد، كه عهد را با من به قرباني بستهاند.» 6 و آسمانها از انصاف او خبر خواهند داد، زيرا خدا خود داور است، سلاه.
7 «اي قوم من بشنوتا سخن گويم، و اي اسرائيل تا برايت شهادت دهم كه خدا، خداي تو من هستم. 8 دربارة قربانيهايت تو را توبيخ نميكنم و قربانيهاي سوختنيِ تو دائماً در نظر من است. 9 گوسالهاي از خانة تو نميگيرم و نه بزي از آغل تو. 10 زيراكه جميع حيوانات جنگلاز آن منند و بهايمي كه بر هزاران كوه ميباشند. 11 همه پرندگان كوهها را ميشناسم و وحوش صحرا نزد من حاضرند. 12 اگر گرسنه ميبودم تو را خبر نميدادم، زيرا ربع مسكون و پُري آن از آن من است. 13 آيا گوشت گاوان را بخورم و خون بزها را بنوشم؟ 14 براي خدا قرباني تشكر را بگذران، و نذرهاي خويش را به حضرت اعلي وفا نما. 15 پس در روز تنگي مرا بخوان تا تو را خلاصي دهم و مرا تمجيد بنمايي.»
16 و اما به شرير خدا ميگويد: «ترا چه كار است كه فرايض مرا بيان كني و عهد مرا به زبان خود بياوري؟ 17 چونكه تو از تأديب نفرت داشتهاي و كلام مرا پشتسر خود انداختهاي. 18 چون دزد را ديدي او را پسند كردي و نصيب تو با زناكاران است. 19 دهان خود را به شرارت گشودهاي و زبانت حيله را اختراع ميكند. 20 نشستهاي تا به ضد برادر خود سخن راني و دربارة پسر مادر خويش غيبت گويي. 21 اين را كردي و من سكوت نمودم. پس گمان بردي كه من مثل تو هستم. ليكن تو را توبيخ خواهم كرد. و اين را پيش نظر تو به ترتيب خواهم نهاد. 22 اي فراموشكنندگان خدا، در اين تفكر كنيد! مبادا شما را بدرم و رهانندهاي نباشد. 23 هر كه قرباني تشكر را گذراند مرا تمجيد ميكند، و آنكه طريق خود را راست سازد، نجات خدا را به وي نشان خواهم داد.»
قرباني واقعي
خداوند قادر مطلق سخن ميگويد؛ او همه مردم را از مشرق تا مغرب نزد خود فرا ميخواند. 2 نور جلال خدا از كوه صهيون، كه مظهر زيبايي و بزرگي اوست، ميتابد. 3 خداي ما خواهد آمد و سكوت نخواهد كرد. شعلههاي آتش در پيشاپيش او و گردباد در اطراف اوست. 4 او آسمان و زمين را به گواهي ميطلبد تا بر قوم خود داوري كند. 5 خداوند ميفرمايد: «قوم خاص مرا كه با قربانيهاي خود با من عهد بستهاند كه نسبت به من وفادار بمانند، نزد من جمع كنيد.» 6 آسمانها گواهند كه خود خداوند داور است و با عدالت داوري ميكند.
7 «اي قوم من، اي اسرائيل، به سخنان من گوش دهيد، زيرا من خداي شما هستم! من خود بر ضد شما شهادت ميدهم. 8 در باره قربانيهايتان شما را سرزنش نميكنم، زيرا آنها را پيوسته به من تقديم ميكنيد. 9 من طالب گوسالهها و بزهاي شما نيستم،10 زيرا همه حيواناتي كه در جنگل و كوه هستند از آن منند. 11 همه پرندگاني كه بر كوهها پرواز ميكنند و تمام حيواناتي كه در صحراها ميچرند، به من تعلق دارند. 12 اگر گرسنه ميبودم از تو خوراك نميخواستم، زيرا كه جهان و هر چه كه در آن است از آن من است. 13 مگر من گوشت گاوها را ميخورم و يا خون بزها را مينوشم؟ 14 قرباني واقعي كه بايد تقديم كنيد اين است كه خداي خويش را شكر نماييد و نذرهايي را كه كردهايد ادا كنيد. 15 هنگامي كه در مشكلات هستيد مرا بخوانيد؛ من شما را نجات خواهم داد و شما مرا ستايش خواهيد كرد.»
16 اما خدا به بدكاران چنين ميگويد: «شما چه حق داريد كه احكام مرا بر زبان بياوريد و درباره عهد من سخن بگوييد؟ 17 زيرا شما از اصلاح شدن نفرت داريد و دستورات مرا پشت گوش مياندازيد. 18 وقتي دزد را ميبينيد كه دزدي ميكند با وي همدست ميشويد و با زناكاران معاشرت ميكنيد. 19 سخنان شما با خباثت و نيرنگ آميخته است. 20 هرجا مينشينيد از برادرتان بد ميگوييد و غيبت ميكنيـد. 21 اين كارها را كرديد و من چيزي نگفتم. فكر كرديد من هم مانند شما هستم! اما اينك من شما را براي تمام اين كارها تنبيه ميكنم.
راهنما
مزامير 49 و 50 . پوچي ثروت