فراخوانی برای همه

نمی دانم از کجا شروع کنم چند بار کوشش کرده ام چیزی بنویسم و به تارنمای پژوهش مسیحی بفرستم، گرچه روح می طلبید اما توانش میسر نشد! امروز 11 اردیبهشت، مطابق« اول مه» همه جا، جشن کار گری بپا کرده اند. بخاطر می آورم، سالها پیش کنار دریاچۀ مریوان گردش رفته بودیم، پسر بچه ای التماس می کرد تا از او "بند کفش" بخرم!!

 

بی اعتنا به التماس هایش او را از خود راندم، خانواده ای کنار ما، گلیم خود را پهن کرده بود! پدر خانواده با چشم و ابرو اشاره کرد که دل پسر را نشکنم و ازش چیزی بخرم! با سنگدلی گفتم : در مملکت گل و بلبل، نباید گدا پروری کرد! مگر نمی دانی! توده ی فقیر در فشار و رنجی که می کشد باید بستوه بیاید، آنگاه است، با نفرتی آکنده از پولداران گردن کلفت بساط سرمایه داری را بهم می ریزد! پول دادن به فقرا و مردم محتاج باعث عقب افتادن انقلاب کارگری می شود. مگر نشنیدی! تا صدقه رفع بلا می کند ........ ملت ایران تولید گدا می کند* بگذارید!

فشار بیشتر دیگ را منفجر کند! سالهاست این ماجرا سپری شده! امروز وقتی مزمور اول را زمزمه می کنم که: خداوند طریق عادلان را می داند ولی طریق گناهکاران هلاک خواهد شد. با وجود گذشت سالها هر وقت فقیری را می بینم بی آنکه دست چپم از سخاوت دست دیگرم با خبرشود، پول های خردم را با دقت می شمارم و سکۀ کوچکی تقدیم می کنم! مدتها از آن روزهای تاریک گذشته ولی هر لحظه بخودم میگویم: خوب تو با این کارنامۀ سیاه و گذشته درهم، آیا هنوز امید داری که خدا برایت برنامه ای داشته باشد، اینست، دچار تردید می شوم. اما پولس رسول می فرمایند: رفتار و گفتار و طرز فکر مردم دنیا را تقلید نکنید بگذارید خدا افکار و طرز فکرتان را دگرگون کند تا به انسان جدیدی تبدیل شوید آنگاه قادر خواهید بود ارادۀ خدا را درک کرده و آنچه را خوب و کامل و مورد پسند اوست کشف کنید.( رومیان 12: 2 )!

هنوز باور نمیکنم که: این "کوچکترین" که در بحث ها و مجادلات نظری به کسی اجازۀ استدلال اضافی نمی داد وبرای دستمالی قیصریه را به آتش می کشید و برای حقانیت گفته هایش قشقرقی بپا می کرد حالا وضعی پیدا کرده باشد که: وقتی عبایش را می گیرند قبایش را هم دو دستی تقدیم کند! باید روحیۀ پذیرندگی و تسلیم را بکمک روح گرامی خداوند در خود تقویت کرد، می بایستی همواره در دعا باشیم!

باید بیشتر خواند و بیشتر شنید تا عضلات روحانیمان تقویت شود. "پذیرندگی و تسلیم" روح تواضع و مدارا را بتدریج در ما بوجود می آورد، از آن گذشته باید بخاطر داشت که همیشه خداوند از آدم های فروتن استفاده می کند و برای رسیدن به اهداف خود کسانی را بخدمت گرفته که اتفاقاً خیلی هم الهیات نمی دانستند ولی وسیله ای برای درک الهیات شدند. آنها برخوردار ازایمانی ساده و روحیۀ اطاعت و تسلیم بودند و خداوند با ارفاق بسیار از ضعف های آنها چشم پوشی کرد. همین ابراهیم پدر قومها نه تنها الهیات نمی دانست که هیچ، تازه از ترس جان زن خودرا با گفتن دروغی تقدیم فرعون کرد!

اسحاق هم که نشان از پدر داشت همین کار را تکرار کرد ( پیدایش12 و 21 )! ولی خدا با گذشت از خطاهایشان از هردوی آنها استفاده کرد. مگر حضرت موسی مرتکب قتل نشد از این گذشته الکن هم بود! داود پادشاه از همۀ برادرانش نحیف تر و کوچکترین بود اما خداوند او را مسح کرد، با وجودیکه میدانست که در مقابل جنس مخالف کم طا قت است! یعقوب پدر قوم برگزیده دغل و حقه باز بود اما برای دریافت برکت آتشی در دلش زبانه می کشید! هوشع نبی زنی هر جائی داشت!

پطرس از مرگ می ترسید و سه بار منکر دوستی و شناختن خدا شد! تیموتائوس اختلال گوارشی داشت! یونس نبی کمدی الهی" بازی می کرد، ماجرائی که بر او رفت یک کتاب شد! یحیای تعمید دهنده صدای دلخراشی داشت. میریام، خواهر موسی سخن چین بود! هارون در غیاب برادر خود موسی،" بتی" از طلا ساخت. جدعون مثل" توما" شکاک بود. ارمیای نبی افسردگی داشت، ایلیا از خستگی بکلی برید! نوح پیغمبر، مست و لایعقل مردانگی خود را طاق باز بنمایش گذاشت از ماجرای لوط و دخترانش همه با خبریم، حالا چه شده زانوی غم بغل می کنیم که خدا برای ما چه برنامه ای دارد!

اتفاقاً در طول تاریخ خدای قادر مطلق همیشه از خاکی ها ئی مثل ابراهیم و کج و کوله هائی مثل من استفاده کرده و بدون مصاحبه همه را استخدام کرده است! بی تردید هر کدام ما ایمانداران مسیحی دلایل بیشماری داریم تا ناشایستگی و بیقدری خود را ثابت کنیم، دلایل عدیده ای وجود دارد که ما لیاقت نداریم که در ملکوت خداوند سهیم باشیم، شیطان و نیروهای شر برای ما تله میگذارند که اشتباهات و گناهان گذشتۀ ما را بما گوشزد کنند! اما خدا به گذشته ای نچندان دور چشم می دوزد و صلیبی را می بیند که بین انسان گناهکار و خداوند حائل شده است! بعبارتی روشن: در اثر کاری که مسیح در حق ما انجام داد خدا راهی را معین کرد تا همه چیز را چه در آسمان و چه بر زمین بسوی خود باز آورد جانبازی مسیح بر صلیب و خونی که در راه ما ریخت همه را با خدا صلح داده است بلی، ما روزی از خدا رویگردان و دشمن او بودیم و نیت های بد و اعمال زشتمان ما را از او جدا کرده بود اما اکنون، او ما را بحضور خود پذیرفته است.

عیسای مسیح با فدا کردن "بدن انسانی" خود بر روی صلیب ایجاد چنین رابطه ای را با خدا ممکن ساخته است و در نتیجۀ فداکاری مسیح، ما بدون هیچ محکومیتی در حضور خدا ایستاده ایم. خداوند دیگر، خلافی در ما نمی بیند تا بسبب آن ما را سرزنش کند و این بشرطی میسر است که بطور کامل به "حقیقت" ایمان داشته باشیم و در آن ثابت بایستیم و نگذاریم امیدی که بواسطۀ شنیدن پیغام انجیل در ما بوجود آمده متزلل شود ( کولسیان 2 : 21 - 23 )!

پس بسبب آنچه که خدا برای زندگیمان طرح ریزی کرده شاد باشیم! زحمات را تحمل کنیم و همیشه دعا کنیم در رفع نیاز برادران مسیحی خود بکوشیم و با روحیه ای شکر گذار و پذیرنده، رویدادهای سخت را قبول کنیم! امروز اول ماه مه، هنوز باورش سخت است که: بجای تلاش برای ایجاد حکومت کارگری، برای گسترش حاکمیت خدا کوشش می کنم! امروز اول ماه مِه، جشن همۀ گرانباران جهان است! از شما چه پنهان! چهرۀ پسر ک مریوانی چون خاری در قلبم می نشیند! در حضور خدا چشمهایم را می بندم و اشکهایم را پنهان می کنم!

یازدهم اردیبهشت 1388 برابر اول ماه مه 2009.
*شعر از : فرخی یزدی!

  • مطالعه 1881 مرتبه

مطالب مرتبط

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46
  • 47
  • 48
  • 49
  • 50
  • 51
  • 52
  • 53
  • 54
  • 55
  • 56
  • 57
  • 58
  • 59
  • 60
  • 61
  • 62
  • 63
  • 64
  • 65
  • 66
  • 67
  • 68
  • 69
  • 70
  • 71
  • 72
  • 73
  • 74
  • 75
  • 76
  • 77
  • 78
  • 79
  • 80
  • 81
  • 82
  • 83
  • 84
  • 85
  • 86
  • 87
  • 88
  • 89
  • 90
  • 91
  • 92
  • 93
  • 94
  • 95
  • 96
  • 97
  • 98
  • 99
  • 100
  • 101
  • 102
  • 103
  • 104
  • 105
  • 106
  • 107
  • 108
  • 109
  • 110
  • 111
  • 112
  • 113
  • 114
  • 115
  • 116
  • 117
  • 118
  • 119
  • 120
  • 121
  • 122
  • 123
  • 124
  • 125
  • 126
  • 127
  • 128
  • 129
  • 130
  • 131